زندگی ، شخصیت ، آثار و خدمات مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری (ره ) ۲۳

 

مقام علمی آیة الله العظمی فقیه سبزواری ، اخلاق مرحوم فقیه سبزواری ، سادگی زندگی مرحوم فقیه سبزواری ، مرحوم فقیه سبزواری در خدمت مردم ، مرحوم فقیه سبزواری در خدمت حوزه و طلاب ، وعظ و خطابه مرحوم فقیه سبزواری ، زهد و تقوای مرحوم فقیه سبزواری ، استقبال از مرگ

مقام علمی آیة الله العظمی فقیه سبزواری

مقام علمی مرحوم فقیه سبزواری بر کسی پوشیده نیست . ما در طی مباحث تحصیلی ایشان قدم به قدم پیش رفتیم تا آن جائی که به درجه عالی اجتهاد نائل شد و به اخذ تصدیق از دست مراجع و زعمای بزرگ آن وقت موفق گردید که چند نمونه از تصدیق هارا برای شما رونوشت کردیم و از نظرتان گذراندیم .

مرحوم فقیه سبزواری از نظر مقام علمی در زمان خود کم نظیر بود و هم ردیف و هم طراز مراجع بزرگ تقلید بوده چنان که قبلا متذکر شدیم ، در فقه ، هم بحث حضرت آیة الله العظمی آقای سید محمود شاهرودی و در اصول ، هم بحث مرحوم آیة الله کاظمینی بوده که این هرسه از شخصیت های ممتاز عالم اسلام بشمار می آیند .

از حوزه درس خارج فقه و اصول مرحوم فقیه ، متجاوز از چهارصد نفر طلاب فاضل استفاده می کردند که نمونه ای از حوزه درسی معظم له را هم در عکس از نظرتان گذراندیم .

 

اخلاق مرحوم فقیه سبزواری

مردان با فضیلت و افراد مستقل و عزیزالنفس هنگامی که روی لیاقت و شایستگی ، مقام بزرگی را عهده دار شوند ، هرگز از مسیر اخلاق و معنویت خارج نمی شوند و عناوین فریبنده و تملق های بیجا ، ابدا در روح بزرگ آن ها اثر نمی گذارند . آن ها که در دوره زندگانی هدفی جز جلب رضایت پروردگار خود ندارند . با بندگان خدا هم از فقیر و غنی ، جز با محبت و لطف و مهربانی ، سخن نمی گویند .

بر همگان روشن است که مرحوم آیة الله فقیه سبزواری بیش از هر طبقه وقت خودرا صرف رسیدگی امور مستمندان و طبقه رنجیده دل و گرفتار می کرد و با تمام گرفتاری ها و ناراحتی هائی که از این جهت تحمل می فرمودند ، بازهم تعادل اخلاقی خودرا حفظ می کرد و جز با مهر و دلسوزی ، سخن نمی گفت .

سادگی زندگی مرحوم فقیه سبزواری

مرحوم فقیه سبزواری در زندگی خیلی ساده و بدون تشریفات بود . هیچ توجهی به وضع ظاهر حتی لباس خودنداشت . کمتر کسی به پای او جوراب می دید و در خصوص صرفه جوئی در بین طلاب ، قبای مرحوم فقیه سبزواری ضرب المثل بود زیرا معظم له هرقبائی را که می پوشیدند ،دیگر بیرون نمی آوردند مگر برای شستن و پس از شستشو ، باز آن را می پوشیدند و به همین نحو از آن استفاده می کردند تا وقتی که پاره می شد و به درد پوشیدن نمی خورد .

در معاشرت بسیار ساده و معمولی بود و در تماس با مردم ، آن قدر عادی و خوش اخلاق بود که هرکس از هرطبقه ، حتی خدمتگزاران منزل با وی خصوصی صحبت می کردند و مطالب و حاجت های خودرا به راحتی بیان می کردند . هر حاجتمندی و گرفتاری به معظم له مراجعه می کرد و تقاضای خودرا به راحتی مطرح می کرد .

درب منزل همیشه بر روی تمام طبقات باز بود و هیچ رادع و مانعی برای تماس با وی وجود نداشت . سخن های هر کس را با کمال دقت گوش می کرد و با روی خندان و چهره گشاده ، حتی الامکان پاسخ مثبت می داد . وقت خودرا دو قسمت کرده بود . اوقات بعد از ظهرهارا صرف کارهای اجتماعی خارج از منزل و امور شخصی می کرد و ساعات قبل از ظهرهارا در منزل جلوس می فرمودند و به کار و مراجعات مردم می رسیدند و مخصوصا بر کارهای مربوط به طلاب و حوزه علمیه که عده ای تحت نظر شخص ایشان به آن کارها رسیدگی می کردند ، نظارت می فرمودند از قبیل امور معافی و کارت تحصیلی .

مجلس ایشان بدون تشریفات و در نهایت سادگی بود . صدر و ذیلی نداشت . در بین واردین چندان تفاوتی نبود هرکس در جای خود می نشست و هر که مایل بود حرکت می کرد . او می گفت شئون مادی و قیود دنیوی را کنار گذارید و به مضمون آیه شریف : " یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم " سوره حجرات آیه 14 زیست می نمود .

مرحوم فقیه سبزواری در تمام شئون زندگی ساده و عاری از هرگونه قیدی بود . در گفتار و رفتار ، در خوراک و لباس ، در برخورد و صحبت ، در امور زندگی و خلاصه در همه چیز ساده بود و ساده زندگی می کرد .

مرحوم فقیه سبزواری در خدمت مردم

مرحوم فقیه سبزواری مرد کار و عمل بود . تنها به درس گفتن و نماز جماعت خواندن قناعت نمی کرد و به حدیث شریف : " من اصبح و لم یهتم بامور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلا منادیا یا للمسلمین و لم یجبه ، فلیس بمسلم " جلد 3 اصول کافی مترجم صفحه 252 روایت پنجم .

عملا معتقد و مومن بود و همیشه در فکر کار و زندگی مسلمانان بود . پیوسته در این فکر بود که از چه راهی به سود و صلاح مسلمین گامی بردارد و چگونه مشکلی را از مشکلات اجتماعی مردم برطرف کند . وی عقیده را برآن بود که روحانی باید در تمام امور مردم دخالت و نظارت کند و هرگز از اجتماع و مسائل مربوط به زندگی کناره گیری نکند .

مرحوم فقیه سبزواری در خدمت حوزه و طلاب

مرحوم فقیه سبزواری به طلاب و محصلین دینی بسیار علاقه داشته و آن هارا فرزندان خود می دانست و در رفع مشکلات آن ها حد اعلای کوشش را می کرد و همچون پدری مهربان ، نسبت به آن ها ، با نهایت مهر و محبت رفتار می کرد . محبوب القلوب حوزه علمیه بود و شاگردان مکتب جعفری ، فوق العاده به ایشان ، علاقه و ارادت داشتند .

صرف نظر از طلاب و اهل علم ، کلیه طبقات ، به مرحوم فقیه ارادت می ورزیدند و به همین دلیل ، جمعیت و مردم ، بیش از هرکس، در نماز جماعت ایشان حاضر می شدند و از فیض ثواب جماعت برخوردار می شدند .

وعظ و خطابه مرحوم فقیه سبزواری

مرحوم فقیه سبزواری ، گاهی هم مردم را از طریق وعظ و خطابه ، ارشاد می کردند و شب ها و روزهای حساس ، مانند شب های قدر و تاسوعا و عاشورا و اربعین ، منبر تشریف می بردند و مستمعین را با بیانات گرم خود ، مستفیض می فرمودند . در بعضی از سال ها ، در روزهای ماه مبارک رمضان ، بعد از نماز برای مردم تفسیر می گفتند و جمعیت بسیاری برای استفاده از منبر و مطالب ایشان ، اجتماع می کردند .

زهد و تقوای مرحوم فقیه سبزواری

مرحوم فقیه سبزواری ، واقعا مردی موفق و موید به تاییدات الهی بودند زیرا با تمام گرفتاری ها ئی که از جهات گوناگون داشتند ، هرشب هنگام سحررا درحرم مطهر حضرت رضا علیه السلام بسر می بردند . همیشه نیمه های شب بر می خاست و پس از تشرف و زیارت ، در بالای سر حضرت بیتوته می کردند و با خدای خود به راز و نیاز می پرداختند و مناجات می کردند .

هنگامی که اذان صبح می شد ، در همان موضع ، نماز جماعت می خواندند و سپس به منزل مراجعت می کردند . این برنامه دائمی معظم له بوده و تا پایان حیات و زندگی هم ، این روش بطور مرتب ادامه داشت .

مرحوم فقیه سبزواری عمری را در خدمت به مسلمانان و طلاب و اهل علم سپری نمود و علاوه بر تدریس و اقامه جماعت ، پیوسته در کنار قبّه منوره و قبر مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام ، مشغول راز و نیاز و عبادت بود . قطعا چنین شخصی ، مورد عنایت خداوند و توجهات خاصه پیامبر اکرم و دودمان پاک آن حضرت بوده و رابطه محکم و ناگسستنی با اهل البیت معصومین علیهم السلام داشته است .

استقبال از مرگ

در آخرین روزهایی که فضلا و طلاب در حوزه درس ایشان می نشینند و از بیانات علمی و فقهی ایشان استفاده می کنند ، دفعتا به شاگردان خود خطاب نموده و کتاب را محکم به هم زده و چنین می فرمایند :

" این آخرین جلسه درس و بحث من است و دیگر مرا در اینجا نخواهید دید . "

از شنیدن این مطلب ، طلاب متاثر وناراحت می شوند اما خود مرحوم فقیه سبزواری ، این سخن را با تبسم و بشاشت می گویند و هرگز اثری از حزن و غم و ترس در چهره ایشان دیده نمی شود .

بلی ، مرحوم فقیه سبزواری فرزند آن مولائی است که می فرماید :

" والله ابن ابیطالب آنس بالموت من الطفل بسدی امه " بخدا سوگند پسر ابی طالب آن چنان عاشق مرگ است که از علاقه فرزندی به پستان مادرش بیشتر مأنوس و در دنبال آن است .

مردان الهی ، هرگز از مرگ نمی ترسند زیرا شعار آن ها این است :

مرگ اگر مرد است ، گو نزد من آی

تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ

یا :

پیمانه هرکه پر شود ، می میرد

پیمانه ما ، چو پرشود ، زنده شویم

مرحوم فقیه سبزواری چرا از مرگ بهراسد و چرا از انتقال به عالم دیگر هراسی داشته باشد ؟ عمری را به خدمت خالق و مخلوق طی کرده و روزگاری را در راه ترویج آیین جدش سپری کرده است . وظیفه سنگینی بر عهده داشته است که به نحو احسن ، وظیفه خطیر و مقدس خودرا انجام داده است و منتظر لقای رحمت پروردگار خویش است .

منبع :

کتاب عمری پرافتخار ، خاطرات زندگانی حضرت آیة الله العظمی فقیه سبزواری

صفحات 84 تا 89