" جیگی جیگی " ، قهرمان ماجرایی ست با عبرت های بسیار اما برای اولی الابصار

 

به فتوای آیات عظام فقیه سبزواری و میلانی ،

پیکر جیگی جیگی ، در حرم حضرت رضا علیه السلام ،

ماندگار ؛ و نامش جاودانه شد .

 

 

کتاب مطرب عشق ، حاوی سرگذشت جیگی جیگی ننه خانم

مردی با دلی پر ازغم که شادی هدیه می کرد

تنها و فقیر اما سرشار از شعور و معرفت

 ***

به فتوای آیات عظام فقیه سبزواری و میلانی ، پیکر جیگی جیگی ، در حرم حضرت رضا علیه السلام ، ماندگار ؛ و نامش جاودانه شد .

" جیگی جیگی " ، قهرمان ماجرایی ست با عبرت های بسیار اما برای اولی الابصار

دکتر علی شریعتی ، در وصیت نامه اش ، از جیگی جیگی یاد کرده است

فستیوال نمایش عروسکی جیگی جیگی ، با برند جهانی

فرمت word

فرمت pdf

 

تلگرام :

فرمت word

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7575

فرمت pdf

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7576

"جیگی جیگی" ؛ نوازنده دوره گرد مدفون درحرم امام رضا(ع)

 

این داستان واقعی است ....مشهدیها او را خوب می شناسند و بسیاری در موردش شنیده اند . تعدادی هم آرامگاه او را در ایوان شمالی (عباسی) صحن انقلاب بلدند و کلی نذر و نیاز برایش می کنند. خدا بیامرزدش "جیگی جیگی " نوازنده ساده دلی که جز برای دلش نمی زد و چون هرچه از دل برآید لاجرم بر بردل نشیند مردم هم خوشحال بودند از هنر این مرد و آخرسر مزد ارادتش به امام رضا(ع) را ازایشان گرفت. آری،در محضر خدا به دلت امتیاز میدن .... خوشا بحال آنها که باطنشان بهتر از ظاهرشان است (که اولیای خدایند) .چقدر کمیابند اینها وفرمود: «اولیائی تَحْتُ قَبایی لا یَعرِفُهم غَیری» (حدیث قدسی)«فِی السّماءِ مَعْروفون وَ فِی الاَرضِ مَجْهولون». (نهج البلاغه)....و بدا به حال آنها که ظاهرشان آراسته تر از باطنشان است که فراوانند ... تادیر نشده در شب قدر فکری بحال خودمون بکنیم بلکه ما هم مثل غلام ترک و علی گندابی و... "قدر"ی بیابیم

نسلی که در دهه های 30 و 40 شمسی دوران جوانی ویا میانسالی خودشان را درمشهد سپری می کردند خصوصا اهالی محله نوغان چهره دوره گردی را با قامتی متوسط و استخوانی با موهای صاف و خرمائی خوب به یاد دارند چهره ای ژولیده با لبابسهای عجیب غریب همراه با یک کلاه پوستی که دم روباهی به عنوان حمایل از اون آویزان کرده بود با دف و دایره زنگی که همراهش بود هر روز پس از سلامی به آقا امام رضا(ع) بلند می خوند :

جیگی جیگی ننه خانوم

بیا بشین روی زانوم

رو زانوم سنجد داره

یه کمی بخور قوت داره

.......

روزها رو بدین منوال سپری می کرد و شبها به درون خانه غار مانند خودش درون کالی آخر کوچه نوغان به صبح می رساند گرچه خودش سراسر اندوه بود ولی آرزویی جز شادی دل مردم نمی خواست با تمام علاقه ای که به شغلش داشت در ماههای محرم و صفر به احترام آقا امام حسین (ع) دست به دف و دایره نمی زد و در این ایام دیگر از او خبری نبود گویا در این روزها در خانه اش با تنهایی خودش خلوت داشت حالا بماند که چه می خواست و چه آرزو می کرد.

مردم محله نوغان خوب به یاد دارند روزی را که به دلیل غیبت چند روزه این نوازنده با سرکشی از خانه اش با جسد بی جان او روبرو شده و با حسرت این پیکر بی جان را تا غسالخانه گورستان عمومی مشهد(مشهور به گلشور) مشایعت کرده بودند .این مرد کسی نبود جز جیگی جیگی ننه خانم نوازنده ساده دلی که جز برای دلش نمی زد و چون هرچه از دل برآید لاجرم بر بردل نشیند مردم هم خوشحال بودند از هنر این مرد.

اما نمی دونم از این قسمت به بعد را چه بنامم معجزه و یا مزد ارادت ،... میگن همزمان حاج حسن تاجر معروف و متمول شهر که جاقبری در حرم داشته با واسش خریدن هم میمیره و میبرنش غسالخونه ....اون موقعها برق نبوده تو تاریکی جای دو تا مرده عوض میشه و..... فرزندان حاج حسن هنگامی که می خواستند آخرین وداع را با جنازه پدرشان بکنند پس از کنار زدن کفن ناگهان با چهره آرام جیگی جیگی مواجه می شن و تا به خودشان بیان متوجه می شن پدرشون ساعتی است که در گورستان عمومی مشهد به زیر خروارها خاک رفته و سعی و تلاش آنان برای نبش قبر با حکم دوتن از آیات عظام و معروف مشهد(از جمله مرحوم آیت الله سبزواری) بی نتیجه می مونه و جیگی جیگی تا ابد در ایوان شمالی صحن عباسی می آرامد.خدا بیامرزدش "جیگی جیگی " را که جز شادی برای مردم نمی خواست.(جهت اطلاع بیشتر رجوع کنید به کتاب جیگی جیگی ننه خانوم: به کوشش محمد برومند/ناشر: انتشارات جهان سترگ، چاپ اول1388)

هرموقع حرم رفتید خصوصا صحن انقلاب روبه آقا این داستانو بیاد بیارین و زمزمه کنید :

یا امام رضا تو رو به غریب نوازیت به جوادت قسم، 
عنایتی به این بنده ناچیز بکن منم عوض بشم

 

داستان جیگی جیگی را قاسم رفیعا خیلی ساده و روان به نظم کشیده:

 

یه وقتایی خدا بخواد تخت سلیمون مال ماس

گشنه نباشی آتقی ،یه وقتایی نون مال ماس

دست خدا باشه ،که هس، هیشکی جلودار تو نیس

 

خدا بخواد همون میشه اینا دیگه کار تو نیس

اینجا تو این شهر بزرگ بین یه عده محتشم

بین اونایی که دارن یه عالمه حشم کشم

گاهی یه پیرمرد میاد یک شبه پادشا میشه

بنده خوب و خالص و ناب امام رضا میشه

اونجا تو دسگاه خدا هرچی میبینی واقعیس

پارتی و مارتی نداریم این دیگه دست بنده نیس

نمیشه دید بعضیا رو کارتو راست و ریس کنن

با گوشه چشم یک نفر اسم تورم تو لیس کنن

نمیشه ریشت بکشه تو رو به سقف آسمون

چسب و سریشت بکشه تو رو به سقف آسمون

خدا که مثل بنده نیس کار و بارش حسابیه

خدا همیشه یک جوره خدا یه انقلابیه

یه پیر مردخسته بود که مونده تو قبیله گم

یه اسم صاف و ساده داش جیگی جیگی ننه خانم

مردم مشهد اون روزا نگاش می کردن مثه باد

که یک دفه گم میشه و باز دوباره خودش مییاد

ویلون و درمونده دیدی؟ تو شهر ما فراوونه

از همه جا رونده دیدی؟ تو شهر ما فراوونه

یه عده اصلا اومدن بمیرن اینجا ، نشده

به قصد مردن اومدن ،نمردن اما ،نشده

یادم میاد میخوند همش جیگی جیگی ننه خانوم

میشس دوزانو رو زمین بیا بیشین روی زانوم

درسته وزنش یه کمی میلنگه ناساز میزنه

آخر زانوم یه کمی ذهن تو رو گاز میزنه

ولی ترانه اینجوری بوی اصالت میگیره

وقتی با عشوه بخونی یه جوری حالت میگیره

یه روز مبینن یه نفر مرده یه گوشه خسته گم

میگن کیه ؟ یکی میگه جیگی جیگی ننه خانم

همون روزی که حاج حسن صاحب کلی ساختمون

عمرشو بخشید ... نه !چیزی نمونده بود ازعمراون

همون روزی که کل شهر مهمون حاج حسن بودن

تو خط شام وحجله و قبر خوب و کفن بودن

یه قبر خوب توی حرم نزدیک صحن با صفا

لیاقتو حال میکنی ؟ همساییه امام رضا

جیگی جیگی ننه خانوم مرد و صداش در نیومد

حتی یه دست از تو جیب کسی براش در نیومد

فقط یه عده جمع شدن ،که آخه یک کاری کنین

اونو بزارین یه گوشه ،با همدیگه یاری کنین

تا نگرفته بو یکی اونو از اینجا دور کنه

زنگ بزنین جنازه رو شهرداری جمع و جور کنه

اما خدا وقتی بخواد برنامه راس و ریس شده

 

اون که خدا خودش میخواد آقا شده، رئیس شده

آره !خدا وقتی بخواد گور و کفن عوض میشه

جیگی جیگی ننه خانوم با حاج حسن عوض میشه

تازه میفهمن توی گور ،این کیه ؟حاج حسن کجاست ؟

دس نزنین حکمتیه ، حکمت خالص خداست

 

وقتی میری توی حرم یا شدی محو و خسته ،گم

 

بگو امام رضا منم ،جیگی جیگی ننه خانم

 

امام رضا حال میکنه ، جواب میده به ناله هات

 

تو اون همه نذر و نیاز گم نمیشه دیگه صدات

 

چقد خوبه ما هم بشیم تو این شلوغی محو وگم

 

ما هم عوض بشیم مثه جیگی جیگی ننه خانم

 

منابع:

http://www.passavand.blogfa.com/post-37.aspx

http://somarogh.blogfa.com/8710.aspx

 

شعر قاسم رفیعا از وبلاگ سمارق با اصلاح موارد جزئی توسط من

کد خبر 305380
 
منبع :
 

جیگی جیگی؛ مطرب بامعرفت

 

 جیگی جیگی؛ مطرب بامعرفت

همیشه و در طول تاریخ شخصیت هایی بوده و هستند که تصویر واقعی ایشاندر پشت لایه ای عظیم از غبار پنهان شده و هر فردی آن گونه که می خواهدآنان را تصویر می کند.

 یکی از جدیدتریننمونه های این افراد، مطرب دورگردی است که حوالی دهه  40  شمسی در مشهد زندگی می کرد و همگان او را به نام جیگی جیگی، ننه خانوم  می شناسند و کسی از نام ونشان اصلی او با خبر نبوده و نیست.
   

جیگي جیگي، ننه خانم، برخلاف نامش مرد بود. مردی باقامتي متوسط، شانه های پهن، صورتي استخواني و موهایبلند خرمایی رنگ که برخی او را با دفي در دست و دیگرانيبا دایره زنگي، گروه سومي درحال عروسک گردانی وسرانجام تعدادی هم با میمونی دست آموز به یاد دارند.
حتی در توصیف نوع لباسش هم اختلاف نظر است. برخیاو را با لباس محلي مردم بیرجند به خاطر دارند و برخيدیگر با لباس محلي کردان شمال خراسان و گروهي هم اورا مردي مي خوانند که لباسي چون دیگران مي پوشیده اما کلاهي بر سرمي گذاشته که دم روباهي از آن آویزان بودهاست. اما نکته مهم در زندگی «جیگی جیگی، ننه خانوم» نوع لباس پوشیدن یا اقدامات سرگرم کننده او نیست بلکهنحوه مرگ وسپس مکان دفن او است که وی را در اذهان نامردنی کرده است.

مرگ به یاد ماندنی
جیگي جیگي، ننه خانم، مسکني ویژه براي خود داشته که در سطح شهر یگانه بود. این سکونت گاه ویژه، اتاقکي غارمانند در داخل کال (کانال ) انتهاي کوچه نوغان جایي نزدیک دبیرستان حاج تقی آقا بزرگ امروزی بود. همان جا بود که روزی از روزهای خدا؛ هنگامی که اهالي محله نوغان پس از چند روز غیبت ناگهانی جیگي جیگي براي کشف علت این امر، بدان مکان مراجعه کردند با جسد بی جان وي مواجه شدند. آنان با دیدن این صحنه جنازه را به غسالخانه شهر که در میدان طبرسی قرارداشت، منتقل کردند.

جنازه جیگی جیگی به دلیل مشخص نبودن بستگانش شبی در غسالخانه ماند و پس از آن باتوجه به عدم مراجعه خویشاوندانش بنابر رسم آن دوران قرار شد توسط ماموران شهرداري در قبرستان گلشور که قبرستان عمومي شهر بود، به خاک سپرده شود. هیچ نکته خاصي در مرگ جیگي جیگي تا اینجاي کار وجود ندارد اما رویدادی که در جریان دفن او رخ داد او را در ذهن مشهدي ها جاودانه کرد.

ماجرا از این قرار بود که همزمان با انتقال جسد جیگی جیگی به سردخانه جنازه یکی از تجار معروف آن زمان مشهد نیز توسط بستگانش برای نگهداری شبانه به غسالخانه منتقل شد.

 صبح روز بعد خویشان مرد تاجر با حضور در غسالخانه جنازه را تحویل گرفته و برای انجام مراسم ابتدا راهی خانه و سپس حرم مطهر برای دفن میشوند.

از سوی دیگر کارگران شهرداری نیز جنازه جیگی جیگی را برداشته و برای دفن به قبرستان عمومی شهر میبرند و چون وی آشنایی نداشته مراسم کفن ودفن به سرعت انجام میشود.

 از سوی دیگر بستگان تاجر پس از انجام مراسم و انتقال جنازه وی به حرم مطهر برای گذاشتن او در آرامگاه ابدی از پیش خریداری شده در کنج ایوان طلا کفن را از روي صورت او پس مي زنند تا وداع آخر را انجام دهند اما در این لحظه با صحنه ای غیرقابل باور روبه رو می شوند. آنان می بینند جنازه اي که تاکنون به عنوان پدر تشییع می کردند جنازه جیگي جیگي ننه خانم است .

 این افراد ابتدا به گلشور مراجعه مي کنند و وقتي از دفن پدر خود مطلع می شوند تنها راه را گرفتن مجوز نبش قبر از مراجع تقلید حاضر در مشهد می یابند.

برهمین اساس به سراغ آیات عظام سبزواری و میلانی ميروند اما هر دوي این بزرگواران با خواسته آنان مخالفت کرده و میگویند دفن جیگی جیگی در حرم خواست خدا و امام رضا(ع) بوده است و بدین گونه این مطرب بدون خانواده براي همیشه در ایوان شمالی صحن انقلاب که به ایوان عباسی شهرت دارد، ساکن شد.

دلیل مقرب شدن
شاید دلیل این مقرب شدن جیگی جیگی ننه خانم، مطرب دوره گرد مشهد چیزی جز باطن پاک و بی آلایش او نباشد.

همان افرادی که هنوز خاطرات حضور وی در مجالس مختلف شادی خود را به یاد دارند بر این امر هم صحه میگذارند که وی در ماه هاي محرم و صفر به احترام سوگواران حسیني از غار خود خارج نمي شد و ساز نمي زد. همچنین احترامی برای ساحت مقدس امام رضا(ع) قائل بود به گونه ای که هر روز پس از خروج از غار خود ابتدا به ثامن الحجج(ع) سلام می داد و سپس کار روزانه را آغاز می کرد.

معرفت رضوی جیگی جیگی تا بدان حد بود که در گذر از هر کوچه در محله نوغان و یا سایر مناطق آن دوران مشهد که دسترسی و رویت گنبد و بارگاه عالم آل محمد(ص) میسر بود؛ بلافاصله تنبکش را به نشانه احترام و ادب و حسن معاشرت، بر پشت و یا زیر لباس مندرسش پنهان کرده و پس از سلامی دوباره به آقا و وقتی مطمئن از محو شدن چشم انداز گنبد می شد، آوازه خوانی و تنبک زنی را شروع می کرد.

این حسن ادب و احترام جیگی جیگی به نمادها و مصادیق دینی و مذهبی تا بدان جا بود که بنابر گفته برخی از روحانیون مشهدی، شامل آن ها نیز میشده و «جیگی جیگی ننه خانوم» حتی با دیدن روحانیون نیز با مخفی کردن تنبکش دست از آوازه خوانی برمی داشت و پس از احوال پرسی و عبور از آنان شروع به تنبک زنی و آوازه خوانی میکرد.

 پنهان نماند که این تنبک زنی و آوازه خوانی وی به قصد لهو و لعب نبود بلکه متأثر از صفای باطنی اش به منظور شادمان کردن مردم و با هدف امرارمعاش صورت می گرفت و همین باعث می شد تا تنبک زنی و آوازه خوانی اش بر دل مردم بنشیند.


کارشناسارشد ایرانشناسی و خراسان پژوه

رضا سلیمان نوری

دنیای اقتصاد

http://www.easteconomy.ir/archive/downloadFile/157

فتوای مرحوم آیة الله میلانی و مرحوم آیة الله فقیه سبزواری در مورد جیگی ، جیگی

 

فتوای مرحوم آیة الله میلانی و مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

در مورد جیگی ، جیگی 

 

جیگی‌جیگی؛ مردی ‌از ‌میان ‌مردم

اكنون كه جيگی جيگی به برند جهانی تبدیل شده است، باید او را گرامی بداریم

جيگی جيگی چون مردم را شاد می كرد، مورد لطف و نظر امام مهربانی ها

قرار گرفته است .

در نگاهی گذرا به تاریخ تئاتر عروســکی جهان درمی یابیم تمام عروســک گردان های دنیــا از طبقــات پایین و متوســط جوامع بوده اند. هیــچ هنرمند عروســک گردانی از دربار پادشــاهان و حاکمان بر نخاسته و تئاتر عروسکی هنر مردم عامی بوده است؛ افرادی که با کمترین امکانات ، عروســکی ســاخته اند و بی هیچ حمایت دولتی و حکومتی، فقط به عشق مردم و برای شاد کردن آن ها از جان و روح خــود هزینه کرده اند تا لبخنــد را بر لب مردم بنشــانند.

جیگی جیگی یکی از همین عروسک گردان هاست؛  هنرمندی از میان مردم که نامش یادآور امام مهربانی ها و شــهر مشهد است.

اکنون که جیگی جیگی به برند جهانی تبدیل شده است، باید او را شــناخت و بی آنکه از او قدیس بسازیم و یا انتظار داشته باشیم شخصیت خاص و به قولی فاخر باشــد، یادش را گرامی بداریم و با اســتفاده از موقعیتی که او می تواند برای تئاتر عروسکی ایران در عرصه جهانی فراهم کند به بهترین شکل استفاده کنیم.

برای تحقق این مهم در قدم اول باید او را به درســتی بشناسیم و پاسخ این سؤال ها را درباره او بدانیم :

چرا بعد از گذشــت نیم قرن از فوت این مــرد، قصه او همچنان بر سر زبان هاست؟

آیا روایت مرگ جیگی جیگی حقیقت دارد؟

جنازه او با چه کسی جابه جا شد؟ چگونه و چرا؟

جیگی جیگی چه تاثیری بر مردم و جامعه داشته است؟

آیــا او این قدر ارزش دارد که هنرمندان مختلف در آثارشــان به او بپردازند؟

آیا دفن او در حرم امام رضا علیه السلام از کرامات امام محسوب می شود یا اتفاقی و یک جابه جایی ساده بوده است؟

مگر می شــود مطربــی دوره گرد که ســرمایه اش فقــط خنده و شادی بچه ها و مردم بوده اســت، آن گونه که مردم به او معتقدند عاقبت بخیر شده باشد؟ و...

حقیقت ‌چیست؟

برای دست یافتن به حقیقت زندگی و مرگ مطربی دوره گرد که در دهه سی و چهل در مشهد می زیست و به جیگی جیگی ننه خانم مشهور است با بیش از صد نفر از خدام حرم و مردم نوغان، محل

سکونت جیگی جیگی و محله ای که او بیشتر از هر محله دیگری در آن رفت وآمد داشــت، گفت وگو کردم. همــه درباره چگونگی مرگش و جابه جایی محل دفنش یک نظر داشتند، اما چگونگی زندگی او متفاوت نقل می شــود که شــاید این تفاوت را بتوان به زمان های مختلفی که این افــراد جیگی جیگی را دیده اند، ربط داد و گفت:

جیگی جیگی در طول سالیان عمرش به شکل های مختلف در بین مردم ظاهر می شده مثال گاهی دف می زده و گاه دایره، شــاید زمانی با عروسک مردم را ســرگرم می کرده و زمانی دیگر انتری به همراه داشته است. زمانی به کلاهش دم روباه وصل می کرده و زمانی دیگر لباس محلی یا عادی می پوشیده است و...همیــن تفاوت هــای جیگی جیگــی در موقعیت هــای مختلف موجب شــده اســت هر فردی تصویری خاص از او در ذهن خود داشته باشــد.

 شــاید هم بتوان گفت با توجه به اینکه بعد از مرگ جیگی جیگی افراد دیگری در مشهد پا جای پای او گذاشته اند و آگاهانه یا غیر آگاهانه تلاش کرده اند شبیه او باشند، بعضی مردم، آن ها را با جیگی جیگی اشتباه گرفته باشند .

جالب اســت که در زمان حال مــردی در وکیل آباد مقابل ورودی باغ وحش می نشیند و شــعر معروف جیگی جیگی را می خواند. مقابل این مــرد چهارپایه ای قرار دارد که چند عروســک روی آن است. به این عروسک ها نخ هایی وصل شده است که به انگشت مرد متصلند و هنگامی که تار می نوازد با تکان دست او عروسک ها حرکت می کنند و جان می گیرند. این نوع عروســک ها و شــیوه اجرایی در تئاتر عروسکی معروف به »قی ننه« است.

افــراد مختلفی ماننــد جیگی جیگی در طول نیم قــرن اخیر در مشــهد کوچه گردی می کردند کــه بعضی تار یــا دف می زدند، بعضی عروسک داشــته اند و بعضی فقط اشــعار جیگی جیگی را می خوانده انــد و دایــره می زده اند. امــا از آنجا کــه منظور ما از جیگی جیگــی فردی اســت کــه در حرم دفن شــده اســت، در تحقیقــات میدانی پــس از به دســت آوردن شــواهد و قراین قابــل اعتماد آنچــه به حقیقت زندگــی او نزدیک اســت، به نظر گفته های علی عظیمی اســت.

 او که در گذشــته در رادیو مشهد آواز می خوانده، همچنین زمانی قهرمان دوچرخه سواری بوده اســت این چنین جیگی جیگی را توصیف می کند:

آن ســال ها من در کوچه ای که رو به روی کوچه نوغان و به کوچه هشت متری معروف بود، مغازه کباب فروشی داشتم. صد و پنجاه متر بالاتر از مغازه گودال بزرگی بــود. جیگی جیگی درون آن کال در اتاقکی غارمانند زندگی می کــرد. او هر روز چندبار از جلوی مغازه من رد می شد و من گاهی اوقات به او غذا می دادم.

تمام مردمی که او را دیده انــد، تاکید می کنند که جیگی جیگی گدایی نمی کرد و اگر مردم به او چیزی می دادند می گرفت و تشکر می کرد. گاهی آنچه به دســت آورده بود به نیازمندان می داد. در محــرم و صفر هم کار نمی کرد و ســاز نمی زد. بــرادرش که دایره می زد، ده- دوازده سال زودتر از او مرد. جیگی جیگی تک و تنها در آن گودال زندگی می کرد. عروسکی بیست سانتی با پارچه درست کرده بود که بــه او کبری خانم می گفت. به جای عروســک گریه می کــرد، می خندید، حرف می زد و می گفت:

 کبری خانم رفته عروســی

چلو خورده، شکمش دم کرده و...

جیگی جیگی در کوچه ها راه می رفت و با تنبکی که زیر بغل داشت ضرب می گرفت و می خواند:

جیگی جیگی ننه خانم

درد دلت مو می دونم

نام ‌واقعی ‌جیگی ‌جیگی ‌چیست؟

خیلــی تلاش کــردم تا به نــام واقعی جیگی جیگی دســت پیــدا کنم اما هیچ کــس نمی داند. همه او را با نام جیگی جیگی ننه خانم می شناســند و می گوینــد آن زمان همــه او را با همین نام صــدا می کردند. خودش نیز این اسم را دوست داشت و تلاشی نمی کرد نام واقعی اش را مردم بدانند. با آنکه دوســت دارم بدانم نام واقعی او چیست اما برایم جالب است وقتی می بینم فردی به نام هنری اش معروف شــده اســت و زیباست که همه او را به نام جیگی جیگی ننه خانم که ورد زبانش بوده اســت، می شناســند.

او خود نامــش را انتخاب کرده بود و آن نام ارثیــه ای نبود که از پدرش به او رسیده باشد.

قصه‌ فوت ‌جیگی ‌جیگی

علت معروفیت جیگی جیگی بیشــتر به خاطر قصه فوت و چگونگی دفن اوســت. تمام پیرمردها و پیرزن های مشهدی که در دهه30 و 40 تا امروز در مشــهد زندگی می کنند یا خود شــاهد دفن او بوده اند یا قصه دفن او را شنیده اند؛ می گویند در سال 1342 وقتی جیگی جیگی مرد، جنازه او را شهرداری یا به قولی مردم محله نوغان مشهد به غسالخانه که آن زمان در میدان طبرسی امروز اســت، می برند. هم زمان مردی تاجر نیز می میرد و جنازه او را برای غسل به همان مکان می آورند.

قرار بــود روز بعد جنازه جیگی جیگی بی کس و بی همراه را به »گلشــور« معروف ببرند و دفن کنند و جنازه مرد تاجر به حرم منتقل شــود. آن زمان قبرســتان گلشــور عمومی و رایگان و تهیه قبر در حرم مطهر امام رضا علیه السلام بســیار گران بود و هر کســی توان پرداخت چنین هزینه ای را نداشت اما خواست امام رضا علیه السلام یا بازی تقدیر یا هر آنچه اسمش را بگذاریم، موجب شــد که جنازه مرد تاجر به جای جیگی جیگی به گلشور برده و دفن شود.

وقتی خانواده مرد تاجر می خواستند میت خود را دفن کنند، متوجه شدند که او جیگی جیگی ننه خانم است. ازاین رو از مراجع تقلید آن زمان آیت ا... فقیه سبزواری و آیت ا... میلانی اجازه نبش قبر می خواهند تا مرد تاجر را از گلشور به حرم منتقل کنند اما آن ها دستور می دهند که جیگی جیگی را در حرم دفن کنند و مرد تاجر هم در قبرستان عمومی باقی بماند.

اگر‌همه ‌قصه ‌دروغ ‌باشد

خود بر این باورم جیگی جیگی روح بزرگی داشته که با تمام بخشندگی اش همچنان سرشــار از انرژی اســت و نامش را نامیرا کرده اســت. او لبخند و شــادی را که گوهری ارزشــمند و کمیاب اســت، به ایرانیان هدیه کرده اســت.

با توجه به احادیثی که از پیامبرصلی الله علیه و آله  و ائمه علیهم السلام ما نقل می شــود، هیچ جای شــک و تردید نیســت اگر بگوییم آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام او را نــزد خود فراخوانده و در جوار خویش که قطعه ای از بهشــت اســت، میهمان کرده است.

 

امــام رضا علیه السلام می فرماینــد: » در نزد خداوند بعد از واجبــات، بهترین کار شادکردن مردم اســت.«. به استناد این ســخن بی راه نیست اگر بگوییم جیگی جیگی چون مردم را شاد می کرد، مورد لطف و نظر امام مهربانی ها قرار گرفته اســت.

 با این حال اگر جاهایی از قصه زندگی اش نامشــخص اســت و به افسانه ای شبیه شده، چه باک که به قول دوست عزیزی؛ حتی اگر داســتان جیگی جیگی واقعی نباشد، باز نشــانه ای از خواست مردم

اســت که برای جیگی جیگــی آرزوی عاقبت بخیری و دفــن در جوار امام رضا علیه السلام را داشته اند.

جیگی‌ جیگی ‌و ‌مطربی

روزگاری در بین مردم مطربی ارزش و منزلتی داشت. کسانی که با نواختن موســیقی و آوازخواندن موجب طرب و نشــاط مردم می شدند، مطرب یا مغنی خوانده می شــدند. اما در روزگار زندگی جیگی جیگی و حتی امروز از دیدگاه بســیاری مطربی کاری زشت و ناپسند به شــمار می آید و شاید به همین دلیل اســت که شادی و نشــاط از دل مردم رخت بربسته است و کیمیایی کمیاب است.

جیگی جیگی در زندگــی اش به ظاهر مصداق کلمه مطــرب بود اما پس از مرگش به باطن کلمه و به اصطلاح اهل ذوق مطرب اســت. در فرهنگ عرفانی ما مطرب، به فیض رســاننده و ترغیب کننــده را گویند که هادی و مشوق به کسب معرفت باشد.

برای حسن ختام به نیت شناخت مطرب پیر جیگی جیگی ننه خانم تفألی به حافظ، این رند عالم سوز زدم و این شعر آمد:

مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد

نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد

پیر دردی کش ما گرچه ندارد زر و زور

خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد.

 

محمد‌برومند‌

دبیر ‌جشنواره‌ بین‌المللی ‌جیگی‌ جیگی

http://shahraraonline.com/shahrara/news/neighborhoods/732a385cb0.pdf

قصه مطرب دوره گردی که از فرش به عرش رسید

 

به بهانه آغازین روز برگزاری اولین جشنواره بین المللی جیگی جیگی:

قصه مطرب دوره گردی که از فرش به عرش رسید

 

به بهانه آغازین روز برگزاری اولین جشنواره بین المللی جیگی جیگی:

قصه مطرب دوره گردی که از فرش به عرش رسید

 

 

ایران تئاتر- علی رحیمی: هنرمندان مشهدی با مزین نمودن عنوان اولین جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی کشور به نام جیگی جیگی ثابت کردند که که از فرش به عرش رسیدن آنقدرها هم بی حساب و کتاب نیست.

اولین جشنواره بین المللی تئاتر عروسکی جیگی جیگی از امروز در مشهد برگزار می شود. جشنواره ای که عنوان آن اگرچه برای خیلی از مردم ایران زمین و حتی هنرمندان این خطه غریب است اما برای مردم مشهد که روزگاری را با آواز او از خواب بر می خواستند و با ضرب دستانش شاد می شدند، مملو از خاطرات به یادماندنی و شورانگیز است.

 

جیگی جیگی کیست؟

جیگی جیگی یا همان جیگی جیگی، ننه خانم شهرت نوازده دوره گردی در محله نوغان مشهد است که اگرچه هیچ وقت، هیچ یک از هم محلی ها نام واقعی او را ندانست اما کمترین کسی را می توان نام برد که دهه 30 را دیده باشد اما پای مجلس او ننشسته باشد.

مردی با قامتی متوسط، شانه های پهن، صورتی استخوانی، موهای بلند خرمایی رنگ و البسه ای شبیه جامه جنوب خراسانی ها با کلاهی که دم روباهی حمایل آن بود و تنها وظیفه خود را شاد کردن مردم بدون کوچکترین توقعی، می دانست.

هر روز صبح از آلونک محقر خود در کانال انتهای کوچه نوغان حوالی نزدیک دبیرستان حاج تقی آقا بزرگ امروزی بیرون می آمد، رو به حرم مطهر آقا امام رضا(ع) سلامی می کرد و با تنبکی که در بغل داشت ضربی می گرفت و آوازی سر می داد. آوازی شاه بیت آنها هنوز هم در اذهان بسیاری به یادگار مانده است:

جیگی جیگی ننه خانم

بیا بشین روی زانوم

روی زانوم سنجد داره

کمی بخور قوت داره

 

جیگی جیگی ننه خانم

بیا بشین روی زانوم

تو با لخنه نیمکت دره

نومزد بازی لذت دره

 

جیگی جیگی ننه خانم

درد دلت مو می دونم

بیا بریم وکیل اباد

وکیل آباد تختی دره

پتختی و مطبخی دره

 

و...

با صدای آواز جیگی جیگی، مردم دور او جمع می شدند و معرکه گیری با چهارپایه ای که چند عروسک روی آن با نخ به انگشتان دستش وصل شده بودند و ساز و آوازهای شاد و هیجان آور آغاز می شد.

 

چرا جیگی جیگی ماندگار شد

جیگی جیگی یک مطرب دوره گرد ژولیده بود که گسترده نام آوری اش از مردم محله نوغان و با کمی اغماض مشهد بیشتر نمی رفت و بی شک زیادند از این دست دوره گردهایی که با نسیمی می آیند، با بادی روزگار در می نوردند و در آخر با طوفانی کنده می شوند. اما راز ماندگاری جیگی جیگی چیست؟

آیا می توان اعتبار جیگی جیگی را به آوازی که می خواند، به سازی که می زد و یا حتی عروسکی که می رقصاند پیوند داد؟

از برآیند روایاتی که از نسلهای گذشته به ارث رسیده و  نقلهای پیرمردان و پیرزنانی که خود او رادیده اند، دو عامل باعث زنده ماندن نام جیگی جیگی ننه خانم شده است:

اولین عامل حسن ادب و احترامی است که نسبت به شعایر عرفی و دینی و نمادهای مذهبی دارد. کسانی که هنوز خاطرات حضور وی را به یاد دارند، متفق القول بر این موضوع تاکید دارند که او در گذر از هر کوچه که دسترسی و رویت گنبد و بارگاه حضرت ثامن الحجج(ع) به سادگی میسر بود؛ بلافاصله تنبکش را به نشانه احترام و ادب، بر پشت و یا زیر لباس پنهان می کرد و پس از  اطمینان از محو شدن چشم انداز گنبد، آوازه خوانی و تنبک زنی را شروع  می کرد.

ضمن آنکه مجالس جیگی جیگی در ماه های محرم و صفر  به احترام سوگواران حسینی  تعطیل بود.

دومین عامل اعتبار بخشی جیگی جیگی به واسطه تولید شادی عمومی بدون چشم داشت، در روزگاری است که سرمایه بر تمام ارکان زندگی سایه گسترانیده و در دل خود مفاهیمی همچون دگرخواهی و ایثار را مستتر کرده است.

این دو عامل در کنار بی شیله پیلگی، بی ریایی، آرامش خاطر و ... او همواره برای مردم مشهد مملو از خاطرات شیرین است.

 

از فرش به عرش

جیگی جیگی اگرچه در دوران زندگی مزد تلاش بی وقفه خود در شاد کردن مردم را نگرفت اما قصه درگذشت او همواره نقل مجالس بوده و هست. موضوعی که شاید اصلی ترین دلیل شهرت او بر پایه آن جان می گیرد.

آنگونه که ریش سفیدان مشهدی نقل می کنند، جیگی جیگی چند روزی در محله دیده نشد و همین موضوع عده ای را به سمت آلونک او کشاند و آخرین دیدارها در کنار منزل محقر او تازه شد. وفاتی غریبانه و به دور از هیاهو که انگار معمایی در خود نهفته داشت.

مردم محله او را به غسالخانه شهر بردند تا روز بعد در قبرستان گلشور دفن نمایند. همزمان با انتقال جسد جیگی جیگی به سردخانه، جنازه یکی از  تجار یا به قولی دیگر یکی از افسران معروف آن زمان مشهد نیز  برای نگهداری شبانه به  غسالخانه منتقل می شود.

صبح روز بعد کارگران شهرداری جنازه جیگی جیگی را برداشته و برای دفن به قبرستان عمومی شهر می برند و چون آشنایی نداشت، مراسم کفن و دفن غریبانه و به سرعت انجام می شود.

از سویی دیگر خویشان تاجر معروف با خیلی از جمعیت مغموم پس از انجام مراسم خداحافظی جنازه با منزل و انتقال وی به حرم مطهر برای گذاشتن او در آرامگاه ابدی از پیش خریداری شده در کنج ایوان طلا، به منظور وداع آخر کفن را از روی صورت او پس می زنند اما با صحنه ای غیر قابل باور روبرو می شوند. جنازه ای که با آن تشریفات تا حرم مطهر بدرقه شده، جنازه �جیگی جیگی ننه خانم� بود.

اقوام مضطرب ابتدا به گلشور مراجعه می کنند و وقتی خبر دفن  پدر خود را می شنوند؛ تنها راه را گرفتن مجوز نبش قبر از مراجع تقلید حاضر در مشهد می یابند. هرچند آیات عظام سبزواری و میلانی با خواسته آنان مخالفت کرده و اذعان می دارند: دفن  جیگی جیگی در حرم خواست خدا و امام رضا(ع) بوده است.

و بدین گونه این مطرب دوره گرد بی چیز و بی کس، به پاس همه انسانیتش، برای همیشه در ایوان شمالی صحن انقلاب �ایوان عباسی�، ساکن شد.

ارزش یک عمر تلاش بی منت جیگی جیگی به همین جا ختم نشد و بعد از نیم قرن مردم مشهد به افتخار این نام ماندنی، اولین جشنواره بین المللی عروسکی کشور را به نام او مزین کردند تا ثابت شود که از فرش به عرش رسیدن آنقدرها هم بی حساب و کتاب نیست.

 تاریخ انتشار: دوشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ | شناسه مطلب: 106456

 

http://theater.ir/fa/106456