همسویی علمای مشهد   در مخالفت با لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی

 

همسویی علمای مشهد

 در مخالفت با لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی

 

خبرگزاری فارس

گروه : سیاسی

شماره : ۸۶۰۳۲۶۰۱۶۷

تاریخ : ۱۳۸۶/۳/۲۶ - ۲:۴۱ ب.ظ

به بهانه درگذشت آيت الله طباطبايي قمي

؛آيت‌الله قمي نظام جمهوري اسلامي را مشروع مي‌دانست

آيت الله طباطبايي قمي، در سال 1329 ه.ق در نجف اشرف به دنيا آمد و دوران كودكي را در عتبات عاليات گذراند.

بعد از مدتي به همراه پدر مرحومش آيت‌الله حسين قمي به مشهد آمد و سطوح معقول و منقول را در اين شهر مقدس در محضر علما و مدرسين بزرگ فرا گرفت.

در سال 1347 قمري به مكه مشرف شد و در بازگشت از اين سفر . . . .

 

ادامه نوشته

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ( 5 )

 

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری  ( 5 )

 

 

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

( قسمت پنجم )

 

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ( 4)

 

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری  ( 4 )

 

 

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

( قسمت چهارم )

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری  ( 2 )

 

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری  ( 2 )

 

 

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

( قسمت دوم )

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ( 1 )

 

 

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

( قسمت اول )

نگاهی متفاوت به نقش حاج آقا حسین قمی ‌در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران

 

 

نگاهی متفاوت به نقش حاج آقا حسین قمی ‌در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران

 

 

استاد جلالی در گفتگو با «اجتهاد» مطرح کرد؛

نگاهی متفاوت به نقش حاج آقا حسین قمی ‌در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران

 

اگر قیام و نهضت مسجد گوهرشاد به دست بزرگانی چون حاج آقا حسین قمی‌ یا میرزا محمد آقازاده تا پایان رهبری می‌شد، کمتر به خشونت کشیده می‌شد و مردم کمتر آسیب می‌دیدند. آنها می‌توانستد جوری این حرکت بزرگ را اداره کنند که آسیب کمتری به نفوس مردم می‌رسید.

 

به گزارش شبکه اجتهاد، آیت‌الله العظمی‌حاج آقا حسین طباطبائی قمی‌ از مراجع وارسته‎ای است كه از لحاظ علمی‌ در جایگاه بالایی قرار دارد. نام او همیشه به عنوان رهبر قیام علیه کشف حجاب رضاخان در مشهد یاد می‌شود و در مقاطع مختلف بخصوص در دوران خفقان رضاخانی با حضور در صحنه‎های مختلف سیاسی بخوبی نشان داد که مرجعیت شیعه هموراه عدالت خواه و ظلم ستیز بوده است. 
از این رو به مناسبت سالروز رحلت این فقیه اخلاق‌مدار، استاد غلامرضا جلالی دانش آموخته حوزه علمیه مشهد، معاون پژوهشی بنیاد پژوهش‌های اسلامی‌ و معاون سابق پژوهشی مركز اسناد انقلاب اسلامی‌ خراسان، در گفتگو با خبرنگار اجتهاد به تبیین و بررسی دوره‎های مختلف زندگی و ابعاد اخلاقی، سیاسی، مبارزاتی و علمی‌ آن مرجع و فقیه بزرگوار پرداخته است. متن کامل این گفتگو از منظر خوانندگان فرهیخته می‌گذرد.

اجتهاد- زندگی فقها و مراجع از جهات مختلف علمی، اجتماعی و سیاسی قابل بررسی است، در زندگی آیت‌الله حاج آقا حسین قمی‌‌ کدام وجه پررنگ‌تر بوده است؟
استاد جلالی- مرحوم آیت‌الله حاج آقا حسین قمی‌ یکی از بزرگترین شخصیت‌های علمی‌ و فقهی خراسان در اواخر قرن گذشته است و ایشان فوق العاده به مباحث حوزوی تسلط داشت و بیشتر متن‌های درسی را حفظ بود. متن را بدون مراجعه تدریس می‌کرد و از لحاظ حافظه بسیار قوی و استثنایی بود. آیت‌الله قمی‌ هم ‌نزد اساتید بزرگی درس خوانده بود و هم شاگردان بزرگی را تربیت کرد، به گونه‌ای که بعداز رحلت ایشان در خراسان شخصیت‌های پرآوازه‌ حوزه به نوعی از مکتب فقهی ایشان بهره برده بودند.
ایشان در گفتار خودش بسیار محتاط بود و با دقت کلمات را طوری بیان می‌کرد که از حد اعتدال و بیان واقعیت خارج نشود و اگر غلو می‌شد کلمات خود را آنقدر قید می‌زد تا مقصود خود را بدون زیادت و نقصان به مخاطب بیان کند.
در بحث بیت‌المال خیلی دقت داشت و کوچکترین خطایی در ذهن کسی نسبت به ایشان وجود نداشت. این همه نفوذ و موقعیت را ما در کمتر کسی سراغ داریم. ایشان از لحاظ اخلاقی و دقت در بحث علمی‌‌ و عملی اسوه بود. در بعد اجتماعی تاثیرات قابل توجهی داشت و قبل از آیت‌الله میلانی ایشان موثرترین فرد به همراه مرحوم آیت الله میرزا محمد آقازاده در جریانان حوزه مشهد در حد فاصله مشروطه و نهضت گوهرشاد تلقی می‌شود.

اجتهاد- نام میرزا محمد آقازاده کمتر به گوش رسیده ایشان هم جزو علمای مشهد بودند؟
استاد جلالی- بله، ميرزا محمد در سال 1325 هـ. ق و پس از به توپ بسته شدن مجلس بود كه به دستور پدر خود مرحوم آخوند ملا محمدکاظم خراسانی به مشهد وارد شد. همه مؤسسات دولتي و خصوصي و بازار به منظور تجليل از شخصيت ايشان تعطيل كردند و انبوه مردم شهر خود را آماده استقبال كردند. عده‌ای با مكاری و كجاوه تا نيشابور و عده‌ای تا شريف آباد و طرق رفتند و زنان از مزرعه گل ختمی تا صحن امام رضا (ع) بين استقبال كنندگان حضور داشتند.
آيت‌الله آقازاده پس از تشرف به آستان قدس رضوی (ع) به منزلی رفتند كه در كوچه سرحوضان پايين خيابان، از طرف حاج عبدالرحيم صراف و حاج مجلل التوليه و امين‌الشريه و حاج محمد جعفر يزدی كه همه از مبارزين برجسته شهر بودند، تهيه شده بود.
در حدفاصل 1285 تا 1314 شمسی قریب بر 30 سال، مرحوم آقازداه و آیت‌الله حاج آقا حسین قمی‌ در شمار گردانندگان فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خراسان شمرده می‌شوند. هرچند آن دو، دو سرنوشت متفاوتی داشتند. متفاوت از این نوع که مرحوم میرزا محمد خیلی در نهضت گوهرشاد دخالتی نکرده بود و البته مشورت‌های خردمندانه‌ای به مراجعین در آن جریان داده، ولی به خاطر عنادی که دستگاه سیاسی نسبت به نفوذ ایشان در خراسان داشت دستگیر شد و ماه‌ها شکنجه و نهایتا به شهادت رسید و حاج آقا حسین قمی‌ هرچند آغازگر حرکت بود و مواضع روشنی را در مقابل رضا شاه در مسئله کشف حجاب گرفت اما عملا بعد از مهاجرت به تهران که به قصد گفتگو با رضا شاه اتفاق افتاد و می‌خواست رضا شاه را متقاعد کند؛ مجبور شد ایران را ترک کند. در حقیقت واقعه گوهرشاد به عهده کسانی افتاد که آغازگر نبودند.

اجتهاد- پس سرآغاز قیام مسجد گوهرشاد در واقع آیت‌الله قمی‌ بوده است؟
استاد جلالی- گفتیم که آغازگر نهضت ایشان بودند، اخلاص و تقوا مرحوم حاج آقا حسین قمی‌‌ را قلباٌ قبول داریم و اینکه در خدمت مردم بود و با دولت‌های غربی در ایران معارضه می‌کرد و خیلی هم زحمت کشید و مروج آداب و احکام اسلامی‌ در بین مردم بود، ولی در عین حال خطاهایی هم بوجود آمد، مثلا اگر حاج آقا حسین قمی‌ می‌دانست با سفر ایشان به تهران، در مشهد چه پیش خواهد آمد، شاید ترچیح می‌داد که به تهران نرود.
ازنظر من مرحوم میرزا محمد آقازاده به لحاظ سیاسی پخته‌تر از مرحوم حاج آقا حسین قمی‌‌بود.
 در پرونده گوهرشاد که به عهده شهربانی بوده و امروزه در مرکز اسناد نگهداری می‌شود، تمایز دو دیدگاه مرحوم آقازاده و حاج آقا حسین بوسیله مامورین شهربانی‌ باز تاب یافته است. خفیه نویس شهربانی که با بیت مرحوم آقازداه ارتباط داشته، حرف‌های ایشان نسبت به حاج آقا حسین را شنیده و در سند دقیقی گزارش کرده است. این اسناد روایتگر تجلیل مرحوم آقازاده از حاج آقا حسین است، ولی مرحوم میرزا محمد آقازاده این نکته را نیز گفته است که "حاج آقا حسین آدم سریع التاثیری است". این عین عبارت مرحوم آقازداه است. تاثیرپذیر بودن از نظر مرحوم آقازاده فرد را به واکنش‌های تند و پیش بینی نشده می‌‌تواند بکشاند و این امر می‌تواند پیامدهای ناگواری داشته باشد.
اگر بخواهیم در واقعیت‌های آن زمان دقیق‌تر قرار بگیریم، بیشتر علما و روحانیون مشهد با شناخت خود از رضا خان و بر اساس آن تجربه و سنت‌ها، دوست نداشتند با او روبرو شوند؛ آنها می‌خواستند بگونه‌ای مسائل پیش رود که احترام مرجعیت نشکند و حوزه تخریب نشود و بتوانند در دراز مدت روی رضا خان تاثیر بگذارند. علمای برجسته حوزه احتیاط را بیشتر می‌پسندیدند. ولی آنچه ما از اسناد می‌فهمیم این است که قضایا طوری پیش می‌رود که زمام از دست حاج آقا حسین خارج می‌شود. ایشان به قصد متقاعد کردن رضا خان به تهران می‌رود، اما دیداری صورت نمی‌گیرد و ایشان مجبور می‌شود از ایران به عتبات برود، در نتیجه زمام امور به دست شیخ بهلول می‌افتد.

اجتهاد- علمای مشهد در نبود حاج آقا حسین قمی‌ در رابطه با قیام گوهرشاد چه نقشی داشتند؟
استاد جلالی- مسائل بیشتر با گردانندگی شیخ بهلول پیش ‌رفت. ایشان در عمل به کس دیگری اجازه دخالت نداد و دیدار علما با ایشان درگوهر شاد و درخواست برای عدم دخالت با موافقت او همراه نبود. ایشان می‌گفت مرجع من حاج آقا حسین قمی‌ است و شما مرجع من نیستید تا از شما پیروی کنم. این بود که نهضت گوهرشاد برای حوزه مشهد به قیمت بسیار سنگینی تمام شد. تمام حوزه خراسان و مشهد از هم متلاشی شد، علما بازداشت و برخی مجبور به مهاجرت شدند. مدارس به سرباز خانه و اسطبل تبدیل شد. مدرسه نواب با آن عظمت تبدیل به سرباز خانه شد. مرحوم میرزا محمد آقازاده، مرحوم سید یونس اردبیلی و مرحوم آیت‌الله سید عبدالله شیرازی، مرحوم علمی ‌‌و دیگر بزرگان بازداشت شدند.
در صورتی که قبل از این واقعه ما یکی از دوره‌های مشعشع تاریخ علم حوزه خراسان را در مشهد شاهد بودیم. ادبیات، علومی‌ چون فقه و فلسفه و عرفان در این حوزه تدریس می‌شد و دانشمندان بزرگی در هر رشته‌های در این حوزه حضور داشتند. اما بعد از جریان قیام گوهرشاد در تاریخ علمی‌ حوزه مشهد گسست ایجاد شد و جبرانش این گسست به این راحتی امکان پذیر نبود. بعد از چندین دهه مهاجرت مرحوم آیت‌الله میلانی، توانست برای بار دیگر حیات و حرکت را در دوره پهلوی دوم به حوزه مشهد باز گرداند.
اگر قرار بود این قضیه به صورت متعارف و منطقی حل شود شاید روشی را که مرحوم آقازده دنبال می‌کرد مخصوصا هنگامی‌ که حاج آقا حسین قمی ‌‌هم در ایران نبود، واقع بینانه‌تر بود و پی آمدهای منفی کمتری داشت. البته حاج آقا حسین در سال 1323 در زمان پهلوی دوم به مشهد برگشت و با استقبال علما و مردم مشهد مواجه شد. در آن زمان بخاطر برخی شرایطی که رژیم پهلوی با آن روبرو بود، مجبور شدبعضی از منویات حاج آقا حسین را اجرا کند. 

اجتهاد- به نظر شما پس رژیم رضا خان؛ در خلأ نبود آیت‌الله قمی ‌از فرصت استفاده کرده و باعث این وقایع وحشتناک شد؟
استاد جلالی- اگر روش مرحوم آقازاده دنبال می‌شد بحث به اینجا هم نمی‌کشید که حاج آقا حسین به تهران برود. ایشان این پیامد‌ها را پیش بینی می‌کرد.

اجتهاد- مرحوم آقازاده چه نظری داشت؟
استاد جلالی- آقازاده مشروطه را با تمام حجمش لمس کرده بود، سیاست انگلیس را می‌شناخت و در جریان مشروطه روش‌های انگلیس را در ایران شناسی کرده بود و نیاز داخلی را می‌دانست و ریشه‌های روی کار آمدن رضاخان را می‌شناخت به همین خاطر منتظر فرصت‌های مناسب‌تری بود. ایشان رژیم را در موقعیتی نمی‌دانست که بشود در آن تاثیر گذاشت. می‌گفت باید طوری پیش رفت و زمان را مدیریت کرد که پهلوی سوء استفاده نکند.
رژیم که از توانایی‌های آقازاده آگاه بود، از نبود حاج آقا حسین و آشفتگی که به وجود آمده بود، بهره برداری کرد و مستقیم رفت سراغ آقازاده و اسدی، درحالی که اصلا ایشان در نهضت دخالت نکرده بودند و از کسانی را قربانی گرفت که می‌توانستند مسائل را مدیریت کنند
چنین بود که قرائت مرحوم آقازاده از اوضاع مطرح نشد و در پس پرده‌ها باقی ماند، افراد که تحریک شده بودند اطراف بهلول را گرفتند. این قضیه از دست شخصیت‌های برجسته و جهان دیده حوزه خارج شد و طرفداران بهلول شخصیت‌های روحانی را به زور به مسجد می‌بردند. درگزارش مرحوم آیت‌الله فقیه سبزواری آمده است "من تمارض کردم با این حال مرا برداشتند و سوار بر گردنشان کردند و بردند بالای منبر گذاشتند و من که نمی‌توانست کاری انجام ده فقط به مردم دعا کردم ".
ما امروزه به عنوان کسانی به لحاظ تاریخی این نوع وقایع رابررسی می‌کنیم، نباید از کنار حوادث بی تفاوت بگزریم و فکر کنیم فقط نقل این حواث غرض ما را تامین می‌کند. ما باید از تاریخ درس بیاموزیم و از خود بپرسیم آیا تنها به همین روش مسائل می‌توانست اتفاق می‌افتاد؟ آیا راه‌های دیگری وجود نداشت؟ به نظر می‌رسد می‌‌شد طوری عمل کرد که یکپارچگی علما محفوظ می‌ماند تا رژیم نتواند به نفع خود بهره برداری کند و مردم را به کشتار برساند. و در پی آن صدها از نفر روحانیون خلع لباس شوند، تعداد زیادی به شهادت برسند و حوزه به تعطیلی کشیده شود.

اجتهاد- نقش رژیم پهلوی در این مسائل چقدر است؟
استاد جلالی- البته هیچ تردیدی نیست همه این جنایت‌ها را رژیم پهلوی درجهت سرسپردگی خود نسبت به جهان غرب انجام داد و تردیدی نیست که روحانیت منشا این قیام بود. و این قیام توانست چهره پهلوی را به مردم نشان دهد، با این حال اگر قیام به دست بزرگانی چون حاج آقا حسین قمی‌ یا میرزا محمد آقازاده تا پایان رهبری می‌شد، کمتر به خشونت کشیده می‌شد و مردم کمتر آسیب می‌دیدند. آنها می‌توانستدجوری این حرکت بزرگ را اداره کنند که آسیب کمتری به نفوس مردم می‌رسید. پس از سرکوبی این حرکت تمام عزاداری‌های مردم تعطیل و فسق و فجور در شهر زیاد شد. بعد از 6 سال ارتش سرخ نیز به مشهد آمد و به دین مردم اهانت می‌کرد. اگر این واقعه به این نحو اتفاق نمی‌افتاد، تحولات علمی ‌حوزه مشهد می‌توانست استمرار یابد و ما شاهد خیزش عظیم علمی ‌در حوزه می‌شدیم.

اجتهاد- در پایان اگر صحبتی پیرامون شخصیت مرحوم آیت‌الله حاج آقا حسین قمی‌ دارید بفرمائید.
استاد جلالی- حاج آقا حسین قمی‌ استادی شاگرد ساز بود و خیلی از شخصیت‌های علمی ‌تحت تاثیر شخصیت ایشان بودند و توانسته بود قبل از نهضت گوهرشاد از سال 1285 الی 1314 نزدیک 30 سال با حضور خودشان در حوزه تحولات زیادی را ایفا کنند و به حوزه مشهد سامان بخشد. این همیشه باید خاطرمان باشد. اساتید بعد از جریان نهضت گوهرشاد به دست شاگردان مرحوم حاج آقا حسین تربیت شدند و او توانست شخصیت‌‌های بزرگ حوزه مشهد را از جمله شیخ فاضل قفقازی، حاج آقا بزرگ اشرفی شاهرودی، شیخ مجتبی قزوینی، شیخ هاشم قزوینی، میرزا احمد مدرس یزدی و دیگر بزرگان را پرورش دهد.
 منبع: شبکه اجتهاد
 
 

تلاش های گسترده مرحوم فقیه سبزواری برای حفاظت از کیان اسلام

 

تلاش های گسترده مرحوم فقیه سبزواری برای حفاظت از کیان اسلام

دفاع از مذهب؛ مبارزه علیه بهائیت

آیت الله میلانی در سنگر دفاع از حریم حضرت ولی عصر(عج) با فرقه و ولیده استعمار ضد اسلام، بهائیت مبارزه می کرد. در ماه مبارک رمضان 1334 هجری قمری که خطیب عالیقدر مرحوم حجت الاسلام و المسلمین شیخ محمد تقی فلسفی (م 1419) به امر مرحوم آیت الله بروجردی در مسجد سلطانی تهران منبر می رفت. ایشان در سخنرانیهای خود فرقه ضاله بهائیت را مورد انتقاد شدید قرار داد و پرده از جنایات و عملیات و فعالیت آنان در داخل و خارج ایران برداشت و فساد و فتنه انگیزی آنان را برملا ساخت. به شاه و . . . .

ادامه نوشته

جلسه مشترک مرحوم آیات عظام میلانی ، فقیه سبزواری ، حاج آقا حسن قمی و حاج میرزا احمد کفایی

 

جلسه مشترک مرحوم آیات عظام میلانی ، فقیه سبزواری ، حاج آقا حسن قمی و حاج میرزا احمد کفایی در مورد لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی

شاگردان آخوند او را درک نکردند

فرید مدرسی

«میرزا عبدالرضا کفایی‌خراسانی» تنها روحانی خاندان آخوند خراسانی است. او در اواخر دهه 40 در رشته فلسفه در دانشگاه تهران تحصیل کرده است؛ فلسفه اسلامی در محضر «شیخ ابوالحسن شعرانی» و فلسفه غرب نزد «سیداحمد فردید». او اگرچه بورسیه شده بود تا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود، امّا بنابر علاقه پدر و آیت‌الله میلانی به حوزه مشهد رفت و از سال 59 در قم مقیم شد و درس خارج را نزد مرحوم آیت‌الله سیدمحمد روحانی و آیت‌الله وحید خراسانی گذراند. همچنین کفایی داماد مرحوم آیت‌الله محی‌الدین ممقانی و باجناق شهید سیدمحمد باقر حکیم است. بعدازظهر جمعه به خانه‌اش در خیابان دورشهر قم رفتم. او اگرچه به تفسیر و تحلیل آرای آخوند پرداخت، اما در میانه گفت‌وگو که به روابط آخوند و شیخ فضل الله نوری رسید، برخی تلگراف‌ها را جعلی دانست. نوه آخوند در گذشته نیز به مواضع همشیرزاده و پسرعمویش (عبدالحسین کفایی) در کتابش به نام «مرگی در نور» واکنش نشان داده و گفته بود: «نظریات مرحوم آخوند را درباره مشروطه مشروعه و . . . .

ادامه نوشته

مخالفت مرحوم آیة الله فقیه سبزواری با مصوبه انجمنهاي ايالتي و ولايتي

 

قانون اساسي مشروطه يكي از ساختار‌هاي نظارتي نظام را «انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي» قرار داده بود. چهار اصل قانون اساسي (اصل 90 تا 93) مربوط به اين انجمن‌ها بود. اصل 92 از اختيارات انجمن‌ها را «نظارت تامه در اصلاحات راجعه به منافع عامه» اعلام كرده بود و اصل 93 انتشار «صورت خرج و دخل ايالات و ولايت از هر قبيل» را از اختيارات انجمن‌ها قرار داده و اصل 90 و 91 نحوه‌ي چگونگي تشكيل انجمن‌ها را به عهده‌ي «نظامنامه» گذاشته بود. قانون انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي در ربيع‌الثاني 1325 ق (1286 ش) با 122 ماده به تصويب مجلس رسيد. به موجب اين قانون، انجمن ايالت در مركز ايالت و انجمن ولايت در شهر حاكم‌نشين تشكيل مي‌شد. اين انجمن‌ها وظايف و اختياراتي مانند مجلس شوراي ملي به جز قانونگذاري در حوزه‌ي خود را داشته‌اند.
پس از انتشار لايحه‌ي انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي توسط دولت، سه موضوع حساسيت علما را برانگيخت:
1ـ عدم اشتراط عضويت به مسلماني؛
2ـ قسم به «كتاب آسماني» به جاي سوگند به «قرآن»؛
3ـ عدم اشتراط عضويت به ذكوريت.

اعلام مواضع مراجع شيعه
بعد از فوت آيت‌الله بروجردي (10 فروردين 1340) مرجعيت شيعه با بحران تكثر روبه‌رو شد. در حوزه‌هاي علميه‌ي قم، نجف، مشهد و . . . .

ادامه نوشته