کتاب سیری در دنیای حیوانات و حمایت مرحوم فقیه سبزواری از حیوانات
کتاب سیری در دنیای حیوانات و حمایت مرحوم فقیه سبزواری از حیوانات






کتاب سیری در دنیای حیوانات و حمایت مرحوم فقیه سبزواری از حیوانات






حمایت از حیوانات
1
جناب آقای دکتر میرفضائلیان که یکی از شاگردان مرحوم آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری بودند ، در گفتگو با سایت لواسانات ، ضمن نقل خاطراتشان از زمانی که در حلقه درس مرحوم فقیه سبزواری حضور داشتند ، به شنیدن صدای گاو اشاره کردند و از مرحوم فقیه پرسیدند که از این گاوان ، فقط صدایشان ، سهم ماست ؟ مرحوم فقیه فرمودند تأمّل کنید و از فردا ، شخصا ، شاگردان را با شیر گاو، که خودشان می دوشیدند ، پذیرایی کردند .
مرحوم پدرم ، آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری ، می فرمودند گاورا اهالی محترم کلات نادری ، در سفری که مرحوم فقیه بنا به دعوت مردم آن خطه رفته بودند ، به ایشان هدیه کردند و حتی المقدور ، تمام امور نگهداری و تعلیف و تنظیف و مداوای حیوان و قشو کردن ( قشو ، آلت فلزی دندانه دار که بر بدن چارپایان می کشند ) را خودشان بعهده داشتند و یا اگر خادمشان انجام می داد ، به نحوه رسیدگی به امور گاو ، شدیدا نظارت می کردند و اگر خادم ، قصوری در نگهداری داشت ، مؤاخذه می کردند .
به نقل از مرحوم پدرم ، گاهی که گاو ، به دلیل عدم تحرک لازم ، با مشکلی مواجه می شد ، مرحوم فقیه ، به دفعات ، گاورا دور حیات منزلشان می دواندند تا بهبود حاصل شود و خودشان هم ، همراه گاو می دویدند .
پدرم می فرمود مرحوم آقا ، شخصا گاورا می دوشید و بین اهل خانه ، شیرش را ، هرچقدر بود ، تقسیم می کرد و گاه اتفاق می افتاد که نزدیک به پایان کار دوشیدن شیر ، گاو با یک لگد ، سطل شیر را وارونه می کرد اما آقا ، خم به ابرو نمی آورد !
2
مرحوم پدرم نقل کردند که : پیش از واقعه مسجد گوهرشاد در سال 1314 شمسی ، مرحوم آقا ( آیة الله فقیه سبزواری) ، به دلیل دردپا ، فاصله منزل تا مسجد گوهرشاد را با چهارپا طی می کردند و من نوجوان بودم و آقارا تا نزدیک ورودی مسجد گوهرشاد همراهی می کردم . مرحوم آقا ، افسار چهارپارا به من می سپردند و برای تدریس ، یا اقامه نماز جماعت و زیارت ، وارد مسجد می شدند و گاه ، ساعت ها طول می کشید تا آقا مراجعت کنند . معمولا ، داخل خورجین ، مقداری علوفه ، از منزل می آوردند و سفارش می کردند حیوان گرسنه نماند . به آب و علوفه حیوان رسیدگی کن تا برگردم و اجازه نده رهگذران ، سر به سر حیوان بگذارند و مبادا خودت هم حیوان را بزنی .
مرحوم آقا ، مدتی حیوان را در اختیار مرحوم حاج آقا حسین ( مرحوم آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی ) گذاشتند اما مراقب امور حیوان ، من بودم که هم مرحوم حاج آقا حسین به زحمت نیفتند و هم خاطر مرحوم آقا ، نسبت به آب و علوفه و استراحت به موقع حیوان آسوده باشد .
3
منزل مرحوم فقیه سبزواری ، آشیانه امن قمری ها ( که در مشهد به موسی کوتقی معروف است ) بود و آزادانه هرکجا که مایل بودند ، آشیانه می ساختند و هیچ کودکی ، اجازه آزارو اذیت آن هارا نداشت و اگر برای آشیانه آن ها اتفاقی می افتاد ، مرحوم فقیه ، سخت ناراحت می شدند . علت استقبال قمری ها از آشیانه سازی در منزل مرحوم فقیه سبزواری ، وسعت و تنوع مکان ، امنیت ، تغذیه ؛ و نزدیکی به حرم برای استفاده از گندم کبوتران حرم بود .
پسر عمه عزیزم جناب آقای مهندس سید محمد فقیه زاده فرمودند : هرگز شدت ناراحتی مرحوم آقابزرگ را فراموش نمی کنم روزی که بدون اطلاع و توجه ، در اتاقی را بازکردند و آشیانه قمری ها فروریخت و فرمودند حیوان نادان کجا آشیانه ساخته .
4
مرحوم فقیه سبزواری ، استفاده از درشکه را بجای اتومبیل ، بنا به جهاتی ترجیح می دادند و با درشکه تردد می کردند . درشکه آقای سبزواری ، در مشهد معروف بود .
معمولا ، مسیرهای دوردست درون شهری را با درشکه می رفتند و مسیرهای کوتاه را پیاده طی می کردند تا حیوان آسوده باشد و اجازه نمی دادند بیش از توان اسب ، درشکه راکب داشته باشد .
قاسم ، درشکه چی مرحوم فقیه ، موظف به نگهداری اصولی از اسب درشکه بود و اجازه نداشت جز در موارد ضروری ، اسب را به درشکه ببندد و باید اسب آزاد باشد . علاوه بر این که مرحوم فقیه سبزواری ، بر امور قاسم درشکه چی در رابطه با رسیدگی به اسب نظارت داشتند ، شخصا نیز مراقب آب و علوفه و رفاه اسب بودند و آیة الله و مرجع و مجتهد بودن ، نمی توانست موجبی برای غفلت از احوال حیوانات مأنوس و غیرمأنوس با انسان باشد .
مرحوم فقیه سبزواری ، علاوه بر عمل به احکام فقهی و اخلاقی مربوط به حیوانات ؛ و تبعیّت از سیره معصومین علیهم السلام و بزرگان دین در رفتار با حیوانات و حمایت از آن ها ، ذاتا ، بسیار مهربان و عطوف بود و باورش این بود که حیات حیوانات، مؤثّر در طبیعت ؛ و مؤثّر در چرخه زندگی انسان هاست و به همین دلیل ، در فقه اسلامی ، در ابواب مختلف ، هر گروه از حیوانات ، دارای احکام خاص هستند و باید متناسب با خدمتی که به انسان می کنند ، به آن ها خدمت ؛ و از آن ها حمایت و حفاظت کرد .
5
مرحوم فقیه سبزواری ، معمولا ، سالی یکی دوبار ، به سبزوار سفر می کردند تا به فیض زیارت اهل قبور ، خاصه مرحوم آیة الله میرزا موسی ، پدر بزرگوارشان ، نائل شوند و هم ، با خویشان و دوستان و شاگردان مقیم سبزوار ، دیدار کنند و به این دلیل که برای مردم سبزوار ایجاد زحمت نشود ، بدون اطلاع قبلی ، سفر می کردند .
یک بار که برای ساخت شبستان شرقی مسجد جامع سبزوار ، سفرکردند ، اهالی سبزوار و روستاهای اطراف ، از قبل ، ورود مرحوم فقیه را خبر داشتند و به همین جهت ، آماده استقبال و پذیرایی در سطح وسیعی شدند .
به نقل از شاهد این صحنه که از همراهان مرحوم فقیه بوده ، مریدان و مقلدان ، در مسیری طولانی ، دهها گاو و گوسفند برای ذبح پیش پای میهمان عزیزشان آورده بودند که مرحوم فقیه پس از ذبح اولی و دومی ، متوجه بقیه افرادی که آماده ذبح بودند می شوند . از اتومبیل پیاده شده و اجازه نمی دهند بقیه گوسفندهارا ذبح کنند و دستور می دهند ذبح شده هارا بین فقرا تقسیم کنند .
6
مرحوم پدرم ، آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری ، شدیدا حامی گربه ها و قمری ها بود . بچه هارا اگر قصد آزار و زدن و اخراج گربه را داشتند ، منع می کرد و از غذای خودش ، سهمی برای گربه ها در نظر می گرفت .
در جایی مناسب و امن از خانه ، برای قمری ها ، با کارتون ، آشیانه می ساخت و از سرما محافظتشان می کرد .
علی الدوام ، می فرمود : از برخی از حیوانات ، نکته هایی را باید آموخت . مثلا : راه رفتن را از گاو ، احتیاط را از کلاغ ، غیرت و سخاوت را از خروس ؛ و از سگ ، وفاداری را باید آموخت
سید محمد فقیه سبزواری
حمایت مرحوم فقیه سبزواری از حیوانات
...قُمری ها
🔸آقای دکتر میرفضائلیان از شاگردان مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری. در درس آن مرحوم به شنیدن صدای گاو اشاره کردند و از مرحوم فقیه پرسیدند که از این گاوان، فقط صدایشان، سهم ماست؟ مرحوم فقیه فرمودند تأمّل کنید و از فردا، شخصا، شاگردان را با شیر گاو، که خودشان می دوشیدند، پذیرایی کردند.

🔸فرزند آن مرحوم می فرمودند گاو را اهالی محترم کلات نادری، در سفری که مرحوم فقیه بنا به دعوت مردم آن خطه رفته بودند، به ایشان هدیه کردند و حتی المقدور، تمام امور نگهداری و تعلیف و تنظیف و مداوای حیوان و قشو کردن (قشو، وسیله فلزی دندانه دار که بر بدن چارپایان می کشند) را خودشان بعهده داشتند و یا اگر خادمشان انجام می داد، به نحوه رسیدگی به امور گاو، شدیدا نظارت می کردند و اگر خادم، قصوری در نگهداری داشت، مؤاخذه می کردند.
گاهی که گاو، به دلیل عدم تحرک لازم، با مشکلی مواجه می شد، مرحوم فقیه، به دفعات، گاو را دور حیاط منزلشان می دواندند تا بهبود حاصل شود و خودشان هم، همراه گاو می دویدند.
مرحوم آقا میرزا حسین فقیه سبزواری، شخصا گاو را می دوشید و بین اهل خانه، شیرش را، هرچقدر بود، تقسیم می کرد و گاه اتفاق می افتاد که نزدیک به پایان کار دوشیدن شیر، گاو با یک لگد، سطل شیر را وارونه می کرد اما آقا، خم به ابرو نمی آورد!
.
🔸منزل مرحوم فقیه سبزواری، آشیانه امن قمری ها (که در مشهد به موسی کوتقی معروف است) بود و آزادانه هرکجا که مایل بودند، آشیانه می ساختند و هیچ کودکی، اجازه آزار و اذیت آن هارا نداشت و اگر برای آشیانه آن ها اتفاقی می افتاد، مرحوم فقیه، سخت ناراحت می شدند. علت استقبال قمری ها از آشیانه سازی در منزل مرحوم فقیه سبزواری، وسعت و تنوع مکان، امنیت، تغذیه؛ و نزدیکی به حرم برای استفاده از گندم کبوتران حرم بود.
پسر عمه عزیزم جناب آقای مهندس سید محمد فقیه زاده فرمودند: هرگز شدت ناراحتی مرحوم آقابزرگ را فراموش نمی کنم روزی که بدون اطلاع و توجه، در اتاقی را بازکردند و آشیانه قمری ها فروریخت و فرمودند حیوان نادان کجا آشیانه ساخته.
.
🔸پیش از واقعه مسجد گوهرشاد در سال ۱۳۱۴ شمسی، مرحوم آقا ( آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری)، به دلیل دردپا، فاصله منزل تا مسجد گوهرشاد را با چهارپا طی می کردند و من نوجوان بودم و آقا را تا نزدیک ورودی مسجد گوهرشاد همراهی می کردم. مرحوم آقا، افسار چهارپا را به من می سپردند و برای تدریس، یا اقامه نماز جماعت و زیارت، وارد مسجد می شدند و گاه، ساعت ها طول می کشید تا آقا مراجعت کنند.
.
🔸معمولا، داخل خورجین، مقداری علوفه، از منزل می آوردند و سفارش می کردند حیوان گرسنه نماند. به آب و علوفه حیوان رسیدگی کن تا برگردم و اجازه نده رهگذران، سر به سر حیوان بگذارند و مبادا خودت هم حیوان را بزنی.
مرحوم آقا، مدتی حیوان را در اختیار مرحوم حاج آقا حسین ( مرحوم آیة الله العظمی حاج آقا حسین قمی ) گذاشتند اما مراقب امور حیوان، من بودم که هم مرحوم حاج آقا حسین به زحمت نیفتند و هم خاطر مرحوم آقا، نسبت به آب و علوفه و استراحت به موقع حیوان آسوده باشد.
🔸مرحوم فقیه سبزواری، استفاده از درشکه را بجای اتومبیل، بنا به جهاتی ترجیح می دادند و با درشکه تردد می کردند. درشکه آقای سبزواری، در مشهد معروف بود. معمولا، مسیرهای دوردست درون شهری را با درشکه می رفتند و مسیرهای کوتاه را پیاده طی می کردند تا حیوان آسوده باشد و اجازه نمی دادند بیش از توان اسب، درشکه راکب داشته باشد. قاسم، درشکه چی مرحوم فقیه، موظف به نگهداری اصولی از اسب درشکه بود و اجازه نداشت جز در موارد ضروری، اسب را به درشکه ببندد و باید اسب آزاد باشد. علاوه بر این که مرحوم فقیه سبزواری، بر امور قاسم درشکه چی در رابطه با رسیدگی به اسب نظارت داشتند، شخصا نیز مراقب آب و علوفه و رفاه اسب بودند و آیة الله و مرجع و مجتهد بودن، نمی توانست موجبی برای غفلت از احوال حیوانات مأنوس و غیرمأنوس با انسان باشد.