کرامت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و مسلمان شدن راننده ارمنی در محضر آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

کتاب کرامات باب الحوائج ، نوشته بشیر حسینی طوقی

از مجموعه کتاب ها ، نشریات و مقالاتی که یادی از مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری کرده اند یا خاطره ای نوشته اند و یا بطور مشروح یا مختصر ، از زندگی ، شخصیت ، خدمات و آثار معظم له ، سخن گفته اند .

 

 

جناب آقای سید رضا رضایی گفتند:


یک نفر ارمنی به نام لاهوتی در تهران بود که 3 عدد ماشین لیلاند داف داشت و جلوی هر کدام از ماشینها نوشته بود: شرکت با ابوالفضل العباس علیه‌السلام. در یکی از مسافرتها من با او هم سرویس بودم.


پرسیدم علت چیست که شما خود را در این ماشینها با حضرت قمر منیر بنی‌هاشم علیه‌السلام شرکت کرده‌اید؟

گفت: من در سال 1319 شمسی با ماشین کرام که تازه به ایران آمده بود، عازم زاهدان بودم و زن و بچه را نیز برای تفریح با خود به آن شهر می‌بردم. در گردنه‌ای، ترمز ماشین بریده شد و به دنبال آن در سر یک پیچ، کنترل ماشین در شرف سقوط بود، یک دفعه همسرم گفت: یا ابوالفضل علیه‌السلام! و ماشین میخکوب شد.

پس از آنکه از مرگ نجات پیدا کردیم، به زنم گفتم: این، اسم چه کسی بود که شما صدا زدید؟ گفت: وقتی که ما در تهران بودیم، یک روز در خانه‌ی اجاره‌ای مشغول لباس شستن بودم که بچه‌ی صاحبخانه در حوض افتاد زن صاحبخانه، که مادر بچه باشد گفت: یا ابوالفضل علیه‌السلام! من این اسم را نخستین بار از او شنیدم، و دیگر چیزی نمی‌دانم. زمانی که من این حرف را شنیدم، تکان خوردم و چندی بعد که عبورم به مشهد مقدس افتاد نزد یکی از علمای مشهد - گویا آیت الله سبزواری بود - رفته و به دست مبارک ایشان مسلمان شدم. سپس مرا به بیمارستان امام رضا علیه‌السلام شریک کرده‌ام و خود من هم، با وجود اینکه هنوز ارامنه به همان نام اول صدایم می‌زنند، مسلمانم و این سیاست کار ماست.

منبع  :

کتاب کرامات باب الحوائج ، نوشته سید بشیر حسینی صص 75 و 76