بازدید حجة الاسلام رئیسی تولیت محترم آستان قدس رضوی از صحن جامع رضوان

 

 

بازدید حجة الاسلام رئیسی ،  تولیت محترم آستانقدس رضوی از روند پیشرفت اجرای طرح صحن جامع رضوان در حرم رضوی 

صحن جامع رضوان در محل سابق باغ رضوان از آثار مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری احداث شده است .

 

باغ رضوان از جمله آثار و یادگارهای ارزشمند مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری بود که به منظور ایجاد رفاه برای زائران ، اهالی خراسان  و طلاب حوزه علمیه مشهد در شانزده هزار متر و در دوطبقه ، همانند ساختار صحن های حرم مطهر رضوی با بهره گیری از همت بلند خود و با هدف خدمت به آستانقدس رضوی و مردم ؛ و زیبا سازی اطراف حرم مطهر ، احداث کرده بودند .

مدرسه علمیه باغ رضوان که تولیت آن را مدتی مرحوم آیة الله حاج سیدجواد فقیه سبزواری به عهده داشت و سال ها مَدرَس ، محل اقامه نماز جماعت و محل سخنرانی آیة الله حجت هاشمی خراسانی بود ، بخشی از مجموعه عظیم باغ رضوان بود .

باغ رضوان و مدرسه علمیه باغ رضوان ، اوائل دهه 50 و پیش از انقلاب اسلامی ، مشمول طرح توسعه اطراف حرم قرار گرفت و پس از تخریب ، به فضای سبز تبدیل گردید . 

هم اینک ، محل باغ رضوان سابق ، به صحن  جامع رضوان تبدیل شده است .

 باغ رضوان سابق و صحن جامع  رضوان کنونی ، در غرب  بست طبرسی و در شمال غربی بیوتات رضوی واقع شده ؛ و بقعه شیخ طبرسی ، مرقد مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و مرقد مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی و مرقد پدر بزرگوار حجة الاسلام رئیسی تولیت محترم آستانقدس رضوی ، در همین صحن قرار دارد . 

توضیحات تکمیلی مرتبط با باغ رضوان و صحن جامع رضوان را در لینک های زیر مطالعه فرمایید :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/2030


فقیه سبزواری ، سازنده مدرسه باغ رضوان :

پایگاه آستانقدس رضوی

آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

محوطه بقعه شیخ طبرسی ، مرقد مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و مرقد مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی و مرقد پدر بزرگوار حجة الاسلام رئیسی تولیت محترم آستانقدس رضوی در صحن جامع رضوان  حرم رضوی

تصاویر مزار و مرقد شریف  مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری از ابتدا تا کنون

تصاویر مزار و مرقد شریف

مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

از باغ رضوان تا صحن رضوان

 

تهیه و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

 

دانلود فایل با فرمت word

دانلود فایل با فرمت pdf

 

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7624

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7625

 

مزار شریف مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی در جوار مزار مرحوم فقیه سبزواری

 

مزار شریف مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی در جوار مزار مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در صحن رضوان حرم رضوی ، نزدیک به مقبره مرحوم شیخ طبرسی

فقیه و فیلسوف بزرگوار ، مرحوم آیة الله محمد تقی آملی ، از دوستان صمیمی مرحوم فقیه سبزواری که بنا به وصیت خودشان در جوار مرقد مرحوم فقیه سبزواری ، به خاک سپرده شدند

 

فقیه و فیلسوف بزرگوار مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی ، از دوستان و همدرسان مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ، در زمان حیات مرحوم فقیه سبزواری قرار گذاشته بودند که  پیکرشان پس از فوت ، از تهران به مشهد منتقل و در باغ رضوان در جوار مرقد مرحوم فقیه سبزواری دفن شود .

بازماندگان ، طبق وصبت مرحوم آیة الله آملی ، پیکر ایشان را در باغ رضوان در مقبره مرحوم فقیه سبزواری به خاک سپردند  .

اکنون مرقد و مزار هردو فقیه جلیل القدر ، در صحن رضوان حرم رضوی  ، در جوار بقعه شیخ طبرسی ، زیارتگاه شاگردان و مریدان است .

مرحوم آیة الله محمد تقی آملی ، از جمله فیلسوفان و عارفان و فقیهان جلیل القدر قرن چهاردهم هجری قمری و  همدوره با مرحوم فقیه سبزواری ، همدرس در محضر میرزای نایینی ، سید ابوالحسن اصفهانی  ، آقا ضیاء الدین عراقی و اوتاد دیگر در نجف بوده اند .

آیة الله جوادی آملی و آیة الله حسن زاده آملی ، از جمله شاگردان مبرّز مرحوم آیة الله محمد تقی آملی هستند .

متن سنگ مزار مرحوم آیة محمد تقی آملی را ، آیة الله جوادی آملی نوشته اند 

 

لینک برنامه مستند " مردان خدا " ، شرح حال مرحوم آیة الله محمد تقی آملی ، در شبکه مستند صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران  :

http://www.doctv.ir/programs/891255-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-14


 

لینک ویدئو :

http://s8.picofile.com/file/8351454468/video_2019_02_04_23_46_06.mp4.html

لینک ویدئو در تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7609

موقعیت باغ رضوان در بیوتات رضوی

 

موقعیت باغ رضوان در بیوتات رضوی

 

پیشینه تاریخی و جغرافیایی محل شهادت و دفن حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام  و  سوابق باغ رضوان

 

پیشینه تاریخی و جغرافیایی محل شهادت و دفن

حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام  و  سوابق باغ رضوان

 

نوشته استاد عزیز الله عطاردی

 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

 

1

 

حميد بن قحطبه طائي از کارگذاران بني‏عباس بود، پدرش قحطبة بن شبيب از دعاة بني‏عباس در خراسان به شمار مي‏رفت و بسيار فعال بود، حميد مدت‏ها در طوس حاکم بود و در باغي که به نام او مشهور شده سکونت داشت، اين باغ در بيرون دهکده‏ي سناباد در حومه قصبه نوقان بود و قنات سناباد هم آن را مشروب مي‏کرده است.

 اين باغ اگر چه به نام حميد بن قحطبه مشهور شده ولي متعلق به شخص او نبوده است اين باغ و ساختمان آن يک ارک حکومتي و به دولت تعلق داشته است فرمانداران و حاکمان طوس در آن جا منزل مي‏کرده‏اند و چون آخرين فردي که در اين جا مقيم بوده و در آن جا حکومت مي‏کرده حميد بن قحطبه بوده از اين جهت باغ و قصر به او نسبت داده شده است.

باغ حميد بن قحطبه در حدود يک ميل در يک ميل بوده است و وسعت باغ در آن زمان از فلکه امروز حضرت رضا عليه‏السلام هم بزرگتر بوده، باغي بسيار مجلل و باشکوه که مي‏توانست از خلفاء بني‏عباس پذيرائي کند و وسائل عيش و نوش آنها و کارگذاران عياش آنان را فراهم نمايد از قرائن معلوم مي‏گردد که اين باغ يک قنات اختصاصي هم داشته است.

در وسط اين باغ يک ساختمان بسيار بزرگ بوده که اطاق هاي زيادي با سالن‏هاي مخصوص داشته که در آن جا اجتماعات خصوصي و عمومي تشکيل مي‏شده است، حاکم طوس با عده وعده‏اش در آن جا زندگي مي‏کرده و چون طوس بر سر راه خوارزم و ماوراءالنهر و ترکستان بود اين منطقه از اهميت ويژه‏اي برخوردار بوده و خلفاء همواره يکي از افراد نخبه را در آن جا حاکم مي‏کردند.

از وضع آن ساختمان و چگونگي آن در مصادر، چيزي نيامده و از اخبار و روايات اين چنين پيدا است که ساختمان باغ فرمانداري طوس قديمي بوده و به قبل از اسلام ارتباط داشته است.

در کتب جغرافيائي قديم از ساختمان‏ها و بناهاي عظيمي در [ صفحه 61] طوس ياد شده است که آن‏ها را مربوط به سلسله‏هاي قبل از اسلام دانسته‏اند.

در حديث معروف لوح که در اصول کافي و عيون الاخبار صدوق روايت شده از شهري باستاني در ناحيه طوس خبر مي‏دهد که آن شهر را بنده‏اي صالح ساخته و امام علي بن موسي الرضا عليه‏السلام در آن جا به دست عفريتي به شهادت خواهد رسيد، و اين حديث در ميان محدثان بسيار معروف است و در کتب معتبر نقل شده است.

 اين ساختمان بزرگ زيرزميني و سرداب هائي هم داشته است که در تابستانها از آنها استفاده مي‏شده، و ظاهرا حوضخانه‏اي بزرگ هم در زير ساختمان بوده و قناتي هم در آن جريان داشته است.

 آقاي مهندس ديشيدي از مهندسان عالي مقام آستان قدس رضوي به نگارنده اظهار داشتند:

ما مسير اين قنات را در پشت محراب مسجد گوهرشاد مشاهده کرديم. ايشان اظهار مي‏داشتند هنگامي که پايه‏هاي صحن مبارکه قدس را بر مي‏داشتيم در پشت محراب ايوان مقصوره مسجد گوهرشاد مسير اين قنات را پيدا کرديم و همچنين وقتي که مي‏خواستيم رواق دارالذکر را که در مجاور حرم مطهر است و سابقا به مدرسه علي نقي ميرزا معروف بود بسازيم در هنگام پي کني راه قنات را مشاهده نموديم.

در حديث ابوصلت هروي که شيخ صدوق آن را در عيون الاخبار نقل مي‏کند آمده که امام رضا عليه‏السلام به ابوصلت فرمودند:

 هنگام حفر قبر براي من آبي از مين خواهد جوشيد و ماهي در آن پيدا خواهد شد از اين حديث هم به خوبي معلوم مي‏شود، که در آنجا قناتي و آبي بوده است. ما انشاء الله در تاريخ و جغرافياي مشهد مقدس در اين موضوع باز هم صحبت خواهيم کرد.

 

کتاب تاریخ آستانقدس ، جلد اول ، عزیزالله عطاردی  ، صفحه  61

http://www.boniadhad.ir/lib/3/10/1/3/content-40.html

 

2

 

گورستان غسلگاه ، قتلگاه

و اقدامات مرحوم آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

برای ساماندهی و تبدیل آن به صحنی بزرگ

اين قبرستان امروز وجود ندارد، ولي در سابق يکي از مقابر معروف در جوار آستانه مقدسه بوده است، تمحل آن در قسمت شمالي بقاع متبرکه که اکنون در مجموعه‏ي فلکه بزرگ قرار دارد و دور آن را نرده‏ي آهني کشيده‏اند، مقبره‏ي مرحوم امين الاسلام فضل بن حسن طبرسي که اکنون در کنار خيابان نوقان قرار دارد و در اين قبرستان بوده است و تنها يادگاري از قبرستان مزبور مي‏باشد.

 در قديم اين قبرستان را غسلگاه مي‏ناميده‏اند و معتقد بوده‏اند امام رضا عليه‏السلام را در اين مکان غسل داده‏اند، و بعد از اين در محاورات به قتلگاه تبديل شده است .

 مؤلف منتخب التواريخ مي‏نويسد:

 از هنگامي که ازبکها در اين محل گروهي را به قتل رسانيده‏اند به اين نام مشهور گرديده است، و از آن زمان به خاطر کشتار مردم مشهد به قتلگاه مشهور شده.

 اما آن که در قديم آن جا را غسلگاه مي‏دانسته‏اند و به اين نام مشهور بوده شايد دور از حقيقت نباشد، زيرا وسعت باغ حميد بن قحطبه که امام را در آن جا به شهادت [ صفحه 361] رسانيده‏اند در حدود يک ميل در يک ميل نوشته‏اند و احتمال مي‏رود که امام را در گوشه‏اي از آن باغ غسل داده باشند و بعد مردم آن جا را به همين نام از يکديگر نقل کرده‏اند.

 قاضي احمد قمي در گلستان هنر گويد:

حضرت امام هشتم و قبله‏ي هفتم مفترض الطاعه واجب العصمه. شهيد خاک خراسان امام طيب و طاهر علي موسي جعفر محمد باقر در سناباد طوس که الحال مشهد مقدس معلي مزکي است در موضعي که اکنون به مدرسه‏ي قدمگاه اشتهار دارد کتابت مصحف نموده‏اند و از وجه هديه‏ي آن اراضي مشهور به غسلگاه که در حوالي روضه‏ي مقدسه‏ي منوره واقع است خريداري کرده وقف فرموده‏اند که مسلمانان را در آن دفن نمايند و آن اراضي در جنب موضع مبارکي است که آن حضرت را در آن جا غسل فرمودند.

 اکنون مسجدي است که مردم در آن جا زيارت و عبادت مي‏کنند، در شهور سنه‏ي ست و ستين و تسع ماة شاه جنت مکان عليين آشيان ابوالبقاء شاه طهماسب حسيني انار الله برهانه و روح روحه مبلغ يک صد تومان تبريزي به مشهد مقدس معلي نزد والد راقم ميرمنشي که در آن اوان وزير شاه‏زاده فردوس آشيان ابوالفتح ابراهيم ميرزا روح الله روحه العزيز بود فرستادند. آن اراضي را ديوار کشيده درگاه و دري بسازند که مردم از آن جا عبور ننمايند و الاغان به درون آن قبرستان نبرند، بسياري از درويشان و علماء و فضلاء در آن مقبره مدفونند و شيخ طبرسي عليه الرحمه و الرضوان از آن جمله است.

مؤلف گويد:

مقصود ابوعلي فضل بن حسن طبرسي معروف به امين الاسلام است که از بزرگان علماء و مفسران شيعه بودند و کتاب معروف مجمع البيان در تفسير قرآن و اعلام الوري از آثار او مي‏باشند و قبر مبارکش اکنون در حاشيه‏ي خياباني که به نام او مشهور شده قرار دارد و يادگاري از اين قبرستان تاريخي و معروف مي‏باشد.

قبرستان قتلگاه به علت مجاور بودن با اماکن متبرکه اهميت داشته است، [ صفحه 362] به طوري که شخصيتهاي بزرگ و مشهور همانند طبرسي را در آن جا به خاک سپرده‏اند، در کتب رجال و تواريخ مربوط به مشهد مقدس و ناحيه طوس از افراد زيادي نام برده شده است که در اين مقبره دفن شده‏اند، و ما انشاء الله در تاريخ مشهد به آن اشاره خواهيم کرد.

در تحولاتي که زمان رضاشاه در مشهد مقدس انجام گرفت و فلکه‏ي سابق طرح‏ريزي شد قبرستان قتلگاه هم تعطيل گرديد و از دفن اموات در آن جلوگيري شد، به طوري که مطلعين اظهار مي‏دارند مقداري از قبرستان داخل فلکه‏ي سابق گرديد و قسمت باقي مانده‏ي آن محصور و ديواري بلند پيرامون آن کشيده شد و به صورت باغي درآمد.

در سالهاي 1308 تا 1312 زمان توليت محمد ولي‏خان اسدي به باغ رضوان معروف گرديد و اين نام را متصديان آن روز آستانه بر اين مکان نهادند و هيچ گونه سابقه‏ي تاريخي ندارد و نگارنده در اطراف اماکن متبرکه به اين نام برخورد نکرده است، محيط قبرستان از طرف مأموران مسطح گرديد و درختاني در آن جا غرس شد و به صورت يک باغ بزرگ درآمد. بعد از آن باغ را در اختيار وزارت فرهنگ آن زمان قرار دادند و فرهنگ خراسان در آن مکان دبستاني به نام دبستان غزالي بنياد نهاد و کودکان در آن جا درس مي‏خواندند، و نگارنده خود مکرر به آن جا رفته بودم و از نزديک آن باغ و دبستان را مشاهده نمودم مخصوصا روزهاي تعطيل که براي گردش به آن جا مي‏رفتم.

در حدود سالهاي 1340 مرحوم حاج ميرزا حسين فقيه سبزواري رحمة الله عليه که از علماي بزرگ و محترم مشهد مقدس بودند تصميم گرفتند اين قبرستان را بار ديگر احيا کنند و براي دفن اموات اختصاص دهند، لذا در اين مورد با مقامات آستان قدس مذاکره کردند و رضايت اولياء آستانه‏ي مقدسه را جلب نمودند و با قرار دادي که با آستان قدس بستند کار را شروع کردند.

طرحي بزرگ به صورت يک صحن تهيه شد و به نام صحن رضوان پايه‏ريزي گرديد نقشه‏ي آن مانند صحن نو و صحن کهنه ترسيم گرديد، در طبقه‏ي اول حجرات متعددي براي [ صفحه 363] دفن اموات در نظر گرفته شد و طبقه‏ي دوم نيز براي طلاب علوم دينيه اختصاص يافت، و در چهار طرف يک ايوان بلند در وسط مانند ايوان‏هاي صحن کهنه ساخته شد و بناي اصلي آن پايان يافت.

حجره‏هاي طبقه‏ي زير را به ثروتمندان و متمکنين واگذار کردند، آن‏ها با خرج خود حجره‏ها را ساختند، در وسط صحن هم قبرهاي چند طبقه ساختند و اموات را در آن جا دفن مي‏کردند، مقبره‏ي باغ رضوان در همه جا مشهور شد و توانگران يکي پس از ديگري آمدند و تمام حجره‏ها را گرفتند و براي خود و خانواده‏هايشان مقبره‏ي اختصاصي تهيه نمودند و نام خود را هم بالاي حجره‏ها نوشتند.

يکي از توانگران مقيم مشهد را مي‏شناختم که براي خود در باغ رضوان حجره‏اي گرفته بود و آن را با آئينه‏هاي رنگارنگ تزئين کرده و با نقش و نگار آراسته بود، فرشهاي زيبا در آن پهن نموده و چراغهاي مخصوصي نصب کرده بود، يک شخصي را هم معين کرده بود که در آن جا صبح و عصر قرآن تلاوت کند، و خودش هم گاهي مي‏رفت و در کنار قبر آينده‏اش مي‏نشست.

بعد از چندي درگذشت و او را در همين حجره دفن کردند، اين مرد با مکنت و قدرتي که داشت هيچ کار خيري در زندگي خود انجام نداد و اکنون يک اثر نيک از وي نيست، او مبالغي صرف ساختن مقبره‏ي خود کرد و آن را با نقش و نگار بياراست ولي در سال 1354 عبدالعظيم وليان نيابت توليت وقت در هنگام احداث فلکه‏ي بزرگ باغ رضوان را هم خراب کرد و مقبره‏ي مجلل او هم تخريب شد.

 

کتاب تاریخ آستانقدس رضوی / ج  1  / صفحه  361

عزیز الله عطاردی

 

http://www.boniadhad.ir/lib/3/10/1/3/content-187.html#

 

 

لینک مقاله های مرتبط با باغ رضوان

 

موقعیت باغ رضوان در مجموعه بیوتات رضوی

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7519

 

باغ رضوان ، آخرین تکیه گاه بکتاشیان ، در گفتگو با استاد غلامرضا جلالی

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7493

 

مزار شیخ طبرسی ، در جوار باغ رضوان

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7491

 

باغ رضوان ، 2  مدرسه بود که مرحوم آیة الله فقیه سبزواری ساخته بود

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7489

 

باغ رضوان ، قرارگاه مؤسّس مکتب عرفانی مشهد

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7487

 

مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری

مدیر و مدرّس مدرسه علمیّه باغ رضوان

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7485

 

برخی از چهره های نامدار مدرسه علمیّه باغ رضوان مشهد

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7477

 

پشت ضلع شمالی باغ رضوان

چهارشنبه بازاری با سابقه تاریخی

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7474

 

پیشینه باغ رضوان ، نقد یک عکس قدیمی از

 گورستان قتلگاه مشهد (صحن رضوان کنونی)

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7472

 

باز سازی قبر سبز در باغ رضوان ،

به دستور مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7466

 

مغتسل الرضا ، قتلگاه و مقبره شیخ طبرسی ،

 در پیشینه باغ رضوان . نوشته استاد شانه چی

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7463

 

باغ رضوان مشهد ، ادوار مختلف و سابقه و تاریخ تحولات

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7461

 

تکیه و درویشان بکتاشی ، در پیشینه باغ رضوان

نوشته استاد رضا نقدی

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7459

 

باغ رضوان ، یادگار قتلگاه ، غسلگاه ،

قدمگاه و سجده گاه امام رضا علیه السلام

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7457

 

باغ رضوان ، در جغرافیای محله های مشهد ، نوشته استاد تقی بینش

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7455

 

احداث مدرسه علمیّه  " سبزواریّه " ، در جوار باغ رضوان ،

 از خدمات مرحوم آیة الله فقیه سبزواری به حوزه علمیه مشهد

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7453

 

یادی از " باغ رضوان " ،  در مقاله ای توصیفی از

استاد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی ،

ازشاگردان مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7449

 

باغ رضوان ، محل اقامه جماعت ، تدریس

 و سخنرانی آیة الله حجت هاشمی خراسانی

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7444

 

احداث باغ ( صحن ) رضوان ،

خدمتی بزرگ از مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7439

 

پیشینه تاریخی و جغرافیایی منطقه شهادت و دفن

حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام و سوابق باغ رضوان

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7522

 

باز سازی قبر سبز در باغ رضوان به دستور مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

 

باز سازی قبر سبز در باغ رضوان به دستور مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

***

‌ ‌‌‌قـبر‌ سبز،مدفن سید نظام الدین علیشاه موسوی

پژوهشی از :

اسماعیل رضایی برجکی

بنیاد پژوهشهای اسـلامی‌-گـروه‌ تـراجم‌ و انساب

 

 

دانلود با فرمت word

دانلود با فرمت pdf

تلگرام

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7465

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7466

قتلگاه  ، مغتسل الرضا و مقبره شیخ طبرسی ، در پیشینه باغ رضوان . نوشته استاد شانه چی

 

 قتلگاه  ، مغتسل الرضا و مقبره شیخ طبرسی ،

در پیشینه باغ رضوان .

 

 

نوشته استاد کاظم شانه چی

 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

فرمت : pdf

منبع : نامه آستانقدس ، آذر 1340 ، شماره 9

 

دانلود فایل

نمایی از مقبره سابق شیخ طبرسی ، ابتدای خیابان طبرسی مشهد ، در جوار باغ رضوان ، سال 1340 شمسی

باغ رضوان در جغرافیای محله های مشهد

 

( " باغ رضوان "  ؛  و " مدرسه علمیه باغ رضوان "  ؛ یا " مدرسه علمیه سبزواریّه "

  که هم اینک ، در شمال بیوتات رضوی واقع شده  -  و با همان نام

و یا به نام  " صحن رضوان "  خوانده می شود  -  ، صحن بزرگی

 با کاربردهای مختلف بود که به وسیله

 مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ، احداث شده بود )

سید محمد فقیه سبزواری

 

 

 

باغ رضوان در جغرافیای محله های مشهد

نوشته :

استاد تقی بینش

دانلود با فرمت : word

دانلود با فرمت pdf

تلگرام

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7454

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7455

 

پیشینه باغ رضوان ، قبرستان قتلگاه ، تکیه و دراویش بکتاشیه

 

از سلسله پژوهش های مرتبط با زندگی ، شخصیت ، آثار و خدمات

مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

پیشینه باغ رضوان

قبرستان قتلگاه ، تکیه و دراویش بکتاشیه 

نوشته :

رضا نقدی

پژوهشگر بنیاد پژوهش های اسلامی آستان‌ قـدس‌ رضـوی‌

دانلود با فرمت : word

دانلود با فرمت pdf

تلگرام

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7458

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7459

 

(  باغ رضوان مشهد ، یادگار  )‌ ‌‌‌قـتلگاه‌، غسلگاه، قدمگاه و سجده ‏گاه امام رضا علیه السلام

 

(  باغ رضوان مشهد ، یادگار  )

‌‌‌قـتلگاه‌، غسلگاه، قدمگاه و سجده ‏گاه امام رضا علیه السلام

 

از سلسله پژوهش های مرتبط با زندگی ، شخصیت ، آثار و خدمات

مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

دانلود با فرمت : word

دانلود با فرمت pdf

تلگرام

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7456

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7457

 

احداث مدرسه علمیّه " سبزواریّه " ، در جوار باغ رضوان ،از خدمات مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

 

احداث مدرسه علمیّه " سبزواریّه " ، در جوار باغ رضوان ،

از خدمات مرحوم آیة الله فقیه سبزواری به حوزه علمیه مشهد

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

دانلود با فرمت : word

دانلود با فرمت pdf

تلگرام

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7452

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7453

 

یادی از باغ رضوان  در مقاله ای توصیفی از :  استاد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی

 

یادی از باغ رضوان

در مقاله ای توصیفی از :

استاد دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی

از شاگردان :

مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

 

دانلود با فرمت word

دانلود با فرمت pdf

کتاب بزرگان و مشاهیر مدفون در باغ رضوان مشهد

 

کتاب بزرگان و مشاهیر مدفون در باغ رضوان مشهد ( صحن رضوان کنونی )

 

( باغ رضوان ، از آثار مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری )

کسب اطلاعات تکمیلی :

09363727396

باغ رضوان ،  محل تدریس ، اقامه جماعت و سخنرانی  آیة الله حجت هاشمی خراسانی

 

باغ رضوان ،

محل تدریس ، اقامه جماعت و سخنرانی

آیة الله حجت هاشمی خراسانی

  

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

 

دانلود با فرمت word

دانلود با فرمت pdf

 

تلگرام

 

فرمت pdf

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7444

 

فرمت word

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7442

 

باغ رضوان

 

 

باغ رضوان

 

در شمالی ترین بیوتات رضوی در مشهد ، صحنی ست که قبلا باغ رضوان بوده است . باغ رضوان به وسیله آیت ... میرزا حسین فقیه سبزواری که از مجتهدین و فقهای طراز اول مشهد بوده در شانزده هزار متر مربع در محلی که سابقا قتلگاه نامیده می شده ، ساخته شده است .
باغ رضوان ، کاربری های مختلفی داشته است . دفن اموات در حجره های هم سطح و در فضای باز ، اسکان طلاب در حجره های طبقه فوقانی و محلی برای استراحت زائران و مجاوران . در مدرس این باغ ، تدریس علوم مختلف دینی دایر بوده است .
رضوان ، نام یکی از مکان های بلند پایه در بهشت نیز می باشد
 
 

باغ رضوان در مسیر عبور زمان

 

باغ رضوان در مسیر عبور زمان

 

شمالی ترین بخش از بیوتات رضوی ، " صحن رضوان " نام دارد که آرامگاه مفسر کبیرقران کریم مرحوم شیخ طبرسی و آرامگاه مرحوم آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و آرامگاه آیة الله شیخ محمد تقی آملی ، در همین صحن قرار دارد .
صحن رضوان ، محل سابق باغ رضوان است و باغ رضوان ، قبلا " غسلگاه " و " قتلگاه " نامیده می شده و سابقه ای هزار و دویست ساله دارد .

باغ رضوان را مرحوم آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ، به منظور محلی برای استراحت موقت زائران حضرت رضا علیه السلام و دفن اموات ؛ و بخشی از آن را به عنوان مدرسه علمیه ، برای تحصیل و سکونت طلاب ، با همت عالی خود و با تلاشی بی نظیر ؛ و نظارت مستمرّ ، احداث کرد اما همراه با اجرای طرح تسطیح و گسترش فضای آزاد پیرامون حرم مطهر ، در سال 1354 تخریب ؛ و در سال 1370 ، ضمیمه بیوتات رضوی شد و به شکل کنونی درآمد .

این محدوده ، در طول چند قرن ، همواره در معرض تغییرات وسیعی بوده و مؤمنین و مؤمنات مجاور و زائر بی شمار ؛ و نامداران و بزرگان و علمای بسیار ، در این قطعه زمین دفن شده اند که فقط ، قبر سید فخرالدین ( قبرسبز) ، شیخ طبرسی ، آیة الله فقیه سبزواری و آیة الله محمدتقی آملی ، بدون ورود هرگونه آسیبی ، باقی مانده است .

مرحوم آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری می فرمود : تمام طرح های تبدیل غسلگاه و قتلگاه به باغ رضوان ؛ و تبدیل باغ رضوان به صحن رضوان ، بهانه و کرامت الهی بوده است که به پاس خدمات بسیار مرحوم فقیه سبزواری به آستانقدس و حوزه علمیه خراسان و شهر مشهد و طلاب و مردم ، مزار مرحوم فقیه سبزواری ، پس از آن همه تغییر و تحوّل ، اینک در بهترین و زیباترین موقعیت ، در جوار ؛ و در مسیر مضجع شریف حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام قرار گیرد و زیارتگاه شاگردان و مریدان و زائران شود .


سید محمد فقیه سبزواری


https://t.me/faghihsabzevari

قبرستان قتلگاه یا غسلگاه مشهد کجاست؟

 

 

قبرستان قتلگاه یا غسلگاه مشهد کجاست؟
 
مجید برزگر

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
در زمان های گذشته و تا قبل از تاسیس بلدیه (شهرداری)در شهرهای بزرگ،هر محله ای قبرستان مخصوص به خود را داشت که مردم آن محله مرده های خود را در آن دفن می کردند. با پیشرفت شهرها و شهرنشینی و افزایش جمعیت و تاسیس شهرداری به خصوص از زمان رضا شاه پهلوی، دفن مردگان فقط در قبرستان عمومی شهرها انجام گرفت و قبرستان های محله ها برچیده شدند.مشهد یکی از بزرگ ترین شهرهای زیارتی دنیاست که از گذشته های دور  زائرینی داشته که برای زیارت امام رضا (ع) به این شهر می‌آمدند. این شهر قدیمی و تاریخی، قبرستان‌های  تاریخی هم دارد که بعضی از آنها قدمتی 1200 ساله دارند. از جمله قبرستان های قدیمی شهر مشهد، می توان از قبرستان های قتلگاه یا غسلگاه (که مفصلا توضیح داده خواهد شد)، قبرستان میر (در شرق محله قدیمی نوغان که در حال حاضر انباری متعلق به آموزش و پرورش و فضای سبز شهرداری شده)، قبرستان گلشور (در محله طلاب که در حال حاضر فضای سبز و پارک امت است) نام برد که در حال حاضر دیگر وجود ندارند. 
با بسته شدن قبرستان های محله ها، قبرستان گلشور در محله طلاب مشهد، قبرستان عمومی آن شهر شد. علت نامگذاری گلشور به سبب غسالخانه‌ای بود که مردم محلی به جای مرده شور خانه، به آن می گفتند گل شور .  این قبرستان تا سال 1355 که بهشت رضا آماده شد، قبرستان عمومی شهر بود و پس از آن متروکه شد و در حال حاضر تبدیل به فضای سبز شده و به نام پارک امت شناخته می شود.قبرستان قتلگاه یا غسلگاه، قبرستانی است به قدمت تاریخ که در آن افراد سرشناس و نام آشنا و همچنین افرادی که مانند امامشان غریب و نا آشنا بودند، آرامیده  اند؛ از مشهدی گرفته تا زائرینی که در مشهد فوت کرده‌اند یا شوق خاکسپاری در کنار حرم امام هشتم را داشته اند. 
قبرستان قتلگاه یا غسلگاه یکی از قبرستان های شهر مشهد بود که در ضلع شمالی آستان قدس رضوی قرار داشت. علت نام گذاری آن به قبرستان غسلگاه  این بوده که امام رضا در این مکان غسل داده شده اند. این مکان در اصل جزیی از باغ حمید ابن قحطبه بوده که امام رضا (ع) هنگام ورود به سناباد در آنجا ساکن شدند. اعتماد السلطنه، وزیر ناصرالدین شاه قاجار،  می نویسد که در وسط قبرستان قتلگاه، خانه ای است معروف به تکیه بکتاشی ها که می گویند در اصل همان خانه حمید ابن قحطبه بوده که حضرت در آن منزل داشته. بنا بر روایت ها زمین غسلگاه را امام(ع) از محل اجرت کتابت قرآن خریده و وقف بر قبور مسلمانان کرده بودند. اما روایت دوم درباره وجه تسمیه قبرستان قتلگاه آنگونه که در کتاب منتخب التواریخ محمد هاشم ابن محمد علی الخراسانی آمده، قتل عام مردم مشهد توسط ازبک ها در زمان عبدالمومن خان ازبک در سال 997 قمری بوده. در آن زمان شهر در محاصره عبدالمومن خان،پسر عبداله خان ازبک قرار گرفته بود و تیری از سوی مردم به سویش پرتاب می شود و او را خشمگین  می کند، چندان که دستور قتل عام می دهد. نوشته اند که کشتار به حدی وسیع بوده که از حرم خون جاری شده بوده و در عالم آرای عباسی و منتخب التواریخ بدان اشاره شده است.
هنوز اگر بفشارند خاک مشهد را سفینه از شط خون تا به کربلا برود
این قبرستان تا زمان رضا شاه دایر بوده و پس از آن تعطیل شد و اجازه دفن در این قبرستان داده نشد. در سال های 1308-1309 در زمان نیابت و تولیت محمد ولی خان اسدی به دلیل ساخت و توسعه حرم، نخستین میدان یا به قول مشهدی ها فلکه حضرت و خیابان کشی اطراف آن انجام شد که باعث تخریب قبرستان قتلگاه شد و قسمتی از آن در فلکه حضرت قرار گرفت و بقیه قبرستان را هم دیوار و نرده کشیدند و مسطح کردند و درختان زیادی در آن کاشتند و به صورت باغ بزرگی در آمد و معروف شد به باغ رضوان که البته این نام سابقه تاریخی ندارد و صرفا چون توسط متصدیان آستان به این نام خوانده می شد، معروف شد به باغ رضوان. بعد از احداث این باغ ، آن را به وزارت فرهنگ دادند که وزارت فرهنگ هم در آنجا دبستان غزالی را تاسیس کرد. در سال 1330 حاج میرزا فقیه سبزواری، با توافق و رضایت تولیت آستان قدس، دوباره این قبرستان را زنده کرد و طرحی بزرگ مانند صحن حرم  ساخت به نام صحن رضوان که در آن مدرسه ای برای طلاب و حجره هایی برای دفن خانوادگی و افراد ثروتمند بود و در میان صحن هم قبرهای چند طبقه برای دفن دیگر مردگان در نظر گرفت.  در سال 1353 و در زمان تولیت عبدالعظیم ولیان، باز حرم گسترش یافت و با احداث فلکه بزرگ تر این باغ هم خراب شد. تنها یادگار از این قبرستان قدیمی، مقبره طبرسی است که در حال حاضر در ضلع شمالی حرم در ابتدای خیابان طبرسی قرار دارد. مقبره طبرسی در زمان توسعه حرم و طرح زیر گذر سال 1370 با تزریق بتن در اطراف آن 200 متر جابه جا شده و در محل فعلی قرار گرفته است.
 
 

مشهد در گذر تاریخ؛ باغ رضوان؛ جایگاه عالمان دین

 

مشهد در گذر تاریخ؛

باغ رضوان؛ جایگاه عالمان دین

 

شهر مشهد به سبب موقعیت جغرافیایی و برخورداری از منابع زیرزمینی فراوان چون قنات های رکن آباد، الندشت، سناباد و... در روزگار قدیم باغ های فراوانی داشته است.

1393/10/9 سه‌شنبه

از همین جهت، حتی هسته اولیه شهر مشهد نیز بر گرد باغی به نام باغ حمید بن قحطبه، محل دفن حضرت رضا(ع) شکل گرفت. باغات شهر مشهد در قرن های متمادی پابرجا و آباد بودند، تا اینکه در قرن حاضر با تغییر کاربری یکی پس از دیگری از قاب تصویر شهر مشهد و به طبع آن از یادها رفتند.
یکی از باغ ها قدیمی و بنام شهر مشهد، باغ رضوان نام داشت که در نزدیکی حرم رضوی شکل گرفته بود. پیش از گسترش این باغ، قبرستان بزرگی در این منطقه وجود داشت که در گذر زمان تبدیل به همین باغ شده است. 
در ابتدا باغ رضوان با همت مرحوم آیت الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری، از علمای برجسته شیعه در سال 1330 خورشیدی رونق گرفت. با آغاز این حرکت اراضی متروک اطراف با کاشت درخت و گلکاری جای خود را به مناظر سبز و زیبا داد. باغ رضوان با مساحت 16 هزار متر مربع شکل گرفت. 
آیت الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری مدرسه ای با 150 اتاق برای تحصیل علوم اسلامی ساخت و در اختیار طلاب قرار داد. و همین مسئله باعث شد که این باغ به نقطه تلاقی زیبایی طبیعی و معرفت دینی تبدیل شود. به نوعی وجهه تسمیه نام این باغ هم با همین مسئله در پیوند است؛ از آنجایی که در این باغ بزرگان دین و ادب دفن می شدند، این باغ به نام "باغ رضوان" که اشاره به معنای بهشت تلمیحی بعد از مرگ مومنان داشت، معروف گردید.
گفتنی ست؛ در ضلع شمالی یا پشت باغ، محلی با سابقه تاریخی به نام «چهارشنبه بازار» وجود داشته که مردم و به ویژه بازاریان برای خرید و فروش اجناس گوناگون در آنجا حضور می یافتند.
باغ رضوان در سال 1354 در نتیجه اجرای طرح عظیم فلکه حضرت تخریب شد.

از مجموعه دانشنامه جامع مشهد

 

https://news.aqr.ir/portal/home/?news/54737/35894/548674/%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%B1%D8%B6%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%9B-%D8%AC%D

 

 

مشهد در گذر تاریخ؛ باغ رضوان؛ جایگاه عالمان دین

 

مشهد در گذر تاریخ؛

باغ رضوان؛ جایگاه عالمان دین

 

شهر مشهد به سبب موقعیت جغرافیایی و برخورداری از منابع زیرزمینی فراوان چون قنات های رکن آباد، الندشت، سناباد و... در روزگار قدیم باغ های فراوانی داشته است.

1393/10/9 سه‌شنبه

از همین جهت، حتی هسته اولیه شهر مشهد نیز بر گرد باغی به نام باغ حمید بن قحطبه، محل دفن حضرت رضا(ع) شکل گرفت. باغات شهر مشهد در قرن های متمادی پابرجا و آباد بودند، تا اینکه در قرن حاضر با تغییر کاربری یکی پس از دیگری از قاب تصویر شهر مشهد و به طبع آن از یادها رفتند.
یکی از باغ ها قدیمی و بنام شهر مشهد، باغ رضوان نام داشت که در نزدیکی حرم رضوی شکل گرفته بود. پیش از گسترش این باغ، قبرستان بزرگی در این منطقه وجود داشت که در گذر زمان تبدیل به همین باغ شده است. 
در ابتدا باغ رضوان با همت مرحوم آیت الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری، از علمای برجسته شیعه در سال 1330 خورشیدی رونق گرفت. با آغاز این حرکت اراضی متروک اطراف با کاشت درخت و گلکاری جای خود را به مناظر سبز و زیبا داد. باغ رضوان با مساحت 16 هزار متر مربع شکل گرفت. 
آیت الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری مدرسه ای با 150 اتاق برای تحصیل علوم اسلامی ساخت و در اختیار طلاب قرار داد. و همین مسئله باعث شد که این باغ به نقطه تلاقی زیبایی طبیعی و معرفت دینی تبدیل شود. به نوعی وجهه تسمیه نام این باغ هم با همین مسئله در پیوند است؛ از آنجایی که در این باغ بزرگان دین و ادب دفن می شدند، این باغ به نام "باغ رضوان" که اشاره به معنای بهشت تلمیحی بعد از مرگ مومنان داشت، معروف گردید.
گفتنی ست؛ در ضلع شمالی یا پشت باغ، محلی با سابقه تاریخی به نام «چهارشنبه بازار» وجود داشته که مردم و به ویژه بازاریان برای خرید و فروش اجناس گوناگون در آنجا حضور می یافتند.
باغ رضوان در سال 1354 در نتیجه اجرای طرح عظیم فلکه حضرت تخریب شد.

از مجموعه دانشنامه جامع مشهد

 

https://news.aqr.ir/portal/home/?news/54737/35894/548674/%D8%A8%D8%A7%D8%BA-%D8%B1%D8%B6%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%9B-%D8%AC%D

 

آیت‌الله شیخ محمد‌تقی آملی

آیت‌الله شیخ محمد‌تقی آملی

شیخ محمد تقی آملی، فقیه امامی، فرزند مولا محمد آملی در ۱۱ ذی القعده ۱۳۰۴ ه.ق در تهران متولد شد. آیت‌الله آملی از اعاظم علمای معاصر و جامع معقول، منقول و مجتهد در فروع و اصول بودند. چنان که حائز منقبتین علم و عمل بود. هم در مراقبت حظی وافر داشت که دارای رتبت عندیت بود و هم در سلوک الی الله نصیب اوفی داشت که واجد عزم و همت بود و هم در تدریس توفیق والا داشت و هم در تصنیف ید طولی.

عالم ربانی آیت‌الله شیخ محمد تقی آملی روز شنبه ۲۹ شوال سال ۱۳۹۱ ه.ق. برابر با ۲۷ آذرماه ۱۳۵۰ ه.ش. در تهران درگذشت و در باغ رضوان حرم حضرت رضا (ع) در مقبره میرزا حسین فقیه سبزواری به خاک سپرده شد.

http://www.otaghfekr.ir/1396/08/18/%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%B1-%D9%85%D8%AF%D9%81%D9%88%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D8%B1%D9%85-%D9%85%D8%B7%D9%87%D8%B1-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D8%B91/

 

شخصیت و کرامات شیخ محمد تقی آملی ، مدفون در جوار مرقد مرحوم فقیه سبزواری

 
 
 شخصیت و کرامات شیخ محمد تقی آملی ، مدفون در جوار مرقد مرحوم فقیه سبزواری
 
 
زمزمه ی ارواح در قبرستان

 

 زمزمه ی ارواح در قبرستان

نویسنده: علی قاسمی


 شخصیت و کرامات شیخ محمد تقی آملی ، مدفون در جوار مرقد مرحوم فقیه سبزواری

شخصیت و کرامات شیخ محمد تقی آملی

از طلوع تا غروب

آیت الله حاج شیخ محمد تقی آملی در روز چهارشنبه یازدهم ماه ذی القعده الحرام سال 1304 هـ. ق مصادف با میلاد امام رضا (ع) درتهران ودر خانواده ای اهل علم، دیده به جهان گشود. پدر ایشان، آیت الله حاج شیخ ملا محمد آملی، از بزرگان علمای زمان خود و مدفون در قبرستان ابن بابویه شهر ری، ومادرشان هم دختر ملا محمد سیبویه هزار جریبی است.
هنگامی که استعداد آموزش در محمد تقی فراهم شد، پدرش او را به مکتب سپرد تا خواندن ونوشتن را فرا بگیرد. پس از آن، وی را به مدرسه علمیه ی خازن الملک فرستاد. محمد تقی در سن ده سالگی، کتاب هایی چون: سیوطی و جامی را به خوبی فرا گرفت و دراین راه به موفقیت هایی رسید.
شیخ محمد تقی در سال 1336هـ. ق وهنگامی که سی ودو سال از عمر شریفش می گذشت، در سوگ فقدان پدر بزرگوارش نشست وبا اینکه خود دارای چند فرزند بود، برادران و خواهرانش نیز تحت سرپرستی او قرار گرفتند.
او، بعد از ارتحال پدر بزرگوارش، با وجودشرایط نامناسب اجتماعی و مشکلات فراوان زندگی، همچنان با جدیت به تحصیل پرداخت ودراین راه از
محضر حاج عبدالنبی نوری (رحمه الله) میرزا حسن کرمانشاهی (رحمه الله)، آقا شیخ محمد هادی طالقانی (رحمه الله) وشیخ عبدالحسین هزار جریبی (رحمه الله) بهره مند گردید.
ایشان در سال 1340 هـ. ق با عائله ای سنگین، برای ادامه ی تحصیل وتکمیل علوم اسلامی و معارف الهی به نجف اشرف مشرف گردید ودرحدود 14 سال در آن بلد شریف به کسب علم ودانش ومعرفت پرداخت واز محضر اساتید گرانقدری چون: آیت الله آقا ضیاء الدین عراقی (رحمه الله)، آیت الله میرزا محمد حسین نائینی (رحمه الله) وآیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (رحمه الله) استفاده نمود.
آیت الله شیخ محمد تقی آملی که در جستجوی استاد بسیار زحمت کشیده بود، سرانجام به محضر درس اخلاق وعرفان بی بدیل وفرزانه ی کم نظیر، حضرت آیت الله میرزا سید علی آقاقاضی طباطبایی (رحمه الله) راه یافت ودرمکتب معرفت، مقبول ارباب سلوک وعرفان گردید واز شاگردان برجسته ایشان شد واز انفاس قدسی این عارف کامل بهره ها برد.
مرحوم آملی در سال 1353 هـ.ق از نجف اشرف به تهران بازگشت ودر محله حسن آباد، اقامت گزید ودرمسجد مجدالدوله اقامه ی جماعت می کرد و در منزل خود تدریس می نمود.(1)
آیت الله سید محمود طالقانی (رحمه الله) آیت الله سید رضی شیرازی، علامه حسین حسن زاده آملی وآیت الله عبدالله جوادی آملی ازعلمای جلیل القدری هستند که درمحضر درس این عارف فرزانه شرکت جسته واز ایشان استفاده نموده اند.
آیت الله شیخ محمد تقی آملی، در مقاطع مختلف دربرخورد با جریان هایی که برخلاف مصالح اسلام ومسلمین بوده است، همگام با دیگر علمای بزرگوار علناً موضع گیری کرده وبا صدور اعلامیه های فردی وجمعی به روشنگری مردم پرداخته است. نمونه های زیادی از این روشنگری های تأثیرگذار درحافظه ی تاریخ به ثبت رسیده است.
چندین اثرعلمی وفقهی نیز از آیت الله شیخ محمد تقی آملی (رحمه الله) بجا مانده است که تعدادی ازاین آثار عبارتند از :
حاشیه برمکاسب شیخ انصاری (رحمه الله)(2 جلد)- که تقریرات بحث آیت الله محمد حسین نائینی (رحمه الله) برمکاسب شیخ انصاری (رحمه الله) است - الصلوه (3 جلد)- که تقریرات دروس آیت الله محمد حسین نائینی (رحمه الله) می باشد - منتهی الاصول الی غوامض کفایة الاصول، شرح بر عروة الوثقی (12جلد)، حاشیه بر بخش حکمت منظومه سبزواری (2جلد)، وچند اثر دیگر.
سرانجام در روز شنبه 29 شوال سال 1391 هـ.ق (مطابق با27 آذرماه سال 1350 شمسی) کتاب زندگی بزرگ مردی دیگر از تبار پاکان و ابرار، بسته شد و روح جاودانه ی عالم عامل وعارف کامل، شیخ محمد تقی آملی به دیدار معبود شتافت.
پیکر مبارک ایشان از تهران به مشهد مقدس حمل شد و در جوار مرقد منور ثامن الحجج، حضرت علی بن موسی الرضا(ع) درباغ رضوان، درمقبره ی فقیه سبزواری حاج میرزا حسین (رحمه الله) به خاک سپرده شد.(2)
به نقل از فرزند آیت الله شیخ محمد تقی آملی (رحمه الله) آمده است:
سه یا چهار روز قبل از فوت پدر، شب درمنزل ایشان بودم ودر اتاق مجاوراتاق آقا، خوابیده بودم. نیمه شب بود که دیدم پدرم با یک حالت عجیبی وارد اتاق من شد؛ بیدار شدم و گفتم: آقا جان! چیزی لازم دارید؟ فرمودند: این خادم چرا نیامده این بخاری را روشن کند؟ می خواهم نوشته هایم را تکمیل کنم. گفتم: آقا الان نصف شب است وخادم به این زودی نمی آیند، وبعد ایشان را به اتاقشان بردم تا دوباره استراحت نمایند. تا اینکه در روز تشییع جنازه ی ایشان، حاج آقا اشرفی- که از خطبای تهران بودند - رو به مردم کرده وگفته بودند: شما گمان نکنید که یک شخص عادی را از دست داده اید؛ ایشان از اولیاءالله بودند. بنده چند روز پیش، خدمت ایشان رسیدم تا احوالشان را جویا شوم؛ فرمودند: حاج آقای اشرفی! دیشب خواب دیدم که حضرت بقیه الله (عج) مرا خواندند و
فرمودند: «مقدمات را فراهم کن که چندی دیگر بیشتر دراین دنیا نخواهی بود.»
بعد، من متوجه شدم که پدرم همان شب که سراسیمه آمدند (وسراغ خادم را گرفتند). وخواستند نوشته های خود را به اتمام رسانند، همان شبی بوده است که حضرت بقیه الله (عج) خبر وفاتشان را داده بودند.(3)
ایشان درادامه می گوید:
پدرم در اواخر عمر بسیار ناتوان شده بودند وچند وقتی بود که حمام نرفته بودند وخیلی وقت بود که برای نماز، تیمم می نمودند. روز قبل از وفات ایشان، به منزلشان رفتم و دیدم که خادم، حمام را گرم نموده و پدرم می خواهند به حمام بروند؛ بسیار خوشحال شدم که خدا را شکر، حالشان مساعد است ! بعد از استحمام، تب و لرز شدیدی ایشان را فرا گرفت وحدود 3 ساعت، به این حالت بودند؛ بعد حالشان بهترشد، کمی استراحت نمودند وبعد آب خواستند تا وضو بگیرند. سپس مشغول ذکر وزیارت شدند و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) - که بالای سر حضرت علی اکبر (ع) وارد شده -، را به صورت بسیار زیبایی قرائت نمودند ودر رختخواب دراز کشیدند ولبان مبارکشان را تکان مختصری دادند و جان به جان آفرین تسلیم نمودند.(4)/(5)

وصف دلبران درحدیث دیگران

آیت الله حاج شیخ یحیی عابدی- امام جماعت مسجد مجد- فرمودند:
آیت الله علوی طباطبایی (داماد آیت الله بروجردی) می گفتند: من بعد از رحلت آقای بروجردی (رحمه الله)تصمیم گرفتم ازقم به تهران هجرت کنم. خدمت امام خمینی (رحمه الله) رسیدم و هجرت خود را با ایشان درمیان نهادم. امام خمینی (رحمه الله) فرمودند:
«مانعی ندارد، به تهران بروید و مؤفق باشید ، ولی کفاره اقامت شما در تهران این است که هفته ای یک بار خدمت آقای آملی برسید ویک ساعتی درمحضر ایشان باشید و از ایشان استفاده نمایید.»(6)
آیت الله علامه حسن حسن زاده آملی:
«آن جناب (آقا شیخ محمد تقی آملی) حقاً از اعاظم وعلمای معاصر و جامع معقول ومنقول و مجتهد در فروع واصول بود، چنانکه حائز منقبتین علم وعمل بود...آن جناب را بر بنده حقی عظیم است.»(7)
خطیب نامی، مرحوم حسینعلی راشد (رحمه الله)
«آقا شیخ محمد تقی آملی اعلم من فی الارض هستند.»
در سایه عرفان/ 37
علامه سید محمد حسین تهرانی (رحمه الله)
«مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی ازعلمای برجسته تهران وطراز اول بودند؛ چه از نظر فقاهت وچه از نظر اخلاق ومعارف.»(8)
«استاد محمد حسن قاضی (رحمه الله) (فرزند مرحوم سید علی آقا قاضی):
«علامه طباطبایی وبرادرش آیت الله الهی و شیخ محمد تقی آملی موت اختیاری داشتند.»(9)
آیت الله سید رضی شیرازی می فرمودند:
آیت الله آملی مرد وارسته وشایسته ای بود؛ مردی خاکی و دراوج تواضع و اخلاق بود. طلبه ها نه فقط استفاده علمی از محضر ایشان می بردند، بلکه استفاده اخلاقی به مراتب، بیشتر بوده است. بسیار مؤدب بود. به عناوین و القاب هیچ علاقه نداشت. وقتی کتاب «حاشیه بر «شرح منظومه» به نام «درر الفوائد» را نوشت، نمی خواست اسم آیت الله یا القاب دیگر روی کتاب بیاید. می گفت: همان اسم «محمد تقی آملی» کافی است!
وی به حدی متواضع بود که مثل یک طلبه رفتار می کرد؛ اصلاً خودش را «استاد » به شمار نمی آورد؛ حتی نعلین آقایان را هم جفت می کرد!
استاد سید محمد علی آل احمد طالقانی - نوه یآیت الله شیخ محمد تقی آملی (رحمه الله) - فرمودند: اینجانب خیلی به آیت الله آملی (رحمه الله) نزدیک بودم. با اینکه در قم مشغول تحصیل بودم ولی مرتب به خدمتشان شرفیاب می شدم وعلاقه وافری به ایشان داشتم. ایشان نیز همه نوه هایشان را دوست می داشتند ومورد تفقد ومهربانی قرار می دادند وهیچ سراغ نداریم که ایشان کوچکترین برخوردی با کسی داشته باشد. بسیار بزرگوار بودند ومن با خود فکر می کردم که اگرایشان رحلت کنند من چه خواهم کرد وچگونه این مصیبت بزرگ را تحمل خواهم نمود؟ آیت الله آملی (رحمه الله) اخلاق بسیار بی نظیری داشت و همه ی خویشاوندان دور ونزدیک، ایشان را دوست داشتند، درکارهایشان بسیار منظم بودند، وحتی درجزئی ترین مسائل، نظم را رعایت می کردند. خواب و خوراک، درس وبحث و دعا وعبادت، همه روی نظم وحساب بود. بعضی شب ها که در اتاقشان می خوابیدم، می دیدم بسیار آرام از رختخواب بلند می شوند وبه مناجات وعبادت می پردازند. دیدار باایشان غم وغصه را از دل ها می زدود. هر وقت برایم ناراحتی پیش می آمد خدمتشان می رسیدم وسرکیف می آمد، مثل اینکه غم وغصه جرأت وارد شدن به اتاق ایشان را نداشت؛ همان دم در می ایستاد ومن بدون غم وغصه وارد اتاق ایشان می شدم!
صبیه محترمه ی آیت الله آملی (رحمه الله) فرمودند:
درمورد اخلاق ایشان درمحیط خانواده، این نکته قابل اشاره می باشد که پدر هیچ گاه سخت گیری و ترشی رویی نداشتند. علاقه ی خاصی به فرزندان و نوه ها، خصوصاً نوه های سید خود داشتند. اصلاً درمورد مسائل منزل مداخله نمی کردند واکثر وقتشان به نوشتن کتاب و مطالعه سپری می شد ودرغیر این اوقات، یاملاقات داشتند ویا مشغول ذکر وعبادت بودند. با همسایگان و اهل محل هم بسیار خوش برخورد بودند.
فرزند ایشان، آقای دکتر کاظم آملی می گوید:
برخورد ایشان با فقیر وغنی، یکسان بود؛ تلقی ایشان از مردم، براساس این آیه قرآن بود که : «ان اکرمکم عندالله اتقیکم.»(10)
پدرم این دید را نسبت به مردم داشتند و بین غنی و فقیر فرقی نمی گذاشتند وبا هر دو گروه سر وکار داشتند... من یک دوست خیلی صمیمی داشتم و ایشان مورد علاقه پدرم بودند. با اینکه ایشان کارگر بودند و یک گاری داشتند وبا آن کار می کردند، ولی چون اهل تقوا بودند وشخصی پارسا وخوش عملی بودند، لذا ایشان هر وقت خدمت پدرم می رسیدند، پدرم احترام خاصی به او می گذاشتند.
پدر هیچ گاه نماز شب را ترک نمی کردند. هر شب دوساعت قبل ازاذان صبح بیدار می شدند ومشغول عبادت وتهجد می شدند. در زمانی که نجف اشرف بودیم، دو ساعت قبل از اذان به حرم مطهر حضرت علی بن ابیطالب (ع) مشرف می شدند.
از آنجایی که آیت الله آملی معلومات وسیع وغنی در زمینه فلسفه وعرفان ودیگر علوم داشتند، از طرف آقای بدیع الزمان فروزانفر (رئیس دانشگاه تهران)، برای تدریس معقول ومنقول دعوت شدند؛ اما ایشان نپذیرفتند وگفتند که درمنزل تدریس دارند...(11)

اقتدای امام خمینی (رحمه الله) به آیت الله آملی

آیت الله آقا شیخ یحیی عابدی می فرمودند:
طلبه قم بودم ومی خواستم به مشهد مقدس مشرف شوم. آمدم تهران بلیط تهیه کنم. آن موقع مرکز بلیط فروشی درمیدان توپخانه واطراف آنجا بود چون وقت مغرب بود رفتم درمسجد مجد نماز بخوانم دیدم امام خمینی (رحمه الله) که آن
زمان معروف به حاج آقا روح الله بودند- درصف چهارم نماز جماعت ایستاده است وبه آیت الله آملی (رحمه الله) اقتدا کرده است.امام خمینی (رحمه الله) خیلی به آیت الله شیخ محمد تقی آملی (رحمه الله) اظهار ارادت می نمود.(12)

جلوه های پارسایی

جهاد با نفس

آیت الله جوادی آملی درمورد استادشان، آیت الله شیخ محمد تقی آملی (رحمه الله) می فرمودند:
ایشان سعی می کردند هر وقت حضورشان می رفتیم مجلسشان آموزنده باشد. گاهی داستانی ذکر می کردند که حکایت از آن می کرد که انسان راهی جز تهذیب نفس ندارد.
گاهی می فرمودند به اینکه، من خواب دیدم دشمن به من حمله کرده است وبه من پرخاش می کند، من ناچار شدم که دست او را بگیرم ودستش را گاز گرفتم و ناگهان از شدت درد بیدار شدم، دیدم دستم در دهان خودم قرار دارد. فهمیدم دشمن من، خودم هستم! وکسی به سراغ من نمی آید. این نفس است که دشمن من است، ما از بیرون آسیب نمی بینیم، هر چه می بینیم از درون است.
باردیگر فرمودند: من خواب دیدم به اینکه دشمنی به من حمله کرده است ومن هم به او پرخاش کرده ام ودست برده ام چشم او را بکنم واز شدت درد بیدار شدم، دیدم که دستم در چشم خودم است. بازهم درعالم رؤیا آموختم که دشمن انسان، خود انسان است. مرحوم آقا شیخ محمد تقی آملی (رحمه الله) سعی می کردند به این مجلسشان، مجلس تعلیم وتربیت و زهد وفضیلت باشد. تا آخرین لحظه هم سعی می کردند که با بیان وبنان خدمت کنند و چیز بنویسند.(13)

مکاشفه ای درفضیلت سلام های آخر نماز

آیت الله شیخ محمد تقی آملی (رحمه الله) می فرمودند:
مکاشفه ای است درحرم مطهر حضرت مولی الموالی امیرالمؤمنین (ع)، برای بنده اتفاق افتاد وآن چنان است که در اوایل تشرفم به نجف اشرف، روزی در شاه نشین بالا سرمطهر، مشغول نماز زیارت بودم و درنمازهای مستحبی به «السلام علیکم ورحمه الله و برکاته » اکتفا می کردم. هنگامی که سلام نماز را گفتم، در سمت دست راست خود سیدی جلیل را دیدم که عرب بود، به زبان فارسی شکسته به این ضعیف فرمود: چرا درسلام نماز به همین صیغه اخیر اکتفا کردی و آن دو سلام را نگفتی ؟! عرض کردم: نماز مستحبی بود ومن در نمازهای مستحبی به همین سلام آخرین اکتفا می کنم. فرمود: آن قدر از فیوضات از دستت رفت که قابل شمارش نیست! وقتی که سید چنین گفت، این ضعیف متوجه ضریح مقدس شدم واز طرف قبله، دیگر حرم و گنبد وبنای صحن را نمی دیدم و تاچشم کار می کرد جوی لایتناهی وعالمی مملو از نور بود که همه ی آن ها ثواب سلام هایی بود که از این ضعیف فوت شده بود!
با نهایت تأثر رو به جانب آن سید جلیل کردم وعرض کردم: اطاعت می کنم. از آن به بعد دیگر درهیچ نمازی آن سلام را ترک نمی کنم وتاکنون هم شاید نکرده باشم. آن سید جلیل القدر را نشناختم واز آن به بعد دیگر ایشان را در حرم مطهر ندیدم!(14)

توسل به حضرت باب الحوائج موسی بن جعفر(ع)

ایشان همچنین فرموده اند:
درسال 1332هـ. ق حصبه شیوع یافت وتمام افراد خانواده ی ما مبتلا به آن شدند وپرستاری نداشتیم، وهمشیره ام که عیال آقا شیخ علی طالقانی بود ودرآن زمان تازه شوهرش فوت نموده بود، با یک دختر شیرخواره اش به منزل ما آمده
و مشغول پرستاری ما شد. یک پسر شیرخواره از بنده تلف شد. اما بقیه ی مریض ها عافیت یافتند. درآخر کار، همشیره با طفل صغیرش مبتلا به حصبه شدند وآن طفلک فوت کرد. حال همشیره بسیار سخت شد؛ به طوری که مرض ایشان از همه ی ماها شدیدتر شد ومن از فوت ایشان بسیار وحشتناک بودم؛ به این جهت که او اولاد خود را فدای من نموده وبرای پرستاری از من وبیمارانم مبتلا به این مرض شده بود.
چند طبیب بر بالین ایشان آوردیم وهمه از معالجه مأیوس بودند ومی گفتند: کار ایشان با خداست، اگر او بخواهد شفا می بخشد. من که تازه از حصبه درآمده وضعیف بودم چون این را شنیدم بی حال بر زمین افتادم ودر آن بی حالی متوسل به حضرت باب الحوائج موسی بن جعفر (ع) شدم و آن حضرت را شفیع درگاه حضرت حق قرار دادم و با حال اضطرار شفای همشیره ام را طلبیدم.
در این حال، پسر زنی که برای پرستاری نزد ما بود وبه او «خاله جان» می گفتیم بر بالین همشیره ام نشسته بود ولوازم تجهیز وتکفین را حاضر نموده بودند. یک مرتبه مریض به هوش آمد وگفت: خاله جان! من خوب شدم، حضرت موسی بن جعفر (ع) آمدند وپیراهن مرا از بر من برون کردند ودر سر آبی که از وسط خانه می گذشت انداختند ومن دیگر هیچ دردی ندارم.(15)

عنایت حضرت ابوالفضل (ع) و شفای بیمار

آیت الله شیخ محمد تقی آملی (رحمه الله) درخاطراتش چنین نگاشته است.
قضیه شفا یافتن چشم دخترم به کرامت حضرت ابوالفضل(ع) وشرح آن قضیه این بود که :
پدر ومادرم به دلیل شدت علاقه ای که به من ضعیف داشتند، به واسطه اینکه درآن وقت پسری غیری از من نداشتند، مرا در ابتدای تکلیف تزویج نمودند وخداوند به من دختری عنایت فرمود ونام او را سکینه
گذاشتم که بعدها ملقب به عصمت الشریفه شد. من درآن دوران هجده ساله بودم و آن دختر در دو سالگی مبتلا به درد چشم شد ودر چشمش یک لکه ای پیدا شد ومعالجه اش بسیار دشوار شد. اورا به مطب مرحوم میرزا علی خان ناصرالحکماء بردیم ودرد چشم وبیماری او طولانی شده بود، تا آنکه مصادف شد با ایام عاشورا ودر منزل ما شب ها مجلس روضه بود. در یکی ازآن شب ها خوابی دیده شد که اینک یادم نیست چه کسی خواب را دید، آیا خودم بودم یا والده صبیه یا شخص ثالثی؛ در هر صورت، درخواب دیده شده بود که حضرت ابوالفضل(ع) به آن مجلس تشریف آورده وبه برکت مقدم شریفشان، خدای متعال چشم آن دختر را شفا بخشید وطولی نکشید که چشمان آن بچه خوب شد وتا آخر عمر درد چشم ندید!(16)

زمزمه ی ارواح درقبرستان شیخان

آیت الله سید رضی شیرازی درباره آیت الله العظمی محمد تقی آملی (رحمه الله) می فرماید:
.... دراواخر عمر، آیت الله آملی (رحمه الله) جریانی را برای ما نقل کردند که حکایتگر بعد معنوی ایشان است. ایشان فرمودند: «درحدود چهل سال سن داشتم که رفتم قم، روز عاشورا بود ودر صحن مطهر حضرت فاطمه ی معصومه(ع) روضه می خواندند، خیلی متأثر شدم وزیاد گریه کردم. بعد ازآن، آمدم قبرستان شیخان وزیارت اهل قبور و«السلام علی اهل لااله الا الله...» را خواندم. دراین هنگام دیدم تمام ارواح، روی قبرهایشان نشسته اند وهمگی گفتند: علیکم السلام! شنیدم زمزمه ای داشتند مثل اینکه درباره امام حسین (ع) وعاشورا بود.(17)

گوهر ناب

قال الصادق (ع)
«من زهد فی الدنیا اثبت الله الحکمه فی قلبه وانطق بها لسانه و بصره عیوب الدنیا داء ها و دواء ها واخرجه من الدنیا سالما الی دار السلام.»
امام جعفر صادق(ع) فرمودند:
«هر که نسبت به دنیا زاهد وبی رغبت باشد، خداوند حکمت وحقایق جهان خلقت را در قلبش قرار می دهد واو را به حقایق امور آگاه می نماید وسخنان حکمت آموز و ارزنده برزبانش جاری می نماید واو را نسبت به این دنیابینا و آگاه می گرداند ودوای دردهای دنیوی را به او نشان می دهد واو را از دنیا سالم و پاک خارج می نماید.»(18)

دیدار یار

علامه طباطبایی (رحمه الله) فرمودند:
مرحوم قاضی می فرمود: بعضی از افراد زمان ما مسلماً ادراک محضر مبارک حضرت صاحب الامر (عج) را کرده اند وبه خدمتش شرفیاب شده اند.
یکی از آن ها درمسجد سهله درمقام آن حضرت که به «مقام صاحب الزمان» معروف است، مشغول دعا وذکر بود که ناگهان آن حضرت را در میانه نوری بسیار قوی می بیند، که به او نزدیک می شدند؛ و چنان ابهت وعظمت آن نور، او را می گیرد که نزدیک بود قبض روح شود؛ و نفس های او قطع شده و به شمارش افتاده بود وتقریباً یکی دو نفس به آخر مانده بود که جان دهد، آن حضرت را به اسماء جلالیه خدا قسم می دهد که دیگر به او نزدیک نگردند. بعد از دوهفته که
این شخص درمسجد کوفه مشغول ذکر بود حضرت براو ظاهر شدند و مراد خود را می یابد وبه شرف ملاقات می رسد. مرحوم قاضی می فرمود: «این شخص آقا شیخ محمد تقی آملی بوده است!»
خود آیت الله شیخ محمد تقی آملی (رحمه الله) دربیان ماجرای تشرفشان به محضر صاحب العصر والزمان (عج) می فرماید:
شبی از شب ها درمسجد کوفه بیتوته داشتیم ودرسحر، بعد ازادای نماز شب به سجده رفته، مشغول به ذکر یونسیه بودم ودر آن اوقات آن ذکر مقدس را در سحر، درحالت سجده چهار صد مرتبه یا بیشتر به دستور استاد می گفتم. درآن هنگام که درمسجد مشغول بودم حالتی برایم روی داد که نه خواب بودم ونه بیدار، به طوری که چون سر از سجده برداشتم برای نماز صبح تجدید وضو نکردم. در آن حال حضرت ولی عصر (عج) را دیدم و مکالماتی بین این ذره ی بی مقدار وآن ولی کردگار شد که اکنون به تفاصیل آن آگاه نیستم. ازآن جمله پرسیدم که این اصول عملیه که فقها در هنگام نقد ونیل اجتهادی به آن عمل می کنند مورد رضایت هست؟ فرمودند: بلی، اصول عذریه وعمل به آن مطلوب است. عرض کردم: درباب عمل به اخبار دستور چیست؟ فرمودند: همان است که فقها به آن اخذ وعمل به همین اخبار در کتب معموله، مجزی (اجازه داده شده ) است. عرض کردم: درمورد مناجات خمسه عشره چه دستور می فرمایید، با وجودی که به سندی مأثور از معصوم (ع) نیست؟ آیا خواندن رواست ؟ فرمودند: به همین روشی که علما معمول می دارند عمل کردن رواست و عامل، مأجور است. واین ضعیف را چنان معلوم شد که می خواستند بفرمایند درعصر غیبت همین روشی که فقها در استنباط احکام دارند وبه آن عمل می کنند مورد رضایت است واتعاب نفس (خود را به مشقت وسختی انداختن) برای ادراک واقع، ضروری نیست. وباز مسأله دیگری عرضه داشتم بودم که
الان هیچ یک از آن ها در خاطرم نیست.(19)

گوهرهای حکیمانه

باید شأن انبیاء وائمه اطهار (ع) را بشناسیم؛ ما حاجت های بسیاری از امام هشتم، علی بن موسی الرضا(ع) خواسته ایم، برآورده نشده است واز حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) خواسته ایم، برآورده شده است.(20)
درس خواندن وبه جایی رسیدن بایستی با «جان کندن» همراه باشد، با تنبلی نمی توان به جایی رسید. بدانید هر فصلی نمی شود درس خواند، قدر جوانی تان را بدانید، همین الان وقت درس خواندن شماست، هر چقدر الان بیشتر زحمت بکشید در آینده کارتان سبک تر است.(21)
به درستی که علم سزاوارترین فضیلت ها به بزرگ داشتن است ومایه انتظام هر بلندی و بزرگی وملاک هر کرامت و بزرگواری واوج هر سیادت وآقایی ومایه صحت وقوام هر خوشبختی است. به واسطه ی علم است که آدمی درزندگی، به بلندی منزلت وبعد ازمرگ، به پاداش بزرگ و یاد نیکو دست می یازد. به واسطه ی علم است که پروردگار یکتا عبادت واطاعت می شود.(22)
آیت الله شیخ محمد تقی آملی (رحمه الله)
«نمازاول وقت را ترک نکنید وخوش اخلاق وخوش برخورد باشید واز مال حرام پرهیز کنید.»
درسایه عرفان /ص50

پی نوشت ها :

1.مشاهیر مدفون درحرم رضوی، ابراهیم زنگنه، ج1.
2. گلشن ابرار، حوزه ی علمیه قم، ج4.
3.برگرفته از: درسایه ی عرفان، صادق حسن زاده.
4. برگرفته از : درسایه ی عرفان، صادق حسن زاده.
5. درآسمان معرفت، حسن حسن زاده آملی، به کوشش : محمد بدیعی.
6. درسایه عرفان/63.
7. درآسمان معرفت/217.
8. در سایه ی عرفان/32.
9. دلشده/56.
10.سوره حجرات، آیه 13.
11. درسایه عرفان /52-39.
12.در سایه عرفان /36.
13. درسایه عرفان /57.
14. درسایه عرفان/24.
15.در سایه عرفان /22.
16. درسایه عرفان /23.
117. درسایه عرفان/26.
18.اصول کافی/ج4/ص384.
19. درسایه عرفان/25- 20.
20.درسایه عرفان/27.
21.درسایه عرفان/30.
22.درسایه عرفان/93.

منبع: قاسمی، علی؛ (1388)، رستگاران: شرح حال چهارده تن از اولیای الهی، قم: هنارس، چاپ اول 1388.
 
 
منبع  :
 
 
 

تصویر بخشی از محوطه باغ رضوان

 

تصویر بخشی از محوطه باغ رضوان

تصاویری از سابقه پیشین باغ رضوان

 

تصاویری از سابقه پیشین باغ رضوان

منظره هایی از موقعیت باغ رضوان پیش از ان که اقدام به بنای باغ رضوان توسط مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری شود . پیش از اینها ، باغ حمیدبن قحطبه بوده ، بعدا حضرت رضا بخشی از آن را می خرند و وقف می کنند . سپس نان غسلگاه به خود می گیرد و سپس به دلیل دفن کشته ها به قتلگاه معروف می شود و سپس بصورت باغ رضوان در می آید و بعد تخریب می شود ودر جریان توسعه حرم داخل بیوتات رضوی می شود با عنوان صحن رضوان .

عکس بالا ، فلکه قدیم حضرتی و روبروی باغ رضوان است

عکس یادگاری رؤسای هیئت عزاداری کردکوی در محوطه باغ رضوان سابق مشهد

 

عکس یادگاری هیئت رضوی و رؤسای هیئت عزاداری کردکوی در محوطه باغ رضوان سابق مشهد

http://darzimahalle.mihanblog.com/post/244

زندگینامه آقا شیخ محمدتقی آملی:

 

زندگینامه آقا شیخ محمدتقی آملی:


محمدتقی آملی، فقیه امامی، فرزند مولا محمد آملی در روز چهارشنبه یازدهم ماه ذی قعدة الحرام موافق با سال 1304 هـ.ق در تهران متولد شد. آقا شیخ محمدتقی آملی حقا از اعاظم علمای معاصر و جامع معقول و منقول و مجتهد در فروع و اصول بود، چنان که حائز منقبتین علم و عمل بود. هم در مراقبت حظی وافر داشت که دارای رتبت عندیت بود و هم در سلوک الی الله نصیب اوفی داشت که واجد عزم و همت بود، و هم در تدریس توفیق والا داشت و هم در تصنیف ید طولی. هنگامی که به بدایت تعلیم رسید به مکتب رفت و بعد از آشنایی به خواندن و نوشتن فارسی به تعلم علوم عربیه که مهمترین کمالات آن عصر بود، گماشت و سپس فقه و اصول را شروع کرد، مقدمات علوم را نزد پدر آموخت. پس از آن نزد عالمان دیگری مانند شیخ عبدالنبی نوری و میرزا حسن کرمانشاهی درس خواند. سپس در سال 1340 ق به نجف اشرفرفت و مدت چهارده سال از محضر استادانی چون میرزای نائینی و آقا ضیاء عراقی (اراکی) و آقا سید ابوالحسن اصفهانیبهره یافت و همچنین ایشان شاگرد برجسته علامه میرزا علی آقا قاضی بوده است؛ سپس به تهران بازگشت و به تصنیف و تدریس مشغول شد. از شاگردان او می توان به آیت الله حسن زاده آملی – آیت الله سید رضی شیرازی – آیت الله یحیی عابدی – آیت الله مصطفی مجد جامعی – آیت الله محی الدین انواری و... اشاره کرد. جمعی از فقهای فاضل از محضرش بهره می بردند و بسیار گرامی اش می داشتند. آملی فقیهی گوشه نشین بود و از پذیرفتن مسئولیت ریاست گریزان بود و تا پایان زندگی نیز در نوشتن رساله فتوایی خودداری کرد. از آثار او می توان به شرح عروة الوثقی و حاشیه بر شرح منظومه ی سبزواری اشاره کرد. وی در صبح دوشنبه ماه صفر 1379 هـ.ق مطابق با اول شهریور 1338 در تهران دار فانی را وداع گفت.

زندگینامه ایشان با قلم خودشان:
شرح حال ایشان به قلم خودشان به نقل از کتاب آسمان معرفت تألیف علامه حسن زاده آملی آورده می شود که حاوی اطلاعات ذی قیمتی درباره تهران آن روز نیز می باشد: در روز چهارشنبه یازدهم شهر ذیقعده سنه هزار و سیصد و چهار (1304 هـ ق) به دنیا آمدم. و چون به بدایت قابلیت تعلم رسیدم، پدر مرا به مکتب فرستاد؛ تا در اندک زمانی از خواندن فارسی فارغ، و مرا در مدرسه ی خازن الملک برای تعلیم معلوم عربیه فرستاد. در حدود سن ده سالگی از خواندنسیوطی و جامی و امثال آن فارغ، خود برای قرائت علم معانی آقاشیخ محمدهادی طالقانی را به استادی اختیار کردم و در خدمت آقای طالقانی به شرح لمعه شروع کرده، پس از قرائت چند جزوی از آن متذکر آن و "آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم"، خدمت والد را گزید تا آنکه لمعه و قوانین و سپس ریاض را در خدمت ایشان قرائت نمودم، و در فقه و اصول سوای خدمت والد نزد کسی نرفتم.

زندگی در بطن مشروطیت
در این خلال مشروطیت در ایران طلوع کرد، و مطلع آن مغرب سعادت من بود. و مرحوم پدرم از راه تصلب در دیانت مخالف با اساس مشروطیت گردید و کار منتهی شد به جایی که همه روزه ما را خبر می رسید که در انجمن آذربایجانیها تجمعی است. اکنون برای قتل شما رهسپار می شوند. شهر تهران آشوب شد، و ولیخان تنکابنی و علیقلی بختیاری با یک عده مسلح به شهر وارد شده، نائره قتال بین ایشان و دولتیان که در تحت سیطره سلطنت محمدعلی شاه قاجار بودند بالا گرفت، و این در روز 27 جمادی الثانی (1327 هـ ق) و ما در آن روز کتاب را بر هم گذاشتیم... تا در عصر پنجشنبه 11 رجب (1327 هـ ق) جماعتی از اهل علم تهران که با مشروطیت مخالفت داشتند به سرداری مرحوم حاج شیخ فضل الله نوری، دستگیر و به نظمیه که در آن تحت ریاست یفرم ارمنی بود محبوس شدند، از آن جمله مرحوم پدرم محبوس شد. «و در عصر روز شنبه سیزدهم رجب سنه 1327 هـ ق مرحوم حاج فضل الله مصلوب گردید.» و با همه این احوال شوق تحصیل مرا قائدی به خیر بود، و با تراکم محن و فتن دست از طلب بر نداشتم، و در ماه شوال سنه (1327 هـ ق) به خود باز آمدم که اینکه اوضاع دنیا مبدل و پدر در مازندران محبوس، گرفتم که او را از این حبس خلاصی نباشد آخر نه مرا کاری باید، اینک پدر را رفته باید پنداشت و خود در کار خود باید شتافت.
و همی خیالم قوت گرفتن کرد تا آنکه در منقول به محضر افادت شیخ جلیل نبیل و فاضل علی الاطلاق الشیخ رضا النوری المازندارانی... بالجمله فوائد را از رساله برائت خدمتشان حاضر شده به انتهاء رسانید، و سپس از سر شروع کرده ایضا به آخر ختم کرد، برای دیدن معقول به مجلس افادت مرحوم شیخ علی نوری حاضر شدم، و از سفله طلاب آن حوزه بسی اهانتها دیدم، لکن شوق تحصیل مرا مدد نمود، از آن اهانات از پا نیفتادم، و عواطف حکیمانه رحمانیه استاد نیز مرا کمک نموده دو دوره امور عامه شوارق که آن مرحوم متخصص در تدریس آن بود و او را بر آن حواشی است مطبوعه، پیش ایشان دیدم. تا دوره روزگار منتهی به سنین قحط عظیم گردید، یعنی سنت 1336 ه. ق. فجایع شدید روی داد. و استاد معظم به واسطه ی فشار قحط و صدمه پیری به مدرسه نیامد، و من سماجت کرده، دست از طلب نکشیدم، با وجودی که خانه ام نزدیک میدان مشق، و خانه ایشان نزدیک به دروازه غار بود، همه روزه بعدازظهر به خانه ایشان رفته و از محضرشان استفاده می بردم. اگر چه هنگام حرکتم از تهران شقاق مشروطه استبداد در بین اهل تهران کهنه شده بود. بلکه می توان گفت به کلی مضمحل بود، و نوع اهل علم را از این راه خلافی نبود، بلکه همه با هم می زیستند. لکن بقایای این شقاق در روش سکنه نجف اشرف میلی قابل و منزلی با قرار داشت و من بنده به این جهت در کشمکش بودم به این جهت طریق سلامت اتخاذ کردم و خود را از مؤانست با هر دو حوزه کنار کشیدم....»

آثار
آثار استاد محمدتقی آملی به قرار زیر است:
1- شرح بر منظومه در حکمت
2- شرح بر اشارات بوعلی
3- شرح و حاشیه بر مکاسب در دو جلد شامل تقریرات درس خارج فقه
4- کتاب الصلاة شامل تقریرات دروس مرحوم نائینی
5- شرح بر عروة الوثقی آقاسید کاظم یزدی به نام مصباح الهدی در دوازده جلد 6- رساله در احکام رضاع
7- اثبات صانع از ماتریالیسم تا ایدئالیسم
8- اثبات توحید
9- حیات جاوید شامل دروس اخلاق
10- تقریرات درس آیت الله نائینی در اصول فقه
11- از ماده پرستی تا خداپرستی
12- منتهی الوصول الی غوامض الکفایه الاصول

آیت الله یحیی عابدی می نویسد: آیت الله سید محمد حسین علوی طباطبایی - داماد مرحوم آیت الله بروجردی - سالها قبل با بنده خاطره ای در میان گذاشت بدین صورت که فرمودند: «من تصمیم گرفته بودم بعد از رحلت آقای بروجردی از قم به تهران هجرت کنم. خدمت امام خمینی (ره) رسیدم تا از ایشان کسب اجازه نمایم. همین که قصدم را بازگو کردم نگاه عمیقی به چهره من انداختند و فرمودند: «مانعی ندارد، به تهران بروید و موفق باشید ولی کفاره ی اقامت تهران آن است که هفته ای بک بار خدمت آقای آملی حاضر شوید و یک ساعتی در محضر ایشان باشید.»

وفات
استاد آملی روز شنبه 29 شوال سنه 1391 هـ ق برابر با 27 آذر ماه 1350 هـ ش به لقاءالله پیوست و در جوار حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در باغ رضوان در مقبره میرزاحسین فقیه سبزواری (ره) به خاک سپرده شد.

منـابـع

آیت الله یحیی عابدی- زندگینامه مرحوم آیت الله شیخ محمدتقی آملی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1380

علامه حسن حسن زاده آملی- آسمان معرفت، انتشارات تشیع

صادق حسن زاده- در جستجوی استاد، شرح حال عارف فرزانه آیت الله آقا شیخ محمدتقی آملی

دایرة المعارف بزرگ اسلامی ج 2 به نقل از طبقات اعلام شیعه

 

طهور

نمایی از بخشی از داخل باغ رضوان و حجره ها و غرفه های باغ رضوان مشهد

 

نمایی از بخشی از داخل باغ رضوان و حجره ها و غرفه های باغ رضوان مشهد که محل حضور هیئت های عزادار از سراسر کشور بود .

عکس ، عزاداری یکی از هیئت های کردکوی استان گلستان را در چند دهه قبل در باغ رضوان نشان می دهد . باغ رضوان مشهد در جوار حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام ، توسط مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری برای تأمین چند منظور و ایجاد رفاه برای طلاب ، زوار و مجاورین ساخته شده بود و هم اکنون داخل بیوتات رضوی واقع شده و بنام صحن رضوان نامیده می شود .

 نماي قبرستان قتلگاه مشهد- واقع در شمال حرم مطهر امام رضا(ع( در دوره قاجار

 

  نماي قبرستان قتلگاه مشهد- واقع در شمال حرم مطهر امام رضا(عدر دوره قاجار که بعدا در همین مکان ، توسط مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری تبدیل به باغ رضوان شد
عکاسعبدالله قاجار
تاريخ انتشار: 1309ق
.

نماي قبرستان قتلگاه مشهد - واقع در شمال حرم مطهر امام رضا (ع) در دوره قاجار

 

نماي قبرستان قتلگاه مشهد - واقع در شمال حرم مطهر امام رضا (ع) در دوره قاجار
عکاسعبدالله قاجار
تاريخ انتشار: 1309ق

نماي فلکه حضرت قبل از خرابي - روبروي باغ رضوان

 

نماي فلکه حضرت قبل از خرابي - روبروي باغ رضوان

عکاس : محمد صانع

تاریخ عکس :1350

موقعیت سابق باغ رضوان ، یکی از یادگارهای مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

موقعیت سابق باغ رضوان ، یکی از یادگارهای مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

برای دیدن نمای بزرگتر ، روی عکس کلیک کنید

 

http://www.uplooder.net/

هم اکنون ، باغ رضوان با عنوان صحن رضوان ، درون بیوتات رضوی قرار گرفته و مزار شریف مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و آیة الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی در کنار مقبره مرحوم شیخ طبرسی در صحن رضوان در شمال بیوتات رضوی در کنار بست طبرسی قرار گرفته است .