حجة الاسلام حاج شیخ علی فلسفی ، از اساتید حوزه علمیه مشهد ، از شاگردان مرحوم فقیه سبزواری
حجة الاسلام حاج شیخ علی فلسفی ، از اساتید حوزه علمیه مشهد ،
از شاگردان مرحوم فقیه سبزواری
گفتگوی جماران با ایشان پیرامون شخصیت مرحوم آیة الله میرزا مهدی اصفهانی
حجت الاسلام والمسلمین شیخ علی فلسفی: بسیار ساده زیست بود
حجت الاسلام والمسلمین شیخ علی فلسفی از شاگردان دروس اخلاق و معارف اسلامی آیت الله میرزا مهدی غروی اصفهانی و از محققین و مولفین مقیم حوزه علمیه مشهد است. در این گفت و گو ایشان ابعاد مختلف شخصیت علمی، اخلاقی و سیره علمی مرحوم آیت الله را مورد توجه قرار داد.
در ابتدا بفرمایید که در کجا و در چه سالی متولد شدید و دروس حوزوی خود را در کجا و نزد کدام یک از اساتید گذراندید؟
من در دهاقان اصفهان در حدود سال 1305 ه.ش متولد شدم. پدرم نیز اهل دهاقان اصفهان بود. وقتی که من نوجوان بودم برای ادامة تحصیلات حوزوی به مشهد آمد و درس خارج خود را نزد اساتید برجستة حوزه مشهد فرا گرفت و از اساتیدِ فلسفه مشهد نیز فلسفه آموخت.
پس از اتمام تحصیلات فلسفی، سالها به تدریس فلسفه در حوزة علمیة مشهد اشتغال ورزید. شرح منظومه را نزد ایشان خواندم. ایشان عمری طولانی داشت. در نوجوانی به همراه پدرم به مشهد آمدم و زیر نظر ایشان تحصیلات حوزوی خودم را در حوزة مشهد آغاز کردم. جامع المقدمات و سایر کتب مقدمات را نزد برخی از فضلا فراگرفتم و بخشی از متون ادبیات عرب را نزد ادیب نیشابوری خواندم. شرح لمعه را نزد آیتالله میرزا احمد مدرس یزدی و سطوح عالیه را نزد آیتالله حاج شیخ هاشم قزوینی فرا گرفتم. درس خارج فقه و اصول را نزد آیات عظام: حاج میرزا حسین فقیه سبزواری، حاج سید یونس اردبیلی و... آموختم. در مشهد حدود 20 مدرسه علمیه بود که من در 10 مدرسة علمیة آن تردد داشتم. علمای بزرگی را درک کردم و خاطرات زیادی از علما دارم. از جمله مدارس علمیهای که در آن تردد میکردم، مدرسة علمیة نواب بود که آیتالله میرزا مهدی اصفهانی در آن تدریس معارف اسلامی داشت و طلاب و فضلا و اساتید از محضر ایشان استفاده میکردند. من در دوران نوجوانی به سر میبردم که در درس معارف ایشان شرکت کردم. دقیقاً نمیدانم چقدر در درس ایشان شرکت کردم، اما اجمالاً میدانم که بیش از یک سال بود و بعد از رحلت آیتالله میرزا مهدی اصفهانی نیز در درس معارف شاگردان برجستة ایشان از جمله آیتالله حاج شیخ مجتبی قزوینی شرکت نمودم و استفاده میکردم.
شخصیت آیتالله میرزا مهدی اصفهانی را از نظر علمی و معنوی برای ما توصیف کنید و بفرمایید که برجستهترین شاگردان ایشان چه کسانی بودند؟
آیتالله العظمی میرزا مهدی اصفهانی از علمای بزرگ شیعه و از شخصیتهای علمی و معنوی کمنظیر بود. حدود پنجاه الی شصت شاگرد برجسته و مبرز داشت که به استادی همچون وی افتخار میکردند و از محضر علمی و معنوی ایشان استفاده میکردند. از جمله شاگردان ایشان میتوان آیتالله میرزا جواد آقا تهرانی، آیتالله مروارید و آقای شیخ محمود حلبی را نام برد. آقای شیخ محمود حلبی از شاگردان خاص و نابغه ایشان بود.
یکبار در یکی از مجالس سخنرانی آقای حاج شیخ محمود حلبی حاضر شدم. من به همراه آیتالله میرزا مهدی اصفهانی شرکت کردم. ولی آقای حلبی تجلیل خاصی از میرزا نکرد و فقط به اینکه اصفهان چه اساتید و علمای برجسته و بزرگی دارد اکتفا نمود. بعد از منبر، از ایشان گلایه کردم که چرا از ایشان نام نبردید و تجلیل خاصی نکردید. ایشان گفت: «خود میرزا از من خواستهاند که در مجالسی که من حاضر میشوم از من نام نبرید و صلوات و... احترام خاصی نکنید. میخواهم عادی شرکت کنم و بروم. لذا من نمیتوانستم تجلیل خاصی از ایشان بنمایم. چون ایشان راضی نیست.» مرحوم میرزا اینگونه بود. با آن شخصیت علمی و معنوی برجسته اینگونه بود. متواضع و با اخلاص بود. نمیخواست برای خود موقعیتی خاصی در بین مردم ایجاد کند. شهرتگریز بود و از مطرح کردن خود در جامعهخودداری میکرد. حُب جاه و مقام و شهرت و... نداشت. دنبال ریاست پیدا کردن و... نبود. نمیخواست مردم او را بشناسند و شهرتی پیدا کند و تجار و اعیان و ثروتمندان را به دنبال خود جمع نماید که اگر میخواست زمینه برایش فراهم بود و از طریق شاگردان و... این کار به راحتی برایش میسر بود. سادهزیست بود. سادة ساده زندگی میکرد. رفت و آمدش هم ساده بود. تنهایی به این طرف و آن طرف میرفت. خودش به تنهایی خرید میکرد. همانگونه که گفتم به منبریها میگفت که در منبرها از من نام نبرید و تجلیل خاصی نکنید. به مجالس امام حسین علیهالسلام خیلی علاقه نشان میداد و در این مجالس شرکت میکرد. به منبریها تذکر میداد اخلاص را رعایت کنید. مرحوم میرزا خیلی به امام زمان علیهالسلام علاقه داشت. سراپا امام زمانی بود و نام و یاد حضرت همیشه در نظرش بود. طلاب را نیز توجه به امام زمان میداد و به ذکر و یاد حضرتش توصیه مینمود.
آیتالله میرزای اصفهانی به هر حال با وجود مخالفت جدی با فلسفه و عرفان مخالفانی هم داشت. وقتی به رحمت خدا رفت، کسی از مخالفان ایشان در تشییعجنازه شرکت کرد؟
از مخالفان ایشان اطلاعی ندارم، اما بعد از یک عمر تدریس فقه و اصول و معارف اسلامی و تربیت شاگردان و احیای نام امام زمان علیهالسلام در حوزة مشهد در حمام مقبره مشهد سکته کرد و به رحمت خدا رفت. برای تشییعجنازة ایشان جمعیت زیادی از طلاب و فضلا و علما و اساتید حضور پیدا کردند و عموم مردم آمدند و ایشان را در حرم مطهر امام رضا علیهالسلام به خاک سپردند. مجالس تعزیه ایشان نیز شلوغ میشد و جمعیت زیادی شرکت میکردند.
در پایان اگر نکتة خاصی دربارة شخصیت آیتالله میرزا مهدی اصفهانی باقی مانده و ضرورت دارد گفته بشود، آن را بهعنوان حُسن ختام گفتوگو بیان کنید.
مرحوم میرزا مهدی اصفهانی خیلی به تعلیم و تربیت علمی شاگردان و کسب علم و معرفت اهتمام خاصی داشت و یکی از علتهایی که نماز جماعت را قبول نمیکرد به همین خاطر بود. میفرمود: «اگر نماز جماعت رسمی در جایی را قبول کنم و بخواهم هر روز اقامه جماعت کنم، از مطالعه و تدریس باز میمانم.» لذا نماز جماعت رسمی و ثابت و مرتب در جایی مثل مساجد و... را قبول نمیکرد.
در آن دوره گاهی میدیدم که آیتالله میرزا مهدی اصفهانی به حرم مطهر امام رضا علیهالسلام تشریف میآورد. وقت نماز میشد و تعدادی از شاگردان ایشان نیز حاضر میشدند. از ایشان درخواست میکردیم که امام جماعت شوند تا به ایشان اقتدا کنیم. ایشان میفرمود: «قبول میکنم به شرطی که به کسی خبر ندهید.» ایشان همان نماز جماعت با شاگردان در حرم مطهر را سعی میکرد طولانی اقامه نکند و از نوافل و مستحبات بعد از نماز نیز کم میکرد و مختصر تعقیباتی میخواند و میگفت: «اگر کسی سؤال شرعی و مذهبی دارد پاسخش را بدهم و معطل نماند.» خودش را آماده میکرد برای پاسخگویی به سؤالات علمی شاگردان. به سؤالات شرعی مردم و به علم و معرفت توجه خاصی داشت و به همین خاطر نماز و تعقیباتش را مختصر میکرد. آماده پاسخگویی به سؤالات و پرسشها بود. میگفت: «ثواب این کار از مستحبات تعقیبات و... بیشتر است.»