زندگی نامه حضرت رضا علیه السلام ( 7 )

به قلم : مرحوم آیة الله حاج میرزا زین العابدین فقیه سبزواری

فرزند ارشد مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

قسمت هفتم

ازدواج با خواهر مأمون

دیگر از وقایعی که در مدت اقامت حضـرت علی بن موسی علیه السلام در خراسان جهت آن بزرگوار رویداده است ، همان ازدواج با خواهرمـامون ( امّ حبیب ) بود . بـدین قرار که چون امر ولایتعهـدي نسـبت به حضـرت علی بن موسـی علیه السلام ، به تحقق پیوسـته و پـا برجـا گردید ، مامون خواست که این پیوند را محکم تر کند.

پس به حضرتش همین پیشنهاد امر ازدواج را با خواهر خود نمود.حضرت هم بنا به مصالحی این پیشنهاد را قبول فرمود و براي انجام آن ، مجلس عظیمی از طرف مـامون تشـکیل یـافت . معروف است که مـامون در همین مجلس دختر خود ( امّ الفضل ) را نیز به حضـرت جواد علیه السلام که در آن هنگام طفل خردسالی بوده و در مدینه بسر می برد ، تزویج کرد  ؛ و هم نوشته اند که باز در همین مجلس ، دختر حسن بن سهل ، ( بوران ) را جهت خود ، به عقد درآورد. اما چون هنوز در آن هنگام ، بیش از ده سال از عمر بوران نگذشـته بود ، لذا اصل ازدواج  ، بعد از هشت سال دیگر انجام پذیرفت . به این ترتیب ،  در این مجلس ،  فقط به اجراي صیغه عقد ، جهت حضرت جواد علیه السلام و شخص او اکتفا گردیده است.

بوران ، بعـدها از بانوان نامی جهان بشـمار آمـد که همه مورخین ، از محسّـنات صوري و معنوي او در کتب خود یاد نموده اند، چنان که مجلس جشـنی که حسن بن سـهل جهت زفـاف همین دختر بـا خلیفه فراهم آورده بود ، هنوز زبـانزد غـالب وقـایع نگـاران و مورخین گردیده است.

آزمایش مقام علمی و پایه کمالات حضرت رضا علیه السلام

اشاره

دیگر از اموري که در مدت اقامت حضرت رضا علیه السلام در خراسان جهت آن حضرت روي داده و می توان آن را نام برد ، همان مناظرات و احتجاجات علمی حضرتش با علماء ادیان مختلفه بوده است…

براي این منظور ، مامون مجالس بزرگ تشـکیل داده بود . دانشـمندان بزرگ اسلامی و متکلمین ؛ و همچنین علماء سایر ادیان را از همه جا ، به خراسان دعوت میکرد.

غرض اصـلی مـامون بحسب ظاهر ؛ و بنا به ادعاي مکرر خودش، شـناساندن مقام علمی حضـرت رضا علیه السلام ، به ارباب علم و فضل بود، از طرفی ، او خود را طرفـدار علم ؛ و دانش دوست معرفی نموده و می خواست از این قبیل مجالس اسـتفاده علمی نموده باشـد. شاید هم در ضمن ، نظر او ، آزمایش مقام علمی ؛ و پایه کمالات حضرت رضا علیه السلام از هر جهت بوده است.

به همین جهات ، مامون مکرر دسـتور داد که حضرت رضا علیه السلام ، با علماء و دانشمندان مناظره فرموده ؛ و مخصوصا ، مسائل بسیار مشکل و غامض را مطرح می نمود.

از همه این مجـالس مهم تر، همـان مجلسـی بود که بنا به امر مامون ، از غالب علماء ادیان مختلفه ، چون جاثلیق بزرگ مـذهب نصاري و راس الجالوت دانشمند معروف یهود ؛ و علماء مذهب زردشتی و روساي صابیان ( ستاره پرستان ) ؛ و بزرگان دیگر دعوت شده بود.

صـدوق در عیون اخبـار الرضـا و سایر محـدثین ، تفصـیل مـذاکرات این مجلس علمی بزرگ را نقل نموده ؛ و ما قسـمتی از آن را نقل می کنیم.

یک روز در خدمت امام

روزي مـامون بـه وزیر خـود فضـل بـن سـهل دسـتور داد کـه مجلس عظیمی تشـکیل دهـد که در آن علمـاء بزرگ نصـاري، یهـود، زردشتی، صائبین و سایر فرق مختلفه حضور یافته وبا حضرت رضا علیه السلام بحث و مناظره کنند.

فضل بنا به امر خلیفه ، از همه آن ها در روز معین دعوت نموده ؛ واز آن ها که در مرو نبودند نیز، دعوت کرد.

در آن روز ، همگی در شهر مرو حضور یافته و فضل بن سهل آن ها را به نزد خلیفه برده ؛ و یک یک را معرفی نمود.

مـامون با هر یک از آنها اظهار عطوفت و مهربانی نمود . آنگاه خطاب به آن ها چنین اظهار داشت :

 " من شـما را جهت امر خیري دعوت کرده ام ؛ و دوست دارم هیچ یک تخلف ننمائید . من شـما را جهت مناظره با پسـر عمم علی بن موسی بن جعفر علیه السلام ، که از مدینه به مرو آمده است ، دعوت می کنم که فردا همگی حاضر شوید."

آن ها همه از اظهار محبت خلیفه خرسند گردیده ؛ و قبول خود را اعلام نمودند.

از طرفی هم مامون ، یاسر خادم را به حضور حضرت رضا علیه السلام فرستاد ؛ و منظور خود را بدان وسیله به حضرتش معروض داشت.

یاسر به خدمت حضرت شرفیاب و چنین عرض کرد :

مـامون می گویـد برادرت فـداي تـو بـاد . جمعی از اربـاب علـم و فضـیلت ، از مـذاهب مختلفـه نزد من گرد آمده انـد ؛ و من در نظر دارم مجلسـی تشکیل دهم که اگر شما مایل باشید ، براي گفتگو با آن ها در این مجلس حضور یافته ؛ واگر میل نداشته باشید ، به خود زحمت ندهید و ممکن است ما و آنها ، به حضرتت آئیم.

گفتار حسن بن محمد نوفلی

در این باره حسن بن محمد معروف به نوفلی ،  درباره تشـکیل این مجلس چنین گوید : " همین که یاسـر خادم مخصوص حضـرت رضـا علیه السلام که از طرف مامون مأمور پـذیرائی حضـرتش بود ، از خـدمت مرخص شـد . آن حضـرت متوجه ما گردید و فرمودند " نوفلی  تو از اهل عراقی و مردم عراق زیاد، تنـدخو نیسـتند . آیا در این باره به نظر تو چه می رسـد؟ "

نوفلی گویـد من عرض کردم فدایت شوم خلیفه می خواهد شـما را امتحان کند، چون او میل دارد مقام علمی شـما را بهتر بداند اما بنائی نا اسـتوار و بی اساس نهاده به خدا قسم که بد بنائی گذارده است.

حضرت رضا علیه السلام ، فرمود مگر او چه بنائی نهاده است ؟

نوفلی گویـد عرض کردم متکلمین و اصـحاب بـدعت ، برخلاف علماء و دانشـمندان هسـتند . چه آن که مردم دانا از هر ملتی باشـند ، جز منکرات را انکار ننموده ؛ و در برابر حجت محکم ؛ و دلیل منطقی ، خاضع میشوند . در صورتی که اصحاب کلام و مقالات آن ، چنین نبوده است و به مغالطه و سفسـطه ، بیشتر متوسل میشوند تا به اسـتدلال .

 حضـرت رضا علیه السلام ، از شـنیدن این کلمات تبسـمی فرموده و اظهار داشتند :

" اي نـوفلی آیـا تو چنین گمـان می کنی که آن هـا دلیـل را بر من قطع نموده و راه را سـد میکننـد؟ "

نوفلی :  نه بخـدا قسم ! من هرگز چنین توهمی نکرده ؛ وبر شما هراسی ندارم ؛ و امیدوار هستم خدا شما را بر آن ها پیروز نماید.

باز حضرت رضا علیه السلام فرمودند :  " اي نوفلی آیا می خواهی بدانی که مامون چه وقت از کرده ي خود پشیمان می شود؟

او چون احتجـاج مرا بر اهل تورات به تورات ؛ وبر اهل انجیل به اسـفار انجیل ؛ و بر رد اهل زبور به زبور آن ها به بینـد ، یا بر رد صائبین وزردشتیان ، به زبان عبري و فارسی مشاهده کند ؛ و ملاحظه کند که من با هر یک از ارباب مللل و نحل مختلفه ، به زبان خود آنها سخنگفته ؛ و حجت هاي آن ها را باطل میکنم ، آنگاه مامون خواهـد دانست که جایگاهی را که او بر آن تکیه زده ، شایسـتگی آنرا نداشـته ؛ و ازعمل خود پشیمان خواهد شد و لا حول و لا قوة الا باالله العلی العظیم."

آمدن فضل به خدمت حضـرت رضا علیه السلام

فرداي آن روز ، فضل بن سـهل ، حضور حضـرت رضا علیه السلام ، شـرفیاب گردیده ؛ و عرض کرد فدایت شوم پسر عم شما انتظار قدوم مبارك را دارد .

حضـرت به او فرمودند : " تو می روي تا اگر خدا خواهد من هم بیایم . آنگاه از جا برخاسته ؛ وبعد از انجام وضو، شـربتی میل فرمود که به حاضرین نیز از آن مرحمت فرمودند .

 

ادامه دارد . . . .

منبع :

زندگانی حضرت رضا، سید زین العابدین فقیه سبزواری، مجله نامه آستان قدس، از سال 1339 تا 1341 شمسی به صورت سلسله وار