هم بحث های مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری
هم بحث های مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

تلگرام :
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7273
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7274
هم بحث های مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

تلگرام :
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7273
https://t.me/faghih_e_sabzevari/7274

آیت الله سید حسن صالحی :
به جز شخصیت هایی که از آن ها نام برده شد ، فقیه سبزواری هم که از شاگردان آقای نایینی بود ، و در رشته فقه و اصول در مشهد تدریس داشت ، از نظر اجتماعی منحصر به فرد بود و تا جای ممکن به مشکلات مردم رسیدگی می کرد .
کلیک کنید :
سخن مدیر مسؤول مجله سفینه
استناد به استنادهای میرزای نایینی در اجازه اجتهاد که به مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری داده است .
نویسنده : شهری،محمد حسین
بسم الله الرحمان الرحیم
خدای را بر آفریدگانش دو حجت است: حجت آشکار، که پیامبران و جانشینان بحقّ آناناند، و حجت پنهان که عقل سرشته شده در نهاد مردمان است. (اصول کافی، کتاب العقل والجهل، حدیث 12 )
این کلام بلند امام کاظم علیهالسلام ،نشانگر راهی روشن فرا روی انسانها است که هر چه بیشتردرآن درنگ وتأمّل کنیم،پردههایی دیگر ازحقایق الهی پیش روی ما بالا میرود.
یک نکته مهم در این سخن نورانی الهی، آن است که این دو حجت، هر دو از ناحیه خدای آفریدگار، مأموریت یافتهاند تا بندگان او را هدایت کنند. از این رو، هیچگاه از هم جدایی ندارند، و همواره با هم و در کنار هم، مشعل برای رهنمونی بشر، بر میافروزند.
* * *
ارزش این گوهر والایکانِ ولایت، بالاتر از توضیح یاد شده است. بر مبنای آموزههای وحیانی، اساسا یکی از مهمترین اهداف پیامبران ، برانگیختن و بیدار کردن عقول آدمیان است. این حقیقت را وصیّ بحقّ انبیای الهی، امام امیرالمؤمنین صلوات الله علیه در جملهای کوتاه چنین بیان میدارد:
«فبعث فیهم رسله ... لیثیروا لهم دفائن العقول» (نهج البلاغه، خطبه 1 )
دفینه چیست؟ دفینه، سرمایهای است متعلق به یک انسان، که خودش از آن مالکیت، بیخبر است. هر کس خاکها را به کناری زند و دفینه متعلق به یک فرد را به او نشان دهد، سرمایهای عظیم به او نمایانده است. و آن فرد ـ اگر قدرشناس باشد ـ خود را همواره مدیون میداند نسبت به راهنمای دلسوزی که دفینه را به او نمایانده است.
* * *
چنین است که خرد پیشگان خردورز، همواره خود را مدیون پیامبران و جانشینان بحقّ آنان میدانند، چرا که نه تنها با عقل همراه و توأماناند، بلکه اساسا به احیای این نعمت خداداد الهی برخاستهاند و همواره گرد و غبار غفلت را از روی آن میزدایند، تا انسان به مدد این گنج بیرنج ـ که موهبت واهب العطایا است ـ در ادامه راه تا نهایت بیپایان دنیای واپسین، به سلامت راه سپرد.
* * *
کلمات جاودانه امیر خردها و پیشگام خردورزان صلوات الله علیه، خوان احسان را بدانسان برای سالکان راه هدایت گسترده که تمام آنان، خود را مدیون حضرتش میدانند. افزون بر آن، خورشید هدایت این کلمات را به گونهای پرتو افکن میدانند که هر سخن زیبا از هر حکیم و عارف و فرزانهای را در برابر آن، مانند پرتو لرزان شمعی در پیشگاه خورشید میبینند.
سخن ابوالفتوح، مفسّر حکیم شیعی قرن ششم، بسیار ژرف و راهگشا است، که پس از نقل خطبهای از امام امیراالمومنین علیهالسلام در تفسیر خود (ذیل آیه 34 سوره احقاف) مینویسد:
«این خطبه، جامع است این معنی را که لایق این آیت است. و به عوض آن آوردم که در تفسیرها آوردهاند از کلام زهّاد و سِیَرِ عبّاد. و برای آن به پارسی نیاوردم تا رونق فصاحت و مبالغت در بلاغت ، از کلام او علیهالسلام ـ که بر او مسحهای از طلاوت کلام نبوی است و طراوتی از کلام ربّانی ـ به توفیق الهی فوت نشود. و این یک خطبه از کلام او، اینجا بس است. (تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 17، ص 269 )
* * *
ابوالمجد محمدبن مسعود تبریزی دانشمند شافعی قرن هشتم، در مجموعه نو یافته «سفینه تبریز» ـ که در سالهای 721تا 723 تدوین کرده ـ صد کلمه از کلمات قصار علوی را گزیده و در صدر آن مینویسد «روی عن علی بن ابی طالب کرّم الله وجهه مائة کلمة تفیء کل کلمة منها بألف من محاسن الآداب ( ظ: آداب ) کلام العرب. ولو قلت أنّ اهل الارض یعجز عن مفهومها لصدقت».
«از علی بن ابی طالب کرّم الله وجهه صد کلمه روایت شده که هر یک از آنها با هزار سخن از نیکوترین سخنان کلام عرب برابری میکند. و اگر بگویم که تمام اهل زمین از آوردن مانند آن ناتواناند، به یقین راست گفتهام» (سفینه تبریز، چاپ عکسی مرکز نشر دانشگاهی، 1382، ص 99 )
* * *
با کمترین پژوهش، نمونههایی دیگر از این گونه سخنان در بیان اهل نظر، اعمّ از شیعه و سنّی و مسیحی و غیر آنان میتوان یافت. نمونه را، به سخن فقیه بزرگ قرن چهاردهم، مرحوم آیةالله میرزا محمد حسین نایینی بنگریم که پس از اعطای اجازه روایت به یکی از دانشوران معاصر خود، در توصیه به او میفرماید:
«او را سفارش میکنم بدانچه امیرالمؤمنین صلی الله علیه و آله الطاهرین فرزند خود ابامحمدحسن علیهالسلام را پس از بازگشت از صفین توصیه فرمود. بخشی از آن وصیت، که وصیت نامه حضرتش به تمام شیعیان است تا روز قیامت، این کلام از آن امام همام است که فرمود:
فانّی اوصیک ای بنیّ بتقوی الله و لزوم امره، و عمارة قلبک بذکره. و أحی قلبک بالموعظة، و أمته بالزهادة، و قرره بالفناء، و بصّره فجائع الدنیا، و أعرض علیه اخبار الماضین، و ذکّره بما اصاب من کان قبلک من الأوّلین.
فانظر فیما فعلوا، و عما انتقلوا، و این حلّوا و نزلوا. فانک تجدهم قد انتقلوا عن الأحبّة و حلّوا دارالغربة. و کأنّک عن قلیل قد صرت کأحدهم، فأصلح مثواک، و لا تبع آخرتک بدنیاک ـ
تا آخر آنچه در این وصیت مبارک آمده است.
و نیز بر تو باد ـ نور دیدهام ـ به کثرت تأمّل و تدبّر در کلماتی که در نهجالبلاغه از آن حضرت صلوات الله علیه وآله الطاهرین رسیده است، درخطبههای مبارکی که با یادکردِ مرگ پیوند دارد، خصوصا کلامی که از حضرتش روایت کرده که پس از تلاوت آیه «الهاکم التکاثر» فرمودند.(1)
چرا که کثرت تأمّل و تدبّر در آن کلام و قرار دادن آن پیش چشمان، از ارج و جایگاه
______________________________
1 ـ این خطبه، در نهج البلاغه به تحقیق مرحوم فیض الاسلام، به شماره 212 (ص 694 ـ 703) آمده است.
ویژه برخوردار است.»(1)
میرزای نایینی در جای دیگر، در مورد خطبه اخیر میفرماید:
«زاهدان، از کثرت تدبّر در این خطبه مبارک، به درجاتی از زهد و تقوی رسیدهاند که جز خدا و راسخون در علم، کسی از آن درجات خبر ندارد»(2)
* * *
جای شگفتی نیست از خدای احسن الخالقین، که به کلام این بنده برگزیده خود ـ امام امیرالمؤمنین صلوات الله علیه ـ ویژگیهای زیادی داده است، از جمله خوب سخن گفتن، و در کنار آن: سخن خوب گفتن. کم نیستند گویندگانی که در کلام آنها، تنها یک جنبه میتوان یافت: جمال ظاهر یا کمال باطن. امّا حکمت علوی، جامع هر دو جنبه است. و دریغا! که در بررسی آن، به وجهه بیرونی آن یعنی فصاحت و بلاغت بیشتر پرداختهاند. و ژرف نگریِ درون مایه آن، سهمی کمتر در پژوهشها داشته است.
* * *
در این مجال کوتاه، برای این که جان را به نظارهای از چند منظر به سخنان «امیر کلام» تبرّک بخشیم، به «کلام امیر» پرداختیم. و این شماره را به «حکمت علوی» اختصاص دادیم، بوستانی پر از گلهای معطّر، که جاودانه کتاب «نهجالبلاغه» تنها «یک شاخه گل دماغ پرور» از آن بوستان معطّر است. این سیر و سفر معنوی ـ به حول و قوّه خدای بزرگ ـ در شماره آینده نیز ادامه خواهد یافت.
* * *
این مجموعه کم برگ ـ که امید است پربار باشد ـ به خوانندگان پژوهنده خود، پیامی کوتاه و ژرف دارد. هدف، آن است که هر یک از این عزیزان، از خود بپرسد:
______________________________
1 ـ این جملات، از اجازه روایتی میرزای نایینی به آیةالله میرزا حسین فقیه سبزواری (1309 ـ 1386 هجری قمری) انتخاب و ترجمه شد. ر.ک.«عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیت الله العظمی فقیه سبزواری»، حسین نوقانی و محمد ناصری. مشهد: بورس کتاب، 1346، ص 39 ـ 40.
2 ـ بخشی از اجازه مرحوم میرزای نایینی به آیةاله میرزا مهدی اصفهانی، متن کامل این اجازه در منبع زیر آمده است: متألّه قرآنی، محمد علی رحیمیان فردوسی، قم: دلیل ما، 1382، ص 413 ـ 415.
«من برای ترویج ارزشهای نهفته در این کلمات نورانی، چه کاری کردهام؟».
با امیدی روشن و باوری محکم به این نویدِ امیدِ آفرینِ واپسین جانشینِ مولی الموالی، حضرت بقیةالله ارواحنافداه، که فرمود:
ان استرشدت، اُرشدت و ان طلبت، وجدت (بحار الانوار، ج 51، ص 339 )
اگر (به راستی) راه رشد و هدایت را بخواهی، ارشاد شوی. و اگر طلب کنی، مییابی.
منبع :
مجله سفینه ، پاییز 1383 ، شماره 4
آیة الله میرزا محمد حسین غروی نایینی معروف به میرزای نایینی از اساتید مرحوم آیة الله فقیه سبزواری
تصویری از مرحوم آیة الله میرزای نایینی از اساتید مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

متن اجازه اجتهاد به مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری از سوی مرحوم آیة الله العظمی حاج سید ابوالحسن اصفهانی

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین والصلوة والسلام علی خاتم الانبیاء محمد و آله الطاهرین .
و بعد ، فان جناب العالم الفاضل قدوة الانام وعلم الاعلام الصفی التقی رکن الاسلام ولدی الاعز المیرزا حسین السبزواری دامت تاییداته ممن صرف عمره فی تحصیل العلوم الشرعیة و حضر لدی الاساطین و لدی الاحقر مدة مدیدة من الزمان فقها و اصولا حضور تفهم و تحقیق و تعمق و تدقیق حتی فاز بحمدالله و منه تعالی ما فاز فصار مجتهد فله العمل بما استنبط علی النهج المألوف بین المجتهدین العظام و یحرم علیه التقلید و له التصدی فیما هو من وظائف الاحکام و اوصیه بملازمة التقوی و نهی النفس عن الهوی و ان لا ینسانی من صالح الدعاء انشاء الله ثم اجزت له ان یروی ما صح لی روایته من الکتب الاربعة المتقدمة اللتی علیها المدار والمعتبرة المتأخرة اللتی علیها المعول فی هذه الاعصار والسلام علیه و علی جمیع المومنین .
الاحقر ابوالحسن الموسوی الاصبهانی
منبع :
کتاب عمری پرافتخار ، خاطرات زندگانی حضرت آیة الله العظمی فقیه سبزواری
صفحه 44
متن اجازه اجتهاد به مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری از سوی مرحوم آیة الله العظمی میرزا محمد حسین نائینی

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و افضل صلواته و تحیاته علی من اصطفیه من الاولین و الاخرین و مبشر رحمة للعالمین محمد و آله الائمة الطیبین الطاهرین و اللعنة الدائمة علی اعدائهم اجمعین ابد الابدین .
و بعد ، فانّ جناب السید العالم العلام و الفاضل الهمام عماد العلماء الاعلام و ثقة الاسلام قرّة عین الزکی التقی المیرزا حسین السبزواری ادام الله تعالی تأییده و تسدیده قد اقام بالنجف الاشرف عدة سنین بازلا جهده فی الاستفادة من الاساطین و قد حضر ابحاثی حضور تفهم و تحقیق و تعمق و تدقیق حتی نال درجة عالیة من الفضل السداد و بلغ رتبة الاجتهاد فلله تعالی دره وعلیه سبحانه اجره لدی العمل بما استنبط و یستنبط من الاحکام علی النهج المتداول بین المجتهدین الاعلام و لقد اجزت له ان یروی عنّی جمیع ما صحت لی روایته من مصنفات اصحابنا و ما رووه عن غیرنا بحق اجازتی من مشایخی العظام باسانیدهم المنتهیة الی ارباب المصنفات و الکتب و الاصول و منهم الی اهل بیت النبوة و مهبط الوحی و معدن العصمة علیهم افضل الصلوة و السلام و اوصیه بما اوصی به امیرالمومنین صلی الله علیه و آله الطاهرین ولده ابا محمد الحسن علیه السلام عند انصرافه من الصفین فمن تلک الوصیة الی اوصی بها شیعته الی یوم القیامة هو قوله صلوة الله علیه فانی اوصیک ای بنی بتقوی الله و لزوم امره و عمارة قلبک بذکره و احی قلبک بالموعظة و امته بالزهادة و قرره بالفناء و بصره فجائع الدنیا و اعرض علیه اخبار الماضین و ذکره بما اصاب من کان قبلک من الاولین فانظر فیما فعلوا و عما انتلقو و این حلو و نزلو فانک تجدهم قدانتقلوا عن الاحبة و حلو دارالغربة و کانک عن قلیل قد صرت کاحدهم فاصلح مثواک و لا تبع آخرتک بدنیاک الی آخر ما فی تلک الوصیة المبارکة و علیک یا قرة عینی بکثرة التامل و التدبر فیما رواه فی نهج البلاغة عنه صلوات الله علیه و آله الطاهرین فی خطبة المبارکة المتعلقة بذکرالموت خصوصا ما رواه عنه بعد تلاوته قوله تعالی الهیکم التکاثر فان لکثرة التامل والتدبر فیه و نصبه بین العینین شأنا من الشأن و اسئل الله سبحانه ان یجعلک ممن یدعوا الی التقوی والزهادة بعمله و خلوصه نیته انشاء الله تعالی و ارجو ان لا تنسانی من صالح دعواتک والسلام علیک و رحمة الله و برکاته و حرره بیمناه الدائرة افقرالبریه الی رحمة ربه الغنی
محمد حسین الغروی النائینی فی ذی الحجة 1347
منبع :
کتاب عمری پرافتخار ، خاطرات زندگانی حضرت آیة الله العظمی فقیه سبزواری
صفحات ۳۹ و ۴۰
متن اجازه اجتهاد به مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری از سوی مرحوم آیة الله العظمی حاج آقا ضیاء عراقی
.jpg)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذی رفع بالعلم درجة العلماء العاملین و جعلهم خلفاء سید المرسلین و منار المهتدین و امناء ائمة المعصومین و الصلوة و السلام علی موسس قواعد الدین و مبلغ الاحکام رب العالمین و اولاده المعصومین الهادین المهدیین و اللعنة الدائمة علی اعدائهم ابد الابدین .
و بعد ، فان جناب العالم الفاضل الکامل الزکی التقی و الثقة الموتمن النقی العارف بمدارک الاحکام والخبیر بالحلال و الحرام قدوة الانام علم الاعلام الحاوی للاصول و الفروع جامع المعقول و المنقول عمدة العلماء العاملین و زبدة الفقهاء الراشدین السید الجلیل السید حسین السبزواری دامت افاضاته قد رجهه نفسه فی تحصیل العلوم الشرعیة و تنقیح الاحکام الفرعیة حضر علی جملة الاعلام حتی صار یشار الیه بالبنان فبلغ بحده و اجتهاده مرتبة الاجتهاد و حصل له قوة الاستنباط فله العمل بما استنبط و یحرم علیه التقلید فیما اجتهد فالمرحوم اخوانی المومنین ان یعرفوا قدره و یصغوا الی قوله و یرجعوا الیه و نلتمس فی جنابه ان یسلک طریق الاحتیاط فانه سبیل النجاة و ان لا ینسینا من الدعاء و السلام علیه و علی اخوانی المومنین و رحمة الله و برکاته .
5 محرم 1345
صح من الاحقر ضیاء الدین العراقی
منبع :
کتاب عمری پرافتخار ، خاطرات زندگانی حضرت آیة الله العظمی فقیه سبزواری
صفحه ۴۱
متن اجازه اجتهاد به مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری از سوی مرحوم آیة الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم
.jpg)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلوة و السلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین و علی ابن عمه سید الوصین و علی ابنهما الائمة المعصومین و اللعنة علی اعدائهم اجمعین من الاولین و الاخرین من الان الی یوم الدین .
و بعد ، فان العلماء الاعلام قدس الله اسرارهم لم یزالوا منه وقعة الغیبة الکبری علی صاحبها آلاف التحیة و الثناء ساعین فی حفظ الدین و حراسة شریعة سیدالمرسلین یعهد کل سلف منهم الی خلفه الصالح بذالک و ممن قام بهذه الوظیفه حضرة السید السند و الکهف المعتمد قدوة الانام کهف الاعلام مصباح الظلام ولدنا الاعز الاجل الاکرم الاقا میرزا حسین دامت افاضاته نجل المرحوم المبرور رکن الاسلام العالم الورع التقی المیرزا موسی السبزواری قدس سره الشریف فانه اید الله تعالی و ابقاه قد تقرب فی سبیل ذالک عن الاوطان و صرف عمره العزیز فی تحصیل العلوم العقلیة والنقلیة و حضر علی اکابر العلماء فی النجف الاشرف و غیرها حتی حازالدرجات العالیة و فاز بالمراتب السابقة و من الله تعالی علیه بالقوة القدسیة و الملکة الاستنباطیة فاصبح من المجتهدین الاعلام الذین یجوز لهم التصدی لما لا یجوز لغیرالمجتهدین العظام والعمل بما یستنبط من الاحکام حسب ما هوالمقرر العلماء الکرام فلیحمد الله تعالی علی هذه النعمة و لتتخذ سبیل الاحتیاط فی جمیع احواله فانه طریق النجاة و ارجو من جنابه ان لا ینسانی من الدعاء کما انی لا انساه انشاء الله تعالی والسلام علیه و رحمة الله و برکاته .
الاحقر عبدالکریم الحائری
منبع :
کتاب عمری پرافتخار ، خاطرات زندگانی حضرت آیة الله العظمی فقیه سبزواری
صفحات 42 و 43
آیت الله العظمی میرزا محمدحسین نائینی غروی
آیت الله العظمی میرزا محمدحسین نائینی غروی مشهور به علامه نائینی و میرزای نائینی، در سال 1277 هجری قمری در شهر نایین از توابع اصفهان به دنیا آمد. خاندان این فقیه مبارز همگی ازافاضل و روحانیون سرشناس آن دوران به شمار میرفتند. پدر محمدحسین، شیخالاسلام میرزا عبدالرحیم، از خاندان بزرگ منوچهری بود.
تحصیلات و اساتید
علامه نائینی تحصیلات ابتدایی خود را در همان شهر خود آغاز کرد و بعد از مدتی در سن هفده سالگی به اصفهان رهسپار شد و در آن حوزه بزرگ تحصیل علوم دینی را ادامه داد و دروس عالی فقه، اصول، فلسفه و حکمت را از اساتید بزرگ آن دیار آموخت.
این عالم بزرگ بعد از چندین سال کسب علم از محضر عالمان اصفهان در سال 1303 هجری قمری راهی نجف اشرف شد تا از بزرگان آن سامان نیز کسب فیض کند و پس از مدتی نیز به شهر مقدس سامرّا مشرف شد تا از محضر شیرزای بزرگ استفاده کند.
مرحوم نائینی بعد از رحلت میرزای شیرازی در سال 1314 قمری به کربلا رفته و بعد از دو سال باز به نجف اشرف مشرف شد.
نائینی بزرگ، در طول این مدت از اساتید بزرگی در اصفهان و عراق کسب فیض نمود که برخی از آنها عبارتند از:
ابوالمعالی فرزند حاج محمد ابراهیم کلباسی، شیخ محمد باقر ایوانکی، جهانگیر خان قشقایی، سید محمد طباطبایی فشارکی، سید اسماعیل صدر، میرزا محمد حسن شیرازی که در حدود نه سال از دانش سرشار این عالم بزرگ استفاده کرد، آخوند ملّا حسینقلی همدانی، آخوند خراسانی و دیگر بزرگان.
تدریس و شاگردان
علامه نائینی تدریس فقه و اصول را در نجف اشرف از حجره مدرسه شروع کرد. این در حالی بود که مرحوم آخوند خراسانی استاد مسلم حوزه نجف نیز تدریس داشت. از آن جا که درس علامه نائینی از تحقیق و دقت نظر ویژهای برخوردار بود طولی نکشید بسیاری از فاضلان نیز درس تحقیقی و علمی نائینی را پسندیده و و در آن شرکت کردند.
با افزایش شاگردان درس از حجره به مسجد منتقل شد و حوزه درسی علامه نائینی با وسعتی که پیدا کرد پس از حوزه درس آخوند خراسانی مقام اوّل را یافت.
میرزای نائینی برای عموم طلاب دو درس فقه و اصول داشت که دوره درسِ خارج اصولش تقریبا نه سال طول میکشید. به علاوه تدریس مخصوصی برای شاگردان برگزیده خویش داشت که در آن جلسه, مشکلات علمی را طرح و رسیدگی میکرد.
درس مرحوم نائینی از اطلاعات گسترده و مباحث مفید و دسته بندی مناسبی برخوردار بود. همچنین علامه نائینی بسیار محققانه درس را ارائه میداد و مطالب علمی را در چارچوب اصطلاح برهان منطقی و فلسفی و در سطح بالایی مطرح میکرد، به گونهای که برای همه شرکت کنندگان در خور درک و فهم نبوده است. از حوزه درس وی بیشتر کسانی میتوانستهاند بهره برند که اندوخته علمی آنان در سطح عالی باشد و در فقه و اصول صاحب نظر باشند.
قبل از زمان علامه نگاشتن درس استاد در حوزهها رایج نبود و اساتید نسبت به آن توجه نداشتند. اما نائینی به ضبط و نگارش درس و یادداشت برداری از مطالب علمی توجه ویژه داشت. بارها از شاگردان خود میخواست مطالب درس را بدون کم وکاست تقریر کنند از این رو بیشتر شاگردانش مطالب را با دقت هر چه تمام تر مینگاشتند.
برخی از شاگردان این استاد مسلم فقه و اصول عبارتند از:
شیخ موسی خوانساری نجفی، شیخ محمد علی کاظمینی خراسانی، محمد تقی آملی، سید ابوالقاسم خوئی، سید مرتضی لنگرودی، آقا سید جمال الدین گلپایگانی، سید صدر الدین جزایری، شیخ حسین حلّی، شیخ ابراهیم کرباسی، میرزا محمد باقر زنجانی، سید حسن بجنوردی ، سید محمد هادی میلانی، سید محسن طباطبایی حکیم، سید محمد حجت کوهکمری، شیخ محمّد رضا طبسی نجفی و دیگر بزرگان.
آثار و نوشتهها
علامه نائینی علاوه بر تواناییهای علمی در ادبیات عرب و فارسی نیز به جد از اساتید بزرگ محسوب میشده است، به گونهای که در درست نویسی در حد وسواس تلاش کرده است و شاید به خاطر همین پرهیز از اشتباه ادبی و سستی در نثر برخی از آثارش را نخواسته به چاپ برسد.
اما برخی از تألیفات این فقیه و اصول بزرگ عبارتند از:
حاشیه بر عروة الوثقی، وسیلة النجاة رساله عملیه به زبان فارسی، تنبیه الامه و تنزیه الملّة که این کتاب را برای روشن کردن مشروع بودن مشروطیت و دفاع از آن در برابر استبدادپیشگان نگاشته است. رسالههای فقهی و اصولی درباره خلل نماز، لباس مشکوک، نفی ضرر، در باب تزاحم، در شرط متأخر، در تعبدی و توصلی، در ترتب، در معانی حرفیه و کتب دیگر.
اخلاق علامه
علامه نائینی همواره به نماز احترام ویژه میگذارد. پیش از اذان به استقبال نماز میشتافت. در نماز از ترس خدا وعذاب الهی ناآرام و بیقرار اشک از گونههایش جاری میشد. هنگامی که به نماز میایستاد بدنش میلرزید و اشکهایش بر محاسنش جاری میشد.
مرحوم نائینی از فقیهانی بود که از نیایش نیمه شب حیات معنوی یافته بود. یکی از نزدیکان ایشان میگوید: در این اواخر که ایشان سخت مریض شده بودند، در عین حال دو ساعت به اذان صبح بیدار و مشغول نماز و تهجد میشدند و بلند بلند گریه میکردند. در جملهای آیت الله میلانی میفرماید: آیت الله نائینی به من گفت: " نماز شب را شرط اجتهاد نمیدانم ولی بدون دخالت هم نمی دانم!"
یکی از خصوصیات علامه نائینی فروتنی ایشان بود. ایشان نسبت به عالم، جاهل، نیازمند و توانگر برخورد یکسان داشت. در داخل بیت میان خدمتگزار و دیگر افراد فرق نمیگذاشت. آوردهاند که مرحوم آیت اللّه نائینی هرگاه میخواست در حضور جمعی غذا صرف کنند تا هنگامی که خادمش برای صرف غذا نمیآمد، ایشان به غذا دست نمیزدند.
علامه احترام اساتید و بزرگان دانش را پاس میداشت و در برابر آنان برای خویش جایگاهی نمیشناخت.
مرحوم علامه نائینی از جمله فقیهان شیفته مقام ولایت بوده است که در طول عمر پر برکت خویش هیچ گاه از عرض ادب به آستان ملکوتی ائمه(ع) دست برنداشت. چنانچه گفته شده همواره هنگام سحر پیش از آن که درب حرم به روی زایران گشوده شود به شوق زیارت پشت درِ حرم به انتظار مینشسته است.
نائینی و مشروطیت
در سال 1327 قمری، سلطنت استبدادی محمدعلی شاه با به توپ بستن مجلس به پایان عمر خود رسید و مشروطهخواهان پس از فتح تهران حکومت را به دست گرفتند. اما با دخالت اجانب به جای بر سر کار آمدن دانشمندان اسلامی و اجرای احکام دین، فئودالها و غربزدگان و ایادی استکبار رهبری نهضت را بهدست گرفتند و انقلابی را که علما با اهداف بلندی دنبال میکردند از مسیر اصلیاش منحرف ساختند و به جای آنکه دشمنان واقعی مشروطه کیفر کنند، شیخ فضل الله نوری را بر دار کردند.
اکثر علمای بزرگ نجف اشرف به این امید که خواهند توانست به آن نهضت محتوایی اسلامی ببخشند از آن پشتیبانی کردند، از جمله آن بزرگان آخوند خراسانی و علامه محمدحسین نایینی میباشند.
از شخصیت های بارزی که در عصر نهضت مشروطهخواهی توانسته است تصویر روشنی از نظام حکومت مشروطه ارائه دهد
آیت الله العظمی نایینی بود. ایشان کتاب تنبیه الامه را در انقلاب مشروطه در سال 1327قمری به زبان فارسی نگاشت که از سوی آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی مورد تأیید قرار گرفت. نایینی در این کتاب حاکمیت اسلام را با دلیل و برهان قاطع اثبات کرده و پرده از چهره حکومتهای استبدادی برداشته است و همچنین زندگی در زیر سلطه استبداد را مساوی با برده بودن اعلام میکند.
وفات
سرانجام حضرت آیت الله العظمی میرزا محمدحسین نایینی پس از عمری تلاش در خدمت به اسلام و مسلمین در 26 جمادی الاولی سال 1355 هجری قمری از دنیا رفت و پیکر مطهرش در نجف اشرف با شکوه بسیاری تشیع گردید و پس از اقامه نماز توسط آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، در جوار حرم مطهر حضرت علی بن ابیطالب(ع) به خاک سپرده شد.
منبع :
ریحانة الادب، محمدعلی مدرس تبریزی، تهران، چاپخانه شفق.