سبک آموزش در حوزه باید تغییر کند

 

سبک آموزش در حوزه باید تغییر کند

حجت الاسلام و المسلمین دکتر نصیری با بیان ضرورت پیش بینی فضای آموزشی مناسب برای طلاب بیان کرد: سبک آموزش ما دقیقا به سبک هزار سال قبل نزدیک است که یکی برود در مسجد کوفه، مدینه، مکه یا بصره کنار یک ستون بایستد درس بگوید، چهار نفر هم بنویسند. این برای عصر انفجار اطلاعات و رایانه و ماهواره مناسب نیست.

سال ۱۳۶۴ ازدواج کردم و خانه‌ای در مشهد تهیه کردم، وارد درس آزاد حوزه مشهد شدم. شب‌های شنبه دروس اخلاقی آیت‌الله فلسفی برگزار می‌شد. خصوصی در مباحث اخلاقی آیت‌الله میرزاجواد آقای تهرانی شرکت می‌کردم.

حضور در درس ادبیات استاد حجت هاشمی خراسانی

یکی از اساتیدی که بسیار از ایشان بهره بردم، آیت‌الله حجت هاشمی خراسانی بود. ما یک مدرس افغانی در قم داشتیم و یکی هم ایشان در مشهد.

معالم را که یک کتاب معتبر اصولی است از اول تا آخر پیش ایشان درس گرفتیم. ایشان رسمش این بود که از اول هم روایاتی که صاحب معالم (فرزند شهید ثانی) آورده بود شروع می‌کرد.

بخش اول معالم گزیده‌ای از روایات کتاب کافی و منابع دیگر در زمینه ارزش علم و آداب فراگیری علوم است.

اهتمام به شرکت در دروس آزاد حوزه

ما در همان دوره که از مدرسه منظم به دروس آزاد حوزه پیوستیم، به شرکت منظم در دروس اساتید و مباحثه خیلی اهمیت می‌دادیم. اصلا مباحثه مثل نماز واجب بود و حتی یک روز هم ترک نمی‌شد. با همه فشارهای مالیِ اوائل طلبگی، حضور در درس مهم بود. الان متاسفانه یک مقدار حضور طلاب در دروس کمرنگ شده است. خصوصا با این ابزارهای جدید مثل اینترنت و نرم افزار و … حالا بعضی‌ها به مزاح می‌‎گویند آیت‌الله‌های انواری. حضور در درس و ‌هم‌نفسی با استاد لازم است. اگر یک روز درس نمی‌رفتیم، احساس خسارت عجیبی داشتیم و این در حالی بود که در حوزه آن روز هیچ کنترلی نبود.
حضور در درس و ‌هم‌نفسی با استاد لازم است
مگر می‌شود یک روز درس استاد نرویم؟ چه کسی به ما می‌گفت. علاقه داشتیم. صبح و ظهر و شب می‌دویدیم فضای حوزه علمی بود. باید درس شرکت، یادداشت‌برداری و بعد مباحثه کنیم. تهیه شروح عربی و فارسی رسم هر طلبه بود باید مطالعه می‌کرد. این‌ها خیلی برای ما اثرگذار بود. در منطق بخشی از حاشیه ملاعبدالله را نیز پیش استاد حجت هاشمی خواندم. کتاب که تمام می‌شد آخر کتاب ما یادداشت می‌نوشت. یادداشت‌های ایشان با آن خط زیبا برای ما خاطره بود.
بخشی دیگر از منطق ملاعبدالله را پیش استاد صالحی خاوری خواندم. عموم اساتید ما کتب حوزوی را بیش از ده بار درس داده بودند، اما با این حال می‌گفتند برای تدریس گاه روزی شش ساعت مطالعه می‌کنیم. هم باسواد بودند و هم برای درس اهمیت قائل بودند. می خواهم بگویم که آنان هم از نظر علمی سرمایه‌دار بودند و هم سرمایه‌گذار. یعنی به مطالعات قبلی هم اعتنا نمی‌کردند و بحث‌هایشان را با تقریر جالب می‌گفتند و ما می‌نوشتیم. خیلی دقیق درس می‌دادند. الان در حوزه باید استادی داشته باشیم که هم سرمایه‌دار است (یعنی علمش خوب باشد) و هم سرمایه‌گذار و برای درس و بحثش ارزش قائل شود.

حضور در دروس اصول فقه استاد مصباح عاملی

کتاب اصول فقه که آن روزگار تازه در مشهد رایج شده بود را پیش استاد بزرگوارمان حاج آقای مصباح عاملی خواندیم. ایشان نماینده رهبری در نهضت سوادآموزی خراسان بودند. سید بزرگواری که انصافا مرد بسیار متواضع و متخلق بودند که اینک از سوی رهبری به عنوان مدیر حوزه علمیه خراسان منصوب شدند. خیلی دوست‌داشتنی و مهربان و صمیمی که ما این ارتباطمان را با ایشان حتی بعد از اصول فقه، در رسائل هم حفظ کردیم. خیلی به ایشان ارادت داشتم.

به قدری این درس را با شوق می‌خواندم که گفتم باید بر این کتاب شرحی بنویسم. از ساعت ۲ یا ۳ عصر تا ۱۱ شب را به این امر اختصاص دادم. یکی از آن اتاق‌ها برای خودم بود من می نشستم و مفصل، ‌شرح می‌نوشتم. متأسفانه خیلی از دفترهای من در جابه‌جایی منزل گم شد. حتی عبارت به عبارت ، توضیحات کامل را ارایه می کردم. چه زحمت مفصلی که متحمل شدم. این هم از الطاف الهی بود که ما در سال پنجم ششم طلبگی جرأت نوشتن پیدا کنیم و در حدی که شرح بنویسیم.

لمعتین و آیت الله فقیه سبزواری

درس لمعه را نزد یکی از بهترین استادها یعنی آیت‌الله آقاسیدجواد فقیه سبزواری بهره بردم. ایشان پسر آیت الله فقیه سبزواری معروف در مشهد بود. ایشان دقت زیاد و احاطه عجیبی به لمعه داشت.

به عکس درس‌های ادبیات که در مدرسه برگزار می‌شد، برای تلمذ لمعتین به حرم حضرت رضا (ع) می‌رفتیم. در صحن گوهرشاد، شبستانی بود معروف به شبستان سبزواری؛ چون ایشان آن‌جا نماز می‌خواند. بنابر این توفیق داشتم در جوار حرم امام رضا علیه‌السلام نزدیک به دو سال، هر روز لمعه بخوانم.

بخشی از جلد اول لمعه را عصرها خدمت آیت‌الله صالحی می‌خواندم. بسیار ساده‌زیست بود و در اوج تقوا و نزاهت روحی زندگی می‌کرد.

ورود به دانشگاه علوم اسلامی رضوی

‌سال ۱۳۶۷ وارد دانشگاه علوم اسلامی رضوی شدم. این دانشگاه که در واقع ترکیبی از نظام قدیم و جدید حوزه بود، سال ۶۳ تأسیس شده بود که اعلام کرد در دوره جدید می‌خواهیم از طلاب برای شرکت در درس و بحث ثبت‌نام کنیم. شرطش هم اتمام لمعتین بود. در امتحان کتبی و شفاهی شرکت کردم و قبول شدم.

از سال ۶۷ که وارد دانشگاه رضوی شدم تا سال ۷۷ که بیرون آمدم، یعنی حدود ده سال،‌ از بهترین و عالی‌ترین سطح حمایت معنوی، علمی و تا حدودی مادی این دانشگاه بهره‌مند شدم.
از صبح که می‌آمدم دانشگاه رضوی تا هشت یا ده شب آن‌جا بودم و شب دیر به منزل می‌رفتیم
خانه من در ردّه یعنی در واقع بیرون شهر بود. در یک کوچه گلی که حتی با اسب و گاری زباله‌های آن را بیرون می‌بردند. ماشین بسیار کم و مینی‌بوس‌هایی با ازدحام زیاد. ولی جذبه درس و بحث و شیرینی آن مرکز که آن‌قدر بالا بود که خانه یادمان می‌رفت. البته همت و حمایت همسر بسیار کارساز بود.

عموماً از صبح که می‌آمدم دانشگاه رضوی تا هشت یا ده شب آن‌جا بودم و شب دیر به منزل می‌رفتیم.

دانشگاه رضوی و دروس جنبی

در دانشگاه رضوی افزون بر دروس متداول حوزه، درس‌های دیگر هم بود. ما آن‌جا بحث‌های روانشناسی، جامعه‌شناسی، هیئت نجوم داشتیم که خیلی مفید بود. ما ۲۱ ساعت هئیت نجوم داشتیم. دکتر تقی عدالتی استاد هیأت نجوم بود.

یکی از درس‌ها مباحث کلامی و فلسفی بود. بدایه، نهایه و تجرید از مهم‌ترین کتاب‌هایی بود که خواندیم. منظومه، اسفار و شفا را نیز خودم پیگیری کردم. مدتی در درس آقاسیدجلال آشتیانی که در مدرسه امام صادق (ع) برگزار می‌شد شرکت می‌کردم.

فراگیری زبان عربی و انگلیسی

از برکات دیگر دانشگاه رضوی بحث زبان بود. در دانشگاه دو گروه عربی و انگلیسی داشت. دو سال در درس‌ زبان عربی شرکت کردم و زبان عربی ما کامل‌تر و تقویت شد. تاکنون ۵ کتاب از متون قدیم و جدید ترجمه کردم؛ مثل تاریخ الاسلام السیاسی و الثقافی که بیش از ۷۰۰ صفحه است. دو کتاب «صیانه القرآن من التحریف» و جلد پنجم «التمهید فی علوم القرآن» استاد معرفت و برخی دیگر از کتب را ترجمه کردم.

بعد به گروه زبان انگلیسی پیوستم. دوسالی که انگلیسی کار کردیم خیلی زحمت می‌کشیدیم، باید دو سال دیگر زبان انگلیسی را ادامه می‌دادیم که نمی‌دانم چه شد دپارتمان انگلیسی دانشگاه از هم پاشید.

الان گاهی در سفرهای خارج از کشور که می‌روم کم‌وبیش انگلیسی صحبت می‌کنم.

من معتقدم اگر طلبه‌ای یکی از زبان‌های بین‌المللی را بلد نباشد، کمیتش لنگ است؛ چه بخواهید تفهیم مطلب کند و چه این‌که طرف مقابل بخواهد مطلبی را به شما برساند. به خاطر همین بسیاری از مواهب علمی را از دست می‌دهید،

ضرورت پیش بینی فضای آموزشی مناسب برای طلاب

ورود به دانشگاه رضوی را برای خود تقدیر نورانی الهی تلقی می‌کنم و معتقدم که هماره حوزه به چنین فضاهای آموزشی نیاز دارد. می‌دانید که مدرسه امام خمینی(ره) (مرکز جهانی) مربوط به آستان قدس و برای حوزه بود که دادند به طلاب غیرایرانی. حدود ده سال قبل در برنامه‌ای که با واحد نخبگان حوزه ضبط کردیم، گفتم برای مرکز جهانی (که الان جامعه‌المصطفی است) و همه طلاب غیرایرانی احترام قائلم؛ اما امور طلاب را مورد غفلت قرار ندهیم. نگوییم طلبه به درس آزاد می‌رود دیگر کافی است. باید طلبه به یک مرکزی وصل شود که ضمن تأمین حجره، ناهار و دیگر امکانات، فعالیت‌های علمی او را نیز نظارت و کنترل کنند.
اگر طلبه‌ای یکی از زبان‌های بین‌المللی را بلد نباشد، کمیتش لنگ است
من تعجب می‌کنم چطور در حوزه به این توجه نمی‌شود؟! مگر می‌شود استاد و درس به طور کامل آزاد باشد و در مرکزی حداقل تا پایه دهم درس و بحث طلاب نظارت نشود و حمایت لازم علمی و معنوی از آنان تحقق نپذیرد! دو سه سال قبل معاونت آموزش حوزه خیلی تلاش کرد تا فعالیت طلاب بعد از پایه شش و حتی درس خارج را کنترل کنند، اما متأسفانه موافقت نشد و مشکلاتی به وجود آمد. ولی همچنان به ضرورت این روش معتقدم.
به یکی از مراجع معظم تقلید عرض کردم شما شهر حوزه تأسیس کنید. آن موقع مخصوصا در دولت آقای احمدی نژاد خیلی بودجه می‌دادند، که متأسفانه مدیران حوزه از این موقعیت استفاده نکردند.

احترام اساتید بزرگی که می‌خواهند در کنار حضرت معصومه (ع) درس خارج بگویند را نگه می‌داریم و تکلیف فضلای دروس خارج روشن است. اما طلاب پیش از ورود به دروس خارج باید تحت نظارت و کنترل قرار گیرند. مخصوصا از پایه ۷ تا ۵ سال اول خارج. بیایید یک مرکز درست کنید که تمام طلاب، وقتی صبح از خانه می‌آیند بدانند کجا دارند می‌روند. طلبه وقتی وارد این‌جا می‌شود می‌داند به کدام مدرس برود و نزد کدام استاد برود.
سبک آموزش ما دقیقا به سبک هزار سال قبل نزدیک است
نکته بسیار مهمی که بعدها نیز در دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی با حوزه مطرح شد و باز هم جدی گرفته نشد، حضور استاد تمام‌وقت بود. هویت علمی و مکان معنی‌دار است. شما الان مرکز جهانی را ببینید. بهترین فضلای حوزه جذب آن‌جا شده‌اند. بخش‌بندی کرده‌اند؛ قرآن، فلسفه، تفسیر، حدیث و… استاد در هفته ۷-۸ واحد تدریس می‌کند. بقیه اوقات در دفترش نشسته است و طلبه هر وقت خواست می‌تواند به او مراجعه کند و از استاد راهنمایی بگیرد. این روش در رشد علمی طلاب بسیار تاثیرگذار است. الان در حوزه کجا چنین امکانی برای طلبه وجود دارد؟ امکان ارتباط با کدام استادی فراهم است؟ استادان هم بندگان خدا از روی انگیزه‌های الهی-شخصی دارند کار می‌کنند. اساتید را حمایت کنید. در حال حاضر حوزه فضای اداری ندارد و پراکنده است. فضایی ندارد که استاد و کتابخانه در یک جا جمع باشد. متأسفانه این‌ها را رها کردیم. یعنی سبک آموزش ما دقیقا به سبک هزار سال قبل نزدیک است که یکی برود در مسجد کوفه، مدینه، مکه یا بصره کنار یک ستون بایستد درس بگوید، چهار نفر هم بنویسند. این برای عصر انفجار اطلاعات و رایانه و ماهواره مناسب نیست. من معتقدم از این جهت خیلی کوتاهی داریم. مخصوصا در این ده سال اخیر که چقدر بودجه ریخته شد به دست و دامان خیلی‌ها و خیلی از مراکز، اما چرا حوزه نجنبید و چرا برای خودش ساختمان نساخت و… همین جامعه المصطفی بهترین جاهای شهر را دارد و پشتوانه مالی درست کرده است.
شنیدم مرکز خواهران در این بخش خیلی موفق عمل کرده و امکانات زیادی را برای خود فراهم کرده است. الان همین مراکز و مؤسسات تأسیس شده است، از مؤسسه امام خمینی(ره) و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گرفته تا بقیه مراکز، ما خوشحالیم که این اتفاق افتاده است، اما حوزه آیا مکان نمی‌خواست؟ الان فضای اداری حوزه چقدر پراکنده و آشفته است. چقدر ما مشکل داریم. یک دارالشفا داریم و این همه کار را سپردیم به چند اتاق. این‌ها اشکالات کار ماست؛ چه در فضای مدیریتی، چه در فضای علمی و فرهنگی و خیلی چیزها. به هرحال من خواستم از مساله دانش‌افزایی وارد این مقوله شوم.

 

http://maref.ir/institute-news/4848/

ریشه‌های یک پرونده سازی

 

ریشه‌های یک پرونده سازی

 رحیم روحبخش   

 

روز چهارم آذر 1314 محمدوليخان اسدي نايب التوليه آستان قدس رضوي ، از سوی حکومت رضاشاه مسبب قيام مردم در مسجد گوهرشاد مشهد تشخيص داده شد و دستگير و روانه زندان شد. وی در 28 همین ماه مجرم شناخته شد و فردای آن روز به جوخه اعدام سپرده شد. این در حالی بود که هیچ گونه سند و مدرک معتبری دال بر مجرم بودن وی در آن حادثه وجود نداشت.
وجود مرقد امام رضا(ع) و لزوم اداره سطح وسیع موقوفات آن ایجاب می کند نایب التولیه ای تولیت آنجا را برعهده بگیرد. این فرد معمولاً به طور مستقیم یا غیرمستقیم اداره مجموعه . . . . .

 

 

ادامه نوشته

بهلول گنابادی نقش آفرین واقعه مسجد گوهرشاد

 

بهلول گنابادی نقش آفرین واقعه مسجد گوهرشاد

 

واقعه مسجد گوهرشاد در تاریخ تحولات معاصر به رویداد پراهمیت سیاسی ــ اعتقادی تبدیل شد و در حافظه تاریخی مردم ایران چنان جای گرفت که حدود چهل سال بعد به مثابه یکی از ارجاعات تاریخی انقلاب اسلامی مطرح می شد.مقاله پیش رو این واقعه تاریخی و سهم مرحوم شیخ بهلول، واعظ و خطیب سرشناس آن زمان، را در شکل گیری قیام خونین مسجد گوهرشاد مشهد شرح داده است.

 

به گزارش گنابادتایمز در آستانه ی واقعه مسجد گوهرشاد و نقش آفرینی شیخ بهلول گنابادی هستیم . به همین مناسبت مروری داریم بر آنچه 79 سال پیش اتفاق افتاده است.

واقعۀ مسجد گوهرشاد در تاریخ تحولات معاصر به رویداد پراهمیت سیاسی ــ اعتقادی تبدیل شد و در حافظۀ تاریخی مردم ایران چنان جای گرفت که . . . . .

ادامه نوشته

قیام گوهرشاد در تیرماه 1314 به روایت شاهدان عینی و گزارش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

 

 

قیام گوهرشاد در تیرماه 1314 به روایت شاهدان عینی

و گزارش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

بخش اول

 

 

قیام گوهرشاد در تیرماه 1314 به روایت شاهدان عینی

و گزارش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

بخش دوم

 

 

مجلس دعا برای شفای مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در سال 1334 شمسی

اجتماع فضلا ، طلاب و طبقات مختلف مردم در مجلس دعا در مسجد گوهرشاد برای شفای مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری که در تهران در بیمارستان بانک ملی بستری بودند

" شبستان سبزواری " در مسجد گوهرشاد

 

" شبستان سبزواری " در مسجد گوهرشاد ،

یادگار چهل سال اقامه جماعت و تدریس و تبلیغ

مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

دانلود با فرمت word

دانلود با فرمت pdf

تلگرام

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7352

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7353

 

نگاهی به واقعه مسجد گوهرشاد در تیرماه 1314

 

نگاهی به واقعه مسجد گوهرشاد در تیرماه 1314

 

 به مناسبت سالگرد واقعه گوهرشاد در تیرماه 1314

 

شناخت شخصیت واقعی و خدمات ارزنده  علمی ، اجتماعی ، فرهنگی و عمرانی مرحوم حضرت آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری رحمة الله علیه ، مستلزم شناخت دقیق دوره تاریخی بسیار سخت و پیچیده سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی ایران و خصوصا مشهد  از سال 1300 تا سال 1345 هجری شمسی می باشد که حادثه مسجد گوهرشاد مشهد درتیرماه سال 1314 هجری شمسی یکی از پیامدهای همان اوضاع نابسامان کشور در طول نزدیک به نیم قرن پس از انقلاب مشروطه می باشد .

مورخین بسیار ، پس از وقوع حادثه مسجد گوهر شاد مشهد و خصوصا پس از انقلاب اسلامی ، در پژوهش های مختلف و متعدد ، این حادثه را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و اقدام به انتشار کتاب های کم حجم و پر حجم بسیار کرده اند و خاصه ، در سال های اخیر ، بسیاری از پایگاه های مجازی در فضای اینترنت ، به این مهم پرداخته اند .

مرحوم فقیه سبزواری به عنوان یکی از عالمان و فقیهان آن دوره و عهده دار مرجعیت و زعامت حوزه علمیه مشهد در بازه زمانی چهل سال ، حاضر و ناظر در صحنه غوغای مسجد گوهرشاد بوده و تلاش بسیار کرده است که از خونریزی مردم بی گناه جلو گیری شود و اکثر مورخین ، از معظم له ، در مقام استناد ، یاد کرده اند .

مرکز بررسی اسناد انقلاب اسلامی ، متن دست نوشته و خاطرات مرحوم فقیه سبزواری از آن حادثه را به عنوان یک سند با ارزش ، به نقل از کتاب " مکارم الاثار " مرحوم معلم حبیب آبادی درپایگاه خود آورده است که در انتهای این فایل ، خواهید دید .

جناب آقای دکتر یوسف متولی حقیقی ، استاد دانشگاه ، پژوهشی پیرامون تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی مشهد ، از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی انجام داده اند که در جلد اول کتاب " تاریخ معاصر مشهد " ، از انقلاب مشروطه تا شهریور 1320 را بررسی و به ابعاد و زوایای گوناگون و تبعات مختلف حادثه گوهرشاد ، از صفحه 277 تا 307 این کتاب پرداخته اند که عینا ، تصویرهمان صفحات ، در این فایل منعکس شده است .

علاقمندان می توانند با مراجعه به این کتاب و کتاب های مشابه تاریخی و جراید و مطبوعات ، وقایع مشهد از سال 1305 تا 1345  ، سال رحلت مرحوم فقیه سبزواری را مطالعه کنند تا با تنگناها و شرائط تلخ و ناگوار سیاسی و اجتماعی دوران چهل ساله حضور و فعالیت نفس گیر و طاقت فرسای مرحوم فقیه سبزواری که به ارائه خدمات ماندگار از سوی آن عالم خدمتگزار در مشهد و شهرهای دیگر و حتی خارج از کشور انجامید ، آشنا شوند .

سید محمد فقیه سبزواری

 

دانلود فایل نوشته های دکتر یوسف متولی در کتاب تاریخ معاصر مشهد و روایت آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری به عنوان شاهد و فعال صحنه 

نماز جماعت کوتاه مدت به امامت مرحوم فقیه سبزواری در مسجد گوهرشاد

 

نماز جماعت کوتاه مدت به امامت

مرحوم فقیه سبزواری در مسجد گوهرشاد

 

...مؤذّن مسجد گوهرشاد

🔸آیت الله العظمی سید حسین فقیه سبزواری(ره) مبنایش، پیوسته بر جذب بود و نه دفع و نه بی تفاوتی ؛ و در راه نیل به این مقصد و مقصود ، با دقت ، از قدرت استنباط و اجتهاد خود ؛ و بر اساس اجازات اجتهاد که از مرحوم آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی ، مرحوم آیة الله میرزای نایینی ، مرحوم آیة الله آقا ضیاء عراقی و مرحوم آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حایری داشت ، مشکلات شرعی مردم را به استناد آیه شریفه لا یکلّف الله نفساً اِلّا وُسعَها ؛ ضمن رعایت تمام مرزهای فقهی و حدود و ثغور الهی با اجتهاد خویش، حل می کرد.



🔸

مطلوب مرحوم فقیه سبزواری، رعایت حال ضعیف ترین افراد بود و در امور مستحبّ، به حداقل ها، بسنده می کرد و به همین دلیل، سریع ترین نماز جماعت در مجموعه بیوتات رضوی و مسجد گوهرشاد، نماز جماعت مرحوم فقیه سبزواری بود که خاطرم هست هنوز مرحوم " آقاتی "، مؤذّن مسجد گوهرشاد، اذان را تمام نکرده بود که نماز جماعت مغرب و عشای مرحوم فقیه سبزواری، تمام شده بود.
.
🔸باورش این بود که نباید به عنوان مجتهد و مرجع و امام جماعت، مردم را معطّل کنم. همینقدر که به فیض اقامه جماعت نائل شدند، کافی ست و پس از نماز، مأمومین، به میل و نظر خود، تعقیبات را تا هرزمان که می خواهند بجا آورند.
.
🔸شاید کسانی باشند که هم مایلند در جوار مضجع شریف حضرت ثامن الحجج علیه السلام ، به جماعت ، نمازشان را اقامه کنند ؛ و هم ، از انجام سایر امور ضروری خود بازنمانند.


با تشکر از آقای سید محمد فقیه سبزواری

https://t.me/sireolama/5305

 

قیام گوهرشاد به روایت شاهدان عینی  بخش اول

 

قیام گوهرشاد به روایت شاهدان عینی

بخش اول

بارگاه مقدس و ملکوتی حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در طول تاریخ چندین مرتبه مورد تاخت و تاز یاغیان از خدا بی‌خبر قرارگرفته است که هر دفعه لطف لایزالی حضرت حق، حافظ و نگهبان این مکان مقدس بوده و در مدت زمان کوتاهی معجزه الهی برضد متجاوزان رخ داده است که از شرح آن اجتناب می‏کنیم.

 

از جمله حوادث تاریخی که در کنار این مضجع نورانی در تاریخ یک صد سال گذشته خراسان ثبت شده است، واقعه تلخ و خونین معروف به « قیام گوهرشاد » است که این بار دست خون آشام استکبار از آستین رضاخان و یاران از خدا بی‌خبرش درآمد و مسجد و حرم به دریای خون تبدیل شد، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نویسندگان و تاریخ نگاران سراغ شاهدان آن قیام خونین رفته و هر یک به نوبه خود تلاش نمودند که این قیام را از زوایای مختلف مورد مداقه و تجدید نظر قرار دهند تا زوایای تاریک آن برای ثبت حقیقی آن در تاریخ بر همگان عیان گردد.در همین راستا، مرکز اسناد انقلاب اسلامی شعبه خراسان نیز به سراغ تعدادی از شاهدان و ناظران و مطلعین و حاضران در آن قیام و جریانات قبل و بعد از آن رفته و گفت و شنودهایی را انجام داده که به طور مفصل در مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است،اما از آنجایی که این جریان به دلائل مختلفی از قبیل سانسور شدید مطبوعاتی و خبری از طرف رژیم دیکتاتوری رضاخان و جو اختناق حاکم بر آن زمان در هاله ای از ابهام باقی مانده است، بر آن شدیم بدون تحلیل و پیش داوری و قضاوت قسمتهایی از مصاحبه‌های انجام شده را به طور مسلسل تاریخی به صورت گزارش گونه ای در اختیار خوانندگان محترم قرار دهیم تا انشاءا... در مسیر حرکتمان برای تبیین زوایای تاریک این جریان از نظرات واطلاعات خوانندگان گرامی نیز بهره مند باشیم.در نقل مطالب رعایت امانت گردیده و فقط در برخی موارد جملات به علت از هم گسیختگی گفتار مصاحبه شونده ویراستاری شده و در برخی موارد نیز به علت حفظ مصالح مصاحبه شونده و مرکز اسناد و شروطی که مصاحبه شونده داشته است، از ذکر نام خودداری کرده‌ایم و ....

ادامه نوشته

قیام گوهرشاد به روایت شاهدان عینی  بخش دوم و پایانی

 

قیام گوهرشاد به روایت شاهدان عینی

 بخش دوم و پایانی

بخش دوم و پایانی - واقعه سرکوب خونین قیام مردم متدین مشهد علیه کشف حجاب در مسجد گوهرشاد ودر کنار بارگاه امن امام رضا (ع) در سال 1314شمسی، لکه ننگی بر دامن رژیم منحوس پهلوی است که از زوایای مختلف قابل بررسی است.

 

 

در شماره پیشین ضمن بررسی این واقعه و با نقل قول از شاهدان عینی آن ماجرا که در متون مختلف درج یا نقل شده است، پرداختیم. در ادامه، زوایای دیگری از حجاب‌ستیزی خاندان سلطنت در زمان پهلوی را که در واقعه گوهرشاد متجلی شد، را بازگو می‌کنیم.

آقای حاج غلامعلی فخلعی در بخش دیگری از سخنان خود می‌گوید: 60 یا 70 نفر مفتش از طرف شهربانی در میان مردم بودند که یک پاسبان اهل اصفهان بود که من او را می‏شناختم. گفت: 70 نفر هستیم که اینها مأموریت داشتند که مردم را تحریک کنند.
آقای یوسف خرازی از ناظران قیام مسجد و ..........

ادامه نوشته

نگاهی به نحوه مرمت مسجد جامع گوهرشاد دردوره صفویه و افشاریه


 

روزنامه دنیای اقتصاد ۵ / ۱ / ۹۲

اعظم نظرکرده- دوره تیموریان در تاریخ ایران بیشتر به جهت تحولات فکری، مذهبی و فرهنگی از اهمیت خاصی برخوردار است. کوچ دادن هنرمندان و صنعتگران و به ویژه معماران در این دوره از سایر مناطق ایران، به خراسان و ماوراء‌النهر باعث تحول سبک هنر و معماری در خراسان پس از یک دوره فترت شد.


این کوچ در دوره تیمور با توسل به زور انجام شد؛ ولی به روزگار فرمانروایی شاهرخ و دیگر امرای تیموری مرکزیت یافتن خراسان و ماوراء‌النهر به لحاظ فرهنگی و اقتصادی، باعث کوچ خودخواسته هنرمندان به این منطقه گردید. در این دوره اعضای خاندان سلطنتی و ماموران عالیرتبه دولتی در امور عام‌المنفعه پیش قدم بودند؛ از جمله حامیان مهم هنرمندان در دوره تیموری، گوهرشاد همسر شاهرخ بود که تحت نظر او یک مجموعه عام‌المنفعه معماری یکی در هرات و . . . .

ادامه نوشته

آیة الله فقیه سبزواری ، مدافع حجاب در سنگر مسجد گوهرشاد

 

حجاب

عالمان و مشعل داران هدایت و جانشینان انبیا پوشش زن را فرمان خدا و سنتی ارزشمند می دانند و زنان مسلمان حجاب را چتر مصونیت و مایه افتخار و عزت خویش می شناسند . و از سوی دیگر استعمارگران این سنت الهی اسلامی را بزرگترین مانع سر راه خود جهت نفوذ در بلاد اسلامی شناخته از آنگاه که پا به کشورهای اسلامی نهادند این سنت والا و ارزشمند را مورد تهاجم قرار دادند و آشکار و پنهان با حجاب مبارزه کردند. آنان با از بین بردن حجاب، نیمی از امت اسلامی را در کمند وابستگی به سیاست های شیطانی خود گرفتار و زمینه انحراف و استثمار را برای همگی فراهم کردند.

آهنگ اسارت زن

در سال 1305 ه .ش استعمار پایدار جهت پیاده کردن نقشه های شوم خویش رضاخان را از ایران و آتاتورک را از ترکیه و امان الله خان را از افغانستان به اروپا فرا خواندند و طی یک سفر سیاحتی تفریحی مغز آنان را شستشو دادند و سپس جهت اجرای مقاصد شوم خود آنان را به کشورهای اسلامی برگرداندند تا آرام آرام سنگر حجاب را نابود کنند و بعد هم اهداف شیطانی دیگر خویش را به مرحله اجرا گذارند.

صبحگاهان که سپیده دمید فریادهای یاالله و یاعلی و یاصاحب الزمان از آن کشتگان مظلوم، خاموش گشته و به صورت خون بر در و دیوار مسجد نقش بسته بود. اینک قزاقان فاتح بر روی هزاران کشته پای می گذارند و خود را غالب می دانند ولی غافل از آنکه محکوم و . . . . .

ادامه نوشته

شبستان سبزواری و نگاهي به نحوه مرمت مسجد جامع گوهرشاد دردوره صفويه و افشاريه

 

نويسنده: اعظم نظركرده

دوره تيموريان در تاريخ ايران بيشتر به جهت تحولات فكري، مذهبي و فرهنگي از اهميت خاصي برخوردار است.
كوچ دادن هنرمندان و صنعتگران و به ويژه معماران در اين دوره از ساير مناطق ايران، به خراسان و ماوراء النهر باعث تحول سبك هنر و معماري در خراسان پس از يك دوره فترت شد. اين كوچ در دوره تيمور با توسل به زور انجام شد؛ ولي به روزگار فرمانروايي شاهرخ و ديگر امراي تيموري مركزيت يافتن خراسان و ماوراء النهر به لحاظ فرهنگي و اقتصادي، باعث كوچ خودخواسته هنرمندان به اين منطقه گرديد. در اين دوره اعضاي خاندان سلطنتي و ماموران عاليرتبه دولتي در امور عام المنفعه پيش قدم بودند؛ از جمله حاميان مهم هنرمندان در دوره تيموري، گوهرشاد همسر شاهرخ بود كه تحت نظر او يك مجموعه عام المنفعه معماري يكي در هرات و . . . .

ادامه نوشته