فایل صوتی ویژه برنامه تلویزیونی ضیافت

فایل صوتی ویژه برنامه تلویزیونی ضیافت

 

فایل صوتی برنامه زنده تلویزیونی " ضیافت " 

شبکه قران و معارف سیما

ویژه برنامه بررسی شخصیت و خدمات مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری رحمة الله علیه

مجری برنامه : محمد هادی صلح جو 

کارشناس مهمان برنامه : سید محمد فقیه سبزواری

پخش شده در تاریخ : 25 اردیبهشت 1399  ،  برابر با شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان 1441

اندازه فایل : 13 مگابایت

مدت فایل : 60 دقیقه

لینک فایل تصویری برنامه :


https://www.instagram.com/p/CCCBB-KpNvn/


https://www.telewebion.com/episode/2274227


https://qurantv.ir/content/168594


https://www.aparat.com/v/6g5qd

ویدئوهای برنامه ضیافت شبکه قران و معارف سیما

نگاهی به شخصیت ، آثار و خدمات مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

ویدئوهای برنامه ضیافت شبکه قران و معارف سیما

 

پخش شده در برنامه زنده ضیافت ، شبکه قران و معارف سیما ، پنج شنبه 25 اردیبهشت 1399 ، شب 21 ماه مبارک رمضان ، مجری : محمد هادی صلح جو ، کارشناس مهمان : سید محمد فقیه سبزواری .

 

ایزی ، خاستگاه آیة الله میرزا موسی فقیه سبزواری

 

کرامت میرزا موسی فقیه سبزواری ، دفع وبا

 

علمای مجاز به داشتن عمامه ، به روایت مرحوم واعظ زاده خراسانی

 

خاطره آیة الله شبیری زنجانی مرتبط با آیة الله فقیه سبزواری

 

آیة الله فقیه سبزواری ، عامل ایجاد محبت و وحدت بین مسلمانان و یهودیان مشهد

 

برخورد زیبای مرحوم فقیه سبزواری با یهودیان مشهد

 

دوره های تحصیلی مرحوم آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری

 

فقیه سبزواری ، چهل سال کلید دار ضریح امام رضا (ع)

 

مسجد گوهرشاد ، پایگاه مرحوم فقیه سبزواری

 

مسجد گوهرشاد

 

برخی شاگردان مرحوم فقیه سبزواری

 

شبستان سبزواری در مسجد گوهرشاد

 

خاطره مرحوم سیدمهدی طباطبایی از فقیه سبزواری

 

برخی خدمات مرحوم فقیه سبزواری

 

فقیه سبزواری ،از مؤسسین حوزه علمیه مشهد

 

تقسیم سه هزار قطعه زمین بین طلاب توسط مرحوم فقیه سبزواری

 

کوی طلاب مشهد ، یادگار مرحوم فقیه سبزواری

 

مستند اول ، زندگی مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

 

مستند دوم ، زندگی مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

 

مستند سوم زندگی آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری

 

مستند چهارم زندگی آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری

 

برخی خدمات مرحوم فقیه سبزواری

 

عوامل اصلی پیشرفت علما و مراجع تقلید

 

آیة الله فقیه سبزواری و پیش بینی زمان رحلت خود

 

تشییع باشکوه مرحوم فقیه سبزواری

 

مرقد و مزار مرحوم فقیه سبزواری

 

مسجد فقیه سبزواری ، کوی طلاب مشهد

 

نماز سریع مرحوم فقیه سبزواری

 

نقل قول های بزرگان در زمینه شخصیت و آثار مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری


نقل قول های بزرگان در زمینه شخصیت و آثار مرحوم

آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

میرزا حسین فقیه سبزواری از فقیهان و مراجع تقلید نیمه اول قرن چهاردهم هجری شمسی (۱۳۴۵–۱۲۷۱) برابر با نیمه دوم قرن چهاردهم هجری قمری (۱۳۸۶–۱۳۰۹) ساکن مشهد، صاحب رساله، حافظ و مفسّر قران، خطیب، محدّث و از مؤسسان و احیاگران حوزه علمیه خراسان، کلید دار ضریح علی بن موسی الرضادر طول چهل سال، شاهد و وقایع نگار حمله روس‌ها در سال ۱۳۳۰ قمری به حرم علی بن موسی الرضا، شاهد و مورخ واقعه گوهرشاد در تیر ۱۳۱۴ و فعال برای پیشگیری از کشتار مردم، مجاز به استفاده از عمامه در کنار چهار مجتهد دیگر، میرزا احمد کفایی، مرتضی آشتیانی، علی اکبر نهاوندی و میرزا مهدی اصفهانی در دوران رضا شاه برای خلع لباس روحانیون به منظور اتحاد شکل لباس در ایران، از ناظران دو بار تغییر سنگ مزار و ضریح علی بن موسی الرضا، بنیانگذار کوی طلاب مشهد با واگذاری نزدیک به سه هزار قطعه زمین رایگان به طلاب، امام جماعت مسجد گوهرشاد و حرم در طول چهل سال، مدرس سطوح عالی فلسفه، فقه و اصول، سازنده باغ رضوان (صحن رضوان کنونی در حرم امام هشتم شیعیان علی بن موسی الرضا) و مؤسس مسجد و مدرسه و حسینیه در مشهد و نقاط دیگر است.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹]گفتاوردها[ویرایش]تبار و نسب[ویرایش]«بر حسب آنچه از بزرگان شنیدم، مرحوم شاه سلطان حسین، هنگامی که عازم زیارت مشهد می‌شود، در شاهزاده عبد العظیم دو سید بزرگوار را که از سلسلهٔ سادات بلدهٔ طیبه بودند و از سلسلهٔ سادات آن بلده هستند، یکی به نام آقا میرزا محمد و دیگری به نام آقا میرزا عبد الحسین که آقا میرزا محمد واعظ بی نظیر؛ و آقا میرزا عبدالحسین عالم بی نظیر، با خود به سفر مشهد می‌آورد و در سبزوار که وارد می‌شود، اهالی سبزوار از سلطان استدعا می‌کنند که عالمی در این شهر نداریم. آقا میرزا عبد الحسین در سبزوار می‌ماند که محل تدریس ایشان در محل درس ایشان معروف بود و این بزرگوار جد والد مرحوم است و آقا میرزا محمد مشهد آمده و در مشهد اقامت می‌نماید و به مناسبتی به قریهٔ جاغرق که چهارفرسخی مشهد است منتقل و فعلاً عدهٔ زیادی از اولاد آن مرحوم موجود هستند؛ و برحسب آنچه معلوم مرحوم والد به سی و نه طبقه منتهی می‌شود به حسین اصغر فرزند حضرت سجاد و در کوه نیشابور معروف به جبل اردلان مدفون و فعلاً مزار عموم آن اطراف و دارای موقوفاتی زیاد است.»[۱۰]دوبار نظارت بر تغییر سنگ و ضریح مرقد علی بن موسی الرضا در سال ۱۳۱۲ و ۱۳۳۸ خورشیدی[ویرایش]«به واسطه کهنه شدن صندوق مطهر روی قبر مطهر که در زمان تولیت اسدی، ضریح مقدس را برداشته و میان حرم مطهر در حدود یک متر خاک دست رس بود که برداشته شد و چند صورت قبر از خوانین ازبک پیدا شد و پس از برداشتن خاک، تمام میان حرم مطهر را شفته و بتون آرمه نمودند و متصدی آقای حاجی ملا هاشم صاحب «منتخب التواریخ» و آقای حاجی آقا حسین قمی و آقای حاجی میرزا احمد کفائی بود و اتفاقاً روی قبر مطهر که خاک برداری شد روی قبر مطهر قبر گچی درآمد که هفت مرتبه گچ شده بود، آن را برداشته سردابی ظاهر شد که معلوم شد قبر مطهر ثامن الائمه و قبر هارون میان سرداب است. دیگر تصرفی نکردند غیر آن که روی قبر مطهر را چند میل آهن گذاشته و با بتون آرمه محکم نموده و سنگ مرمر که حجار باشی ساخته بود روی قبر گذاشته و ضریح را گذاشته و این در سنه ۱۳۵۲ قمری بود؛ و ایضاً در سنه ۱۳۷۹ ماه شعبان تحت نظر عده‌ای از علما که یکی خود حقیر بود، تعمیرقبر مطهر شد.»[۱۱][۱۲]حمله روس‌ها به حرم علی بن موسی الرضا[ویرایش]«یوسف خان که اصلاً هراتی بود، در مشهد خروج کرد و ادعا نمود باید محمد علی شاه، فرزند مظفرالدین شاه قاجار، به قدرت برسد و ما مشروطیت را نمی‌خواهیم.
کم‌کم عده ای را دور خود جمع کرد و صحن نو را مرکز قرار داد. مدتی بعد طالب الحق ظاهر شد. وی با یوسف خان همداستان شد و مسجد جامع گوهرشادرا مرکز قرار دادند و هرروز در صحن نو مشغول مشق کردن بودند و شب‌ها به خانه‌های اغنیاء سرکشیده و وجوه زیادی را از آن‌ها می‌گرفتند و سه ماه این هرج و مرج طول کشید. روز دوشنبه، دهم ربیع الثانی ۱۳۳۰ هجری قمری، دو ساعت به غروب مانده، این حقیر رفتم مسجد جامع که نماز ظهر و عصر بجای آورم. یکی از دوستان به نام محمد جواد عرب زاده به من گفت خودت را به مدرسه برسان که الساعة روس‌ها آستان قدس را به توپ خواهند بست. با عجله خودرا به صحن کهنه رساندم. هنوز از صحن خارج نشده بودم که صدای توپ‌ها بلند شد و اول توپی که زده شد، از باغ خونی که مرکز روس‌ها بود به ایوان عباسی خورد و گلوله‌های آن در میان صحن پخش شد. نتوانستم به مدرسه بروم. برگشتم میان حرم. شلیک توپ زیاد شد و دروازه پایین خیابان و سرای حاجی ملک و اول کوچه حاج شیخ محمد تقی و باغ خونی توپ شلیک می‌شد و تا بعد از اذان مغرب، مسلسل توپ زده می‌شد. آنچه تلاش کردم خودرا خلاص کنم، نتوانستم. گاهی میان حرم و گاهی میان مسجد و گاهی دارالحفاظ و گاهی دارالسیاده، در حرکت بودیم. تا بالاخره طالب الحق به حرم آمده و عده زیادی اطراف او جمع شدند و اظهار مساعدت کردند. گفت الان به فرمانده روس‌ها تلفن می‌کنم توپ نزنند. خودش را به کشیک خانه رسانید. پس از نیم ساعت برگشت و گفت هرچه تلفن می‌کنم جواب نمی‌دهند و قرار ما این نبود بلکه قرار این بود که هرزمان می‌گویم دست بردارید، دست بردارند. معلوم شد که حرف مردم که در حق طالب الحق راست بود. مردم می‌گفتند که شب‌ها قزاق روس می‌آید در مسجد و به اتفاق یکدیگر به قصرخانه می‌روند. چون در آن هنگام در حدود شش هزار قشون روس در مشهد متمرکز بودند و معلوم شد که طالب الحق از تمام جریان روس‌ها خبردار بود.
تا اذان مغرب در میان صحن حرم بودم تا بالاخره هر نحو بود خودرا به قبرستان قتلگاه رسانیدم و درب هر منزلی از منازل دوستان را که کوبیدم، جواب نشنیدم تا بالاخره منزل محمد حسین داورزنی که در کنار قتلگاه بود کوبیدم و جواب شنیدم. داخل منزل شدم. کم‌کم صدای توپ ساکت شد و آن شب را در آن منزل استراحت کردم. صبح روز بعد، لشکر روس تمام صحن و حرم را محاصره کردند و فرستادند تولیت آستان قدس مرتضی قلیخان را آوردند تا نظارت داشته باشد که کسی در خزینه حضرت تصرف نکرده. این جانبب که تا در صحن بالا خیابان را مشاهده کردم هفتاد و دونفر در جلو مدرسه میرزا جعفر کشته شده بودند. در صحن کهنه قشون روس ایستاده بود و مانع ورود افراد به داخل صحن می‌شد. چند روز به این منوال بود تا بعد حرم و صحن را به خود ایرانی‌ها واگذار کردند و یوسف خان که مؤسس این معرکه بود، فرار کرد و جنازه اورا به مشهد آوردند. محمد نیشابوری که از شجعان ایشان بود نیز فرار کرد و به نیشابور رفت و در آن جا کشته شد و به این ترتیب معرکه تمام شد .»[۱۳] خبرگزاری رضوی، برای نخستین بار اقدام به انتشار این خاطره و تحلیل ریشه‌ها و پی آمدهای حادثه کرده‌است.[۱۴][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸]برخورد دولت با عمامه روحانیون[ویرایش]«حادثهٔ دیگر اتحاد شکل بود که در فروردین ۱۳۴۸ (قمری) حکم از طرف رضا شاه شد بر این که باید تمامی اهل ایران متحد الشکل باشند. به این معنی که کت و شلوار داشته باشند و عمامه به کلی نباشد مگر عده‌ای که از شهربانی جواز داشته باشند و جواز هم داده نمی‌شود مگر به کسانی که مجتهد باشند؛ و انقلابی عظیم رخ داد و بالاخره مردم متحد الشکل شدند که هرکس عمامه داشت بدون جواز یا قبا و عبا داشت، آجان او را جلب به شهربانی می‌کرد و عمامهٔ او را برمی‌داشت و قبای او را قیچی می‌کرد. مدتی بدین منوال بود تا در سنهٔ ۱۳۵۲ قمری حکم شد که باید کلاه بین‌المللی پوشیده شود که عبارت از کلاه دوره بود و مردم همگی اطاعت کرده و پوشیدند، مگر مشهد که قیام کرده و مخالفت»[۱۹]دربارهٔ او[ویرایش]میرزا حسین فقیه سبزواری، از مجتهدان مجاز به استفاده از عمامه[ویرایش]«بعد از قضیه مسجد گوهرشاد و توقیف مرحوم آقازاده، حوزه خراسان منحل شد و فقط برای چهار مجتهد طراز اول مشهد اجازه عمامه صادر شد: مرحوم پدرم، مرحوم شیخ مرتضی آشتیانی، شیخ علی‌اکبر نهاوندی و میرزا حسین سبزواری که مرحوم پدرم پیغام دادند که اگر بنا است میرزا مهدی اصفهانی هم بی‌عمامه باشد من هم عمامه نخواهم گذاشت که بر اساس پیغام پدرم، برای ایشان هم اجازه صادر شد.»عبدالرضا کفایی، نوه آخوند خراسانی و پسر میرزا احمد کفایی[۲۰][۲۱][۲۲]«در زمان رضاخان تنها سه نفر از جمله شیخ علی اکبر نهاوندی، میرزا احمد کفایی و آقای سبزواری مجاز به استفاده از عمامه بودند»محمد واعظ زاده خراسانی[۲۳]«چند نفر بودند که در مشهد، اینها اجازه عمامه داشتند: یکی آقای سبزواری بود، یکی آقای حاج میرزا احمد کفایی بود، یکی آقای نهاوندی بود و یکی مرحوم آشتیانی بود و یکی هم آقای حاج میرزا احمد مدرس بودند. این پنج نفر اجازه عمامه داشتند .»کاظم مدیر شانه چی دریافت کننده اجازه علمی از میرزا حسین فقیه سبزواری[۲۴]دربارهٔ نقش او در حوزه علمیه خراسان[ویرایش]«حال که به اینجا رسید، بد نیست از یک تن دیگر که در این شاخه از معرفت، بر من حق استادی دارد، یاد کنم؛ و آن مرحوم آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری است که " امور عامّه شرح منظومه " را نزد او نیز خوانده‌ام و با اینکه در آغاز اصرار داشت که قبول نکند و می‌گفت: من سالهاست «تارک» ام ولی وقتی درس را شروع کرد، از بسیاری مدعیّان که ما دیدیم، بهتر و مسلّط و خوش تقریر تر بود .»محمد رضا شفیعی کدکنی. مجله فرهنگی و هنری بخارا، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸ - شماره ۷۰، صفحه 174«فقیه سبزواری، از اعاظم علماء و اکابر فقهاء به‌شمار می‌رفت و جامع اکثر فنون؛ و حاوی اغلب علوم بود. صاحب قدّ رشید؛ و لحیهٔ سفید؛ و چشمانی درشت و اصلع. دارای پیشانی طولانی.
مردی فعّال و نیکو خلق، مظهر اسم (قاضی الحاجات)، خنده‌رو و طلیق الوجه، شیرین کلام و بذله گو .»حجت هاشمی خراسانی[۲۵]«از دیگر کسانی که میرزا مهدی الهی از محضرش محظوظ گشت آیةالله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری (متوفی ۱۳۸۶ق) است. ایشان یکی از رؤسای روحانیت خراسان و نیز از زعمای حوزه علمیه مشهد به‌شمار می‌رفته و آثار خیری از خویش بر جای نهاده‌است .»محمد شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۵، ص ۲۲۲ و نیز همین مأخذ، ج ۷ ص 152 [۲۶]«علما و مدرسین مشهد که دیدم اینها بودند: مرحوم میرزا علی اکبر نوغانی متولی مدرسه معروف نواب. مردی چهارشانه متوسط القامه. حاج شیخ علی اکبر نهاوندی، پیری بزرگسال با صورتی سفید و محاسنی انبوه، شیخ غلامحسین بادکوبه ای که تا حدی لکنت داشت و عینک می‌زد.
حاج میرزا حسین سبزواری که سیدی بلند قامت، خوشرو با محاسنی سفید و بلند بود. حاج میرزا احمد کفایی پسر مرحوم آیة الله آخوند خراسانی، آقا شیخ محمد رضا کلباسی، روحانی بلند قامت با عمامه و قیافه خاصی که داشت، آیت الله سید یونس اردبیلی، آقا شیخ کاظم دامغانی و آقا شیخ مجتبی قزوینی هم بودند که من ندیدم .»علی دوانی. صفحه ۱۷۶، کتاب نقد عمر، زندگانی و خاطرات علی دوانی، جلد اول، چاپخانه علامه طباطبایی«مرحوم حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در مشهد عالم بزرگی بود. مدتی زیادی خدمت ایشان بودم. یک هفته با ایشان حرم امام رضا (ع) می‌رفتم و اعمال و رفتارشان را زیر نظر می‌گرفتم تا از ایشان درس بگیریم. در حرم مطهر ایشان زیارت مختصری می‌خواند و در بالاسر سحرها اقلاً نیم جزء قرآن می‌خواند. حافظ قرآن بود. نماز شب را در راه رفتن به حرم می‌خواند و می‌فرمود: در هنگام راه رفتن خواندن قرآن مکروه است اما نماز شب کراهت ندارد.
مرد یافتم ایشان را. خیلی برای مردم کار می‌کرد. کارهای شخصی اش را خودش انجام می‌داد. حتی در منزلش گاو را خودش می‌دوشید. خیلی متواضع بود. چند تشییع جنازه در مشهد خیلی باشکوه بود. یکی تشییع شیخ مهدی واعظ خراسانی و یکی تشییع مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی بود که در هوای برفی جمعیت زیادی گریه کنان در تشییع ایشان شرکت کردند.»سید مهدی طباطبایی در گفتگو با علیرضا نوروزی[۲۷]«و چون فقیه سبزواری تا کنون مردی خالی از هوا و مکر و ریا ندیده‌ام. ظاهر و باطنش یکی بود. از این رو، از جان و دل، بنده او شدم و حلقه غلامیش در گوش کردم و خدمت او نمودم و چون مرا مستعد ّ و قابل و با حقیقت و با صفا و با وفا دید، در تربیت من کوشید و جامه فضائل بر قامت من پوشید و اسرار و رموز بسیار به من آموخت و در دروس فقه و اصول او حاضر می‌شدم و تمام آن‌ها را مانند باقی دروس خود می‌نوشتم و با فرزند عزیز او، آقای حجة الاسلام والمسلمین آقا سید جواد دام بقائه، در درس خصوصی وی حاضر می‌شدیم از حکمت و فقه و اصول؛ و از وی تقاضا کردم نهج البلاغه امیر علیه السلام را برای من درس بگوید. قبول فرمود و بعد از نماز مغرب و عشاء، منزل می‌رفتیم و برای من درس می‌گفت و مطالب اورا می‌نوشتم و از مردم زمان، کسی را نمی‌شناسم که این کتاب را، نزد چنین عالمی، تحصیل کرده باشد .»حجت هاشمی خراسانی [۲۸]«یکی از علماء اهل معنی که دربارهٔ معارف و تزکیه نفس در منبر بسیار سخن می‌گفت و در مسجد گوهرشاد نماز می‌خواند آقای حاج میرزا حسین سبزواری بود. من به سخنان ایشان و مطالبی که دربارهٔ تزکیه نفس می‌گفت بسیار علاقه داشتم. معظم‌له بنا کننده باغ رضوان بود. این باغ رضوان در کنار صحن مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام واقع شده بود که قبلاً مشهدی‌ها به این بخش از زمین که مدرسه شده بود قتلگاه می‌گفتند علت این نامگذاری این بود که وقتی افغانها به رهبری عبد المومن ازبک به مشهد و حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حمله کردند و جمعی را در حرم مطهر کشتند آن کشته‌ها را در این مکان دفن نموده بودند و قبر مرحوم شیخ طبرسی هم در کنار همین قبرستان بود و وقتی که مرحوم آیة الله سبزواری این زمین را بصورت صحنی که اطرافش غرفه‌ها و حجراتی بود درآورد آن را به باغ رضوان نام گذاری کرد. در سال ۱۳۴۰ در روز وفات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که مادرم از دار دنیا رفت او را در همین باغ رضوان به خاک سپردیم و یک علت مراجعت ما از قم به مشهد مقدس همین فوت مادرم بود و لذا از قم برای فعالیت‌های دینی و احیاناً درس و بحث به مشهد برگشتیم. در همه این برنامه‌ها مرحوم شهید هاشمی نژاد همراه من بود و لذا از سال ۱۳۴۱ شمسی در مشهد مستقر شدیم .»سید حسن ابطحی [۲۹]«به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، آیت‌الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری رحمه الله علیه یکی از مراجع عالیقدر شیعه و فقهای بزرگ مقیم مشهد بود. این عالم ربانی حدود ۴۰ سال به تدریس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه مشهد پرداخت و شاگردان و فضلای زیادی را تربیت نمود. وی علاوه بر تدریس فقه و اصول خدمات زیادی به مردم و حوزه علمیه مشهد و سبزوار کرد. این عالم جلیل‌القدر اهتمام زیادی به کارگشایی و حل مشکلات مؤمنین و بالاخص طلاب و فضلای حوزه علمیه داشت.»حسن طالبیان شریف [۳۰]«غیر از فعالیت طلبه‌ها در حوزه، طلاب و علمای موجه دیگری چون حجت‌الاسلام نهاوندی، آیت‌الله سبزواری و مرحوم میرزا احمد بودند که خارج حوزه، فعالیت سیاسی می‌کردند؛ در واقع این افراد در رأس علمای مشهد بودند.»محمد واعظ زاده خراسانی [۳۱]در جلسه ای که آیة الله نوری همدانی با مسئولان حوزه علمیه مشهد داشته‌اند، خالی شدن شهرها از علما و عدم جایگزینی را فاجعه تلقی کرده‌اند و از گذشته یاد کرده‌اند که قبلاً مشهد می‌آمدم، ابوی آقای مروارید می‌آمدند و با هم ارتباط داشتیم. آقای میلانی بود، آیه الله دامغانی و سبزواری بودند اینها رفتند و جایگزین چه اندازه دارند؟حسین نوری همدانی[۳۲]«شاید به گمانم از سوم شهریور هزار و سیصد و بیست چیزی نگذشته بود که به مقتضای " إذا زال المانع عاد الممنوع " حوزهٔ علمیه مشهد کمر راست کرد و به همت زعمای قدیمی حوزه وعلمای اعلام و به مدد کمک مؤمنان و علاقمندان از ادارهِ اوقاف خلع ید و حق به حقدار رسید و إنشاءالله که مساعی جمیله ای که آقای حاج میرزا احمد کفایی فرزند سوم مرحوم آقای آخوند خراسانی، قد س سره و آقای آقا میرزا مهدی غروی اصفهانی و آقای حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در این باب فرمودند، مشکور و در نظر خداوند متعال مقبول باد.»احمد مهدوی دامغانی، استاد دانشگاه هاروارد آمریکا[۳۳][۳۴]«پس از آن که به آمریکا رفتم، هربار به زیارت مرقومه شریفه‌ای از ایشان (محمد واعظ زاده خراسانی) که هر دو مرقومه جواب عریضه ای بود که بنده به حضورشان عرض کرده بودم، چشمم روشن شد، که اولی پاسخ عرض تسلیتی بود که به مناسبت درگذشت دایی محترمشان سید محمد نجف آبادی میردامادی خدمتشان عرض کرده بودم و دیگری مرقومه ای بود که بنده در مقام تشکر و سپاسگزاری از ابراز عنایت و یادآوری محبت آمیزی که مُعَظمٌ لَه در مجلس تکریم و ادای احترامی که در مشهد برای مرحوم مبرور حاج شیخ هاشم قزوینی (۱۲۷۰–۱۳۳۹ش) تشکیل یافته بود از مرحوم والدم فرموده بود که تفصیل آن را برادرم جناب دکتر محمود مهدوی دامغانی (دامت‌افاضاته) در تلفن برایم شرح دادند و اجمالی از آن را ـ با توجه به اِلتزامی که برخی افراد و بعضی رسانه¬‌ها از یاد نکردن مرحوم والِدم و زحماتی که او برای اِحیای حوزه علمیه مشهد پس از شهریور بیست در معیتِ استاد بزرگوارش، رضوان جایگاه، آقای میرزا مهدی اصفهانی (اعلی‌الله‌مقامه) (۱۲۶۴–۱۳۲۴ش) و حضرتَینِ آیَتَین، کفائی(۱۲۶۷–۱۳۵۰ش) و سبزواری(۱۲۷۱–۱۳۴۵ش) کشیده بود دارند ـ مختصری از آن فرمایشات حضرت آقای واعظ زاده در آن مجلس در صفحه دوم «ویژه‌نامه روزنامه خراسان به مناسبت نکوداشت حاج شیخ هاشم قزوینی» چاپ شده بود. بنده به حضورشان عرض کرده بودم و معظمٌ لَه، جواب مفصلی برایم مرقوم فرمودند. خدایش رحمت فرماید.»احمد مهدوی دامغانی، استاد دانشگاه هاروارد آمریکا [۳۵]«درست یادم نیست که اواخر سال ۱۳۲۱ بود یا اوایل سال ۱۳۲۲ که یک روز مرحوم آقای کلباسی به همراهی «ابوالقاسم آقا خزعلی» به «مدرسه دودر» که مرحوم والدم در آن سال‌های بعد از واقعه شهریور که به جد و جهد به کمک مرحومان مغفوران آقایان حاج میرزا احمد کفائی، حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و دو سه نفر دیگر در مقام نوسازی و تجدید حوزه علمیّه مشهد بود آمدند و مرحوم کلباسی یک قطعه «ململ سفید و یک طاقه عبا» به پدرم داد و از او خواست آشیخ ابوالقاسم را «معمّم» سازد و مرحوم پدرم با خوشحالی فراوان و دعای خیر بسیار برای مزید سعادت و توفیق آشیخ ابوالقاسم خودش عمامه را پیچید و آن را بر سر آشیخ ابوالقاسم خزعلی گذاشت؛ و از این که من بنده از درک چنان افتخار محرومم و تغییر لباس نمی‌دهم گرد اندوهی بر صورتش نشست. خدای آن هر سه مرد عزیز را بیامرزاد»احمد مهدوی دامغانی، استاد دانشگاه هاروارد آمریکا [۳۶][۳۷]«در حقیقت، در طول قریب به ۲۰سال، تقریباً یک توقف علمی فاجعه‌آمیز در حوزه علمیه به وجود آوردند که هنوز پس از گذشت ۵۰–۴۰سال، خلأ آن محسوس است. حوزه علمیه مشهد در دوران پهلوی دوم، با تلاش خستگی ناپذیر میرزا احمد کفایی، میرزا حسین سبزواری و آقا میرزا مهدی اصفهانی بازسازی شد و از سوی دیگر، با حضور سیدمحمدهادی میلانی که به درخواست علما و فضلا در مشهد سکنی گزیدند، جان دیگری گرفت. در این دوره، به بهانه توسعه شهری، مدارس حاج‌حسن، باقریه، ابدال‌خان، باغ رضوان، فاضل‌خان، مستشاریه، مدرسه نو و حاج‌آقاجان به کلی نابود شد و بقیه مدارس نیز وضعیت مناسبی نداشت.»ساسان نوروزی، استاد دانشگاه و پژوهشگر میراث فرهنگی[۳۸]«از مدرسین دروس عالی، آقایان: سبزواری و مرتضی آشتیانی بودند که گروه خاصی در درس آنان شرکت می‌کردند. آستان قدس هم به آنان و همچنین به مرحوم کفایی مبلغی می‌داد که بین طلاب شرکت کننده در درس، تقسیم کنند .»مجله حوزه، شماره ۴۳–۴۴، مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین محمد واعظ زاده خراسانی، ص 195[۳۹]«میرزا احمد کفایی، به‌طور رسمی مدیر حوزه علمیه مشهد بود و در کنار شیخ علی اکبر نهاوندی و میرزا حسین سبزواری، امور طلاب را برنامه‌ریزی می‌کردند»مصاحبه با محمد واعظ زاده خراسانی، در رابطه با مدیران ارشد حوزه علمیه خراسان[۴۰]«در میان معاصرین علمای مشهد مقدس رضوی بسیاری را می‌توان نام برد که خاندان استاد المحققین آخوند ملا کاظم خراسانی صاحب کفایه و خاندان مرحوم آیت الله حاجی آقا حسین قمی - آیت الله اردبیلی - میلانی - علامه فقیه سبزواری - شاهرودی - محدث دامغانی - قزوینی و غیره از مراجع و مدرسین مشهد هستند.»حسین عماد زاده اصفهانی، زندگی‌نامه امام رضا علیه السلام، تهران ، انتشارات گنجینه، 1345[۴۱]« ظرفیت‌های ارزشمند حوزه علمیه خراسان: اول: مفاخر علمی گذشته . در این زمینه توضیح دادیم، اما افزون بر بزرگانی چون شیخ طوسی، شیخ طبرسی، شیخ حر عاملی، شیخ بهایی و فضل بن شاذان نیشابوری، علمای ارزشمند دیگری از این حوزه بهره برده و به آن بهره‌ها داده اند، از جمله علمای قرن اخیر: میرزا احمد کفایی، میرزا مهدی اصفهانی، شیخ مجتبی قزوینی، شیخ هاشم قزوینی، شیخ مرتضی آشتیانی، حاج آقا حسین قمی، سید یونس اردبیلی، آیت الله فقیه سبزواری، سید محمد هادی میلانی، میرزا حسین سبزواری، حاج حسن قمی، سید عبد الله شیرازی، میرزا جواد آقا تهرانی، شیخ ابوالحسن شیرازی، سید کاظم مرعشی، رهبر معظم انقلاب، آیت الله واعظ طبسی،سیدعبدالکریم هاشمی نژاد و ...»بخشی از گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین نوایی، استاد دانشگاه و حوزه علمیه مشهد مقدس[۴۲]عضو هیئت ممتحنه در سال ۱۳۱۲[ویرایش]«برحسب دستور وزارت معارف، در ۲۹ فروردین ۱۳۱۲، طلاب موظف شدند در امتحان‌هایی که از سوی هیئت ممتحنان حوزه با نظارت مستقیم وزارت معارف گرفته می‌شد، شرکت کنند. ذوقی، رئیس معارف خراسان، عهده‌دار گرفتن امتحان از همه طلاب داوطلب در سه سطح: متوسط، عالی و تخصصی شد. به این منظور، حاج شیخ علی اکبر نوقانی، همراه میرزا احمد کفایی، شیخ حسن برسی، شیخ عماد فهرستی، فاضل بسطامی، میرزا محمد حسین گرگانی، میرزا حسین سبزواری، حاج شیخ هاشم قزوینی و حاج محقق نوقانی، که همگی از چهره‌های برجسته حوزه مشهد به‌شمار می‌رفتند، از سوی او به مدرسه فاضلیه جعفریه دعوت شدند تا هیئت ممتحنه را از میان خود انتخاب کنند. ادیب بجنوردی و ادیب هروی نیز برای امتحان فارسی و سید حسین خان آموزگار و برهان آزاد برای امتحان ریاضیات در نظر گرفته شده بودند. شمار طلابی که نام خودرا ثبت و جواز ورود به جلسه امتحان را دریافت کردند، ۳۵۹ نفر بودند.»غلامرضا جلالی، زندگی‌نامه میرزا علی اکبر نوغانی، مجله نگاه حوزه[۴۳]واقعه گوهرشاد، تیرماه ۱۳۱۴[ویرایش]«شب یک شنبه، آقایان حاج شیخ مهدی واعظ، شیخ مرتضی عیدگاهی و حاج میرزا حسین سبزواری، پیش از وقوع واقعه مسجد، منبر می‌روند. ملازم آقای سبزواری، ابتدا به ایشان می‌گوید آقا منبر نروید. مردم آدم آقارا کتک می‌زنند که چرا این حرف را زد. آقا منبر می‌رود. افتتاح سخن به آیه: أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ می‌نماید. کلمه ای چند نگفته، یکی از اهالی منبر می‌آید با آقا سرگوشی می‌کند. ایشان روضه مختصری می‌خواند از منبر فرود می‌آیند.»محمد حسن ادیب هروی، کتاب " الحدیقة الرضویه "، صفحه ۲۷۳، مشهد، ۱۳۲۷ خورشیدیدر نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران[ویرایش]«آیت‌الله کاشانی و «جبهة ملی» به رهبری دکتر مصدق در مجلس شورا و مطبوعات و اجتماعات مردمی، خواستار ملی شدن صنعت نفت شدند و این خواسته مورد حمایت گروه‌های کثیر مردم و تنی چند از علمای برجسته نظیر آیت‌الله‌العظمی خوانساری (از مراجع ثلاث قم)، آیت‌الله بهاالدین محلاتی، آیت‌الله عباسعلی شاهرودی، آیت‌الله سیدحسن چهارسوقی، آیت‌الله شیخ باقر رسولی، آیت‌الله سیدمحمود روحانی قمی، آیت‌الله شیخ محمدرضا کلباسی، آیت‌الله حاج شیخ مهدی نجفی، آیت‌الله فقیه سبزواری و گروه کثیری از روحانیون فعال و مبارز مانند حاج سیدحسین خادمی و حاج شیخ مرتضی مدرسی اردکانی، حاج سیدمصطفی سیدالعراقین و… قرار گرفت و شوری عجیب در سراسر ایران پدیدار شد.»حسینیان، روح اللّه، بیست سال تکاپوی اسلامی شیعی در ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۱ ش، صص ۱۰۴–۱۰۰، به نقل از مطبوعات سال ۱۳۲۹ و روحانیت و اسرار فاش نشده از نهضت ملی شدن صنعت نفت؛ ترکمان، محمد، نقدی بر مصدق و نبرد قدرت، تهران، رسا، ۱۳۷۱ ش، صص ۲۸ و ۳۲ و 65-45.تهرانی، صادق، از نهضت ملی شدن نفت تا کودتا، مطالعات تاریخی، تابستان ۱۳۸۴ - شماره 8.[۴۴][۴۵]«البته ممکن است یک طیفی از لحاظ کمی اقدامی ساده و قلیل انجام دهند، اما به خاطر نفوذ اینان در جامعه این کار کم، امواج وسیعی ایجاد کند. آیت الله کاشانی به دلیل مقبولیتی که بین عالمان بزرگ بلاد داشت، توانست مراجع محلی را به صحنه بکشاند و آنان با حمایت از آیت الله و صدور بیانیه امواج مردمی ایجاد کردند. آیت الله خوانساری یکی از مراجع بزرگ آیت سید محمد روحانی و آیت الله شاهردی از قم، آیت الله بهاءالدین محلاتی از شیراز، آیت الله چهار سوقی از اصفهان، آیت الله حاج شیخ باقر رسولی از رشت، آیت الله حاج شیخ محمدرضا کلباسی از مشهد همچنین روحانیون مانند حاج سید حسین خادمی اصفهانی، حاج شیخ مرتضی مدرسی اردکانی، حاج سید مصطفی سیدالعراقین، حاج شیخ مهدی نجفی و فقیه سبزواری با صدور بیانیه‌ها، فتاوا و سخنرانی‌ها توانستند نیروهای مذهبی را بسیج کنندو هر روز تظاهراتی درشهرهای بزرگ ایران برای ملی شدن صنعت نفت بر پاکنند .»ناگفته‌های نهضت ملی شدن صنعت نفت، گفتگو با حجت الاسلام حسینیان، گذرستان، نشریه الکترونیکی تاریخ معاصر ایران [۴۶]«آیت‌الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی نیز ضمن اعلامیه‌ای «کوتاه کردن دست اجانب از کشور و مسلمین و ملی نمودن صنعت نفت در سراسر کشور» را بر هر مسلمانی واجب و لازم دانست. آیت‌الله سید محمود حسینی روحانی قمی نیز اعلام کرد «نفت و معادن آن ملک مسلمین و مال ایرانیان است… این حکم روی موازین شرع و از ضروریات دین است و مطابق نص آیه مبارکه «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین» واضح و مبرهن است.» علاوه بر این، روحانیون و علمای دیگر همچون آیت‌الله سیدحسن چهارسوقی، آیت‌الله حاج شیخ باقر رسولی، آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا کلباسی، حاج سیدحسین خادمی، حاج شیخ مرتضی مدرسی اردکانی، آیت‌الله مهدی نجفی و آیت‌الله فقیه سبزواری نیز در حمایت از ملی شدن نفت اعلامیه‌هایی صادر کردند.»نقش مراجع و علما در نهضت ملی نفت، پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- محمد جعفربگلو[۴۷]«آیت‌الله فقیه سبزواری از علمای مشهد نیز فتوایی دایر بر لزوم خلع ید از شرکت نفت صادر کرد.»روح‌الله حسینیان، نشست تخصصی روحانیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، بهار 1385[۴۸]«نفر بعدی، آیت‌الله شیخ‌باقر رسولی از علمای برجسته گیلان است که ایشان هم در مسئله نفت بیانیه می‌دهند. آیت‌الله سیدمصطفی سیدالعراقین، آیت‌الله شیخ‌مهدی نجفی، آیت‌الله فقیه سبزواری است که فتوا می‌دهند. ایشان در شمار مراجع بودند و از مراجع تقلید مشهد می‌شوند و آیت‌الله سیدمحمدرضا کلباسی که از فلاسفه و فقهای بزرگ مشهد بودند بیانیه می‌دهند.»قاسم تبریزی، گفتگو با مشرق نیوز[۴۹]نامه‌های امام  خمینی به میرزا حسین فقیه سبزواری[ویرایش]«بنده در مشهد بودم که نهضت امام شروع شد. شهید سعیدی، مرحوم آیت‌الله منتظری و آیت‌الله شیخ عبدالرحیم شیرازی از سوی حضرت امام برای علمای مشهد نامه‌هایی آورده بودند که آنها را به دستشان رساندم. از جمله آیت‌الله میلانی، آیت‌الله حاج آقا حسن قمی، آیت‌الله میرزا احمد کفایی و آیت‌الله حاج میرزاحسین سبزواری.»سید مهدی طباطبایی در گفتگو با پایگاه خاطره نگاری[۵۰]«در پائیز سال ۴۱، اولین حرکت انقلاب راه افتاد. در آن زمان، امام (ره) به علمای شهرهای مختلف نامه‌هایی نوشتند که از جمله، مسئولیت رسانیدن و ابلاغ نامه‌های مربوط به علمای مشهد را به برادر بنده واگذار کردند. با آمدن اخوی بنده و آوردن نامه‌ها، علمای مشهد خیلی به تکاپو و حرکت افتادند و کلا مشهد جنب و جوشی ایجاد شد و طلبه‌ها درس‌ها را تعطیل کردند و به منزل آیت الله میلانی رفتند و ایشان هم حمایت کردند. سپس به منزل آقای فقیه سبزواری رفتند که از علمای طراز اول مشهد به‌شمار می‌رفتند. در این میان، آقای کفایی که به نوعی به نظام شاه تمایل داشت، زیر بار نمی‌رفت؛ لذا در کنار منزل ایشان متحصن شدند و در آن زمان، اینها از علمای درجهٔ اول مشهد محسوب می‌شدند. در نهایت، فشار زیاد طلبه‌ها باعث شد که ایشان مجبور به تبعیت از امام شود و با تلگرافی قضایا و حرکت‌های وقت رژیم را محکوم کمد. به این ترتیب، با حرکت اولیه، آقای علم عقب‌نشینی کرد و بلافاصله، لایحه ای را به مجلس برده بود، قبل از اینکه به تصویب برساند، پس گرفت.»کتاب خاطرات آیت الله سید احمد علم الهدی، ناشر: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۲۶ اسفند ۱۳۹۱، فخر مشهددربارهٔ سفر حج[ویرایش]«مرحوم فقیه سبزواری چندین سفر به اعتاب مقدسه می‌کند و کراراً به حج مشرف می‌شوند، از آن جمله در ۱۳۶۷ هجری قمری با کاروان پانزده هزار نفری که شخصاً رهبری آن را به عهده دارد، با عبدالعزیزبن سعود پادشاه عربستان سعودی راجع به تعیین قبله حقیقی دیدار و مذاکره می‌نماید. خدمات وی به مردم خراسان، به ویژه به طلاب مشهد فراموش نشدنی است.»محمود بیهقی، سبزوار شهر دانشوران بیدار، صفحه ۱۵۱، مشهد ، انتشارات دامینه، ۱۳۷۹، مؤسسه چاپ و انتشارات دانشگاه فردوسی«مرحوم آیة الله فقیه سبزواری، به دلیل احاطه بر علم هیئت، در یکی از سفرهای خود به سرزمین وحی، ضمن دیدار با پادشاه عربستان و گفتگو پیرامون مسائل جهان اسلام، پیشنهاد کردند چون سالی دوبار خورشید دقیقاً روی کعبه قرار می‌گیرد، در همان لحظه‌ها، از رادیو اعلام کنند تا مسلمانان در هر نقطه ای هستند، قبله صحیح را شناسایی کنند که پیشنهاد معظم‌له مورد استقبال قرار گرفت و به اجرا درآمد. ضمناً، از پادشاه سعودی، خواستار بازسازی قبور ائمه بقیع شدند که پادشاه به مقامات دینی و محلی ارجاع داد اما مسکوت و معوق ماند .»دانشنامه اسلامی، حاج میرزا حسین فقیه سبزواری[۵۱][۵۲]تدریس خارج فقه و اصول[ویرایش]«جا دارد از مرحوم آیت الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری نیز یاد کنیم. وی تحصیلکرده نجف و از شاگردان مرحوم آخوند بود که در مسجد گوهرشاد اقامه جماعت می‌کرد. تدریس درس خارج داشت. فردی بسیار وارسته و ساده زیست و مورد توجه و علاقه مردم بود وجوهات به دست وی می‌رسید و برای مسکن اهل علم بسیار کوشید. زمین‌های کوی طلاب توسط وی در اختیار طلاب قرار گرفت .»کاظم مدیر شانه چی از دریافت کنندگان اجازه اجتهاد و حدیث از میرزا حسین فقیه سبزواری در مصاحبه با؛ کیهان[۵۳]«آیت الله فقیه سبزواری در سال ۱۳۴۷ ه‍.ق معادل ۱۳۰۷ ه‍.ش ابتدا به سبزوار وارد شد و پس از سه ماه آنجا را ترک و در مشهد اقامت نمود.
از سال ۱۳۴۷ ه‍.ق تا سال ۱۳۸۶ ه‍.ق در حدود ۴۰ سال به تدریس خارج پرداخت و شاگردان و فضلای زیادی را تربیت نمود. شاگردان ایشان را بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر ذکر نموده‌اند. برخی از آنها به دریافت اجازه اجتهاد از ایشان نایل شدند از جمله فرزندش آیت الله سید جواد فقیه سبزواری و ادیب حجت هاشمی که اجازه اجتهاد متجزی از استاد دریافت نمود. همچنین حضرات آیات و حجج اسلام آقایان حاج شیخ کاظم شانه چی، حاج شیخ جعفر زاهدی جوراب چی و سید عبدالحسین رضایی نیشابوری به دریافت اجازه اجتهاد از ایشان نائل گردیدند.حسن طالبیان شریف، روایت تسنیم از عالم جلیل‌القدری که کارگشای مشکلات مردم بود [۵۴]تدریس فلسفه[ویرایش]«حال که به اینجا رسید، بد نیست از یک تن دیگر که در این شاخه از معرفت، بر من حق استادی دارد، یاد کنم؛ و آن مرحوم آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری است که " امور عامّه شرح منظومه " را نزد او نیز خوانده‌ام و با اینکه در آغاز اصرار داشت که قبول نکند و می‌گفت: من سالهاست «تارک» ام ولی وقتی درس را شروع کرد، از بسیاری مدعیّان که ما دیدیم، بهتر و مسلّط و خوش‌تقریرتر بود.»محمد رضا شفیعی کدکنی. مجله فرهنگی و هنری بخارا، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸ - شماره ۷۰، صفحه 174«آیت‌الله فقیه سبزواری علاوه بر فقه و اصول به تدریس فلسفه نیز مشغول بود. از حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد روحانی شنیدم که من و حضرات آیات حاج آقا سید محمود مجتهدی و حاج شیخ محمد رضا مهدوی دامغانی به صورت خصوصی شرح منظومه را نزد ایشاح در مسجد. گوهرشاد فرا گرفتیم..
استاد ادیب حجت هاشمی در کتاب مراه الحجه که شرح حال زندگانی خود و اساتید خویش است در ذکر استاد خود فقیه سبزواری می‌نویسد: من سالها در درس فقه اصول و فلسفه ایشان حاضر گردیدم و نهج البلاغه را نیز بطور خصوصی از ایشان آموختم .»حسن طالبیان شریف، روایت تسنیم از عالم جلیل‌القدری که کارگشای مشکلات مردم بود[۵۵]دربارهٔ سبزوار، خاستگاه فقیه سبزواری[ویرایش]«تفاوت فقه امروز با دوران صاحب جواهر؛ مرحوم فقیه سبزواری، شیخ انصاری و سایر بزرگان آن است که امروز فقه حکومت می‌کند و در برابر همه سخنان متفاوت در جهان، مدعی است که می‌تواند تمام شئون زندگی اجتماعی انسان معاصر را رقم بزند.»سید ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه، عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان و نایب رئیس اول خبرگان رهبری در دیدار طلاب و فضلای سبزوار[۵۶]«سبزوار از دیرباز از کانون‌های شیعه ۱۲ امامی و مرکز قیام سربداران است که حاکمان آن برای ترویج فرهنگ شیعی در این منطقه تلاش فراونی کردند. سبزوار مهد عالمان و بزرگان دین همچون حکیم حاج ملاهادی سبزواری، فقیه سبزواری، عبدالاعلی سبزواری و آیت الله سیادتی بود. امروز نیز حوزه‌های علمیه سبزوار باید تقویت و جان دوباره بگیرد و و این شهرستان دوباره موقعیت گذشته را به‌دست‌آورد.»سید احمد حسینی خراسانی، نماینده مردم خراسان رضوی در مجلس خبرگان رهبری[۵۷]«شهر سبزوار (بیهق) با ورود لشکر اسلام به خراسان، مذهب تشیّع را پذیرفت و بر عظمت و ارزش خود افزود. مؤلّف «مرآت البلدان» در این مورد می‌نویسد:
«اهالی سبزوار همیشه نسبت به آل علی (علیه السلام) کمال ارادت را داشته‌اند.»
در خصوص جایگاه علمی این شهر همین بس که علمای بزرگی چون محقّق سبزواری، حکیم حاج ملاّ هادی سبزواری و میرزا حسین فقیه سبزواری از این دیار برخاسته اند و خدمات شایانی را به مذهب و جهان تشیّع نموده‌اند.»مسیّب کیانی (پژوهشگر و نویسنده)[۵۸][۵۹]«خیلی بزرگان داشتیم که مایه افتخار این شهر (سبزوار) بوده و هستند
در تمام شهرهای اطراف سبزوار جمعیت‌های سنی نشین بودند، تنها مرکز شیعی به معنای واقعی که حاکمیت شیعی هم بر آن مستولی بوده شهرستان سبزوار است؛ تا حدی که از شهید اول تقاضای رساله عملیه می‌شود و آن شهید بزگوار از لبنان در داخل زندان برای مردم سبزوار کتاب «اللمعه الدمشقیه» را که رساله عملیه است می‌نویسند و می‌فرستند. سبزوار اینطور بوده‌است و به برکت این که مرکز تشییع بوده بزرگانی از این شهر وارد جامعه اسلامی شده‌اند که اگر صدها سال هم بگذرد نام آنها در مجامع علمی هنوز هم برده می‌شود. این استاد مدارس علمیه قم در بیان مثال‌هایی گفت: یکی مثل«ملا محمد باقر سبزواری» صاحب «کفایه الاحکام» و صاحب «ذخیره المعاد»؛ امروز که امروز است نظریات این فقیه در مراکز علمی مطرح و مورد بررسی قرار می‌گیرد. مرحوم حکیم سبزواری را همه ما می‌شناسیم. یک فیلسوف و یک محقق متتبعی که افتخار شهر سبزوار است. حاج آقا حسین فقیه سبزواری از مراجع بزرگ خراسان. مرحوم آقا سید عبدالاعلی سبزواری از مراجع بزرگ نجف که سی جلد کتاب «مهذب الاحکام» این مرد است. خیلی بزرگان داشتیم که مایه افتخار این شهر بوده و هستند.»عباسعلی زارعی سبزواری (استاد حوزه علمیه قم)[۶۰][۶۱]«این شهرستان ظرفیت‌های خوبی در حوزه توسعه فرهنگ قرآنی دارد و وجود عالمان و فقهای بزرگی چون مرحوم حاج ‏ملاهادی سبزواری و آیت الله فقیه سبزواری نشانگر تاریخ این دیار در گسترش و ترویج فرهنگ قرآنی در عصرهای مختلف است»احمد برادران معاون استاندار و فرماندار سبزوار‎.[۶۲]به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) از خراسان رضوی، «شهرستان سبزوار از گذشته با داشتن مدارس علمیه و حوزه‌های علوم دینی یکی از قطب‌های علوم‌دینی بوده که توانسته‌است از جمله دانشمندانی همچون حاج ملاهادی سبزواری، سید عبدالاعلی موسوی سبزواری و فقیه سبزواری تربیت و جهان اسلام از آنان بهره‌مند شوند.»ایکنا، خبرگزاری بین‌المللی قرآن[۶۳]«برخاستن چندین قرآن پژوه برجسته و چندین و چند تن از شخصیت‌های بزرگ روحانی کشور از این شهر نظیر سید عبدالاعلی سبزواری، ملاهادی سبزواری، ملاحسین واعظ کاشفی، ابوالحسن زید بیهقی، فقیه سبزواری و … در قرن‌های متمادی؛ و نیز وجود چند مدرسه و حوزه با سابقه و پردرخشش قرآنی نظیر مدرسه علمیه فخریه (با قدمت ۱۱۰۰ ساله و قدیمی‌ترین مدرسه باقی مانده در ایران)، مدرسه علمیه فصیحیه، مدرسه علمیه اهل البیت، مدرسه محمدیه (از ساخته‌های میرزا حسین فقیه سبزواری) را، بیانگر این ویژگی می‌داند که سبزوار همواره یکی از قطب‌های مهم و تأثیرگذار جهان اسلام در راستای خدمت به قرآن کریم و معارف اهل بیت و پرورش طلاب و روحانیون و قرآن پژوهان بوده‌است.»مجله اینترنتی اسرارنامه[۶۴]احداث شبستان‌های شرقی مسجد جامع سبزوار[ویرایش]«در سال‌های اخیر به اقدام مرحوم آیت اللّه حاج میرزا حسین فقیه سبزواری که از مراجع تقلید و اساتید و مشایخ اجازهٔ اینجانب و ساکن مشهد بود شبستان‌های شرقی مساجد جامع تجدید بنا وبه نحو مطلوبی ساختمان شد.»آیة الله سید علینقی امین، امام مسجد جامع تهرانپارس، مجله وحید، اسفند ۱۳۵۳ – شماره 135 [۶۵]«براساس کتیبه‌ای که در پیش تاق ورودی شبستان به خط نستعلیق، بر کاشی نوشته شده‌است: این شبستان به خرج میرزا حسین خان غنی و به سعی آیت اللّه میرزا حسین فقیه سبزواری در شوال ۱۳۸۵ هـ ق برابر با ۱۳۴۴ هـ ش بازسازی شده‌است.»حسینی، سید محسن؛ مجله وقف میراث جاویدان، پاییز و زمستان ۱۳۸۰ - شماره ۳۵ و 36.[۶۶]«در خفنک در وسط شبستان که تماماً مزین به کاشی است این عبارت با خط درشت نستعلیق کاشی سفید بر زمینه لاجوردی نوشته شده (بسمه تعالی بانی معظم مرحوم حسینخان غنی به سعی حضرت آیت الله العظمی آقای حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در سال ۱۳۸۵ قمری با تمام رسید) و در زیر این عبارت با خط نستعلیق ریز مرقوم شده (به قلم حاج محمد حسن رضوان کتیبه نویس آستان قدس رضوی و به کاشی پزی استاد محمود معاونی) و در همین خفنک با خط نستعلیق درشت در دو قسمت نوشته شده عجلوا بالصلوه قبل الفوت و عجلوا بالتوبه قبل الموت.»اصغر حسین آبادی، وبسایت آفتاب.[۶۷][۶۸]احداث مدرسه علمیّه محمدیّه در سبزوار[ویرایش]«مدرسه محمدیه از بناهای مرحوم آیت اللّه حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ساکن و مدفون در مشهد است که به سال یکهزار و سیصد و هفتاد و پنج از هجرت ساخته شد. آقای فقیه برای ماده تاریخ از نگارنده شعری خواستند چنین سروده شد:
این مدرسه کز صفاست رشک جنات
از بام و درش مدام ریزد برکات
با همت و سعی آیت اللّه فقیه
اتمام پذیرفت بنای حجرات
تاریخ بنای آن سرود ابن امین
هنگام ورود لب‌گشای از «روضات»
روضات در عدد حروف ابجد ۱۴۰۷ می‌شود و چون لب را که سی و دو ۳۲ می‌شود از آن کسر کنی ۱۳۷۵ می‌شود. این مدرسه در خیابان زند واقع است مرحوم فقیه فرزند آقا میرزا موسی مجتهد بود و باغ رضوان مشهد نیز به همت و سعی او احداث و در شمار یکی از مدارس علمیهٔ مشهد است.»آیة الله سید علینقی امین، امام مسجد جامع تهرانپارس، مجله وحید، اسفند ۱۳۵۳ – شماره 135 [۶۹]«شعاع فعالیت و خدمات مرحوم فقیه سبزواری، منحصر به حدود مشهد نبود بلکه گاهی از سرزمین مشهد می‌گذشت و به شهرستان‌های دیگر هم کشیده می‌شد. از جمله آثار مرحوم فقیه در شهرستان‌های خراسان، یکی مدرسه محمدیه سبزوار است. این مدرسه علمیه، در قسمت شرقی سبزوار و جنب مزار مرحوم آیت الله میرزا موسی فقیه سبزواری والد بزرگوارشان قرار دارد.
این مدرسه دارای هزار و چهارصد متر مربع زمین است که ساختمان آن عبارت از شانزده حجره و دو مدرس می‌باشد و مدرسه دارای موقوفاتی است که بعضی از مخارج ضروری آن را مانند آب و برق و تعمیرات جزئی را تأمین می‌کند. هم‌اکنون عده ای از طلاب و محصلین حوزه علمیه سبزوار در مدرسه مزبور مشغول تحصیل می‌باشند و تاریخ بنای آن در کتیبه جلوی ایوان مدرسه نصب می‌باشد .»صفحه ۷۸، عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیة الله العظمی فقیه سبزواری، حسین نوقانی خراسانی و محمد ناصری، مؤسسه مطبوعاتی بورس کتاب، مشهد، 1346.احداث مدرسه علمیّه در کویته پاکستان[ویرایش]«میرزا حسین فقیه سبزواری، در چهارمین سفر حج خود در سال ۱۳۴۴ خورشیدی که زمینی و از طریق پاکستان انجام شد، ۸ روز در کویته، یکی از شهرهای مسیر سفر، میهمان سردار اسحاق خان رئیس ایل خاوری و آیت الله غزنوی اعلم العلماء آن شهر بودند.
با توجه به مذهبی بودن شهر بزرگ کویته؛ و حضور شمار بسیاری از اهل علم و طلاب در این شهر؛ و فقدان مدرسه ای جهت سکونت و تحصیل دانشجویان علوم حوزوی، فقیه سبزواری به فکر تأسیس مدرسه ای افتادند و در همان چند روز توقف، زمینی تهیه و با همت بلند و مردانه خود، نخستین کلنگ ساختمان مدرسه علمیه کویته را به زمین زدند .»حسین نوقانی خراسانی و محمد ناصری، صفحات ۶۴ تا ۶۹، عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیة الله العظمی فقیه سبزواری، مؤسسه مطبوعاتی بورس کتاب، مشهد، 1346.«مرحوم آیة الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در اصفهان و مشهد و پاکستان و افغانستان و نقاط دیگر، دارای مقلدینی بودند و رساله عملیه فارسی بنام هدایة الانام از ایشان به چاپ رسیده و در دسترس بود.
در سال ۱۳۸۵ هجری قمری برابر با ۱۳۴۴ هجری شمسی برای چها رمین مرتبه عازم سفر حج بیت الله الحرام از راه پاکستان شد. در شهر کویته پاکستان که مجتمع شیعیان و گروهی از مقلدین ایشان بود، از آقا استقبال و احترامی شایسته نموده‌اند از مشاهده وضع مذهبی آنجا ایجاد یک باب مدرسه علوم دینی را در آن شهر لازم دانسته لذا چند روزی در آنجا مانده و مردم را در ساختمان مدرسه ترغیب نمودند. بحمدالله تعالی در اثر اقدام و نیت پاک و سعی و همت آن عالم ربانی مردم آنجا موفق به احداث یک باب مدرسه در کویته شدند که سالهاست محل سکونت و درس وبحث طلاب دینیه می‌باشد .»سید مصطفی سیادتی، دست نوشته کتاب سبزوار در قرن چهاردهم هجری، فصل علمای سبزوار، زندگی‌نامه آیت الله میرزا حسین فقیه سبزواری[۷۰]«خدمات اجتماعی و عمرانی مرحوم فقیه سبزواری در تاریخ حوزه خراسان، در پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی کم نظیراست. تأسیس مدرسه باغ رضوان با شانزده هزار متر مربع در سال ۱۳۳۰ شمسی (۱۳۷۰ هجری قمری)، احداث تکیه سیدها، تکمیل بنای درمانگاه رازی، بنای ۱۲۰ باب منزل در خیابان نخریسی و ۲۵ باب در خیابان خواجه ربیع برای سیل زدگان مشهد (سال ۱۳۳۱ هجری شمسی)، بنای مسجد بهاردر خیابان نخریسی، مسجد احمدآباد، مسجد سمزقند، مسجد خیابان ضد، مسجد فقیه سبزواری کوی طلاب، شبستان مسجد جامع سبزوار، مدرسه کویته پاکستان، همه از آثار ایشان است .»غلامرضا جلالی، صفحه ۱۵ تا ۱۸ مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸ – ۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور 1375[۷۱]تأسیس کوی طلاب[ویرایش]«جا دارد از مرحوم آیت الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری نیز یاد کنیم. وی تحصیلکرده نجف و از شاگردان مرحوم آخوند بود که در مسجد گوهرشاد اقامه جماعت می‌کرد. تدریس خارج داشت. فردی بسیار وارسته و ساده زیست و مورد توجه و علاقه مردم بود وجوهات به دست وی می‌رسید و برای مسکن اهل علم بسیار کوشید. زمین‌های کوی طلاب توسط وی در اختیار طلاب قرار گرفت.»کاظم مدیر شانه چی از دریافت کنندگان اجازه اجتهاد و حدیث از میرزا حسین فقیه سبزواری در مصاحبه با؛ کیهان[۷۲]«طلاب یکی از قدیمی ترین محله های مشهد است که در۴ کیلومتری حرم مطهر قرار دارد. سراسر این محدوده ۵۰ سال پیش زمین های زراعی بود که «آیت ا… حاج میرزا حسین فقیه سبزواری» در رایزنی با مسئولان موقوفات آستان قدس رضوی آن را به طلبه ها اختصاص می دهد و طلبه های در حال تحصیل را صاحب قطعات مسکونی سیصدمتری می کند.
گرچه در آن زمان برخی از آن ها با فروختن این زمین ها در نقطه ای دیگر از شهر زندگی خود را سامان می دهند، تعداد زیادی از طلاب ساکن این محدوده می شوند تا محله نام «طلاب» به خود بگیرد. با گذشت سال ها کم‌کم‌تعدادی از طلبه ها از این محل می روند و ساکنان دیگری جای آن ها را می گیرند. همچنین با گسترش شهرنشینی و به دلیل نزدیک بودن محله به حرم مطهر، قشرها مختلفی ساکن اینجا می شوند.»شهر آرا نیوز، ۹ مرداد 1398[۷۳]«بدون تردید، بزرگ‌ترین خدمت فقیه به طلاب حوزه خراسان، واگذاری دو هزار و پانصد قطعه زمین در سال ۱۳۳۸ خورشیدی به طلاب و فضلای حوزه مشهد و تأسیس «کوی طلاب» است .»غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری، مجله نگاه حوزه[۷۴]«مرحوم آقای فقیه سبزواری توجه زیادی به وضع زندگی طلاب علوم دینی داشتند و برای این که طلاب متأهل از گرفتاری‌های اجاره نشینی راحت شوند در صدد برآمدند که زمینی برای ساختمان خانه‌های بسیاری برای طلاب تهیه کنند. بدین منظور، دوهزار و پانصد قطعه زمین سیصد متری از اراضی آستان قدس را گرفته و با تشریفات خاصی به طلاب علوم دینی واگذار نمودند. این اقدام خیر در سال ۱۳۸۰ هجری قمری برابر با ۱۳۳۹ هجری شمسی صورت گرفت و از آن تاریخ اکثر طلاب و محصلین در این زمین‌های استیجاری از آستان قدس خانه ساخته و از نظر منزل دررفاه و آسایش بسر می‌برند و آن محله معروف به کوی طلاب و از محلات آباد و پر جمعیت مشهد است. امروز یکی از دوستان که اهل ایمان و شخصی مطلع و مسن است و نامش حاج احمد توفیقی است نقل کرد که قطعات اراضی کوی طلاب در آغاز غالباً پانصد متری بود و بقیه اش سیصد متری. چون مساحت نامبرده برای آنها زیاد بود مقداری را فروخته و دربقیه منزل ساختند. رفته رفته طلاب که از عهده ساختن منزل‌های وسیع برنمی‌آمدند، منزل‌های کوچک ساخته و مازاد زمین را فروختند تا مساحت هر منزل به صد متر بلکه تا هفتاد و پنج متر مربع می‌رسید. احداث کوی طلاب و خانه‌دار شدن جمع کثیری از طلاب و بهره بردن بسیاری از کسبه و ارباب صنایع و مردم آن کوی، همه از برکات آن عالم ربّانی است.»سید مصطفی سیادتی، دست نوشته کتاب سبزوار در قرن چهاردهم هجری، فصل علمای سبزوار، زندگی‌نامه آیت الله میرزا حسین فقیه سبزواری[۷۵]مدرسه باغ رضوان[ویرایش]«قتلگاه در زمان سلطنت رضاشاه کبیر؛ و مقارن با احداث فلکه دور حرم مطهر رضوی تغییر وضع داد و بصورت باغ وسیعی درآمد که به نام باغ رضوان نامیده شد و با همت مرحوم میرزا حسین فقیه سبزواری از علمای خیر اندیش و نیکو خصال مشهد دارای صحن و حجرات و سرداب‌هایی شد .»بینش، تقی، جغرافیای محله‌های مشهد، فصلنامه جستارهای ادبی، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه فردوسی مشهد، تابستان - ۱۳۵۶، شماره 50«او مدرسه باغ رضوان را به سال ۱۳۳۰ش در دو طبقه ساخت و تکیه سیدها را احداث کرد. درمانگاه رازی را تکمیل کرد و ۱۲۰ باب منزل در خیابان نخریسی و ۲۵ باب در خیابان خواجه ربیع برای سیل‌زدگان بنا نهاد و ۲۵۰۰ قطعه زمین را در کوی طلاب در سال ۱۳۳۹ش به طلبه‌ها و فضلای حوزه مشهد واگذار کرد.»سیمای بهشت (آشنایی با حرم مطهر علی‌بن موسی‌الرضا)، به کوشش قاسم جهانی و سید محسن میرزاده، اداره تولیدات فرهنگی، انتشارات آستان قدس رضوی: 1392.غلامرضا جلالی و همکاران، مشاهیر مدفون در حرم رضوی، ج۱، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، مشهد: 1386. .[۷۶]«مدرسه حاج رجبعلی (متعلق به بخارایی‌ها، در کوچه تپه خاک)، مدرسه رضوان (در محله عیدگاه)، مدرسه باغ رضوان (احداث شده توسط آیت‌ا… سبزواری در محل قبرستان قتلگاه سابق)، مدرسه مهدی‌خان، مدرسه‌ای گمنام (که فریز انگلیسی در نیمه اول سده سیزده قمری از آن به‌عنوان مدرسه‌ای که نام نداشته و تبدیل به اسطبل شده، یاد می‌کند)، مدرسه نو (در ابتدای خیابان تهران) و مدرسه فاضلیه.»سیمای تاریخی-فرهنگی شهر مشهد، سیدی، 1382.مشهد در آغاز قرن چهارده خورشیدی، محمد تقی مدرس و…، تصحیح سیدی، 1386[۷۷]«معظم‌له بنا کننده باغ رضوان بود. این باغ رضوان در کنار صحن مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام واقع شده بود که قبلاً مشهدی‌ها به این بخش از زمین که مدرسه شده بود قتلگاه می‌گفتند علت این نامگذاری این بود که وقتی افغانها به رهبری عبد المومن ازبک به مشهد و حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حمله کردند و جمعی را در حرم مطهر کشتند آن کشته‌ها را در این مکان دفن نموده بودند و قبر مرحوم شیخ طبرسی هم در کنار همین قبرستان بود و وقتی که مرحوم آیة الله سبزواری این زمین را بصورت صحنی که اطرافش غرفه‌ها و حجراتی بود درآورد آن را به باغ رضوان نام گذاری کرد.»سید حسن ابطحی [۷۸]«در حدود سال‌های ۱۳۴۰ مرحوم حاج میرزا حسین فقیه سبزواری رحمة الله علیه که از علمای بزرگ و محترم مشهد مقدس بودند تصمیم گرفتند این قبرستان را بار دیگر احیا کنند و برای دفن اموات اختصاص دهند، لذا در این مورد با مقامات آستان قدس مذاکره کردند و رضایت اولیاء آستانهٔ مقدسه را جلب نمودند و با قرار دادی که با آستان قدس بستند کار را شروع کردند. طرحی بزرگ به صورت یک صحن تهیه شد و به نام صحن رضوان پایه‌ریزی گردید نقشهٔ آن مانند صحن نو و صحن کهنه ترسیم گردید .»علامه عزیزالله عطاردی، کتاب تاریخ آستان قدس رضوی / ج ۱ / صفحه 361شبستان سبزواری، مسجد گوهرشاد[ویرایش]«دراطراف ایوان‌ها هفت شبستان با پایه‌های قطور و به سبک معماری سنتی مساجد ایران وجوددارد که در دوران‌های مختلف به نام‌های گوناگون نام گذاری شده‌اند وعمدتاً به نام افرادی که درآن‌ها به تدریس طلبه مشغول بوده‌اند و یااقامه نمازجماعت توسط آن‌ها صورت می‌گرفته‌است، نامیده می‌شوند. (قصابیان، ۱۳۷۷ ،۳) این شبستان هاعبارتند از: شبستان گرم، شبستان سبزواری (محل اقامه نماز توسط حاج میرزا حسین فقیه سبزواری (شبستان آقا حسین)، شبستان تبریزی، شبستان نهاوندی (محل اقامه نماز توسط حاج شیخ علی اکبر نهاوندی)، شبستان میلانی، شبستان نجف آبادی (شبستان امام جمعه) و شبستان علوی که به شبستانَ آفتاب روهم معروف بود. البته این شبستان‌ها به جز شبستان گرم که هم چنان از دوره تیموری به همین نام خوانده می‌شود از دوره‌های صفویه تا قاجاریه به نام‌های مختلف دیگری مشهور بودند. (عطاردی، ۱۳۷۱٬۷۳۴)»اعظم نظرکرده، اسناد تعمیرات مسجد جامع گوهرشاد دردوره صفویه وافشاریه، نشریه الکترونیکی سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستانقدس رضوی، دوره ۳، شماره ۱۲ و ۱۳، پاییز و زمستان 1390[۷۹]«این شبستان‌های هفت‌گانه که در دوران‌های مختلف با نام‌های گوناگونی مانند شبستان‌های گرم، سبزواری، تبریزی، نهاوندی، میلانی، نجف‌آبادی و علوی نامیده می‌شوند، محل برگزاری جلسات قرآن، آموزش، سخنرانی، تدریس علوم قرآنی و دینی، مراسم جشن و عزاداری، اعتکاف، نماز جماعت و مراسم دعای کمیل، دعای ندبه و دعای توسل است.خبرگزاری رضوی، تخصصی شدن برنامه‌های پنج شبستان مسجد گوهرشاد[۸۰]«شبستان سبزواری، شبستان کوچکی است در جنوب ایوان شرقی و از شرق به رواق در دست احداث امام خمینی (قدس‌سره) و از شمال با حد فاصل یک راهرو به ایوان شرقی و از غرب به صحن مسجد محدود می‌شود (این شبستان مدتی محل اقامه نماز توسط حاج میرزا حسین فقیه سبزواری بوده و به شبستان حاج آقا حسین نیز معروف بوده‌است) .»مجله مشکوة، بهار ۱۳۸۴ - شماره 86ویکی فقه، مسجد جامع گوهرشاد مشهد، یکی از مسجدهای مشهور ایران و جهان اسلام و یادگاری ارزشمند و ماندگار از هنر و معماری تیموریان است.[۸۱]دربارهٔ او از دیدگاه شاگردان و پژوهشگران[ویرایش]«جا دارد از مرحوم آیت الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری نیز یاد کنیم. وی تحصیلکرده نجف و از شاگردان مرحوم آخوند بود که در مسجد گوهرشاد اقامه جماعت می‌کرد. تدریس خارج داشت. فردی بسیار وارسته و ساده زیست و مورد توجه و علاقه مردم بود وجوهات به دست وی می‌رسید و برای مسکن اهل علم بسیار کوشید. زمین‌های کوی طلاب توسط وی در اختیار طلاب قرار گرفت.»کاظم مدیر شانه چی از دریافت کنندگان اجازه اجتهاد و حدیث از میرزا حسین فقیه سبزواری در مصاحبه با؛ کیهان[۸۲]«مرحوم فقیه سبزواری، انسانی پرهیزکار، متقی، سلیم النفس، بذله گو و خوش مشرب بود. تنها به تدریس و اقامه جماعت قانع نبود. بر این باور بود که در راه خدمت به مردم مسلمان، از هرگونه امکانات مشروع و معقول باید استفاده نمود. او با ارباب طریقت و عرفان و سران قدرت نظام در ارتباط بود و از علنی شدن تماس‌های خود پرهیز نمی‌کرد. در سیاست مشی خاصی را دنبال می‌کرد. اهل تسامح بود. زیاد روی داوری‌های مردم و توده‌های عوام و حسن و قبح آنان تکیه نمی‌کرد. راهی را که به نظر خودش درست می‌رسید دنبال می‌کرد. او با گرو گذاشتن حیثیت اجتماعی خود می‌کوشید منشأ خیر برای افراد بی بضاعت و مسمند باشد. ایشان پناه افرادی بود که در دوره ستمشاهی دستشان از همه جا کوتاه بود. اقدامات به موقع ایشان ده‌ها نفر از کسانی را که به دلایل سیاسی یا بر حسب قوانین زورمندان نظام، به اعدام محکوم شده بودند، از مرگ نجات داد. فقیه سبزواری، انسان وارسته ای بود و روحی مهربان و جمع گرا داشت و سعادت خودرا در سعادت هم نوعان خود می‌جست و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد. تقوا و تقیه مرحوم فقیه سبزواری، همه شبهاتی را که نسبت به ایشان در ذهن منتقدین به وجود می‌آمد، بر طرف می‌ساخت. پاکی و بی‌آلایشی و ساده زیستی فقیه سبزواری، همه چیزرا تحت الشعاع قرار می‌داد .»غلامرضا جلالی[۸۳]«بازاری‌ها و مردم عامی، به ایشان خیلی اقبال داشتند از لحاظ این که ایشان خیلی با مردم می‌جوشید یعنی مثلاً فرض کنید یک کسی اگر در تپل محله و نوغان یا در یک راه دوری از ایشان دعوت می‌کرد به یک آبگوشت خالص و چیز دیگری جز آبگوشت نبود، ایشان می‌رفت و با آن‌ها حشر داشت. این بود که مردم عامی و اینها هم، خیلی به ایشان توجه داشتند .»کاظم مدیر شانه چی[۸۴]دربارهٔ فعالیت‌های اجتماعی او[ویرایش]«فقیه سبزواری که از شاگردان آقای نایینی بود، و در رشته فقه و اصول در مشهد تدریس داشت، از نظر اجتماعی منحصر به فرد بود و تا جای ممکن به مشکلات مردم رسیدگی می‌کرد .»فیلسوفان، فقیهان و ادیبان دهه ۲۰ از زبان آیت الله میرزا حسن صالحی (از شاگردان میرزا حسین فقیه سبزواری)، شهرآرا، حوزه، ۱۱، یکشنبه، ۱۵ مرداد 1391[۸۵][۸۶]«او با گرو گذاشتن حیثیت اجتماعی خود می‌کوشید منشأ خیر برای افراد بی بضاعت و مستمند باشد. ایشان پناه افرادی بود که در دوره ستمشاهی دستشان از همه جا کوتاه بود. اقدامات به موقع ایشان ده‌ها نفر از کسانی را که به دلایل سیاسی یا بر حسب قوانین زورمندان نظام، به اعدام محکوم شده بودند، از مرگ نجات داد. فقیه سبزواری، انسان وارسته ای بود و روحی مهربان و جمع گرا داشت و سعادت خودرا در سعادت هم نوعان خود می‌جست و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد.»غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸–۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور 1375[۸۷]«مرد یافتم ایشان را. خیلی برای مردم کار می‌کرد. کارهای شخصی اش را خودش انجام می‌داد. حتی در منزلش گاو را خودش می‌دوشید. خیلی متواضع بود.»سید مهدی طباطبایی در گفتگو با علیرضا نوروزی[۸۸]«درسال ۱۳۶۱ هجری قمری برابر با ۱۳۲۱ شمسی که بر اثر جنگ بین‌الملل دوم، ایران به اشغال قوای اجانب درآمده و کشور دچار قحطی و کمیابی غلات و خواروبار گردیده و شهر مشهدرا نیز گرسنگی فراگرفته و زندگی را بر مردم ناگوار و دشوار ساخته بود. علاوه بر کمبود مواد غذایی، افزایش سرسام آور قیمت هانیز، طبقات ناتوان و فقیر را به استیصال و بیماری و درماندگی کشانده بود و به دلیل کمبود و گرانی نان، بسیاری از فقرا از گرسنگی مردند، میرزا حسین فقیه سبزواری بپاخاسته، با همت عالی و تلاش بسیار، با تهیه متجاوز از یکصد وشصت هزار کوپن نان و توزیع بین فقرا در طول یک سال قحط زده. آنان را از گرسنگی و مرگ نجات دادند. از خدمات دیگر میرزا حسین در طول چند سال پس از جنگ جهانی ذوم، تهیه و تدارک مقادیر بسیاری ذغال و پوشاک گرم و پتو و پوستین؛ و توزیع بین فقرا برای محافظت آنان از سرمای سخت و شدید زمستان مشهد و اطراف مشهد بود»محمد ناصری و حسین نوغانی، صفحه ۸۳، عمری پرافتخار، زندگی‌نامه میرزا حسین فقیه سبزواری. بورس کتاب، مشهد، 1346«آیت‌الله حاج میرزا حسین سبزواری مشهور به «فقیه سبزواری»، اهتمام زیادی به کارگشایی و حل مشکلات مؤمنین و به ویژه طلاب و فضلای حوزه علمیه داشت. او فقیهی بزرگ و جامع معقول و منقول بود. ایشان در عین مراتب بالای علمی. بسیار متواضع. خوش‌اخلاق. گرم و گیرا و مهربان بود و سعی و اهتمام زیادی در خدمت به مردم و طلاب داشت. در سال ۱۳۳۱ ه‍.ش در مشهد سیل شدید آمد که باعث تخریب بسیاری از خانه‌های مردم شد. آیت الله فقیه سبزواری برای افراد فقیر و بی بضاعت که توان ساخت خانه و تعمیر آن نداشتند خانه‌هایی را بنا نمود. این خانه‌ها در منطقه خیابان نخریسی و خواجه ربیع مشهد واقع شده‌است .»حسن طالبیان شریف، خبرگزاری تسنیم، ۱۱ تیرماه 1398[۸۹]«امروز که یکشنبه ۱۵ / ۴ / ۱۳۸۲ شمسی و ۶ جمادی الاولی ۱۴۲۴ قمری بود، در بنده منزل حسب المعمول همه روزه جمعی حضور داشتند سخن از خصال پسندیده مرحوم آیه الله فقیه سبزواری و حالت تواضع و نوعدوستی ایشان به میان آمد. آقای حاج شیخ عبدالعلی ناصری برزنانی که سابقاً از طلاب مشهد بوده و چندین سال است که از ائمه جماعت سبزوار می‌باشد نقل کرد که درسال‌هایی که در مشهد از جمله طلاب بودم مریض شدم. دکتر مرضم را سل تشخیص داد خیلی پریشان شده و صبحی بود به خانه مرحوم آقای فقیه سبزواری رفته و قضیه را به مرحوم آقا گفتم. آقا دستور دادند تا درشکه حاضر کنند و فوراً خودشان با من در درشکه نشسته و به بیمارستان شاهرضا رفتیم و مرا به بخش مربوط به مرضم برده و بستری نموده و سفارش اکید به آقایان دکترها و پرستاران نمودند که ناصری از خودمان است آن‌ها هم با کمال احترام قبول کردند و در مدتی که در بیمارستان بودم از من کمال مراقبت نمودند تا رفع بیماری و خطر شد و آقا در بیمارستان به عیادتم تشریف آورد و پول داد و احسان فراوان کرد. رحمه الله علیه .»سید مصطفی سیادتی، دست نوشته کتاب سبزوار در قرن چهاردهم هجری، فصل علمای سبزوار، زندگی‌نامه آیت الله میرزا حسین فقیه سبزواری[۹۰]« چون قریب هزار خانوار فقرا که بیشتر کاسب جزء و نساج بودند و تمام سرمایه آنها و آلات کسب آنها از دست رفته بود من چند هیئت از اشخاص خیر و باهمت تعیین کردم که در مسیر سیل خانه‌ها را بازدید کنند اغنیا را بحال خود گذارند و متوسطین و فقرا را احصا کنند برای متوسطین که دارای اعتبار هستند از بانک رهنی قرض گرفته شود و برای فقرا خانه ساخته شود و چون وجوه رسیده از مرکز کافی برای معاش روزانه فقراء و ساختمان خانه بقدر کفایت نبود من دعوتی از علماء و وجوه اهل شهر کردم و پیشنهاد کردم که هرکس استطاعت دارد یک یا چند خانه و کسانی که استطاعت کافی ندارند مشترکاً یک خانه برای فقرا بسازند و حدود تخمینی مخارج هرخانه مشتمل بر دو الی سه اتاق و موافق آن هزار و پانصد الی دو هزار تومان برآورد شد و جمعی از تجار بیست خانه تقبل کردند که بسرپرستی آقای حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ساخته شود و اشخاصی هم تقبل کردند که پول یک خانه بدهند بشرط آنکه من متکفل ساختن آن بشوم که جمعاً قریب سی هزار تومان دادند یک خانه هم خود من و یک خانه آقای بدر نایب التولیه و یک خانه سرتیپ معزی فرمانده لشکر خراسان تقبل کردیم و ساختیم و خلاصه من مشغول به ساختمان بیست خانه شدم و چون در چند ماه قبل از آن سی و سه هزار تومان سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی برای من فرستاده بود که بمصرف معاش فقرای مهاجر برسد ولی هنوز بمصرف نرسیده بود با تحصیل اجازه از سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی هیجده خانه از آن پول ساخته شد و چون فصل تابستان بود خانه‌ها بزودی تمام شده و بفقرائی که سیل منازل آنها را خراب کرده بود مجانی واگذار گردید بعلاوه یک آب انبار برای آن خانه‌ها ساخته شد و در نظر داشتم مسجدی روی آب‌انبار بنا کنم ولی بواسطه نبودن اعتبار موفق به آن نشدم. صد خانه هم از اعانه آستانه مقدسه و بعضی تجار ساخته شده به فقرا واگذار گردید که مجموعاً در حدود یکصد و چهل خانه ساخته شده بفقرائی که هیچگونه استطاعت نداشتند اعم از مالک خانه‌های خراب یا مستأجرین آنها داده شد در حالیکه مجموع خانه‌هائی که از سیل خراب شده یا شکست فاحشی به آن رسیده تقریباً هزار و پانصد خانه بود ولی اشخاص متمکن خود خانه ساختند و اشخاص متوسط هم با قرض از بانک رهنی یا غیر آن تا درجهٔ رفع حاجت کردند.»سید محسن صدرالاشراف استاندار خراسان[۹۱]دیدارها[ویرایش]« صبح چهارشنبه شانزدهم ذیقعده 1369 ( برابر با 8 شهریور 1329 ) براي ملاقات آیت االله آقاي حاج میرزا حسین فقیـه سـبزواري کـه از مجتهـدین و علمـاي درجه اول مشهد و خیلی با نفوذ می باشند رفتیم و نهایت محبت و ملاطفت و مهربانی نمودند و مدتی در خدمتشان بـوده وجمعی از طلاب نیز براي ملاقات ایشان آمده بودند و ضمناَ بعضـی مـذاکرات فقهـی راجـع به حـج و موقـع احـرام و تعیـین میقات به میان آمد سپس از ایشان خداحافظی نموده بیرون آمدیم.
صبح پنجشنبه براي ملاقات آیت االله آقاي حاج سید یونس که از مجتهدین معروف و متّقی مشهد می باشند رفتیم و چون ما را شناختند خیلی ملاطفت و مهربانی نمودند و سپس بعضی مذاکرات ادبی و فقهی به میان آمد و بعداً مرخص شدیم .»رساله خاطرات سفر حج نگارش حاج سلطان حسین تابنده گنابادی رضا علیشاه ثانی . چاپ دوم 1357 شمسی« علامه محمد حسین کاشف الغطاء در صفحه 250 کتاب " عقود حیاتی " ، نام بسیاری از علمای ایران که وی با آنان در تهران و سپس خراسان دیدار داشته آورده است. یکی از آنان شیخ علی اکبر نهاوندی است. دیگری آقا حسین سبزواری، همین طور میرزا احمد کفایی، و بسیاری دیگر. سپس از مشهد به تهران آمده، باز مدتی در گلاب دره است و آنگاه به عراق بر می گردد. این وقایع مربوط به سال 1367 ق است که مصادف با سال 1327 ش است.»دکتر رسول جعفریان ، هشت دهه زندگی آیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاءنقدی بر کتاب " عقود حیاتی" زندگی نامه علامه محمد حسین کاشف الغطاء[۹۲]درگذشت[ویرایش]«فقیه سبزواری، در روز شنبه ۲۴ شوال ۱۳۸۶ هجری قمری برابر با ۱۳۴۵ هجری شمسی، در ۷۷سالگی، راه ناهموار دنیای ماده را به آخر رساند و روحش به دار قرار پرگشود.
از ایشان به هنگام فوت، جز خانه مسکونی واقع در فلکه شمالی حضرت، چیزی برای فرزندان نماند. جنازه ایشان در میان انبوه جمعیت تشییع شد و برابر وصیت کنار محراب مدرس باغ رضوان که خود در آن تدریس می‌نمود، دفن شد. قبر ایشان امروزه با فاصله نه چندان دور از آرامگاه شیخ امین الدین طبرسی در فضای سبز که بر بقایای باغ رضون احداث شده‌است، قرار دارد .»غلامرضا جلالی[۹۳]

مآخذ و منابع را در ویکی گفتاورد ببینید
 
منبع :

ویکی گفتاورد

برنامه ضیافت ، شبکه قران

 

نگاهی به گوشه هایی از زندگی ، شخصیت ، آثار و خدمات مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه

سبزواری در برنامه ضیافت ، شبکه قران و معارف سیما ، 25 اردیبهشت 1399 ، بیستم رمضان 1441


منتخب برنامه

 

 

پنجاه و سومین سالگرد رحلت مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

پنجاه و سومین سالگرد رحلت مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

امروز پانزدهم بهمن ماه 1398 ، مصادف است با پنجاه و سومین سال رحلت مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری . گزارش رحلت و تشییع را به نقل از روزنامه خراسان مورخه شانزدهم بهمن 1345 می خوانید :
 

حضرت آیت الله فقیه سبزواری به رحمت ایزدی پیوست

با کمال تأسّف اطلاع حاصل شد که نزدیک به نیمه شب شنبه ، حضرت آیت الله العظمی فقیه سبزواری به رحمت ایزدی پیوسته اند .

مرحوم حضرت آیت الله سبزواری ، از چند ماه پیش دچار بیماری گردیده و مدتی قریب به یک ماه ، در بیمارستان منتصریّه بستری گردیدند و پس از بهبودی نسبی ، به منزل مراجعت نمودند و از چند روز پیش دچار عارضه ناراحتی قلبی گردیدند و چون حال ایشان شب شنبه رو به وخامت رفت بلافاصله آقایان دکتر شهیدی و دکتر شاملو ، پزشکان معالجشان بر بالین ایشان حاضر شدند ولی متأسفانه معالجات مؤثّر واقع نشد و 20 دقیقه به ساعت 12 شب دارفانی را وداع گفتند .

از ساعت 6 صبح ، طبقات مختلف مردم و روحانیون که از فقدان حضرت آیت الله سبزواری مطلع شده بودند ، در منزل ایشان اجتماع نمودند بازار مشهد تعطیل گردید و تا ساعت 9 صبح ، حضرات آیات عظام کفایی ، میلانی ، قمی و آقایان حاج آقا مدرّس ، میرزا جواد تهرانی ، بروجردی و چند نفر از رؤسای ادارات و دوائر آستانقدس رضوی ، روحانیون و محترمین شهر و هزاران نفر طبقات مختلف مردم حضور یافتند .

ساعت 5 / 9  جنازه آن مرحوم در حالی که حضرات آیات عظام ، هیئت های مذهبی و انجمن های دینی در حالی که اشک می ریختند و مرثیه می خواندند ، آن را تشییع نموده به صحن مطهر حضرت رضا علیه السلام منتقل نمودند .

در صحن مطهر ، تیمسار سپهبد نادر باتمانقلیچ نیابت تولیت آستانقدس و استاندار خراسان ، تیمسار سرلشکر ارفع مدیریت حوزه حرم مطهر ، به تشییع کنندگان پیوستند .

جنازه حضرت آیت الله در ساعت 12 به باغ رضوان برده شد و نظر به این که ایشان در زمان حیات وصیت نموده بودند که در شب به خاک سپرده شوند ، در آرامگاه خانوادگی ایشان در باغ رضوان به امانت گذاشته شد و ساعت 6 بعد از ظهر روز گذشته ، طی مراسم ساده ای با حضور فرزندانشان دفن گردیدند .

***

مرحوم حضرت آیت الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ، درسال 1309 قمری در شهر سامرّاء متولد گردیدند .

والد ماجدشان مرحوم آیت الله العظمی آقا میرزا موسی ، یکی از شاگردان بزرگ مرحوم آیت الله العظمی آقای حاج میرزا حسن شیرازی بودند . ایشان به اتفاق پدر بزرگوارشان در سال 1322 قمری به موطن اصلی خود یعنی سبزوار مراجعت نمودند و تا سال 1336 قمری در سبزوار و در شهر مقدس مشهد ، در خدمت اساتید بزرگ به تحصیل علوم دینی اشتغال داشتند و در سال 1337 قمری به نجف اشرف مشرف گردیدند و در نزد آیات عظام و مراجع عالیقدر آن عصر ، مرحوم آیت الله العظمی نایینی و آیت الله العظمی اصفهانی و آیت الله العظمی آقا ضیاء عراقی ، تحصیلات خودرا به پایان رسانده و در سنه 1348 قمری به مشهد مقدس بازگشتند و اقامت گزیدند و تا ده روز به رحلت ، یعنی 14 شوال ، به افاده و افاضه اشتغال داشتند .

حضرت آیت الله سبزواری ، در زمان حیات ، منشأ خدمات عامّ المنفعه برجسته ای بوده اند از آن جمله ساختمان غسالخانه ( فی مغسل الرضا علیه السلام ) ، ساختمان صحنین بزرگ و کوچک رضوان ، احداث قبرستان حسین آباد ، شرکت در تأسیس درمانگاه رازی ، ساختمان تکیه سیدها ، تهیه 2000 (دوهزار) قطعه زمین برای طلاب ، ساختمان شبستان جامع سبزوار ، مدرسه محمدیه سبزوار با موقوفات را می توان نام برد .

از مرحوم حضرت آیت الله سبزواری ، 11 فرزند بجای مانده که عبارتند از :

1 –حجة الاسلام آقای حاج سید زین العابدین سبزواری .

2 – حجة الاسلام آقای حاج سید محمد باقر سبزواری .

3 – آقای حاج سید محمد کاظم سبزواری .

4 – آقای حاج سید رضا سبزواری

5 – حجة الاسلام آقای حاج سید جواد سبزواری

6 – حجة الاسلام آقای حاج سید محمد صادق سبزواری

7 – آقای سید علینقی سبزواری

8 – آقای سید عسکری سبزواری

9 – آقای سید مهدی سبزواری

و 10 و 11 ، دو دختر که مزوّجه می باشند .

***

به طوری که خبرنگار ما گزارش می دهد دیروز بعد از ظهر از طرف تیمسار سپهبد باتمانقلیچ استاندار خراسان نیابت تولیت آستانقدس رضوی ، مجلس ترحیمی در دارالضیافه مبارکه از ساعت 6 تا 8  منعقد بود .

در این مجلس ، کلیه رؤسای ادارات ، محترمین ، اصناف و طبقات مختلف مردم شرکت نمودند . و امروز ، از ساعت 8 صبح تا شب نیز مجلس ترحیمی از طرف آیت الله کفایی خراسانی در شبستان بزرگ مسجد گوهر شاد منعقد خواهد بود .

فردا ساعت 8 صبح ، مراسم خطبه بر سر مزار آن فقید سعید در باغ رضوان برگزار خواهد شد و پس فردا از طرف سلسله سادات رضوی مجلس ترحیم در مسجد گوهر شاد بر گزار خواهد شد .

خراسان – فقدان حضرت آیت الله سبزواری را به جامعه روحانیت و فرزندان آن فقید سعید تسلیت می گوییم .

 

منبع :

روزنامه خراسان ، 16 بهمن 1345

زندگی نامه فشرده مرحوم آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری به نقل از کتاب سبزوار شهر دانشوران بیدار 

کتاب سبزوار شهر دانشوران بیدار 
نویسنده : استاد محمود بیهقی ، مشهد ، دامینه ، 1379

آیة الله میرزا موسی ، پدر آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری

مرحوم حجة الاسلام و المسلمین آقا میرزا موسی فرزند آقا میرزا محمد علی ، متولد 1262 قمری که اصلا اهل قریه ایزی بوده ، تحصیلات نهایی را در سامره در محضر آیة الله العظمی آقا میرزا حسن شیرازی به پایان برده و پس از بازگشت به سبزوار ، کتاب کفایة الاصول را ابتدا ایشان در این شهر درس داده و رایج نموده است و مدتی هم در مشهد در مدرسه عباسقلی خان و حجره طبرسی تدریس داشته و به دریافت درجه عالی اجتهاد از آخوند ملا محمد کاظم خراسانی نائل می گردد .

آقا میرزا موسی مردی محجوب و متقی بوده و پس از سال ها بهره وری علمی ، بالاخره در سال 1336 هجری قمری در سبزوار به رحمت حق واصل شده و در مقبره شخصی خود دفن گردیده است 

حاج میرزا مهدی فقاهتی

مرحوم حجة الاسلام والمسلمین حاج میرزا مهدی فقاهتی ، فرزند اکبرمرحوم آقا میرزا موسی در سال 1305 قمری در سامرا متولد و پس از فراگرفتن مقدمات و ادبیات در سامره و نجف با پدر خود به سبزوار آمده و پس از تکمیل سطوح فقه و اصول و خواندن معقول و منقول در خدمت افتخار الحکماء ، در درس خارج والدش شرکت کرده و به مقام شامخ علمی می رسد .

وی طبعی موزون داشته و خط نسخ نیکو می نوشته و بالاخره در سال 1362 قمری برابر با 1322 خورشیدی دنیارا وداع گفته و در مقبره پدرش مدفون می شود .

میرزا مهدی فقاهتی دارای دو فرزند روحانی بود که نخست :

 مرحوم حجة الاسلام آقای حاج سید محمد تقی فقاهتی است که تحصیلات خودرا در سبزوار و مشهد به پایان رسانیده و سال ها امام جماعت مسجد جامع سبزوار را بر عهده داشته و متاسفانه در آبان ماه 1373 جهان را بدرود گفت .

دوم : مرحوم حجة الاسلام حاج سید ابوالفضل فقاهتی می باشد که مقیم مشهد بود و سال ها در بالاسر حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام به اقامه نماز پرداخت تا بالاخره در 1370 خورشیدی درگذشت و در صحن مبارک دفن گردید .

حاج میرزا حسین فقیه :

مرحوم آیة الله العظمی فقیه سبزواری ، فرزند آقا میرزا موسی که در 1309 هجری قمری در سامراء متولد شده است ، مقدمات را نزد پدر آموخت و دارای آن چنان قریحه ای بود که استاد گرانقدرش یعنی حضرت آیة الله العظمی آخوند خراسانی ، کرارا به پدرش سفارش می کرد که مبادا میرزا حسین را از نجف به سبزوار ببرید ، بگذارید با این استعداد فراوان در همین مرکز علمی بماند ولی با همه این سفارش ها و قول برگرداندن ایشان به نجف ، در سال 1322 هجری قمری ، به سبزوار و در سال 1326 قمری به حوزه علمیه مشهد می رود . علوم ادبی را نزد آقا میرزا عبدالجواد مشهور به " ادیب اول " و دوره سطح را از محضر آیة الله حاج شیخ حسن برسی و . . . فرا می گیرد .

در این دوران ناظر بر صحنه دلخراش توپ بستن به گنبد مطهر بوده و خاطرات تلخ آن را که در غروب دوشنبه دهم ربیع الثانی 1330 اتفاق افتاده ، شخصا یادداشت کرده است و به سبب تأثّر فراوان از این فاجعه ، به سبزوار مراجعت می کند و نزد افتخارالحکماء حکمت می آموزد ولی بعد از درگذشت پدر باردیگر به نجف می رود و در حوزه دروس مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی ، آیة الله العظمی مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی و . . . حاضر می شود و با دقت زیاد ، از جلسات درس آنان بهره می برد و چون از حافظه قوی برخوردار می باشد ، کفایه را که به عربی بوده از حفظ تدریس می کند و به همین سبب ، مورد توجه خاص مراجع بزرگ حوزه علمیه قرار می گیرد و به اخذ درجه عالی اجتهاد و اخذ تصدیق اجازات از آنان نائل می شود .

ولی بالاخره ، درسال 1347 هجری قمری به سبزوار و از آن جا به مشهد می رود و مقیم می گردد و به تشکیل حوزه می پردازد ( حوزه درسش چنان جذاب و پرکشش می شود که در درس خارج ایشان ، حدود چهارصد طالب فاضل شرکت می کنند ) .
مرحوم فقیه سبزواری ، چندین سفر به اعتاب مقدسه می کنند و کرارا به حج مشرق می شود  از آن جمله ، در سال 1367 هجری قمری با کاروان پانزده هزار نفری که شخصا رهبری آن را بعهده دارد ، با عبدالعزیز بن سعود پادشاه عربستان سعودی راجع به تعیین قبله حقیقی دیدار و مذاکره می نماید .

خدمات وی به مردم خراسان ، به ویژه طلاب مشهد فراموش نشدنی است و ما در این جا به پاره ای از آن ها اشاراتی می کنیم :

1 – احداث گورستانی همگانی در زمین حسین آباد ( گلشو) به مساحت حدود پانصدهزار متر مربع .
2 – ایجاد غسالخانه مشهد در اول خیابان طبرسی .
3 – ساخت باغ رضوان و ایجاد اتاق هایی برای طلاب علوم دینی و تأسیس مدرسه ای در آن .
4 – تکمیل بنای درمانگاه رازی .
5 – احداث کوی طلاب برای اسکان و آسایش طلاب متأهل و عائله مند و رهایی آنان از اجاره نشینی در دوهزار قطعه سیصدمتری در سال 1339 شمسی .
6 – ایجاد مدرسه محمدیه در قسمت شرقی شهر سبزوار با داشتن حجره های زیاد برای طلاب حوزه علمیه سبزوار .
7 – بنای شبستان بزرگ مسجد جامع سبزوار . ( برای آگاهی بیشتر از جزئیات این بنا بنگرید به کتاب : سبزوار ، شهر دیرینه های پایدار ، جلد یکم ، صفحه 168 )
8 -  بنای مدرسه در کویته پاکستان
9 – کمک های مالی فراوان به هنگام جنگ دوم جهانی و دادن ارزاق به نیازمندان و ایجاد بیمارستان مسلولین و . . . .

این روحانی خدمتگزار بالاخره در شوال 1386 هجری قمری برابر 1345 شمسی ، دعوت حق را لبیک گفت و در میان تأثّر فراوان مردم و تجلیلی کم نظیر ، در باغ رضوان که خود ساخته بود دفن گردید .
( آرامگاه آن مرحوم ، در حال حاضر ، به صورت برجسته در میان سبزه و گل های این مکان دیده می شود .
نیاز به یاد آوری است : با تمام اطمینانی که مردم به آن مرحوم داشتند و برای کمک به بی نوایان و یا احداق بنیادهای نیکو کاری پول در اختیارش می گذاشتند ، ولی چون استغناء داشت ، با دستی خالی از مادیات و دستی پر از معنویات ، به دنیای دیگر پاگذاشت .


آیة الله فقیه را سیزده فرزند عالم و شایسته که نه تن آنان پسر و چهاردختر می باشند بود . از آن میان :

1 – مرحوم حاج سید زین العابدین فرزند ارشد متولد 1332 هجری قمری در سبزوار تولد یافته و در 1338 با والد خود عازم نجف شده و پس از فراگرفتن مقدمات در 1347 قمری در خدمت پدر به ایران مراجعت می نماید و در مشهد مدرسه عالی معقول و منقول را طی کرده ، امامت جماعت مسجد مقبل السلطنة و تدریس مراحل عالی و سرپرستی درمانگاه رازی را بر عهده می گیرد تا در 1411 هجری قمری ( 1370 خورشیدی ) در مشهد فوت می نماید .
( آن مرحوم از نخستین شماره نامه آستانقدس با نوشتن مقالاتی در آن همکاری می نماید )
2 – حجة الاسلام آقای حاج سید محمد باقر فقیه ، دومین فرزند مرحوم آیة الله فقیه در 1334 قمری در سبزوار تولد یافته و در سه سالگی با پدر به نجف رفته و در مراجعت وی به مشهد می آید و از محضر مرحوم محقق نوغانی و ادیب نیشابوری و ادیب بجنوردی و سید الحکماء ابوالقاسم الهی فیض می برد و در 1317 خورشیدی به دریافت اجازه تدریس علوم معقول و منقول از وزارت معارف نائل می گردد و بعد به سبزوار می رود و تدریس فقه و اصول را در مدرسه حاج ملاهادی و محمدیه بر عهده می گیرد و در حال حاضر علاوه بر ارشاد ، به خدمات کشاورزی می پردازد و در آب و ملک مختصری که دارد ، شخصا به امر مقدس کشاورزی مشغول است و از کدّ یمین و عرق جبین روزگار می گذراند . 
3 – آقا سید محمد کاظم که در سال 1341 هجری قمری در نجف تولد یافته و علوم ابتدایی را فراگرفته در حال حاضر به کار در بازار اشتغال دارد .
4 – مرحوم حاج سید محمد رضا که در 1347 قمری در نجف زاده شده و در 1371 خورشیدی در مشهد فوت می کند .
5 – حضرت حجة الاسلام والمسلمین حاج سید محمد جواد ، به سال 1349 هجری قمری در مشهد تولد یافته ، ادبیات را نزد ادیب نیشابوری و جلدین لمعه و قوانین را از محضر حاج میرزا احمد مدرس یزدی و رسائل و مکاسب و کفایه را نزد مرحوم حاج میرزا هاشم قزوینی و . . . بسیاری از رموز و اشارات و اخلاق را از وجود پدر برخوردار گردیده و آنقدر در درس و بحث کوشا بوده که مورد توجه خاص والد گرامی شان قرار گرفته ، بطوری که به ایشان اجازه اجتهاد مرحمت می نماید .
ایشان در حال حاضر ، در مسجد حاج حکیم خیابان طبرسی اقامه جماعت دارد و از مدرسین ممتاز خراسان به شمار می آید تا آن حد که در حوزه درس کفایه وی ، متجاوز از یکصد تن فضلای جوان شرکت دارند .
6 – آقای حاج سید محمد صادق که از محضر ادیب نیشابوری بهره برده و در حال حاضر در حوزه علمیه قم به تدریس خارج مشغول می باشد 
( فرزندان دیگر آیة الله فقیه سبزواری هم از فرهنگیان با دانش و خوشنام می باشند )

منبع :
صفحه 148 ، کتاب سبزوار شهر دانشوران بیدار 
نویسنده : استاد محمود بیهقی ، مشهد ، دامینه ، 1379

🌹🌹🌹

لازم به توضیح است که تمام فرزندان روحانی مرحوم فقیه سبزواری و جناب حاج سید کاظم و جناب حاج سید رضا فقیه سبزواری ، به رحمت خدا رفته اند

دو خاطره حجة الاسلام محسنی نژاد سبزواری

دو خاطره حجة الاسلام محسنی نژاد سبزواری ، عضو دفتر استفتاء آیة الله العظمی شبیری زنجانی از  آیات عظام شبیری زنجانی و وحید خراسانی

یک قضیه از آقای زنجانی شنیدم که جالب هست . ایشان ( آقای شبیری زنجانی ) رفته بودند سبزوار ، ششتمد هم رفته بودند . از مرحوم آقای ابراهیمی نقل می کردند . آقای ابراهیمی گفته بودند که من در مشهد بودم ، اب الزوجه ما آمده بود مشهد . من در نماز آقای میرزا حسین فقیه سبزواری شرکت نمی کردم . از مقابل نمازش عبور می کردم می رفتم نماز آقای شیخ غلامحسین تبریزی . آقای شیخ غلامحسین ترک . در ذهن پدر زنم شاید این موضوع خطور کرده که شاید آقا را قبول ندارد که از مقابل نماز آقای سبزواری عبور می کند و می رود . 

( این مطلب را آقای زنجانی نقل می کرد از قول آقای ابراهیمی . پریروزهم دوباره از ایشان پرسیدم که شما قبلا چنین مطلبی را فرموده بودید و تصدیق کرد آقای زنجانی)

( ابراهیمی ) گفت من شب خواب دیدم . هنوز میرزا حسین فقیه سبزواری زنده بود . میرزا حسین فرمود به صورتم نگاه کن . نگاه کردم دیدم صورتی طبیعی است . بعد دستی به صورت کشید و گفت حالا نگاه کن . این بار دیدم یک صورت بسیار نورانی دارد . گفت آن صورت ظاهری من بود و این صورت باطنی من هست . این موضوع را آقای زنجانی از قول آقای ابراهیمی تعریف کرد .

 

خاطره از آیة الله وحید خراسانی :

" 35 سال پیش که به اتفاق استادمان آیة الله وحید برای شرکت در مراسم پدر آقای عالمی ، به منزل آقای عالمی می رفتیم ، آیة الله وحید از من سؤال کردند اهل کجا هستید ؟

گفتم اهل ایزی سبزوار هستم . مادر بزرگم دخترعموی فقیه سبزواری هست .

آیة الله وحید فرمودند من نزد ایشان کفایه خواندم . آدم با کمالی بود . این تعبیر آقای وحید بود . فرمود ایشان آدم با کمالی بود . "
"
فایل صوتی سخنان حجة الاسلام محسنی نژاد در مراسم دومین سال رحلت آیة الله سید محمد صادق فقیه سبزواری

https://t.me/faghih_e_sabzevari/8007

خلاصه ای از زندگی نامه آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( قسمت چهارم)

خلاصه ای از زندگی نامه آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( قسمت چهارم)

 

سرپرستی پانزده هزارحاجی

نخستین سفری که حجاج ایرانی، منظم و کاروانی به حج رفتند، سال ۱۳۶۷ قمری، برابر با ۱۳۲۷ خورشیدی بود. آن سال، حدود بیست هزار نفر به عربستان برای انجام مناسک حج سفر کردند. پنج هزار نفر هوایی و حدود پانزده هزار نفر زمینی، از طریق عراق و کویت، وارد عربستان شدند. چون این سفر، پس از پنج سال قطع رابطه دولت ایران و عربستان، سفر آشتی کنان نیز بود، علمای بزرگی همچون سید محمد تقی خوانساری، میرزا محمد فیض قمی، سید محمد بهبهانی، میرزا خلیل کمره ای، بهاء الدین محلاتی، بهاء الدین نوری، میرزا عبدالله سعید چهلستونی؛ و خطیب شهیر محمد تقی فلسفی، حاجیان را همراهی کردند. بسیاری از علما، با کاروان‌های هوایی، ایران را به قصد جده ترک کردند. میرزا حسین فقیه سبزواری به عنوان عالم بزرگ کاروان‌های زمینی، پانزده هزار حاجی را از طریق عراق و کویت، همراهی کرد و به سلامت به مقصد رساند. او در تمام طول مسیر، در انتهای این کاروان بزرگ حرکت می‌کرد تا نسبت به رفع مشکلات، اقدامات لازم را انجام دهد.

این سفر، سومین سفر میرزا حسین فقیه سبزواری به بیت الله الحرام بود.[۲۱۹]

دیدار و گفتگو با پادشاه عربستان و ارائه دو پیشنهاد

در پایان مراسم حج همان سال (۱۳۲۷ خورشیدی)، طبق رسم سنواتی پادشاهی سعودی که از رجال برجسته علمی و دینی و سران کشورهای اسلامی دعوت برای دیدار و گفتگو می‌کنند، از سوی عبدالعزیز ابن سعود پادشاه کشور سعودی، از میرزا حسین فقیه سبزواری و میرزا عبدالله سعید چهلستونی دعوت به دیدار و گفتگو شد. در آن دیدار، فقیه سبزواری، ضمن بحث از مصالح کشورهای اسلامی و امور مشترک دینی، دو پیشنهاد به پادشاه سعودی ارائه کرد. پیشنهاد اول در مورد شیوه تعیین قبله دقیق بود. فقیه سبزواری توضیح داد که سالی دوبار خورشید عمود بر کعبه می‌تابد. در همان دو هنگام، شایسته‌است مسئولان سعودی از طریق وسائل مخابراتی خصوصاً رادیو، موقعیت خورشید بر فراز کعبه را اعلام کنند تا مسلمانان در هر نقطه که هستند با تراز قرار دادن خورشید، قبله دقیق محل زندگی خودرا برای نماز و امور دیگری که نیاز به آشنایی با جهت دقیق و درست قبله هست، شناسایی کنند.

پیشنهاد دوم در مورد بازسازی قبور ائمه بقیع بود که با استناد به آیات قرانی و احادیث نبوی و اقامه ادلّه قطعی وبراهین مستدل، ثابت کردند که از نظر شرعی، ساختن و تعمیر بقعه اشکالی ندارد.

پادشاه، صدور اجازه را محول به نظر و رأی قضات عامه می‌کند اما آن‌ها، این پیشنهاد را به استناد باورهای متفاوت خود در این زمینه نپذیرفتند.[۲۲۰]

فقیه سبزواری، یک بار دیگر؛ و در سفر سال ۱۳۴۲ شمسی به بیت الله الحرام، پیشنهاد بازسازی قبور ائمه بقیع را در ملاقات با ملک سعود پادشاه عربستان مطرح کرد اماپادشاه به رأی قضات عامّه ارجاع داد و آن‌ها موافقت نکردند.

روزنامه خراسان نوشت:

«قبل از ظهر دیروز، حضرت آیت الله فقیه سبزواری، به اتفاق چند نفر به قصد زیارت بیت الله الحرام و تشرف به مدینه منوره، در میان بدرقه جمع کثیری با هواپیما به تهران حرکت کردند و از آن جا به جده پرواز خواهند نمود.

حضرت آیت الله فقیه سبزواری در این سفر قصد دارند با مقامات دولت سعودی و اعلیحضرت ملک سعود ملاقات نمایند تا شاید توفیق حاصل کنند که موافقت آنان را دربارهٔ ساختمان قبور ائمه اطهار که در مدینه منوره قرار دارد یا لا اقل سایه بانی که به وضع فعلی تأسف آور قبور ائمه علیهم السلام خاتمه بخشد، جلب کنند.»[۲۲۱][۲۲۲]

صدور فتوا برای ملی شدن صنایع نفت ایران

در ماجرای ملی شدن صنعت نفت ایران، طیف‌های مختلفی مشارکت داشتند که پیشرو آن‌ها، علما بودند. سید محمد تقی خوانساری (از مراجع ثلاث قم)، بهاء الدین محلاتی، عباسعلی شاهرودی، سید حسن چهارسوقی، باقر رسولی، سید محمود روحانی قمی، محمد رضا کلباسی، مهدی نجفی، سید حسین خادمی، مرتضی مدرسی اردکانی و سید مصطفی سید العرقین، از فعالان جبهه طرفدار ملی شدن نفت بودند. میرزا حسین فقیه سبزواری، به عنوان مرجع تقلید، در پی استفتای مریدان و مقلدان، نظر مثبت خودرا مبنی بر ملی شدن نفت، طی صدور فتوایی اعلام و از این جنبش، حمایت کرد.[۲۲۳][۲۲۴][۲۲۵][۲۲۶][۲۲۷]

صدور فتوا با تأکید بر لزوم شرکت در انتخابات (۱۳۳۰)

دهه بیست و دهه سی، دو دهه پر چالش و پرتنش در حوزه مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی مشهد بود. میرزا حسین فقیه سبزواری با بهره‌گیری از قدرت اجتهادی و طیف گسترده نفوذ معنوی و علمی و شهرت خود در جهت حل و فصل امور، در کنار مردم و در عمق جامعه، علاوه بر عمل به وظایف اجتهادی در حوزه دین، به امور اجتماعی و رفاهی و سیاسی مردم نیز توجه خاص داشت.

بر این اساس، نمایندگان جمعیت‌های موتلف اسلامی ، در جهت تشویق مردم به شرکت در انتخابات مجلس، از دو مرجع تقلید، میرزا یونس اردبیلی و میرزا حسین فقیه سبزواری ، درخواست فتوی کردند که هردو مرجع، در پاسخ به استفتاء آنان، بر لزوم شرکت در انتخابات تأکید کردند.

وبسایت؛ بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی     ؛ به نقل از روزنامه خراسان ۱۲ آذر ۱۳۳۰، به مناسبت یادی از خدمات جمعیت‌های مؤتلف اسلامی در آن سال‌ها نوشته‌است:

«طبق اطلاع پریشب نمایندگان جمعیت‌های موتلف اسلامی بحضور میرزا یونس اردبیلی رفته و در اطراف وظائف مردم در انتخابات این دوره سوالاتی نموده‌اند و معظم له در پاسخ استفتاء که به عمل آمده شرکت در انتخابات و تعیین وکیل صالح را لازم دانسته و موافقت خودشان را نسبت به شرکت در انتخابات اعلام فرموده‌اند؛ و نیز دیروز قبل از ظهر آقایان نمایندگان جمعیت مزبور خدمت میرزا حسین فقیه سبزواری رفته و از ایشان هم جداگانه استفتاء نموده‌اند معظم‌له نیز با بودن حکومت مشروطه و اهمیت نمایندگانم صالح در مجلس شورای ملی شرکت عموم طبقات را لازم دانسته‌اند لذا از طرف جمعیت‌های موتلفه اسلامی خلاصه از بیانات میرزا یونس اردبیلی را برای اطلاع عموم جداگانه چاپ و توزیع نموده‌اند تا مردم به وظایف ملی خود آشنا شوند.»[۲۲۸]

عضو هیئت نظارت بر انتخابات مجلس شورای ملی

محمد تقی شریعتی و شیخ محمود حلبی که کارگردانان جمعیت‌های موتلف اسلامی در مشهد بودند (جمعیتی که متجاوز از صد هیآت و دسته مذهبی به منظور شرکت در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی به وجود آمده بود) اولین گرد همایی جمعیت را در روز جمعه ششم دی ماه ۱۳۳۰ با موافقت و همدمی میرزا یونس اردبیلی آغاز کردند. در این گردهمایی قظعنامه ای صادر شد و در آن از نظریات سید ابوالقاسم کاشانی و میرزا یونس اردبیلی حمایت شد و ایشان اولین فرد روحانی است که از سوی جمعیت‌های موتلف اسلامی به عنوان یکی از اعضای هیئت نظارت انتخاب شد. فقیه سبزواری نفر دوم؛ و کلباسی، قمی، محمود حلبی، مرتضی عیدگاهی، کاظم دامغانی، هاشم قزوینی، محمد الهی، غلامحسین تبریزی، سید علی اکبر خویی (پدر سید ابوالقاسم خویی)، محمد تقی شریعتی و عابد زاده، به ترتیب افراد انتخاب شده دیگر هیئت نظارت بودند.[۲۲۹]

هم چنین، با صلاحدید سیّد یونس اردبیلی و میرزا حسین فقیه سبزواری، شیخ مجتبی قزوینی، از سوی روحانیت برای تعیین نمایندگان این صنف در مجلس شورای ملی در دوره ۱۷ مجلس شورای ملّی، انتخاب شد.[۲۳۰]

سفرهای فقیه سبزواری

۱ – سال ۱۳۵۳ قمری (۱۳۱۳ شمسی)، نخستین سفر به بیت الله الحرام برای انجام مناسک حجّ. ۲ – سال ۱۳۶۵ قمری (۱۳۲۵ شمسی)، دومین سفر فقیه سبزواری و سفر به عراق و عتبات عالیات. ۳ – سال ۱۳۶۷ قمری (۱۳۲۷ شمسی)، سومین سفر از سفرهای فقیه سبزواری و دومین سفر به مکه معظّمه برای انجام مناسک حجّ. در این سفر، سرپرستی پانزده هزار حاجی را فقیه سبزواری بعهده داشته‌است. ۴ – سال ۱۳۷۳ قمری (۱۳۳۳ شمسی)، چهارمین سفر از سفرهای فقیه سبزواری و سومین سفر به مکه معظّمه برای انجام مناسک حجّ. ۵ – سال ۱۳۷۵ قمری (۱۳۳۴ شمسی) سفر به تهران برای درمان. ۶ – سال ۱۳۴۴ شمسی، ششمین و آخرین سفر از سفرهای بلند مدت فقیه سبزواری؛ و چهارمین سفر حجّ از طریق تربت حیدریّه، بیرجند، زاهدان، کویته، حیدر آباد، کراچی و بغداد. در همین سفر بود که با چند روز اقامت در کویته پاکستان، اقدام به احداث مدرسه علمیه برای طلاب آن سامان کرد.[۲۳۱]

تألیفات و آثار علمی

مهم‌ترین اثر علمی فقیه سبزواری، تقریرات درس اصول میرزای نایینی است که چون محمد علی کاظمینی، هم بحث درس اصول فقیه سبزواری نیز از درس میرزای نایینی، تقریراتی آماده کرده بود و زودتر از فقیه سبزواری منتشر کرده بود، به احترام ایشان، از انتشار تقریرات خود صرف نظر کرد. رساله ” قضاء فوائت ” نیز تقریراتی از درس‌های سید ابوالحسن اصفهانی است که به چاپ نرسیده‌است.” هدایه الانام “[۲۳۲]رساله عملیه بنا بر فتواهای فقیه سبزواری و ” مناسک حج “، هردو، بارها منتشر شده‌است.[۲۳۳][۲۳۴]

فرزندان روحانی و فرهنگی میرزا حسین فقیه سبزواری

از فرزندان میرزا حسین فقیه سبزواری، چهار نفر روحانی و مجتهد؛ و یک نفر فرهنگی هستند. نخستین فرزند، میرزا زین العابدین فقیه سبزواری بود که پس از فوت پدر، به تدریس و امامت جماعت در جایگاه پدر در مسجد گوهرشاد ادامه داد و عهده‌دار همان وظایفی شد که پدرش به عهده داشت.[۲۳۵] علاوه، تولیت مدرسه سلیمانخان (سلیمانیه کنونی) را پس از درگذشت میرزا احمد کفایی نیز پذیرفت[۲۳۶] و در حل مشکلات طلاب و ارباب رجوع، کوشا بود. میرزا زین العابدین فقیه سبزواری، از ابتدای تأسیس مجله « نامه آستانقدس » با نگارش زندگی‌نامه علی بن موسی الرضا علیه السلام، با این مجله همکاری؛ و به زبان فرانسه و انگلیسی تسلط داشت.

دومین فرزند میرزا حسین، میرزا محمد باقر فقیه سبزواری ، ساکن سبزوار ، مجتهد و مدرس حوزه علمیه و امام جماعت مسجد جامع سبزوار بود.

میرزا محمدباقر، از علمای امضاء کننده اولین طرح شورایی کردن اداره حوزه‌های علمیه و خمس و زکات و موقوفات عامه در ایران در سال ۱۳۲۶ شمسی بود.[۲۳۷]

سومین فرزند مجتهد و فقیه میرزا حسین که از پدر و میرزا هاشم قزوینی، موفق به دریافت اجازه اجتهاد شد، میرزا جواد فقیه سبزواری است. میرزا جواد از مدرسین نامدار حوزه علمیه خراسان بود که در طول پنجاه سال تدریس سطوح مختلف فقه و اصول، خصوصاً تدریس کتاب لمعه، شاگردان بسیاری[۲۳۸] را آموزش داد که هم‌اکنون بسیاری از آنان، در جایگاه‌های والای علمی و اجتماعی قرار دارند. او امام جماعت مسجد حاج حکیم در خیابان طبرسی مشهد بود و به خاطر مردمداری و سیرت نیکش، مریدان بی شمار داشت.[۲۳۹][۲۴۰][۲۴۱][۲۴۲]

چهارمین فرزند روحانی و مجتهد میرزا حسین، سید صادق فقیه سبزواری [۲۴۳] ، از مدرسین پیشکسوت حوزه علمیه قم بود که علاوه بر تدریس، در حوزه خطابه و منبر نیز فعال بود. سید صادق فقیه سبزواری، در طول ۶۵ سال اقامت در قم، شاگردان بسیاری را آموزش داد و به پاس خدماتش به حوزه علمیه قم، احداث مساجد متعدد در نقاط مختلف همزمان با سفرهای تبلیغی، ساده زیستی و رسیدگی به امور طلاب و گره گشایی از کار گرفتاران، دوستان و طرفداران بسیار داشت و از احترامی خاص نزد آیات عظام گلپایگانی، شریعتمداری، مرعشی نجفی، اراکی، میرزا هاشم آملی و بزرگان دیگر برخوردار بود.

سید صادق فقیه سبزواری، در سن ۸۶ سالگی، ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ درگذشت و پس از اقامه نماز میت بر پیکر او توسط آیه الله شبیری زنجانی، در حرم حضرت معصومه (س)، به خاک سپرده شد.[۲۴۴][۲۴۵][۲۴۶]

سید علینقی فقیه سبزواری، از فرهگیان پیشکسوت مشهد و مذرّس و مدیر دبیرستان پسرانه علوم و معارف اسلامی شهید مطهری مشهد، از فرزندان میرزا حسین است که به پاس خدماتش به گسترش دانش و اخلاق، در روز معلم سال ۱۳۹۴، از سوی شاگردان و اساتید؛ و با پیام آیه الله محمد امامی کاشانی، امام جمعه موقت تهران و تولیت مدرسه عالی شهید مطهری، مورد تجلیل و تقدیر قرار گرفت.[۲۴۷][۲۴۸][۲۴۹][۲۵۰][۲۵۱]

سخنران فصیح و بلیغ ، به گواهی شاهدان

میرزا حسین فقیه سبزواری، علاوه بر عمل به وظائف خود در مقام اجتهاد و فقاهت و مرجعیت دینی، در مواقع مقتضی، مقلدان و مریدان خود را با سخنرانی و ایراد خطابه، مستفیض می‌کرد.

در واقعه گوهر شاد در تیرماه ۱۳۱۴، در جمع علمای حاضر در مسجد، میرزا حسین، با ۴۳ سال سن، جوان‌ترین فقیه و مجتهدبود و به همین دلیل، مردم و علمای مجتمع در مسجد، دوبار از فقیه سبزواری درخواست سخنرانی کردند و او، با علم به خطراتی که ممکن بود بخاطر سخنرانی در آن فضای پر التهاب و پر تنش و پرآشوب، در کمینش باشند، به تقاضای آنان، پاسخ مثبت داد که شرح ماجرا را در؛زندگی‌نامه خود نوشت؛ نگاشته‌است.

مسلط بر گفتگو

و نیز، با حضور و اجتماع و تحصّن حدود سی نفر از علما و مجتهدان و وعاّظ سرشناس مشهد در مسجد گوهرشاد، فقیه سبزواری را برای گفتگو با پاکروان استاندار خراسان، انتخاب می کنند که وی ، همراه با مرتضی آشتیانی ، یکی دیگر از علمای برجسته، در محل استانداری ، برای پیشگیری از حمله نظامیان به مردم حاضر در مسجد، با پاکروان دیدار و گفتگو می کنند . اسدی نایب التولیه نیز با توجه به سخنرانی اثرگذاری که فقیه سبزواری داشته ، از میرزا حسین درخواست کمک و چاره می کند .

کاظم مدیر شانه چی در گفتگو با بخش تاریخ شفاهی بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستانقدس رضوی می‌گوید:

«بیانش هم بیان شیوایی بود. ایشان در ماه مبارک رمضان هم، خودش منبر می‌رفت که آن زمان حتی زمانی هم که منبر ممنوع بود، ایشان سه شب ماه رمضان را شب‌های احیارا ایشان منبر می‌رفت و نماز می‌خواند در ابتدا؛ و بعد هم منبر می‌رفت که جمعیت زیادی هم حضور پیدا می‌کردند و منبر، هم علمی و هم ساده که مردم بفهمند هر دورا داشت. بیان هم، بیان شیرین و خوبی بود .»[۲۵۲]

محمد واعظ زاده خراسانی می‌گوید:

«آقای سبزواری، ماه رمضان در ایوان مقصوره مسجد گوهرشاد، ظهرها نماز می‌خواند بعد منبر می‌رفت، منبر مفصل، خیلی منبر مهمی داشت، کسانی هم که با او مخالف بودند از منبرش بهره می‌بردند.»[۲۵۳]

حجت هاشمی خراسانی می‌نویسد:

«در مسجد گوهرشاد امام جماعت بود و در ایّام ماه مبارک، بعد از نماز ظهر و عصر، در ایوان مقصوره منبر می‌رفت و شب‌های احیاء، صد رکعت نماز با جماعت می‌خواند و بعد، منبر می‌رفت و جماعت بسیار، مستمع سخنان دلربایش بودند؛ و کلامش جلا دهنده قلوب؛ و صفا بخش ارواح بود؛ و از منابر وی، نود منبر، در نزد نگارنده، ثبت و ضبط است که در سه سال، پای منبر حضرتش بودم و گفتار اورا می‌نوشتم و ای کاش، همه ساله پای منبر او بودم .»[۲۵۴][۲۵۵]

ابعاد شخصیت علمی و معنوی فقیه سبزواری از نگرگاه شاگردان و پژوهشگران

 فقیه سبزواری، مسلّط و متبحّر در فلسفه

محمد رضا شفیعی کدکنی، فقیه، ادیب، پژوهشگر، شاعر، نویسنده و استاد ممتاز دانشگاه تهران و از شاگردان فقیه سبزواری می‌نویسد:

«حال که به اینجا رسید، بد نیست از یک تن دیگر که در این شاخه از معرفت، بر من حق استادی دارد، یاد کنم؛ و آن مرحوم آیه الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری است که ” امور عامّه شرح منظومه ” را نزد او نیز خوانده‌ام و با اینکه در آغاز اصرار داشت که قبول نکند و می‌گفت: من سالهاست «تارک» ام ولی وقتی درس را شروع کرد، از بسیاری مدعیّان که ما دیدیم، بهتر و مسلّط و خوش تقریر تر بود .»[۲۵۶][۲۵۷]

 تدریس خصوصی فلسفه

خبر گزاری تسنیم در گزارشی با عنوان:؛ روایت تسنیم از عالم جلیل‌القدری که کارگشای مشکلات مردم بود؛ به قلم؛ حسن طالبیان شریف؛ می‌نویسد:

«آیت‌الله فقیه سبزواری علاوه بر فقه و اصول به تدریس فلسفه نیز مشغول بود. از حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد روحانی شنیدم که من و حضرات آیات حاج آقا سید محمود مجتهدی (برادر آیه الله سید علی سیستانی) و حاج شیخ محمد رضا مهدوی دامغانی به صورت خصوصی شرح منظومه را نزد ایشان در مسجدگوهرشاد فرا گرفتیم..»[۲۵۸]

مناسب است یادآوری شود که فقیه سبزواری، پیش از هجرت به نجف اشرف برای تکمیل دوره عالی فقه و اصول؛ و نیل به مرتبه اجتهاد، از یک فرصت طلایی برای تحصیل فلسفه در سبزوار، بهره کامل برد.

او، فلسفه را نزد میرزا اسماعیل افتخار الحکماء، شاگرد برجسته و بی نظیر حاج ملاهادی سبزواری آموخت. افتخار الحکماء، علاوه بر تخصص در فلسفه، در طبّ و سایر علوم رایج عصر خود سرآمد بود؛ و علمای بسیار، به شاگردی در مکتبش، مباهات می‌کنند.[۲۵۹]

 جای خالی فقیه سبزواری از دیدگاه آیت الله نوری همدانی مرجع تقلید

در جلسه ای که آیه الله نوری همدانی با مسئولان حوزه علمیه مشهد داشته‌اند، خالی شدن شهرها از علما و عدم جایگزینی را فاجعه تلقی کرده‌اند و از گذشته یاد کرده‌اند که قبلاً مشهد می‌آمدم، ابوی آقای مروارید می‌آمدند و با هم ارتباط داشتیم. آقای میلانی بود، آیه الله دامغانی و سبزواری بودند اینها رفتند و جایگزین چه اندازه دارند؟[۲۶۰]

 فقیه سبزواری، از اعاظم علماء و اکابر فقهاء

حجت هاشمی خراسانی ، از شاگردان شهیر فقیه سبزواری و از مفاخر معاصر، می‌نویسد:

«فقیه سبزواری، از اعاظم علماء و اکابر فقهاء به‌شمار می‌رفت و جامع اکثر فنون؛ و حاوی اغلب علوم بود. صاحب قدّ رشید؛ و لحیهٔ سفید؛ و چشمانی درشت و اصلع. دارای پیشانی طولانی.

مردی فعّال و نیکو خلق، مظهر اسم (قاضی الحاجات)، خنده‌رو و طلیق الوجه، شیرین کلام و بذله گو .»[۲۶۱]

 فقیه سبزواری، بلند قامت، خوشرو، با محاسنی سپید و بلند

علی دوانی ، در کتاب نقد عمر، ضمن نقل خاطراتش از سفر به مشهد در سال ۱۳۲۷ شمسی؛ ودیدار با بزرگان حوزه علمیه مشهد، می‌نویسد:

«علما و مدرسین مشهد که دیدم اینها بودند: مرحوم میرزا علی اکبر نوغانی متولی مدرسه معروف نواب. مردی چهارشانه متوسط القامه. حاج شیخ علی اکبر نهاوندی، پیری بزرگسال با صورتی سفید و محاسنی انبوه، شیخ غلامحسین بادکوبه ای که تا حدی لکنت داشت و عینک می‌زد.

حاج میرزا حسین سبزواری که سیدی بلند قامت، خوشرو با محاسنی سفید و بلند بود. حاج میرزا احمد کفایی پسر مرحوم آیه الله آخوند خراسانی، آقا شیخ محمد رضا کلباسی، روحانی بلند قامت با عمامه و قیافه خاصی که داشت، آیت الله سید یونس اردبیلی، آقا شیخ کاظم دامغانی و آقا شیخ مجتبی قزوینی هم بودند که من ندیدم .»[۲۶۲]

 فقیه سبزواری، حافظ قران

سید مهدی طباطبایی:

«مرحوم حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در مشهد عالم بزرگی بود. مدتی زیادی خدمت ایشان بودم. یک هفته با ایشان حرم امام رضا (ع) می‌رفتم و اعمال و رفتارشان را زیر نظر می‌گرفتم تا از ایشان درس بگیریم. در حرم مطهر ایشان زیارت مختصری می‌خواند و در بالاسر سحرها اقلاً نیم جزء قرآن می‌خواند. حافظ قرآن بود. نماز شب را در راه رفتن به حرم می‌خواند و می‌فرمود: در هنگام راه رفتن خواندن قرآن مکروه است اما نماز شب کراهت ندارد.

مرد یافتم ایشان را. خیلی برای مردم کار می‌کرد. کارهای شخصی اش را خودش انجام می‌داد. حتی در منزلش گاو را خودش می‌دوشید. خیلی متواضع بود.

چند تشییع جنازه در مشهد خیلی باشکوه بود. یکی تشییع شیخ مهدی واعظ خراسانی و یکی تشییع مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی بود که در هوای برفی جمعیت زیادی گریه کنان در تشییع ایشان شرکت کردند.»[۲۶۳]

 تدریس خصوصی نهج البلاغه

حجت هاشمی خراسانی :

«و چون فقیه سبزواری تا کنون مردی خالی از هوا و مکر و ریا ندیده‌ام. ظاهر و باطنش یکی بود. از این رو، از جان و دل، بنده او شدم و حلقه غلامیش در گوش کردم و خدمت او نمودم و چون مرا مستعد ّ و قابل و با حقیقت و با صفا و با وفا دید، در تربیت من کوشید و جامه فضائل بر قامت من پوشید و اسرار و رموز بسیار به من آموخت و در دروس فقه و اصول او حاضر می‌شدم و تمام آن‌ها را مانند باقی دروس خود می‌نوشتم و با فرزند عزیز او، آقای حجه الاسلام والمسلمین آقا سید جواد دام بقائه، در درس خصوصی وی حاضر می‌شدیم از حکمت و فقه و اصول؛ و از وی تقاضا کردم نهج البلاغه امیر علیه السلام را برای من درس بگوید. قبول فرمود و بعد از نماز مغرب و عشاء، منزل می‌رفتیم و برای من درس می‌گفت و مطالب اورا می‌نوشتم و از مردم زمان، کسی را نمی‌شناسم که این کتاب را، نزد چنین عالمی، تحصیل کرده باشد .»[۲۶۴]

 فقیه سبزواری، از علمای اهل معنی

سید حسن ابطحی:

«یکی از علماء اهل معنی که دربارهٔ معارف و تزکیه نفس در منبر بسیار سخن می‌گفت و در مسجد گوهرشاد نماز می‌خواند آقای حاج میرزا حسین سبزواری بود. من به سخنان ایشان و مطالبی که دربارهٔ تزکیه نفس می‌گفت بسیار علاقه داشتم. معظم‌له بنا کننده باغ رضوان بود. این باغ رضوان در کنار صحن مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام واقع شده بود که قبلاً مشهدی‌ها به این بخش از زمین که مدرسه شده بود قتلگاه می‌گفتند علت این نامگذاری این بود که وقتی افغانها به رهبری عبد المومن ازبک به مشهد و حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حمله کردند و جمعی را در حرم مطهر کشتند آن کشته‌ها را در این مکان دفن نموده بودند و قبر مرحوم شیخ طبرسی هم در کنار همین قبرستان بود و وقتی که مرحوم آیه الله سبزواری این زمین را بصورت صحنی که اطرافش غرفه‌ها و حجراتی بود درآورد آن را به باغ رضوان نام گذاری کرد. در سال ۱۳۴۰ در روز وفات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که مادرم از دار دنیا رفت او را در همین باغ رضوان به خاک سپردیم و یک علت مراجعت ما از قم به مشهد مقدس همین فوت مادرم بود و لذا از قم برای فعالیت‌های دینی و احیاناً درس و بحث به مشهد برگشتیم. در همه این برنامه‌ها مرحوم شهید هاشمی نژاد همراه من بود و لذا از سال ۱۳۴۱ شمسی در مشهد مستقر شدیم .»[۲۶۵]

 فقیه سبزواری، نهاوندی و کفایی در رأس علمای مشهد

محمد واعظ زاده خراسانی:

«غیر از فعالیت طلبه‌ها در حوزه، طلاب و علمای موجه دیگری چون حجت‌الاسلام نهاوندی، آیت‌الله سبزواری و مرحوم میرزا احمد بودند که خارج حوزه، فعالیت سیاسی می‌کردند؛ در واقع این افراد در رأس علمای مشهد بودند.»[۲۶۶]

روحیّات و اخلاق فقیه سبزواری

پرهیزکار، سلیم النفس، بذله گو، خوش مشرب، اهل تسامح، مهربان و جمع گرا، یاور بی پناهان

غلامرضا جلالی :

«مرحوم فقیه سبزواری، انسانی پرهیزکار، متقی، سلیم النفس، بذله گو و خوش مشرب بود. تنها به تدریس و اقامه جماعت قانع نبود. بر این باور بود که در راه خدمت به مردم مسلمان، از هرگونه امکانات مشروع و معقول باید استفاده نمود.

او با گرو گذاشتن حیثیت اجتماعی خود می‌کوشید منشأ خیر برای افراد بی بضاعت و مسمند باشد. ایشان پناه افرادی بود که در دوره ستمشاهی دستشان از همه جا کوتاه بود. اقدامات به موقع ایشان ده‌ها نفر از کسانی را که به دلایل سیاسی یا بر حسب قوانین زورمندان نظام، به اعدام محکوم شده بودند، از مرگ نجات داد.

فقیه سبزواری، انسان وارسته ای بود و روحی مهربان و جمع گرا داشت و سعادت خودرا در سعادت هم نوعان خود می‌جست و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد. تقوا و تقیه مرحوم فقیه سبزواری، همه شبهاتی را که نسبت به ایشان در ذهن منتقدین به وجود می‌آمد، بر طرف می‌ساخت. پاکی و بی‌آلایشی و ساده زیستی فقیه سبزواری، همه چیزرا تحت الشعاع قرار می‌داد .»[۲۶۷]

ساده زیست و مردم گرا

کاظم مدیر شانه چی :

«بازاری‌ها و مردم عامی، به ایشان خیلی اقبال داشتند از لحاظ این که ایشان خیلی با مردم می‌جوشید یعنی مثلاً فرض کنید یک کسی اگر در تپل محله و نوغان یا در یک راه دوری از ایشان دعوت می‌کرد به یک آبگوشت خالص و چیز دیگری جز آبگوشت نبود، ایشان می‌رفت و با آن‌ها حشر داشت. این بود که مردم عامی و اینها هم، خیلی به ایشان توجه داشتند .»[۲۶۸]

در گذشت

میرزا حسین فقیه سبزواری، ۲۴ شوال ۱۳۸۶ برابر با ۱۵ بهمن ۱۳۴۵، پس از تحمل یک دوره بیماری، چشم از جهان فروبست. در تشییع پیکر او، سید محمد هادی میلانی، سید حسن قمی، میرزا احمد کفایی، طلاب و فضلای حوزه مشهد، شاگردان و مریدان، توده‌های مختلف مردم، استاندار خراسان و دیگر مسئولان بلندپایه مشهد حضور داشتند. گزارش‌ها و عکس‌های روزنامه‌های خراسان و آفتاب شرق؛ و یادداشت‌های نویسندگانی که از نزدیک شاهد صحنه‌ها بوده‌اند، حاکی از تشییع با شکوه از پیکر فقیه سبزواری در هوای بسیار سرد و توأم با ریزش برف بوده‌است.

روزنامه؛ خراسان؛ در گزارش خبری خود نوشت:

«حضرت آیت الله فقیه سبزواری، به رحمت ایزدی پیوست

با کمال تأسّف اطلاع حاصل شد که نزدیک به نیمه شب شنبه، حضرت آیت الله العظمی فقیه سبزواری، به رحمت ایزدی پیوسته‌اند.

مرحوم حضرت آیت الله سبزواری، از چند ماه پیش دچار بیماری گردیده و مدتی قریب به یک ماه در بیمارستان منتصریّه بستری گردیدند و پس از بهبودی نسبی به منزل مراجعت نمودند و از چند روز پیش دچار عارضه ناراحتی قلبی گردیدند و چون حال ایشان، شب شنبه رو به وخامت رفت، بلافاصله آقایان دکتر شهیدی و دکتر شاملو، پزشکان معالجشان، بر بالین ایشان حاضر شدند ولی متأسفانه معالجات مؤثر واقع نشد و ۲۰ دقیقه به ساعت ۱۲ شب، دار فانی را وداع گفتند.

از ساعت ۶ صبح، طبقات مختلف مردم و روحانیون که از فقدان حضرت آیت الله سبزواری مطلع شده بودند در منزل ایشان اجتماع نمودند. بازار مشهد تعطیل گردید و تا ساعت ۹ صبح، حضرات آیات عظام، کفایی، میلانی، قمی و آقایان حاج آقا مدرّس، میرزا جواد تهرانی، بروجردی و چند نفر از رؤسای ادارات و دوائر آستانقدس رضوی، روحانیون و محترمین شهر و هزاران نفر طبقات مختلف مردم حضور یافتند.

ساعت ۹/۵ صبح جنازه آن مرحوم درحالی که حضرات آیات عظام، هیئت‌های مذهبی و انجمن‌های دینی در حالی که اشک می‌ریختند و مرثیه می‌خواندند، آن را تشییع نموده، به صحن مطهر حضرت رضا علیه السلام منتقل نمودند.

در صحن مطهر، تیمسار سپهبد نادر باتمانقلیچ، نیابت تولیت آستانقدس و استاندار خراسان، تیمسار سرلشکر ارفع، مدیریت حوزه حرم مطهر، به تشییع کنندگان پیوستند.

جنازه حضرت آیت الله در ساعت ۱۲، به باغ رضوان برده شد و نظر به این که ایشان در زمان حیات وصیت نموده بودند که درشب به خاک سپرده شوند، در آرامگاه خانوادگی ایشان، در باغ رضوان به امانت گذاشته شد و ساعت ۶ بعد از ظهر روز گذشته، طی مراسم ساده ای با حضور فرزندانشان دفن گردیدند.

بطوری که خبرنگار ما گزارش می‌دهد، دیروز بعد از ظهر، از طرف تیمسار سپهبد باتمانقلیچ استاندار خراسان – نیابت تولیت آستانقدس رضوی، مجلس ترحیمی در دارالضیافه مبارکه از ساعت ۶ تا ۸ منعقد بود.

در این مجلس، کلیه رؤسای ادارات، محترمین، اصناف و طبقات مختلف مردم شرکت نمودند؛ و امروز از ساعت ۸ صبح تا شب نیز، مجلس ترحیمی از طرف آیت الله کفایی خراسانی در شبستان بزرگ مسجد گوهرشاد منعقد خواهد بود.

فردا ساعت ۸ صبح، مراسم خطبه برسرمزار آن فقید سعید در باغ رضوان برگزار خواهد شد و پس فردا، از طرف سلسله سادات رضوی مجلس ترحیم در مسجد گوهرشاد برگزار خواهد شد.

خراسان – فقدان حضرت آیت الله سبزواری را به جامعه روحانیت و فرزندان آن فقید سعید تسلیت می‌گوییم .»[۲۶۹]

روزنامه آفتاب شرق نیز گزارشی مفصل از این رویداد منتشر کرد.[۲۷۰]

غلامرضا جلالی، پژوهشگر زندگی، شخصیت و خدمات علمای برجسته حوزه علمیه خراسان می‌نویسد:

«فقیه سبزواری، در روز شنبه ۲۴ شوال ۱۳۸۶ هجری قمری برابر با ۱۳۴۵ هجری شمسی، در ۷۷سالگی، راه ناهموار دنیای ماده را به آخر رساند و روحش به دار قرار پرگشود.

از ایشان به هنگام فوت، جز خانه مسکونی واقع در فلکه شمالی حضرت، چیزی برای فرزندان نماند.

جنازه ایشان در میان انبوه جمعیت تشییع شد و برابر وصیت کنار محراب مدرس باغ رضوان که خود در آن تدریس می‌نمود، دفن شد. قبر ایشان امروزه با فاصله نه چندان دور از آرامگاه شیخ امین الدین طبرسی در فضای سبز که بر بقایای باغ رضون احداث شده‌است، قرار دارد .»[۲۷۱]

باغ رضوان، صحن رضوان، مرقد فقیه سبزواری

باغ رضوان که پیش تر فضای صحن رضوان کنونی را در اختیار داشت، از ساخته‌ها و خدمات میرزا حسین فقیه سبزواری در دهه ۱۳۳۰ بود که صحن چند منظوره ای را با مساحت شانزده هزار متر مربع و در دو طبقه احداث کرده بود و مدرسه علمیه ” سبزواریّه ” یا ” مدرسه کوچک باغ رضوان ” نیز بخشی از این فضا را در اختیار داشت.

سال ۱۳۵۴ خورشیدی، با اجرای طرح توسعه اطراف حرم توسط عبدالعظیم ولیان، نایب التولیه و استاندار خراسان، باغ رضوان نیز تخریب؛ و به فضای سبز تبدیل شد اما به مرقد و مزار فقیه سبزواری که در باغ رضوان واقع شده بود، آسیبی نرسید.

با احداث صحن رضوان در محل باغ رضوان، مزار و مرقد فقیه سبزواری و محمد تقی آملی، فقیه و فیلسوف معاصر فقیه سبزواری و از دوستانش که بنا بر وصیتش در کنار فقیه سبزواری به خاک سپرده شده، در همان جایگاه اولیه؛ و در محدوده بقعه شیخ طبرسی، در فضای سبز و گلکاری شده قرار دارد.[۲۷۲][۲۷۳][۲۷۴][۲۷۵][۲۷۶]

منابع 

۲۱۹.

↑ کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، نوشته حسین نوقانی خراسانی، محمد ناصری، ۱۳۴۶، مشهد، بورس کتاب صفحه ۴۸

۲۲۰.

↑ کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، نوشته حسین نوقانی خراسانی، محمد ناصری، ۱۳۴۶، مشهد، بورس کتاب صفحه ۵۱

۲۲۱.

↑ روزنامه خراسان، سال چهاردهم، شماره ۳۹۹۶، جمعه ۶ اردی بهشت ماه ۱۳۴۲، ۲ ذی حجه ۱۳۸۲

۲۲۲.

↑ بریده روزنامه خراسان

۲۲۳.

↑ ناگفته‌های نهضت ملی شدن صنعت نفت

۲۲۴.

↑ ملی شدن صنعت نفت از کجا شروع شد؟

۲۲۵.

↑ روحانیت و نهضت نفت

۲۲۶.

↑ مروری بر نقش روحانیون در ملی شدن صنعت نفت

۲۲۷.

↑ نقش مرجعیت دینی در نهضت ملی شدن نفت ایران

۲۲۸.

↑ لزوم شرکت در انتخابات، منبع:خراسان، سال سوم؛ شماره ۷۰۶، تاریخ:سه شنبه ۱۲ آذرماه ۱۳۳۰

۲۲۹.

↑ مجله نگاه حوزه، غلامرضا جلالی، تندیس پارسایی (نگاهی به زندگی پربار مرحوم آیت الله سید یونس اردبیلی)، ش۶، ص۱۱ ـ ۷

۲۳۰.

↑ محمّد علی رحیمیان، گلشن ابرار، جلد ۳، جمعی از پژوهشگران، نشر معروف، قم، ۱۳۷۹

۲۳۱.

↑ کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، نوشته حسین نوقانی خراسانی، محمد ناصری، ۱۳۴۶، مشهد، بورس کتاب صفحه ۴۸

۲۳۲.

↑ دانلود رساله هدایه الانام میرزا حسین فقیه سبزواری

۲۳۳.

↑ علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، جلد ۲۵، صفحه ۱۷۳

۲۳۴.

↑ فهرست کتاب‌های چاپی فارسی، جلد ۵، نویسنده:مشار، خان بابا، ناشر: مؤلف، محل نشر: تهران – ایران، صفحه ۵۴۵۸

۲۳۵.

↑ خبرگزاری تسنیم

۲۳۶.

↑ حوزه نت

۲۳۷.

↑ ماهنامه حافظ، نشریه داخلی، شماره ۷۱، تیر ۱۳۸۹

۲۳۸.

↑ سید محمد جواد فقیه سبزواری

۲۳۹.

↑ حوزه نت

۲۴۰.

↑ به یاد مرحوم آیت‌الله سید جواد فقیه سبزواری ره

۲۴۱.

↑ تصاویر

۲۴۲.

↑ فقیه سبزوار در خراسان

۲۴۳.

↑ نمایی از زندگی، شخصیت و خدمات آیت الله حاج میرزا صادق فقیه سبزواری (ره)

۲۴۴.

↑ پیکر آیت‌الله فقیه سبزواری در قم تشییع شد

۲۴۵.

↑ خبر گزاری رسمی حوزه، تصاویر/ تشییع پیکر آیت الله سید صادق فقیه سبزواری

۲۴۶.

↑ مدیر حوزه‌های علمیه درگذشت آیت الله فقیه سبزواری را تسلیت گفت

۲۴۷.

↑ در مراسم بزرگداشت استاد فقیه‌سبزواری عنوان شد:استاد فقیه‌سبزواری بدون شعار برای عمل به دستورات اسلام تلاش می‌کند

۲۴۸.

↑ در آیین نکوداشت سیدعلی نقی فقیه سبزواری مطرح شد؛ شاگردان صالح عمل صالح فقیه سبزواری

۲۴۹.

↑ حجت‌الاسلام دهشت:پاسداشت استاد فقیه‌سبزواری، یک بزرگداشت قرآنی است

۲۵۰.

↑ خاطرات شاگردان در مراسم تقدیر از استاد سید علینقی فقیه سبزواری

۲۵۱.

↑ شهر آرا، هفته نامه محلی مردم مشهد، پنجشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ شماره ۱۴۵

۲۵۲.

↑ گفتگو با استاد کاظم مدیر شانه چی

۲۵۳.

↑ گفتگو با واعظ زاده خراسانی و خزعلی

۲۵۴.

↑ کتاب مرآه الحجّه، شرح حال حجت هاشمی و اساتید، صفحه ۱۳۰ تا ۱۴۵، نویسنده: ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی، مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق، تاریخ نشر، شهریور ۱۳۷۱

۲۵۵.

↑ یادها و خاطرات آیه الله حجت هاشمی خراسانی از مرحوم آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

۲۵۶.

↑ " کتابفروشی‌های پنجاه سال پیش مشهد "، مجله فرهنگی و هنری بخارا، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸ - شماره ۷۰، صفحه ۱۷۴

۲۵۷.

↑ زندگی‌نامه آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

۲۵۸.

↑ روایت تسنیم از عالم جلیل‌القدری که کارگشای مشکلات مردم بود

۲۵۹.

↑ میرزا اسماعیل افتخار الحکماء طالقانی

۲۶۰.

↑ رسا نیوز

۲۶۱.

↑ کتاب مرآه الحجّه، شرح حال حجت هاشمی و اساتید، صفحه ۱۳۰ تا ۱۴۵، نویسنده: ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی، مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق، تاریخ نشر، شهریور ۱۳۷۱

۲۶۲.

↑ صفحه ۱۷۶، کتاب نقد عمر، زندگانی و خاطرات علی دوانی، جلد اول، چاپخانه علامه طباطبایی

۲۶۳.

↑ گفتگوی علیرضا نوروزی با سید مهدی طباطبایی

۲۶۴.

↑ کتاب مرآه الحجّه، شرح حال حجت هاشمی و اساتید، صفحه ۱۳۰ تا ۱۴۵، نویسنده: ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی، مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق، تاریخ نشر، شهریور ۱۳۷۱

۲۶۵.

↑ کانون بحث و انتقاد دینی

۲۶۶.

↑ شبکه اجتهاد

۲۶۷.

↑ غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸ - ۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور

۲۶۸.

↑ متن گفتگوی ویدئویی با استاد کاظم مدیر شانه چی پیرامون شخصیت و خدمات مرحوم فقیه سبزواری

۲۶۹.

↑ روزنامه خراسان، شماره ۵۰۹۱، یکشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۴۵

۲۷۰.

↑ روزنامه آفتاب شرق، سال چهلم، شماره ۹۰۳۹، ۱۵ بهمن ۱۳۴۵

۲۷۱.

↑ غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸ - ۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور

۲۷۲.

↑ فقیه سبزواری، سازنده مدرسه باغ رضوان

۲۷۳.

↑ صحن رضوان

۲۷۴.

↑ تولیدات ویژه صدا و سیما، مرکز خراسان رضوی

۲۷۵.

↑ صحن رضوان کنونی حرم امام رضا علیه السلام، یادگار باغ رضوان سابق

۲۷۶.↑ تصویری از موقعیت مرقد آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری در صحن رضوان حرم امام رضا علیه السلام

خلاصه ای از زندگی نامه آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( قسمت سوم)

خلاصه ای از زندگی نامه آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( قسمت سوم)

 

برخی آثار و خدمات فقیه سبزواری

میرزا حسین فقیه سبزواری، طیّ چهل سال مرجعیّت دینی در مشهد، منشأ آثار و خدمات بسیار در مشهد، سبزوار و نقاط دیگر در داخل و خارج از کشور بوده‌است.

برخی از آثار و خدمات و کمک‌های او عبارتند از:

دوبار نظارت بر تغییر سنگ و ضریح مرقد علی بن موسی الرضا علیه السلام [۱۴۰][۱۴۱] ،کلید داری ضریح علی بن موسی الرضا در طول چهل سال[۱۴۲]، احداث کوی طلاب مشهد با واگذاری بیش از دو هزار و پانصد قطعه زمین به طلاب مشهد     ، تعبیه زمین مسجد کوی طلاب که پس از درگذشتش ، به وسیله نیکوکاران ساخته ؛ و به نام ؛ مسجد آیه الله فقبه سبزواری ؛ ، نامگذاری شد . [۱۴۳] احداث باغ رضوان ( صحن رضوان کنونی )     ، احداث مدرسه سبزواریّه ( مدرسه کوچک باغ رضوان )     ، احداث آرامستان گلشور    [۱۴۴] ، حمایت از ملی شدن نفت ایران با صدور فتوی     ، احداث مغتسل الرضا    ، احداث مسجد احمدآباد، احداث مسجد بهار در نخریسی ، خانه سازی برای سیلزدگان مشهد    [۱۴۵] ، احداث مدرسه علمیه در کویته پاکستان[۱۴۶] ، احداث شبستان شرقی مسجد جامع سبزوار     ، احداث مدرسه علمیه محمدیه در سبزوار    ، احداث آرامگاه میرزا موسی در سبزوار، تکمیل درمانگاه رازی ، کمک به احداث حسینیه اصفهانی‌ها    ، احداث تکیه سیدها، احداث حسینیه فقیه سبزواری، کمک به تعمیر مدرسه عوضیه قوچان ، کمک به زلزله زدگان بویین زهرا     ، کمک به بیمارستان مسلولین مشهد     ،حمایت از صدرالاشراف استاندار خراسان برای درمان گسترده تراخم و کچلی شایع در خراسان جنوبی، سرپرستی پانزده هزار حج گزار ایرانی در سال ۱۳۲۷ خورشیدی، دو بار، دیدار و گفتگو با پادشاه سعودی در زمینه بازسازی قبور ائمه در بقیع، [۱۴۷][۱۴۸] تأمین نان طلاب    ، تأمین سوخت و پوشاک زمستانی و نان مستمندان در سال های جنگ جهانی دوم، کمک به فقرای مشهد پس از جنگ جهانی دوم، کمک به بیماران فقیر و پرداخت هزینه درمان و داروی آن‌ها، پرداخت هزینه بازگشت مسافران و زائران در راه مانده، پایان دادن به نزاع مسلمانان و یهودیان مشهد،[۱۴۹] حضور در آیین غبار روبی ضریح در طول چهل سال، اقامه جماعت ظهر و عصر و مغرب و عشاء در شبستان سبزواری مسجد گوهرشاد و سحرگاهان بالاسر مضجع شریف علی بن موسی الرضا در طول چهل سال، تدریس خارج فقه و اصول، تدریس فلسفه[۱۵۰] ، پرداخت مقرری به ائمه جماعات مساجد مشهد، صدور اجازه علمی برای فرهیختگان، اعزام وعاظ و خطیبان در فرصت‌های مختلف جهت تبلیغ، حمایت از نخبگان و پژوهشگران و سخنوران، حل مشکل نظام وظیفه طلاب مشمول و مکاتبات پیوسته با مدیران نهادها و مسئولان اداره‌ها در جهت حل مشکلات مردم. نجات بسیاری از بی گناهان از زندان و اعدام . [۱۵۱][۱۵۲][۱۵۳][۱۵۴][۱۵۵][۱۵۶]

دوبار نظارت بر تغییر سنگ و ضریح مرقد علی بن موسی الرضا علیه السلام

از حوادث و خاطرات مهمی که فقیه سبزواری در زندگی‌نامه خودنوشت به آن اشاره کرده، دو بارحضور در مراسم تغییر سنگ و ضریح علی بن موسی الرضا، یک بار درسال ۱۳۵۲ قمری، برابر با ۱۳۱۲ خورشیدی؛ و بار دیگر، در ماه شعبان سال ۱۳۷۹ قمری برابر با بهمن ماه ۱۳۳۸ خورشیدی است. در زمینه این دو حادثه بزرگ می‌نویسد:

«به واسطه کهنه شدن صندوق مطهر روی قبر مطهر که در زمان تولیت اسدی، ضریح مقدس را برداشته و میان حرم مطهر در حدود یک متر خاک دست رس بود که برداشته شد و چند صورت قبر از خوانین ازبک پیدا شد و پس از برداشتن خاک، تمام میان حرم مطهر را شفته و بتون آرمه نمودند و متصدی آقای حاجی ملا هاشم صاحب «منتخب التواریخ» و آقای حاجی آقا حسین قمی و آقای حاجی میرزا احمد کفائی بود و اتفاقاً روی قبر مطهر که خاک برداری شد روی قبر مطهر قبر گچی درآمد که هفت مرتبه گچ شده بود، آن را برداشته سردابی ظاهر شد که معلوم شد قبر مطهر ثامن الائمه و قبر هارون میان سرداب است. دیگر تصرفی نکردند غیر آن که روی قبر مطهر را چند میل آهن گذاشته و با بتون آرمه محکم نموده و سنگ مرمر که حجار باشی ساخته بود روی قبر گذاشته و ضریح را گذاشته و این در سنه ۱۳۵۲ قمری بود؛ و ایضاً در سنه ۱۳۷۹ ماه شعبان تحت نظر عده‌ای از علما که یکی خود حقیر بود، تعمیرقبر مطهر شد.»[۱۵۷][۱۵۸]

شاهد عینی حمله روس‌ها به حرم علی بن موسی الرضا

از خاطرات میرزا حسین فقیه سبزواری، حضور غافلگیرانه در صحنه حمله روس‌ها به حرم علی بن موسی الرضا در فروردین ماه ۱۲۹۱ست که یاد داشت او از این حادثه، به عنوان شهادت و سندی محکم از یک شاهد عینی، مورد توجه و استناد تاریخ پژوهان قرار گرفته‌است .

خبرگزاری رضوی    ، برای نخستین بار اقدام به انتشار این خاطره و تحلیل ریشه‌ها و پی آمدهای حادثه کرده‌ است . [۱۵۹][۱۶۰][۱۶۱][۱۶۲][۱۶۳]

حضور در واقعه گوهرشاد تیرماه ۱۳۱۴

در پی مخالفت مردم مشهد با فرمان رضاشاه مبنی بر اتحاد شکل لباس مردم ایران و استفاده اجباری از کلاه دوره دار، حاج آقا حسین قمی، از علمای برجسته مشهد، به منظور گفتگو با رضاشاه و منصرف کردن او از تصمیمش؛ و پیشگیری از آغاز هرج و مرج و بلوای منتهی به خونریزی، با صلاحدید علمای مشهد، عازم تهران شد. در تهران گفتگویی انجام نشد و حاج آقا حسین قمی را به دستور رضاشاه در شهر ری محصور و ممنوع الملاقات کردند.

خبر اتفاقی که در تهران افتاد به مشهد رسید و مردم با تهییج و تشویق بهلول در مسجد گوهرشاد به تحصّن نشستند تا حاج آقا حسین قمی آزاد شود و به مشهد بازگردد.

فقیه سبزواری، در زندگی‌نامه خود نوشت[۱۶۴] ، شرحی از دیده‌ها و شنیده‌های خود از این واقعه را منعکس کرده، ضمن این که به عنوان جوان‌ترین مجتهد آن هنگامه، دوبار سخنرانی کرده، رایزنی‌هایی با حاج شیخ علی اکبر نهاوندی و حاج شیخ مرتضی آشتیانی از علمای پیشکسوت؛ و دیدار و گفتگو با اسدی نایب التولیه و پاکروان استاندار، به منظور پیشگیری از حمله نظامیان به مسجد و مردم بی دفاع داشته‌است.

خاطرات فقیه سبزواری از حضور در واقعه گوهرشاد، از معدود اسناد مکتوبِ معتبر و بجا مانده از این حادثه بزرگ است که مورد استفاده مورخین و پژوهشگران در دهه‌های اخیر قرار گرفته‌است.[۱۶۵][۱۶۶][۱۶۷][۱۶۸][۱۶۹][۱۷۰][۱۷۱]

خانه سازی برای سیلزدگان

از تلاش های میرزا حسین فقیه سبزواری در جهت کمک به مستمندان ؛ و در مسیر سازندگی و خدمت به مشهد و ساکنان این شهر ، خانه سازی برای سیلزدگان سال ۱۳۷۲ قمری برابر با ۱۳۳۱ خورشیدی است .

میرزا حسین برای شهروندان فقیر و نا به سامانی که در اثر جاری شدن سیل ، تمام زندگی خودرا از دست داده بودند و بودجه ای برای ساخت سرپناهی نداشتند ، با تشویق نیکوکاران به مشارکت در این امر خیر، هزار خانه در خیابان خواجه ربیع ، انتهای خیابان تهران و نخریسی مشهد ساخت و رایگان و بلا عوض در اختیارشان گذاشت . [۱۷۲]

محسن صدر نخست‌وزیر و رئیس اسبق مجلس سنای ایران که همزمان با جاری شدن سیل در مشهد، به استانداری خراسان منصوب شده بود، در خاطرات خود ، این حادثه غم انگیز و خسارت ها و پی آمدهایش را شرح داده ؛ واز تلاش ها ، خدمات و سرپرستی میرزا حسین فقیه سبزواری برای ساماندهی آسیب دیدگان ، خانه سازی و واگذاری خانه ها به سیلزدگان مستمند و بی نوا ، یاد و ستایش می کند . [۱۷۳]

تأسیس کوی طلاب با واگذاری نزدیک به سه هزار قطعه زمین رایگان به طلاب

از جمله خدمات میرزا حسین فقیه سبزواری به حوزه علمیّه مشهد در دهه ۱۳۳۰ خورشیدی، برنامه‌ریزی جامع برای تأمین مسکن طلاب بود. باورداشت که اجاره نشینی و دغدغه نداشتن مسکن در کنار دغدغه‌های دیگر، مهم‌ترین چالش در پیشرفت تحصیلی؛ و عامل ایجاد رکود پایدار در فرایند مطالعات، مباحثات و تحقیقات علمی آن هاست. بدین منظور، با استفاده از قدرت نفوذ خود، نزدیک به سه هزار قطعه زمین سیصد متری از آستانقدس رضوی در منطقه محرابخان در شمال شهر مشهد دریافت؛ و بدون سخت‌گیری و تشریفات خاص، به طلبه‌ها، فضلا و اساتید حوزه علمیه مشهد، بلا عوض و رایگان واگذار کرد و به کوی طلاب شهرت یافت. حتی شخصاً، پیگیر خدمات پس از واگذاری زمین‌ها، نظیر احداث شبکه برق و آب و حمل و نقل و تأسیسات ضروری همچون کلانتری و درمانگاه و مسجد و فروشگاه‌های ضروری بود تا رفاه طلاب تأمین شود و دغدغه کمتری برای ادامه تحصیل داشته باشند.

کاظم مدیر شانه چی از دریافت کنندگان اجازه اجتهاد و حدیث از میرزا حسین فقیه سبزواری در مصاحبه با؛ کیهان؛ گفته‌است:

«جا دارد از مرحوم آیت الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری نیز یاد کنیم. وی تحصیلکرده نجف و از شاگردان مرحوم آخوند بود که در مسجد گوهرشاد اقامه جماعت می‌کرد. تدریس خارج داشت. فردی بسیار وارسته و ساده زیست و مورد توجه و علاقه مردم بود وجوهات به دست وی می‌رسید و برای مسکن اهل علم بسیار کوشید. زمین‌های کوی طلاب توسط وی در اختیار طلاب قرار گرفت.»[۱۷۴][۱۷۵][۱۷۶][۱۷۷][۱۷۸][۱۷۹] [۱۸۰]

مسجد فقیه سبزواری، کوی طلاب

گرچه اجل مهلت نداده‌است که با حضور و نظارت میرزا حسین فقیه سبزواری، بنیانگذار کوی طلاب مشهد، مسجد این منطقه نیز احداث شود اما همزمان با واگذاری زمین‌ها به طلاب، دو قطعه زمین به مساحت جمعاً ششصد متر را برای ساختمان نخستین مسجد کوی طلاب در نظر گرفته‌است که بعداً توسط افراد خیّر، به نام ” مسجدآیت الله فقیه سبزواری ” ساخته و نامگذاری می‌شود.

آمار و شمار خبرها و گزارش‌های منتشر شده توسط خبرنگاران و گزارشگران و عکاسان خبرگزاری‌ها و رسانه‌های حقیقی و مجازی، حاکی است که مسجد فقیه سبزواری، از مساجد فعال و نمونه و اثر گذار در کلان‌شهر مشهد است و در تجمیع و تلفیق فعالیت‌های دینی و عبادی و اجتماعی و آموزشی و هنری و ورزشی و برگزاری مسابقات و جشنواره‌ها، خصوصا در برگزاری مسابقات بین المللی قران ؛ و گسترش فرهنگ قرانی در ابعاد مختلف، موفق بوده و پیشگام و هدفمند، همگام با زمان و همراه با جوانان و نسل جدید، در تلاش است.[۱۸۱][۱۸۲][۱۸۳][۱۸۴][۱۸۵]

احداث شبستان شرقی مسجد جامع سبزوار، از آثار تاریخی فاخر ایران

مسجد جامع سبزوار، از آثار فاخر تاریخی کشور با سابقه ای در حدود هشتصد سال است.

این مسجد در تاریخ ۲۷ / ۱۰ / ۱۳۵۵ تحت شماره ۱۳۱۶ در فهرست آثار تاریخی کشور به ثبت رسیده‌است و از ذخائر نفیس هنری و معماری و تاریخی و فرهنگی و دینی ایران است.

سال ۱۳۸۵ قمری برابر با سال ۱۳۴۴ خورشیدی، با کمک مالی حسین خان غنی و به اهتمام میرزا حسین فقیه سبزواری، ضمن احداث شبستان‌های شرقی مسجد، تعمیرات اساسی سایر بخش‌ها نیز انجام شد.

در خفنک در وسط شبستان که تماماً مزین به کاشی است این عبارت با خط درشت نستعلیق کاشی سفید بر زمینه لاجوردی نوشته شده:

(بسمه تعالی بانی معظم مرحوم حسین خان غنی بسعی حضرت آیت الله العظمی آقای حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در سال ۱۳۸۵ قمری با تمام رسید)

و در زیر این عبارت با خط نستعلیق ریز مرقوم شده :

(بقلم حاج محمد حسن رضوان کتیبه نویس آستان قدس رضوی و به کاشی پزی استاد محمود معاونی)

و در همین خفنک با خط نستعلیق درشت در دو قسمت نوشته شده عجلوا بالصلوه قبل الفوت و عجلوا بالتوبه قبل الموت . [۱۸۶][۱۸۷][۱۸۸][۱۸۹][۱۹۰]

احداث مدرسه علمیّه محمدیّه در سبزوار

مدرسه علمیّه ” آیه الله فقیه سبزواری ” معروف به ” محمدیه “، یکی از آثار و یادگارهای میرزا حسین فقیه سبزواری در سبزوار است که در فهرست بناهای ثبتی سبزوار در تاریخ ۱۱ / ۱۲ / ۱۳۸۱ تحت شماره ۷۴۸۴ میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سبزوار ثبت شده‌است.

از این مدرسه که در جوار آرامگاه میرزا موسی فقیه سبزواری واقع شده، هم‌اکنون به عنوان مرکز عالی تربیت مدرس قران کریم استفاده می‌شود.[۱۹۱][۱۹۲][۱۹۳][۱۹۴][۱۹۵]

احداث مدرسه علمیّه در شهر کویته پاکستان

شوال سال ۱۳۸۵ قمری برابر با بهمن ۱۳۴۴ خورشیدی ، به قصد حج برای مرتبه چهارم ، زمینی و از مسیر زاهدان ، وارد پاکستان شده و چند روزی به تقاضای مقلدان و دوستداران خود ، در شهر کویته ، ماندند . میزبان میرزا حسین فقیه سبزواری در کویته ، آقای غزنوی اعلم العلمای آن دیار ؛ و سردار اسحاق خان از بزرگان شهر بود .

میرزا حسین در نخستین روزهای اقامت ، با توجه به این نکته که بیشتر ساکنان کویته شیعه ؛ و طلاب حوزه علمیه ، فاقد مدرسه هستند ، مقدمات احداث مدرسه ای مجهز به منظور سکونت و تحصیل طلاب را فراهم کردند و با انتخاب هیئت امنا ؛ و گماردن مسئولان هربخش برای پیگیری امور مربوط به ساخت مدرسه تا پایان کار ، کویته را ترک ؛ و با همراهان ، به سمت کراچی حرک کردند .[۱۹۶] [۱۹۷]

تأمین نان حوزه علمیه خراسان

از خدمات میرزا حسین فقیه سبزواری به حوزه علمیه مشهد و برخی حوزه‌های علمیه خراسان بزرگ، تأمین نان طلاب بود. مهرهای کاغذی چاپ کرده بود که با هر قطعه آن مشخص بود هر طلبه مجرّد یا متأهّل، ماهانه چقدر می‌توانند از نانوایی‌هایی که میرزا حسین با آن‌ها قرار داد داشت، نان دریافت کنند. متأهل‌ها دوبرابر مجردها سهمیه داشتند.

این اقدام میرزا حسین، تأثیر قابل توجهی در بهبود امرار معاش؛ و تنظیم اقتصاد خانواده طلاب، خصوصاً در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم که قحطی و گرانی گسترش پیدا کرده بود داشت.[۱۹۸][۱۹۹][۲۰۰]

توزیع نان و سوخت و پوشاک بین فقرای مشهد در سال ۱۳۲۱

درسال ۱۳۶۱ هجری قمری برابر با ۱۳۲۱ شمسی که بر اثر جنگ بین‌الملل دوم، ایران به اشغال قوای اجانب درآمده و کشور دچار قحطی و کمیابی غلات و خواروبار گردیده و شهر مشهدرا نیز گرسنگی فراگرفته و زندگی را بر مردم ناگوار و دشوار ساخته بود. علاوه بر کمبود مواد غذایی، افزایش سرسام آور قیمت هانیز، طبقات ناتوان و فقیر را به استیصال و بیماری و درماندگی کشانده بود و به دلیل کمبود و گرانی نان، بسیاری از فقرا از گرسنگی مردند، میرزا حسین فقیه سبزواری بپاخاسته، با همت عالی و تلاش بسیار، با تهیه متجاوز از یکصد وشصت هزار کوپن نان و توزیع بین فقرا در طول یک سال قحط زده. آنان را از گرسنگی و مرگ نجات دادند.

توزیع سوخت و پوشاک گرم بین بینوایان

از خدمات دیگر میرزا حسین در طول چند سال پس از جنگ جهانی ذوم، تهیه و تدارک مقادیر بسیاری ذغال و پوشاک گرم و پتو و پوستین؛ و توزیع بین فقرا برای محافظت آنان از سرمای سخت و شدید زمستان مشهد و اطراف مشهد بود.[۲۰۱][۲۰۲]

کمک به گسترش بهداشت همگانی و سلامت شهروندان

علاوه بر کمک شایانی که میرزا حسین فقیه سبزواری به بیمارستان مسلولین مشهد در روزی که برای بازدید و عیادت بیماران آنجا رفته بودند، کردند، حمایت از سید محسن صدرالاشراف استاندار خراسان برای خرید تجهیزات پزشکی درمان تراخم و کچلی از خارج از کشور با همیاری مردم، از جمله خدمات فقیه سبزواری در جهت توسعه بهداشت همگانی و سلامت شهروندان است.

صدر الاشراف ، ضمن سفری که به جنوب خراسان کرده ، با وضع رقّت آور فقرا در شهرهای تربت حیدریه و تربت جام و قاینات و بیرجند و کاشمر و فردوس و طبس و روستاهای بین راه آشنا می شود و اکثر کودکان آن مناطق را مبتلا به کچلی و تراخم می بیند .

بودجه لازم برای خرید تجهیزات پزشکی جهت درمان کچلی و تراخم نداشته و از کمک دولت هم نا امید بوده است . با رئیس بهداری خراسان مذاکره می کند که از زوار عتبات مقدسهٔ عراق که برای تلقیح آبله و حصبه که برحسب حکم دولت مقرر بود به بهداری مراجعه می‌کنند نفری صد ریال و از اشخاصی که قاصد حج هستند نفری بیست ریال برای خرید چند دستگاه برق معالجه کچلی و تراخم درخواست کند نه اجبار بلکه بطور رضایت از آنان بگیرد.

حمایت از صدرالاشراف برای ریشه کنی تراخم و کچلی از خراسان جنوبی

صدر الاشراف در خاطراتش می نویسد :

« آقای حاج میرزا حسین سبزواری ، از علماء متنفّذ مشهد که مورد احترام و اعتماد مردم خراسان است در این قصد با من مساعدت کرد و بمردم القاء نمود که پرداخت این وجه جزئی وسیلهٔ توفیق زیارت و از بهترین عبادات است و زوار و قاصدین حج به رضایت این مبلغ را پرداختند و با مبلغی که در طی دو سال از این راه تهیه شد جند دستگاه به بندر خرمشهر وارد شد ولی هنوز حمل به مشهد نشده بود که من از استانداری خراسان معزول شده آمدم و بعد از آن خبر ندارم به مشهد وارد و بکار افتادند یا نه؟»[۲۰۳][۲۰۴]

مبارزه با تبعیض نژادی و یهودی‌ ستیزی در مشهد

واقعه ؛ الله داد ؛ را ختم به خیر کرد

روزهای ۲۶ و ۲۷ فروردین ماه ۱۳۲۵، در اثر سوء تفاهم ساده ای، مسلمانان و یهودیان مشهد در محله یهودیان درگیر می‌شوند که با میانجی گری شیخ علی اکبر نهاوندی و صدور اعلامیه برای آتش‌بس از سوی میرزا حسین فقیه سبزواری، حادثه کوچکی که می‌رفت به غائله ای بزرگ در جهت یهودی‌ستیزی تبدیل شود، پایان می‌گیرد و هر دو سوی نزاع، به احترام این دو عالم بزرگوار؛ و نصیحت و توصیه آنان به لزوم زندگی مسالمت آمیز مسلمانان با یهودیان، دست از جدال و منازعه می‌کشند و زندگی صمیمی در کنار یکدیگر را از سر می‌گیرند.

این ماجرا، معروف به ” واقعه الله داد ” می‌باشد.[۲۰۵]

دفن جیگی جیگی در حرم با فتوای فقیه سبزواری

میرزا حسین ، رفیق بینوایان و طرفدار فرودستان جامعه بود

جیگی جیگی، نام مطرب دوره‌گرد و عروسک گردانی است که بیشتر معروفیت او به خاطر قصه فوت و چگونگی دفن اوست. تمام پیرمردها و پیرزن‌های مشهدی که در دهه۳۰ و ۴۰ تا امروز در مشهد زندگی می‌کنند یا خود شاهد دفن او بوده‌اند یا قصه دفن او را شنیده‌اند؛ می‌گویند در سال ۱۳۴۲ وقتی جیگی جیگی مرد، جنازه او را شهرداری یا به قولی مردم محله نوغان مشهد به غسالخانه که آن زمان در میدان طبرسی امروز است، می‌برند. هم‌زمان مردی تاجر نیز می‌میرد و جنازه او را برای غسل به همان مکان می‌آورند. قرار بود روز بعد جنازه جیگی جیگی بی کس و بی همراه را به «گلشور » معروف ببرند و دفن کنند و جنازه مرد تاجر به حرم منتقل شود. آن زمان قبرستان گلشور عمومی و رایگان و تهیه قبر در حرم مطهر امام رضا بسیار گران بود و هر کسی توان پرداخت چنین هزینه ای را نداشت اما خواست امام رضا یا بازی تقدیر یا هر آنچه اسمش را بگذاریم، موجب شد که جنازه مرد تاجر به جای جیگی جیگی به گلشور برده و دفن شود. وقتی خانواده مرد تاجر می‌خواستند میت خود را دفن کنند، متوجه شدند که او جیگی جیگی ننه خانم است. ازاین رو از مراجع تقلید آن زمان میرزا حسین فقیه سبزواری و سید محمد هادی میلانی اجازه نبش قبر می‌خواهند تا مرد تاجر را از گلشور به حرم منتقل کنند اما آن‌ها دستور می‌دهند که جیگی جیگی را در حرم دفن کنند و مرد تاجر هم در قبرستان عمومی باقی بماند. هم‌اکنون در مشهد، فستیوالی با برند جهانی جیگی جیگی پا گرفته که محور جشنواره‌هایش، هنر عروسک گردانی است.[۲۰۶][۲۰۷][۲۰۸][۲۰۹]

مسلمان شدن روش بولون در حضور فقیه سبزواری

روش بولون (Roch Boulvin) در دسامبر ۱۹۱۲ در شهر کاین گویان فرانسه واقع در شمال برزیل بدنیا آمد. پس از تحصیلات متوسطه در بلژیک در سال ۱۹۳۶ برای تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه بروکسل پذیرفته شد، پدرش مهندس و شاغل در امورکنسولگری بلژیک در این شهر بود. دکتر بولون در سال ۱۹۴۰ دستیار افتخاری پروفسور دوهارون شد و پس از تکمیل تحصیلات پزشکی که با راهنمایی اساتیدی چون پروفسور دانی، پروفسور کورین، پروفسور مارتن و لون بائر صورت گرفت. در سال ۱۹۵۵ بنا بر دعوت وزارت دربار ایران به خصوص در اثر مساعی حسین اسدی به ایران و مشهد آمد و با توجه به قراداد آستان قدس رضوی با ایشان از مرداد ماه ۱۳۳۴با مبلغ ماهیانه ۱۰۰۰دلار به مدت ۳ سال در بیمارستان شاهرضا به عنوان رئیس بخش جراحی مشغول خدمت شد. این قرارداد بعدها تمدید شد به طوری که بولون مدت ۱۵سال ریاست بخش جراحی بیمارستان شاهرضا را بر عهده داشت.

دوران خدمت وی مقارن با دوره مسؤولیت دکتر شادمان، مهران، سیدجلال تهرانی، عزیزی، باتمانقلیچ و پیرنیا در آستان قدس بود. دکتر بولون از بدو ورود به مشهد متوجه اشکالات عمده‌ای در جریان کار بخش جراحی بیمارستان شد؛ مشکلاتی از قبیل نداشتن سیستم پرستاری صحیح و سرپرستار مسئول کمبود بانک خون برای بیماران عمل شده، فقدان متخصصین رشته‌های مختلف جراحی، نقص تجهیزات و وسایل جراحی و مواردی از این قبیل؛ بنابراین وی با تشکیل بایگانی برای بیماران در امر پزشکی نظم به وجود آورد. بولون دارای دو پسر بنام‌های میشل و کلود بود و همسرش هم مدتی به عنوان مدرس زبان فرانسه در دانشکده ادبیات مشهد مشغول تدریس بود. ایشان حدود ۱۱۹ مقاله علمی در مجلات جراحی فرانسه، بلژیک، لبنان و ایران به چاپ رسانیده بود و در سمینار های پزشکی خارج از کشور حضور فعال داشته‌است. برای اولین بار اسپلنوپورتوگرافی را با متد خاص خود متداول ساخت و کمی پس از او پروفسور لژ این کار را در فرانسه انجام داد وآن را بین‌المللی ساخت. مطالعات عمده بولون دربارهٔ کیست هیداتیک، سل اعضای مختلف، بیماری کیسه صفرا و مجاری صفرا و زخم‌های معده و اثنی عشر بود. حضور پروفسور روش بولون در بیمارستان شاهرضا از این جهت مهم و حائز اهمیت است که برای نخستین بار’جراحی نوین در ایران شکل می‌گیرد. با توجه به امکاناتی که آستان قدس رضوی در اختیار بولون قرار می‌دهد بخش جراحی بیمارستان شاهرضا از تجهیزات مدرن بهره‌مند می‌شود. پروفسور بولون که مردی انسان دوست و متعهد در کارش بود قریب به ۱۵ سال صادقانه در بیمارستان شاهرضا به عنوان رئیس بخش جراحی خدمت نمود. از خصوصیات اخلاقی بولون کمک به بیماران نیازمندبود.

روش بولون اواخر عمر با تشرف به دین اسلام در محضر آیت الله سبزواری مسلمان شد و نام عبدالله را برای خود انتخاب کرد ،

سرانجام بر اثر سکته قلبی در ۱۴ مرداد ۱۳۴۸ فوت کرد و در ضلع شرقی بقعه خواجه ربیع به خاک سپرده شد.[۲۱۰][۲۱۱][۲۱۲][۲۱۳]

مسلمان شدن وینچنزو بیانکینی در محضر فقیه سبزواری

پزشکِ عاشق و نقاش وینچنزو بیانکینی (Vincenzo Bianchini)، متخصص بیماری مالاریا بود که از ایتالیا چمدانش را به مقصد ایران بست. او در اوایل سال ۱۳۲۹ه‌. ش، برای خدمات‌رسانی در حوزه بهداری روستایی چناران و قریه گناباد به استخدام آستان قدس رضوی درآمد و احتمالاً اولین پزشک مسیحی بود که در این مجموعه مسلمان شد. روزنامه‌های متعددی آن روزها از ماجرای مسلمان شدن این دکتر سرشناس نوشتند، از آزادی و خراسان بگیرید تا ستاره ملت . اما روایت روزنامه طوس از این اتفاق چنین بود: «دکتر بیانکینی در ۱۰ آبان ۱۳۲۹ به دین مبین اسلام مشرف شده‌است.»

وی برای مطالعه دربارهٔ احکام اسلام به منزل فقیه سبزواری رفت و آمد داشته تا این‌که در روز چهارشنبه ساعت ۳:۳۰ بعدازظهردر حضور تعدادی از بزرگان شهر و خبرنگاران ابتدا شهادتین به زبان جاری کرد و پس از صرف چای، دست فقیه سبزواری را بوسید و نامش را «ابوالفتح رضا» گذاشت.

او با جلال آل‌احمد نیز دوست بود و آل احمد در کتاب ارزیابی شتابزده ، توصیف او را از زبان خودش این گونه نگاشته‌است:

«اینک هشت سال است که در ایران به‌سر می‌برم و اوقاتم به مداوای اهالی شهرها و قصبات دورافتاده از مراکز بزرگ می‌گذرد. در روستای گناباد (در نزدیکی چناران)، در هرند ، در قاین ، ارسنجان ، شاهی و چمن‌سلطانیه ، زن، مرد، کودک و پیر و جوان مرا می‌شناسند. من با درد و غم آنان [۲۱۱]     شریک بوده‌ام. در تنهایی و سکوت و تولد و مرگشان با آن‌ها به‌سر برده‌ام.»[۲۱۴]

دکتر وینچنزو بیانکینی پس از مسلمان شدن، در محل خدمتش کلیه زارعان املاک آستان قدس را مجانی مداوا می‌کرده‌است. اما آقای دکتر ایتالیایی، خدمات متعددی به پزشکی ایران داشت و در نقاط مختلفی از کشورمان خدمت کرد. در روایت‌های تاریخی، به انضمام عنوان «پزشکی» از مهارت او در عرصه نقاشی و شعر نیز گفته شده‌است.[۲۱۵][۲۱۶][۲۱۷] [۲۱۸]

منابع :

۱۴۰.

↑ کتاب میراث اسلامی ایران، دفتر هفتم، ص ۷۱، رساله سوم، احوال آیت الله میرزا حسین سبزواری به قلم خودش، روایت مرحوم معلم حبیب آبادی، به کوشش دکتر رسول جعفریان، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۷

۱۴۱.

↑ غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸–۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور ۱۳۷۵ http://ensani.ir/file/download/article/۲۰۱۳۰۱۲۰۱۰۱۴۳۷-۹۳۱۶-۲۵۰.pdf

۱۴۲.

↑ کتاب زندگانی حضرت امام علی بن موسی الرّضا علیه السلام، حسین عماد زاده اصفهانی، جلد دوم، صفحه ۱۴۸

۱۴۳.

↑ مسجد و مدرسه آیت الله فقیه سبزواری

۱۴۴.

↑ صفحه ۷۱، کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، نوشته حسین نوقانی و محمد ناصری، بورس کتاب، مشهد، ۱۳۴۶

۱۴۵.

↑ مجله وحید، شهریور ۱۳۵۰، شماره ۹۳ و کتاب خاطرات سید محسن صدرالاشراف

۱۴۶.

↑ کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، صفحه ۶۵

۱۴۷.

↑ روزنامه خراسان، سال چهاردهم، شماره ۳۹۹۶، جمعه ۶ اردی بهشت ماه ۱۳۴۲، ۲ ذی حجه ۱۳۸۲

۱۴۸.

↑ بریده روزنامه خراسان

۱۴۹.

↑ http://shahraraonline.ir/news/۹۲۴۴۵

۱۵۰.

↑ فصلنامه حکمت رضوی که نام سابقش فروغ اندیشه بوده، از انتشارات دانشگاه علوم اسلامی رضوی، تابستان ۱۳۸۳ - شماره ۸

۱۵۱.

↑ غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸–۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور ۱۳۷۵ http://ensani.ir/file/download/article/۲۰۱۳۰۱۲۰۱۰۱۴۳۷-۹۳۱۶-۲۵۰.pdf

۱۵۲.

↑ گزیده مشاهیر مدفون در حرم رضوی:عالمان دینی. ابراهیم زنگنه قاسم‌آبادی؛ با همکاری:غلام رضا جلالی، مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، صفحه ۱۱۲، جلداول‌

۱۵۳.

↑ منار الهدی فی الأنساب، نویسنده: اعلمی حائری، محمدحسین، محقق: حائری، احمد، ناشر: کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی رحمه الله علیه، محل نشر:قم – ایران، سال نشر:۱۳۸۱، صفحه ۲۵۷

۱۵۴.

↑ محمد محسن آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج ۲، ص ۶۵۷

۱۵۵.

↑ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ج ۷، ص ۱۵۲

۱۵۶.

↑ کتاب مرآه الحجّه، شرح حال حجت هاشمی و اساتید، نویسنده: ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی، مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق، تاریخ نشر، شهریور ۱۳۷۱

۱۵۷.

↑ کتاب میراث اسلامی ایران، دفتر هفتم، ص ۷۱، رساله سوم، احوال آیت الله میرزا حسین سبزواری به قلم خودش، روایت مرحوم معلم حبیب آبادی، به کوشش دکتر رسول جعفریان، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۷

۱۵۸.

↑ غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸–۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور ۱۳۷۵ http://ensani.ir/file/download/article/۲۰۱۳۰۱۲۰۱۰۱۴۳۷-۹۳۱۶-۲۵۰.pdf

۱۵۹.

↑ کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری صفحات ۲۶ تا ۳۰

۱۶۰.

↑ خبرگزاری ایسنا

۱۶۱.

↑ مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

۱۶۲.

↑ نهضت مشروطه و سرنوشت سه رویکرد سیاسی علمای مشهد

۱۶۳.

↑ مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی

۱۶۴.

↑ زندگی‌نامه خود نوشت آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری

۱۶۵.

↑ نگاهی به نقش حاج آقا حسین قمی در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران

۱۶۶.

↑ زندگی‌نامه خود نوشت آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری

۱۶۷.

↑ خاطرات یک شاهد عینی از واقعه گوهرشاد

۱۶۸.

↑ آیه الله فقیه سبزواری:گفتند باید منبر بروی

۱۶۹.

↑ تصاویری از نقش آفرینان واقعه گوهرشاد

۱۷۰.

↑ کتابخانه مجازی الفبا، حضور آیه الله فقیه سبزواری در واقعه گوهرشاد

۱۷۱.

↑ گفتگو با واعظ زاده خراسانی و خزعلی

۱۷۲.

↑ حسین نوقانی خراسانی و محمد ناصری، عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، مؤسسه مطبوعاتی بورس کتاب، مشهد، فلکه شمالی، ۱۳۴۶، صفحه ۷۶

۱۷۳.

↑ وحید، شهریور ۱۳۵۰ - شماره ۹۳

۱۷۴.

↑ روزنامه کیهان۱۳۸۷/۰۲/۲۴

۱۷۵.

↑ کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، نوشته حسین نوقانی خراسانی، محمد ناصری، ۱۳۴۶، مشهد، بورس کتاب صفحات ۷۵ تا ۷۹

۱۷۶.

↑ آیت الله فقیه سبزواری، نگران مسکن طلاب بود

۱۷۷.

↑ آیت ا… فقیه سبزواری با تأسیس کوی طلاب، هویتی پایدار ساخت

۱۷۸.

↑ روایت نان و زمین رایگان آیت‌ا... فقیه سبزواری

۱۷۹.

↑ آبادی طلاب

۱۸۰.

↑ کوی طلاب، یکی از قدیمی ترین محله های مشهد

۱۸۱.

↑ مارا همین خدا بس است

۱۸۲.

↑ مسجد فقیه سبزواری، میزبان قاریان بین‌اللملی

۱۸۳.

↑ تجهیز مسجد فقیه سبزواری به وسائل ورزشی

۱۸۴.

↑ مسجد فقیه سبزواری، یکی از چهار مسجد محوری و فعال مشهد

۱۸۵.

↑ مسجد فقیه سبزواری تاثیرگذارترین مسجد مشهد

۱۸۶.

↑ مساجد و مدارس سبزوار، نوشته سید علینقی امین

۱۸۷.

↑ میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی

۱۸۸.

↑ مسجد جامع سبزوار و موقوفات آن

۱۸۹.

↑ مسجد جامع سبزوار، نوشته اصغر حسین‌آبادی

۱۹۰.

↑ سید علینقی امین، مجله وحید، اسفند ۱۳۵۳، شماره ۱۳۵، مساجد و مدارس سبزوار

۱۹۱.

↑ ایسنا

۱۹۲.

↑ مدرسه علمیه محمدیه

۱۹۳.

↑ بازسازی و احیای مدرسه محمدیه سبزوار و آرامگاه فقیه سبزواری

۱۹۴.

↑ مساجد و مدارس سبزوار، نوشته سید علینقی امین

۱۹۵.

↑ روند بازسازی مدرسه محمدیه سبزوار

۱۹۶.

↑ محمد ناصری و حسین نوغانی ، صفحه ۶۵ ، عمری پرافتخار ، زندگی نامه میرزا حسین فقیه سبزواری. ، بورس کتاب ، مشهد ، ۱۳۴۵

۱۹۷.

↑ غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸ - ۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور

۱۹۸.

↑ متن گفتگوی ویدئویی با استاد کاظم مدیر شانه چی پیرامون شخصیت و خدمات مرحوم فقیه سبزواری

۱۹۹.

↑ کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، نوشته حسین نوقانی خراسانی، محمد ناصری، ۱۳۴۶، مشهد، بورس کتاب صفحهٔ ۸۲

۲۰۰.

↑ مجموعه مصاحبه‌ها درباره آیه الله میلانی، صفحه ۱۰۹

۲۰۱.

↑ محمد ناصری و حسین نوغانی، صفحه ۸۳، عمری پرافتخار، زندگی‌نامه میرزا حسین فقیه سبزواری. بورس کتاب، مشهد، ۱۳۴۵

۲۰۲.

↑ اوضاع اسفناک مشهد در سال‌های جنگ جهانی دوم

۲۰۳.

↑ خاطرات صدرالاشراف

۲۰۴.

↑ مجله وحید؛ تیر ۱۳۵۰ - شماره ۹۱ و کتاب خاطرات محسن صدر الاشراف

۲۰۵.

↑ پایان نزاع مسلمانان با یهودیان مشهد به احترام پادرمیانی فقیه سبزواری و علی اکبر نهاوندی

۲۰۶.

↑ روایت زندگی نوازنده ای که با فتوای فقیه سبزواری و میلانی در بارگاه رضوی دفن شد

۲۰۷.

↑ جیگی جیگی، ننه خانوم

۲۰۸.

↑ جیگی جیگی را صداقت رفتارش ماندگار کرد

۲۰۹.

↑ جیگی؛ مطرب با معرفت

۲۱۰.

↑ آذری خاکستر، جراحی که مسلمان شد. ماهنامه زائر. سال سیزدهم، شماره ۴ (پیاپی ۱۳۹)، تیر ۱۳۸۵. ص۶۴

۲۱۱.

↑ پروفسور بلژیکی چگونه مسلمان شد

۲۱۲.

↑ روایتی از دکتر «بولون» بلژیکی که پزشکی مشهد را متحول کرد

۲۱۳.

↑ در جستجوی مفاخر پزشکی نوین در مشهد

۲۱۴.

↑ رهیافتگان

۲۱۵.

↑ رهیافتگان

۲۱۶.

↑ روزنامه طوس، شماره۱۷۴۱، ص ۱.

۲۱۷.

↑ بخارا، فروردین ۱۳۷۹ - شماره ۱۱ منابع :
 . کنسولگری‌ها، مستخدمان و مستشاران خارجی در مشهد (از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی)، علی نجف زاده، مشهد، انصار و سازمان اسناد و کتابخانه ملی، ۱۳۹۴، ص ۶۳۶.
  . روزنامه طوس، شماره۱۷۴۱، ص ۱.
  تاریخ پزشکی نوین مشهد. غلامرضا آذری خاکستر. تهران. سازمان چاپ و انتشارات: معاونت دانشجویی و فرهنگی، ۱۳۹۵، ص۱۱۰
  در جست و جوی مسلمانی زندگی و خدمات پزشکی دکتر بولون. مشهد. بین‌النهرین. ۱۳۹۶

۲۱۸.

↑ تازه‌مسلمان در هر سفر علاوه بر کیف پزشکی، یک دوربین عکاسی و کاغذ و قلم و رنگ نیز همراه داشت تا چهرهٔ روستاییان، فیگور لباس‌های محلی، زنان چادربه‌سر و بچه‌به‌بغل و… را بر سفیدیِ بوم ثبت کند. ۱. کنسولگری‌ها، مستخدمان و مستشاران خارجی در مشهد (از دورهٔ قاجار تا انقلاب اسلامی)، علی نجف‌زاده، مشهد: انصار و سازمان اسناد و کتابخانهٔ ملی، ۱۳۹۴، ص۶۳۶. ۲. روزنامهٔ طوس، ش۱۷۴۱، ص۱. برگرفته از گزارش روزنامهٔ خراسان، ضمیمهٔ خراسان رضوی، ش۱۹۶۷۱، ۸آبان۱۳۹۶، ص ۸

 

خلاصه ای از زندگی نامه آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( قسمت دوم )

خلاصه ای از زندگی نامه آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( قسمت دوم )

 

فقیه سبزواری، از بنیانگذاران و زعمای حوزه علمیه خراسان

علاوه بر عبارت مؤسس حوزه علمیه مشهد مقدس که بر سنگ مزار میرزا حسین حک شده، منابع و مآخذ معتبر دیگری نیزحکایت از تلاش‌های اثرگذار و ثمر بخش وی دارد که همراه با سه مجتهد دیگر، حوزه علمیه مشهد را که پس از واقعه تیرماه ۱۳۱۴ گوهرشاد ، به ویرانی و سکوت کشیده شده بود، پس از شهریور ۱۳۲۰، بار دیگر تأسیس و احیا کنند. پرچم این رستاخیز، بر دوش میرزا احمد کفایی و میرزا حسین فقیه سبزواری در اهتزاز بود.[۵۲]

احمد مهدوی دامغانی، استاد دانشگاه هاروارد آمریکا، در سه مقاله ای که به یاد حسینعلی راشد ، محمد واعظ زاده خراسانی و ابوالقاسم خزعلی با عنوان ” ذکر جمیل ” نگاشته، از میرزا حسین فقیه سبزواری ، همراه با میرزا احمد کفایی ، میرزا مهدی غروی اصفهانی و پدرش ، محمد کاظم مهدوی دامغانی    ، به عنوان بنیانگذاران و احیاگران حوزه علمیه مشهد، یاد می‌کند.

۱ – در بخشی از مقاله ای که با عنوان «چند خاطره مختصر از مرحوم آقای راشد» در مجله بخارا منتشر شده، نوشته‌است:

“ شاید به گمانم از سوم شهریور هزار و سیصد و بیست چیزی نگذشته بود که به مقتضای اذا زال المانع عاد الممنوع حوزهٔ علمیه مشهد کمر راست کرد و به همت زعمای قدیمی حوزه وعلمای اعلام و به مدد کمک مؤمنان و علاقمندان از ادارهِ اوقاف خلع ید و حق به حقدار رسید و إنشاءالله که مساعی جمیله ای که آقای حاج میرزا احمد کفایی     فرزند سوم مرحوم آقای آخوند خراسانی، قد س سره و آقای آقا میرزا مهدی غروی اصفهانی و آقای حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در این باب فرمودند، مشکور و در نظر خداوند متعال مقبول باد. ”[۵۳][۵۴]

۲ – بخشی از مقاله دوم:

ذکر جمیلِ شیخ محمد واعظ زاده خراسانی

«پس از آنکه به آمریکا رفتم، هربار به زیارت مرقومه شریفه‌ای از ایشان که هر دو مرقومه جواب عریضه ای بود که بنده به حضورشان عرض کرده بودم، چشمم روشن شد، که اولی پاسخ عرض تسلیتی بود که به مناسبت درگذشت دایی محترمشان سید محمد نجف آبادی میردامادی خدمتشان عرض کرده بودم و دیگری مرقومه ای بود که بنده در مقام تشکر و سپاسگزاری از ابراز عنایت و یادآوری محبت آمیزی که مُعَظمٌ لَه در مجلس تکریم و ادای احترامی که در مشهد برای مرحوم مبرور حاج شیخ هاشم قزوینی (۱۲۷۰–۱۳۳۹ش) تشکیل یافته بود از مرحوم والدم فرموده بود که تفصیل آن را برادرم جناب دکتر محمود (دامت‌افاضاته) در تلفن برایم شرح دادند و اجمالی از آن را ـ با توجه به اِلتزامی که برخی افراد و بعضی رسانه¬‌ها از یاد نکردن مرحوم والِدم و زحماتی که او برای اِحیای حوزه علمیه مشهد پس از شهریور بیست در معیتِ استاد بزرگوارش، رضوان جایگاه، آقای میرزامهدی غَرَوی اصفهانی (اعلی‌الله‌مقامه) (۱۲۶۴–۱۳۲۴ش) و حضرتَینِ آیَتَین، کفائی (۱۲۶۷–۱۳۵۰ش) و سبزواری (۱۲۷۱–۱۳۴۵ش) کشیده بود دارند ـ مختصری از آن فرمایشات حضرت آقای واعظ زاده در آن مجلس در صفحه دوم «ویژه‌نامه روزنامه خراسان به مناسبت نکوداشت حاج شیخ هاشم قزوینی» چاپ شده بود. بنده به حضورشان عرض کرده بودم و معظمٌ لَه، جواب مفصلی برایم مرقوم فرمودند. خدایش رحمت فرماید.»

۳ – بخشی از مقاله سوم :

«درست یادم نیست که اواخر سال ۱۳۲۱ بود یا اوایل سال ۱۳۲۲ که یک روز مرحوم آقای کلباسی به همراهی «ابوالقاسم آقا خزعلی» به «مدرسه دودر» که مرحوم والدم در آن سال‌های بعد از واقعه شهریور که به جد و جهد به کمک مرحومان مغفوران آقایان حاج میرزا احمد کفائی ، حاج میرزا حسین فقیه سبزواری و دو سه نفر دیگر در مقام نوسازی و تجدید حوزه علمیّه مشهد بود آمدند و مرحوم کلباسی یک قطعه «ململ سفید و یک طاقه عبا» به پدرم داد و از او خواست آشیخ ابوالقاسم را «معمّم» سازد و مرحوم پدرم با خوشحالی فراوان و دعای خیر بسیار برای مزید سعادت و توفیق آشیخ ابوالقاسم خودش عمامه را پیچید و آن را بر سر آشیخ ابوالقاسم خزعلی گذاشت؛ و از این که من بنده از درک چنان افتخار محرومم و تغییر لباس نمی‌دهم گرد اندوهی بر صورتش نشست. خدای آن هر سه مرد عزیز را بیامرزاد» [۵۵][۵۶]

ساسان نوروزی ، استاد دانشگاه و پژوهشگر میراث فرهنگی می‌گوید:

«در حقیقت، در طول قریب به ۲۰سال، تقریباً یک توقف علمی فاجعه‌آمیز در حوزه علمیه به وجود آوردند که هنوز پس از گذشت ۵۰–۴۰سال، خلأ آن محسوس است. حوزه علمیه مشهد در دوران پهلوی دوم، با تلاش خستگی ناپذیر میرزا احمد کفایی ، میرزا حسین سبزواری و آقا میرزا مهدی اصفهانی بازسازی شد و از سوی دیگر، با حضور سیدمحمدهادی میلانی که به درخواست علما و فضلا در مشهد سکنی گزیدند، جان دیگری گرفت. در این دوره، به بهانه توسعه شهری، مدارس حاج‌حسن، باقریه، ابدال‌خان، باغ رضوان، فاضل‌خان، مستشاریه، مدرسه نو و حاج‌آقاجان به کلی نابود شد و بقیه مدارس نیز وضعیت مناسبی نداشت.» [۵۷]

محمد واعظ زاده خراسانی در گفتگو با مجله حوزه ؛ و در رابطه با دوره پس از احیای حوزه مشهد گفته‌ است :

«از مدرسین دروس عالی، آقایان : سبزواری و مرتضی آشتیانی بودند که گروه خاصی در درس آنان شرکت می‌کردند. آستان قدس هم به آنان و همچنین به مرحوم کفایی مبلغی می‌داد که بین طلاب شرکت کننده در درس، تقسیم کنند .»[۵۸][۵۹]

محمد واعظ زاده خراسانی، در رابطه با مدیران ارشد حوزه علمیه خراسان می‌گوید:

« میرزا احمد کفایی ، به‌طور رسمی مدیر حوزه علمیه مشهد بود و در کنار شیخ علی اکبر نهاوندی و میرزا حسین سبزواری ، امور طلاب را برنامه‌ریزی می‌کردند .»[۶۰]

برخی از شاگردان شهیر فقیه سبزواری

میرزا حسین فقیه سبزواری، با توجه به نظم و جدیت و احاطه ای که در طول پنجاه و هفت سال تدریس در سبزوار و نجف و مشهد داشت، دانش پژوهان بسیار از حلقه‌های درس اصول و فقه و فلسفه و حدیث او بهره بردند که برخی از آنان، به مقام مرجعیت رسیدند، بسیاری از آن‌ها، با نیل به مقام اجتهاد،کرسی‌های تدریس در سطوح عالی حوزه و دانشگاه را در اختیار گرفتند ، برخی در حوزه وعظ و خطابه صاحب نام شدند و برخی ، با پیوستن به جرگه پژوهشگران و نویسندگان، موفق به تألیف و انتشار کتاب هایی در حوزه تاریخ و تفسیر و حدیث و اخلاق شدند .

سید شهاب الدین مرعشی نجفی ، سید محمود مجتهدی سیستانی     ، محمد ابراهیم آیتی بیرجندی    ، مهدی الهی قمشه ای،[۶۱] محمد رضا شفیعی کدکنی[۶۲] ، سید علی حجت هاشمی خراسانی    ، عباس واعظ طبسی[۶۳] ، محمد تقی شریعتی مزینانی [۶۴] [۶۵] [۶۶] [۶۷] ، عبدالکریم موسوی اردبیلی     ، ذبیح‌الله صاحبکار    ،[۶۸] سید اسماعیل بلخی ( بنیانگذار نهضت اسلامی معاصر افغانستان )    [۶۹] ، حاج شیخ مرتضی اشرفی شاهرودی     ، حاج شیخ مصطفی اشرفی     ، حاج شیخ هادی روحانی     محمد حسین رجایی خراسانی     حاج شیخ محمد رضا مهدوی دامغانی     ، حاج شیخ احمد روحانی     ، محمد رضا نوغانی واعظ     ، حاج سید میرزا حسن صالحی     ، سید محمد تقی آل هاشم     ، میرزا حسن احقاقی [۷۰] ، محمد رضا احمدی    ، حاج شیخ ولی‌الله اسراری،[۷۱] شیخ محمد رضا اعدادی خراسانی،[۷۲] سید عزیزالله امامت    ، سید علی اصغر بنی هاشمی،[۷۳] حسین بهروان    ، رضا تقوی بجنوردی ، غلامرضا جمشید نژاد اول     ، [۷۴] سید محمد تقی حسینی طباطبایی     ، شیخ محمد حیدری    ، محمد علی خاکساری ، علامه شیخ عباس خالصی خراسانی    ،[۷۵] شیخ حسن داوری    ، سید محمد رضا رجائی صدر الشریعه[۷۶] ، سید عبدالحسین رضایی خراسانی (نیشابوری)    ، سید شاموسی رضوی مالستانی[۷۷] ، ابراهیم سلطانی گلشیخی    ،[۷۸] محمد باقر سنگانی    ،[۷۹] حاج سید میربابا سیدی     ، شیخ عباسعلی شاهرودی     ، شیخ حسین شکرانی     ، عبدالعلی صاحبی شاهرودی ،سید مهدی صانعی     ، علی اصغر عطایی خراسانی     ، حاج شیخ عباسعلی علیزاده ریابی     ، محمد تقی عندلیبی سبزواری    ،[۸۰] ابراهیم غفاری     ، شیخ احمد فریدالاسلام    ، حاج میرزا ابوالفضل فقاهتی ، سید زین العابدین فقیه سبزواری    ،[۸۱] حاج میرزا باقر فقیه سبزواری ، حاج سید جواد فقیه سبزواری     ، حاج سید صادق فقیه سبزواری     ، شیخ علی فلسفی     ، سید محمد مهدی قدمی دامغانی     ، سید علی اکبر واعظ موسوی (محب الاسلام )    ،[۸۲] میرزا احمد محدث خراسانی     ، حاج شیخ محمود محقق دامغانی     ، حاج شیخ علی مختاری    ،[۸۳] شیخ رضا مدرس غروی    ،[۸۴] سیّد محمّد مصباح بلخی[۸۵] ، سید محمد تقی مقدم    ،[۸۶] سید محمّد حسن میرفضائلیان[۸۷] ، سیّد محمّد تقی نقوی     ، وحید دامغانی    [۸۸] و . . . برخی از معروف‌ترین شاگردان فقیه سبزواری هستند.[۸۹]

برخی از پژوهشگران و صاحبان تألیفات که شاگرد فقیه سبزواری بوده اند و یا از وی، اجازه علمی دریافت کرده اند :

۱ – محمد ابراهیم آیتی بیرجندی [۹۰]

۲ – محی الدین مهدی الهی قمشه ای [۹۱]

۳ – سید عبدالحسین رضایی نیشابوری[۹۲]

۴ – محمد رضا شفیعی کدکنی [۹۳]

۵ – حجت هاشمی خراسانی [۹۴] [۹۵]

۶ – سید محمد تقی مقدم [۹۶] [۹۷]

۷ – محمد تقی شریعتی [۹۸]

۸ – محمد تقی نقوی [۹۹]

۹ – سید علی اکبر واعظ موسوی (محب الاسلام) [۱۰۰] [۱۰۱]

۱۰ – ابراهیم غفاری [۱۰۲]

۱۱ – محمد تقی عندلیبی [۱۰۳]

۱۲ – سید مهدی صانعی [۱۰۴] [۱۰۵]

۱۳ – ذبیح الله صاحب کار [۱۰۶] [۱۰۷]

۱۴ – ولی الله ( محمد ) اسراری، نوه ملاهادی سبزواری [۱۰۸] [۱۰۹]

۱۵ – میرزا حسن احقاقی [۱۱۰]

۱۶ – محمد رضا اعدادی خراسانی [۱۱۱]

۱۷ – سید عزیز الله امامت [۱۱۲]

۱۸ – حسین بهروان [۱۱۳]

۱۹ – غلامرضا جمشید نژاد اول [۱۱۴] [۱۱۵]

۲۰ – محمد علی خاکساری [۱۱۶]

۲۱ – عباس خالصی خراسانی [۱۱۷]

۲۲ – عبدالعلی صاحبی شاهرودی [۱۱۸]

۲۳ – علی اصغر عطایی خراسانی [۱۱۹]

برخی از دریافت کنندگان اجازه اجتهاد و روایت از فقیه سبزواری

کاظم مدیر شانه چی استاد علم الحدیث،[۱۲۰][۱۲۱]

محمد فقیه احمدآبادی از علمای اصفهان،[۱۲۲]

سید طه بهشتی اصفهانی    ،

سید علینقی امین،[۱۲۳][۱۲۴]

حجت هاشمی خراسانی،[۱۲۵]

سید محمد رضا روضاتی    ،[۱۲۶]

جعفر زاهدی (جورابچی )    ،[۱۲۷]

ذبیح‌الله صاحبکار ” سهی ”    [۱۲۸]

حسین عماد زاده،[۱۲۹][۱۳۰][۱۳۱]

سید جواد فقیه سبزواری،[۱۳۲][۱۳۳][۱۳۴]

سید صادق فقیه سبزواری،    [۱۳۵]

سید محمد علی فقیه قائنی،

سید محمد مهدی قدمی دامغانی

و سید عبدالحسین رضایی نیشابوری[۱۳۶]

تدریس خصوصی برای شاگردان ممتاز

تشویق دانشجویان ممتاز و شاگردان دلداده به درس و بحث و اهل مطالعه و پژوهش های نوین ، همیشه در دستور کار میرزا حسین فقیه سبزواری بود و از کمک مادی و حمایت علمی و معنوی کوتاهی نمی کرد .

میرزا حسین علاوه بر جلسات عمومی و منظم درس خارج فقه و اصول ، برای دانشجویانی که به مراتب فضل و تقوای آنان آگاه بود ، چنان چه خودشان درخواست می کردند، به خواستشان احترام می گذاشت و اقدام به تدریس خصوصی برای آنان می کرد .

از برخی خروجی های تدریس خصوصی فقیه سبزواری به عنوان نمونه ، می توان به تدریس خصوصی شرح منظومه برای محمد رضا شفیعی کدکنی اشاره کرد که ؛ امور عامه ؛ این کتاب را شفیعی نزد فقیه سبزواری تحصیل و اذعان کرده است که از دیگرانی که مدعی بوده اند ، فقیه سبزواری در فلسفه نیز ، مسلط تر و خوش تقریرتر بوده است . [۱۳۷]

حجت هاشمی خراسانی که اکنون همه کارشناسان آگاه به امور علمی حوزه های علمیه ، از او به عنوان ادیب معاصر پس از محمد تقی ادیب نیشابوری ادیب دوم و عبدالجواد ادیب نیشابوری ادیب اول یاد می کنند ، در زندگی نامه اش نوشته است که نهج البلاغه را خصوصی نزد فقیه سبزواری تلمذ کرده است و مباهات می کند که با یار بودن بختش ، به افتخار بزرگی نائل شده که نهج البلاغه را نزد فقیه سبزواری بیاموزد .

به علاوه ، همراه باهم بحثش ، سید جواد فقیه سبزواری ، سومین فرزند روحانی و مجتهد میرزا حسین ، تحصیل فقه و اصول بطور خصوصی را نزد میرزا حسین داشته اند . [۱۳۸]

حسن طالبیان شریف در گزارشی آورده است که از حاج شیخ احمد روحانی شنیده که من (روحانی) و اقا سید محمود مجتهدی سیستانی و حاج شیخ محمد رضا مهدوی دامغانی به صورت خصوصی شرح منظومه را نزد فقیه سبزواری در مسجد گوهرشاد فرا گرفتیم.[۱۳۹]

منابع :

۵۲.

باغستانی ۱۳۹۳=حوزه علمیه مشهد ک=دانشنامه جهان اسلام

۵۳.

↑ متن کامل مقاله چند خاطره مختصر از راشد

۵۴.

↑ مجله بخارا، شماره ۸۸ – ۸۷، خرداد و شهریور ۱۳۹۱

۵۵.

↑ Pdf روزنامه اطلاعات، ۲۷ شهریور ۱۳۹۴، سال بیست و دوم، شماره ۴۹۱۷

۵۶.

↑ http://www.ettelaat.com/etbarchive/۱۹۹۶-۲۰۱۴/۲۰۱۵/۰۹/۱۸/P۳.pdf

۵۷.

↑ شهرا آرا آنلاین

۵۸.

↑ مجله حوزه، شماره ۴۳-۴۴، مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین محمد واعظ زاده خراسانی، ص ۱۹۵.

۵۹.

↑ http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/۴۵۱۸/۴۵۴۶/۳۲۷۷۶

۶۰.

↑ http://www.hozehkh.com/EntriesImages/۱/otherPic/file/SOLAIMANIEH.pdf

۶۱.

↑ حوزه نت

۶۲.

↑ مجله بخارا، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸ - شماره ۷۰

۶۳.

↑ کیهان

۶۴.

↑ زندگی‌نامهٔ محمدتقی شریعتی به قلم خودش

۶۵.

↑ معلمی که سقراط خراسان شد

۶۶.

↑ مفسّر نوگرای قرآن، محمد اسفندیاری، مجله بیّنات زمستان ۱۳۷۵

۶۷.

↑ استاد شریعتی:تفسیری نوین از متنی کهن

۶۸.

↑ مجله رشد معلم آذر ۱۳۸۱ - شماره ۱۶۹ (۱۰ صفحه - از ۱۰ تا ۱۹)

۶۹.

↑ دانشنامه مشهد

۷۰.

↑ میرزا حسن احقاقی

۷۱.

↑ زندگی‌نامه مشاهیر ایران و جهان، جلد پنجم

۷۲.

↑ کتاب مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی از آغاز چاپ تاکنون، جلد ۳، نویسنده: مشار، خان بابا، سال ۱۳۴۱، صفحه ۱۳۵

۷۳.

↑ مجله پژوهش‌های اسلامی اجتماعی، بهار ۱۳۷۷، شماره ۱۲، صفحه ۱۹۵

۷۴.

↑ غلامرضا جمشید نژاد اول

۷۵.

↑ مجله: آینه پژوهش، فروردین و تیر ۱۳۷۸ - شماره ۵۵ ...

۷۶.

↑ کتاب مشاهیر مدفون در حرم رضوی، زیر نظر استاد غلامرضا جلالی، جلد اول، صفحه ۱۹۸

۷۷.

↑ کتاب سی و پنج عالم (از عالمان تأثیرگذار افغانستان در سده اخیر (نویسنده: موسوی نژاد، سید محمد (عارف (ناشر: مجمع ذخایر اسلامی، محل نشر:قم – ایران، سال نشر:۱۳۹۳

۷۸.

↑ کتاب مشاهیر مدفون در حرم رضوی، زیر نظر استاد غلامرضا جلالی، جلد اول، صفحه ۲۴۸ تا ۲۵۰

۷۹.

↑ کتاب مشاهیر مدفون در مشهد و حومه، زیر نظر استاد غلامرضا جلالی، صفحه ۱۹۳ و ۱۹۴

۸۰.

↑ آینه پژوهش شماره ۱۱۲

۸۱.

↑ کتاب عمری پر افتخار، صفحه ۱۰۳

۸۲.

↑ http://resalaat.ir/NewsDetail.aspx?itemid=۲۵۳۸

۸۳.

↑ مجله آینه پژوهش، خردادوتیر ۱۳۹۶، شماره ۱۶۴

۸۴.

↑ منبع: کتاب مشاهیر مدفون در حرم رضوی، زیر نظر استاد غلامرضا جلالی، جلد اول، صفحه ۳۹۴ و ۳۹۵

۸۵.

↑ صفحه ۳۵۲، تاریخ علمای بلخ، جلد ۲، نویسنده: رحمانی ولوی، مهدی، نویسنده: جغتایی، منصور، ناشر: آستان قدس رضوی، مؤسسه چاپ و انتشارات، سال نشر :۱۳۸۶

۸۶.

↑ روزنامه وطن امروز، شماره ۱۱۷۸ به تاریخ ۱۸/۸/۹۲، صفحه ۱۲ (صفحه آخر)

۸۷.

↑ دکتر میر فضائلیان

۸۸.

↑ جام جم، نشریه ایام، شماره ۱۲، دی ماه ۱۳۸۴

۸۹.

↑ زندگی‌نامه کوتاه ۵۷ نفر از شاگردان معروف میرزا حسین فقیه سبزواری

۹۰.

↑ تألیفات و آثار محمد ابراهیم آیتی بیرجندی

۹۱.

↑ تألیفات و آثار محی الدین مهدی الهی قمشه ای

۹۲.

↑ تألیفات و آثار سید عبدالحسین رضایی نیشابوری

۹۳.

↑ تألیفات و آثار محمد رضا شفیعی کدکنی

۹۴.

↑ تألیفات و آثار حجت هاشمی خراسانی

۹۵.

↑ تألیفات و آثار حجت هاشمی خراسانی

۹۶.

↑ تألیفات و آثار سید محمد تقی مقدم

۹۷.

↑ سید محمد تقی مقدم

۹۸.

↑ تألیفات و آثار محمد تقی شریعتی

۹۹.

↑ تألیفات و آثار محمد تقی نقوی

۱۰۰.

↑ تألیفات و آثار سید علی اکبر واعظ موسوی محب الاسلام

۱۰۱.

↑ مقالات سید علی اکبر واعظ موسوی (محب الاسلام)

۱۰۲.

↑ تألیفات و آثار ابراهیم غفاری

۱۰۳.

↑ تألیفات و آثار محمد تقی عندلیبی

۱۰۴.

↑ تألیفات و آثار سید مهدی صانعی

۱۰۵.

↑ تألیفات و آثار سید مهدی صانعی

۱۰۶.

↑ تألیفات و آثار ذبیح الله صاحب کار

۱۰۷.

↑ تألیفات و آثار ذبیح الله صاحب کار

۱۰۸.

↑ الله-اسراری/ تألیفات و آثار ولی الله اسراری، نوه ملاهادی سبزواری

۱۰۹.

↑ تألیفات و آثار ولی الله اسراری، نوه ملاهادی سبزواری

۱۱۰.

↑ میرزا حسن احقاقی

۱۱۱.

↑ تألیفات و آثار محمد رضا اعدادی خراسانی

۱۱۲.

↑ تألیفات و آثار سید عزیز الله امامت

۱۱۳.

↑ تألیفات و آثار حسین بهروان

۱۱۴.

↑ تألیفات و آثار غلامرضا جمشید نژاد اول

۱۱۵.

↑ غلامرضا جمشید نژاد اول

۱۱۶.

↑ تألیفات و آثار محمد علی خاکساری

۱۱۷.

↑ تألیفات و آثار عباس خالصی خراسانی

۱۱۸.

↑ تألیفات و آثار عبدالعلی صاحبی شاهرودی

۱۱۹.

↑ تألیفات و آثار علی اصغر عطایی خراسانی

۱۲۰.

↑ دستخط آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، اجازه اجتهاد و روایت به استاد دکتر کاظم مدیر شانه چی

۱۲۱.

↑ کیهان فرهنگی، مرداد ۱۳۶۶، شماره ۴۱

۱۲۲.

↑ جلد:۵، صفحه ۵۵۸، دره الصدف فیمن تلمذ من علماء اصفهان بالنجف، نویسنده: قاسمی، رحیم، ناشر:مجمع الذخایر الاسلامیه، محل نشر :قم – ایران، سال نشر:۱۳۹۳،

۱۲۳.

↑ مساجد و مدارس سبزوار، وحید، اسفند ۱۳۵۳ - شماره ۱۳۵

۱۲۴.

↑ سید علینقی امین

۱۲۵.

↑ کتاب مرآه الحجّه، شرح حال حجت هاشمی و اساتید، نویسنده: ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی، مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق، تاریخ نشر، شهریور ۱۳۷۱

۱۲۶.

↑ دستخط آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، اجازه روایت به حجه الاسلام سید رضا روضاتی

۱۲۷.

↑ آیینه پژوهش، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شماره ۵۵، صفحه ۲۰

۱۲۸.

↑ رشد معلم، آذر ۱۳۸۱ – شماره ۱۶۹

۱۲۹.

↑ اجازه روایت به استاد حسین عماد زاده از سوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری

۱۳۰.

↑ زندگانی حضرت امام حسن عسکری علیه السلام، آخرین مجلد از دوره ۲۰ جلدی ۱۴ معصوم، حسین عماد زاده اصفهانی، شرکت سهامی طبع کتاب، تهران، ۱۳۴۲ شمسی

۱۳۱.

↑ میراث شهاب، رحیم قاسمی، شماره ۷۹ – ۸۰، فهرست نسخ خطی متفرقه اصفهان، قسمت دوم، صفحه ۱۳۷

۱۳۲.

↑ اجازه اجتهاد به آیه الله حاج سید جواد فقیه سبزواری از سوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری

۱۳۳.

↑ کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، نوشته حسین نوقانی خراسانی، محمد ناصری، ۱۳۴۶، مشهد، بورس کتاب، صفحهٔ ۱۰۸

۱۳۴.

↑ روزنامه خراسان، ۱۴ آذر ۱۳۸۴، ۲ ذی القعده ۱۴۲۶، صفحه ۱۲

۱۳۵.

↑ دستخط آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، اجازه به آیه الله سید صادق فقیه سبزواری

۱۳۶.

↑ روایت تسنیم از عالم جلیل‌القدری که کارگشای مشکلات مردم بود

۱۳۷.

↑ مجله بخارا، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸ - شماره ۷۰

۱۳۸.

↑ کتاب مرآه الحجّه، شرح حال حجت هاشمی و اساتید، صفحه ۱۳۰ تا ۱۴۵، نویسنده: ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی، مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق، تاریخ نشر، شهریور ۱۳۷۱

۱۳۹.

↑ روایت تسنیم از عالم‌ جلیل‌القدری که کارگشای‌ مشکلات مردم بود

خلاصه ای از زندگی نامه آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( قسمت اول )

خلاصه ای از زندگی نامه آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

از فقیهان و مراجع تقلید نیمه اول قرن چهاردهم هجری شمسی (۱۳۴۵–۱۲۷۱) برابر با نیمه دوم قرن چهاردهم هجری قمری (۱۳۸۶–۱۳۰۹) ساکن مشهد، صاحب رساله، حافظ و مفسّر قران، خطیب، محدّث و از مؤسسان و احیاگران حوزه علمیه خراسان، کلید دار ضریح علی بن موسی الرضا علیه السلام در طول چهل سال، شاهد و واقعه نگار حمله روس‌ها در سال ۱۳۳۰ قمری به حرم علی بن موسی الرضا علیه السلام، شاهد و سخنران و مورخ واقعه گوهرشاد در تیر ۱۳۱۴ و فعال برای پیشگیری از کشتار مردم، مجاز به استفاده از عمامه در کنار چهار مجتهد دیگر، میرزا احمد کفایی، مرتضی آشتیانی، علی اکبر نهاوندی و میرزا مهدی اصفهانی در دوران رضا شاه برای خلع لباس روحانیون به منظور اتحاد شکل لباس در ایران، از ناظران دو بار تغییر سنگ مزار و ضریح علی بن موسی الرضاعلیه السلام ، بنیانگذار کوی طلاب مشهد با واگذاری نزدیک به سه هزار قطعه زمین رایگان به طلاب، امام جماعت مسجد گوهرشاد و حرم در طول چهل سال، مدرس سطوح عالی فلسفه، فقه و اصول، سازنده باغ رضوان (صحن رضوان کنونی در حرم امام هشتم شیعیان علی بن موسی الرضا علیه السلام ) و مؤسس دهها مسجد و مدرسه و حسینیه در مشهد و نقاط دیگر است.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹]

فهرست مندرجات

۱ – سبزوار، خاستگاه فقیه سبزواری

۲ – تبار و نسب و پدر

۳ – تولد

۴ – تحصیلات و استادان

۵ – هم بحث‌ها و تدریس ضمن تحصیل

۶ – اجازه‌های اجتهاد و روایت

۷ – بازگشت به ایران

۸ – شبستان سبزواری در مسجد جامع گوهرشاد

۹ – عضو هیئت ممتحنه در سال ۱۳۱۲

۱۰ – فقیه سبزواری، یکی از پنج مجتهد مجاز به استفاده از عمامه

۱۱ – فقیه سبزواری، از بنیانگذاران و زعمای حوزه علمیه خراسان

۱۲ – برخی از شاگردان شهیر فقیه سبزواری

۱۳ – برخی از دریافت کنندگان اجازه اجتهاد و روایت از فقیه سبزواری

۱۴ – تدریس خصوصی برای شاگردان ممتاز

۱۵ – برخی آثار و خدمات فقیه سبزواری

۱۶ – دوبار نظارت بر تغییر سنگ و ضریح مرقد علی بن موسی الرضا علیه السلام

۱۷ – شاهد عینی حمله روس‌ها به حرم علی بن موسی الرضا

۱۸ – حضور در واقعه گوهرشاد تیرماه ۱۳۱۴

۱۹ – خانه سازی برای سیلزدگان

۲۰ – تأسیس کوی طلاب با واگذاری نزدیک به سه هزار قطعه زمین رایگان به طلاب

۲۱ – مسجد فقیه سبزواری، کوی طلاب

۲۲ – احداث شبستان شرقی مسجد جامع سبزوار، از آثار تاریخی فاخر ایران

۲۳ – احداث مدرسه علمیّه محمدیّه در سبزوار

۲۴ – احداث مدرسه علمیّه در شهر کویته پاکستان

۲۵ – تأمین نان حوزه علمیه خراسان

۲۶ – توزیع نان و سوخت و پوشاک بین فقرای مشهد در سال ۱۳۲۱

۲۷ – کمک به گسترش بهداشت همگانی و سلامت شهروندان

۲۸ – مبارزه با تبعیض نژادی و یهودی‌ ستیزی در مشهد

۲۹ – دفن جیگی جیگی در حرم با فتوای فقیه سبزواری

۳۰ – مسلمان شدن روش بولون در حضور فقیه سبزواری

۳۱ – مسلمان شدن وینچنزو بیانکینی در محضر فقیه سبزواری

۳۲ – سرپرستی پانزده هزارحاجی

۳۳ – دیدار و گفتگو با پادشاه عربستان و ارائه دو پیشنهاد

۳۴ – صدور فتوا برای ملی شدن صنایع نفت ایران

۳۵ – صدور فتوا با تأکید بر لزوم شرکت در انتخابات (۱۳۳۰)

۳۶ – عضو هیئت نظارت بر انتخابات مجلس شورای ملی

۳۷ – سفرهای فقیه سبزواری

۳۸ – تألیفات و آثار علمی

۳۹ – فرزندان روحانی و فرهنگی میرزا حسین فقیه سبزواری

۴۰ – سخنران فصیح و بلیغ، به گواهی شاهدان

۴۱ – ابعاد شخصیت علمی و معنوی فقیه سبزواری از نگرگاه شاگردان و پژوهشگران

۴۲ – روحیّات و اخلاق فقیه سبزواری

۴۳ – در گذشت

۴۴ – باغ رضوان، صحن رضوان، مرقد فقیه سبزواری

۴۵ – پانویس

سبزوار، خاستگاه فقیه سبزواری

سبزوار از دیرباز، خاستگاه علم و مهد عالمان بسیار در حوزه‌های علمی گونه گون بوده‌است. میرزا موسی فقیه سبزواری، میرزا حسین فقیه سبزواری، میرزا مهدی فقاهتی، میرزا محمد تقی فقاهتی، سید عبدالاعلی سبزواری، سید عبدالله برهان المحققین، میرزا حسن سیادتی، سید مصطفی سیادتی، میرزا علی سیادتی و احمد سیادتی (پدر طب معاصر اطفال ایران)، عالمانی اثر گذار از یک خانواده؛ و از همین شهر هستند . صدها شخصیت روحانی و سیاسی و علمی و ادبی و هنری دیگر از خاندان‌های شهیر علمی معاصر و متأخّر و متقدم سبزواری و وابسته به سبزوار نیز هستند که نام و آثار و شرح زندگی شان، بخش معتنابهی از صفحات دائره المعارف‌ها و دانشنامه‌ها و تذکره‌ها و کتب رجال و تاریخ علم و عالمان را به خود اختصاص داده‌است.

برخی از مشاهیر علمی و سیاسی معاصر، به مناسبت‌هایی، در سخنرانی‌ها، گفتگوها، مقاله‌ها و کتاب‌های خود، آن جا که خواسته‌اند به ارزش‌های معنوی و اعتبارات و پشتوانه‌های دیرپای علمی سبزوار اشاره کنند، یادی از برخی نامداران دانشمند سبزوار، خاصه از میرزا حسین فقیه سبزواری کرده‌اند که وجودشان؛ و پیوستگی شان به سبزوار، موجب افزایش اعتبار علمی شهری شده که خاستگاهشان بوده‌است.

سید ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه، عضو شورای عالی حوزه علمیه خراسان و نایب رئیس اول خبرگان رهبری در دیدار طلاب و فضلای سبزوار، از تفاوت فقه امروز با دوران صاحب جواهر؛ فقیه سبزواری ، شیخ انصاری و سایر بزرگان سخن گفته‌است :

  • «تفاوت فقه امروز با دوران صاحب جواهر؛ مرحوم فقیه سبزواری ، شیخ انصاری و سایر بزرگان آن است که امروز فقه حکومت می‌کند و در برابر همه سخنان متفاوت در جهان، مدعی است که می‌تواند تمام شئون زندگی اجتماعی انسان معاصر را رقم بزند.» .[۱۰]

سید احمد حسینی خراسانی، نماینده مردم خراسان رضوی در مجلس خبرگان رهبری سبزوار را مهد عالمان و بزرگان دین همچون حکیم حاج ملاهادی سبزواری، فقیه سبزواری ، عبدالاعلی سبزواری و میرزا حسن سیادتی معرفی کرده‌است :

  • «سبزوار از دیرباز از کانون‌های شیعه ۱۲ امامی و مرکز قیام سربداران است که حاکمان آن برای ترویج فرهنگ شیعی در این منطقه تلاش فراونی کردند. سبزوار مهد عالمان و بزرگان دین همچون حکیم حاج ملاهادی سبزواری، فقیه سبزواری ، عبدالاعلی سبزواری و آیت الله سیادتی بود. امروز نیز حوزه‌های علمیه سبزوار باید تقویت و جان دوباره بگیرد و و این شهرستان دوباره موقعیت گذشته را به‌دست‌آورد .ایسنا، منطقه خراسان

مسیّب کیانی (پژوهشگر و نویسنده) معتقد است به دلیل جایگاه علمی والای سبزوار است که علمای بزرگی چون محقّق سبزواری، ملاّ هادی سبزواری و میرزا حسین فقیه سبزواری از این دیار برخاسته اند و خدماتی را به مذهب و جهان تشیّع نموده‌اند :

  • «شهر سبزوار (بیهق) با ورود لشکر اسلام به خراسان، مذهب تشیّع را پذیرفت و بر عظمت و ارزش خود افزود. مؤلّف «مرآت البلدان» در این مورد می‌نویسد:

«اهالی سبزوار همیشه نسبت به آل علی (علیه السلام) کمال ارادت را داشته‌اند.»

در خصوص جایگاه علمی این شهر همین بس که علمای بزرگی چون محقّق سبزواری، حکیم حاج ملاّ هادی سبزواری و میرزا حسین فقیه سبزواری از این دیار برخاسته اند و خدمات شایانی را به مذهب و جهان تشیّع نموده‌اند.» [۱۱][۱۲]

آیت الله عباسعلی زارعی سبزواری (استاد حوزه علمیه قم) [۱۳] «ملا محمد باقر سبزواری» صاحب «کفایه الاحکام» و صاحب «ذخیره المعاد»، حکیم سبزواری، حسین فقیه سبزواری از مراجع بزرگ خراسان. سید عبدالاعلی سبزواری از مراجع بزرگ نجف و دیگر مفاخر و مشاهیر سبزواری را مایه مباهات و افتخار سبزوار معرفی می‌کند :

  • «خیلی بزرگان داشتیم که مایه افتخار این شهر (سبزوار) بوده و هستند . در تمام شهرهای اطراف سبزوار جمعیت‌های سنی نشین بودند، تنها مرکز شیعی به معنای واقعی که حاکمیت شیعی هم بر آن مستولی بوده شهرستان سبزوار است؛ تا حدی که از شهید اول تقاضای رساله عملیه می‌شود و آن شهید بزگوار از لبنان در داخل زندان برای مردم سبزوار کتاب «اللمعه الدمشقیه» را که رساله عملیه است می‌نویسند و می‌فرستند. سبزوار اینطور بوده‌است و به برکت این که مرکز تشییع بوده بزرگانی از این شهر وارد جامعه اسلامی شده‌اند که اگر صدها سال هم بگذرد نام آنها در مجامع علمی هنوز هم برده می‌شود.

این استاد مدارس علمیه قم در بیان مثال‌هایی گفت: یکی مثل «ملا محمد باقر سبزواری» صاحب «کفایه الاحکام» و صاحب «ذخیره المعاد»؛ امروز که امروز است نظریات این فقیه در مراکز علمی مطرح و مورد بررسی قرار می‌گیرد. مرحوم حکیم سبزواری را همه ما می‌شناسیم. یک فیلسوف و یک محقق متتبعی که افتخار شهر سبزوار است. حاج آقا حسین فقیه سبزواری از مراجع بزرگ خراسان. مرحوم آقا سید عبدالاعلی سبزواری از مراجع بزرگ نجف که سی جلد کتاب «مهذب الاحکام» این مرد است. خیلی بزرگان داشتیم که مایه افتخار این شهر بوده و هستند.» [۱۴][۱۵]

احمد برادران، معاون استاندار و فرماندار سبزوار

سبزوار را برخوردار ظرفیت‌های خوبی در حوزه توسعه فرهنگ قرآنی معرفی می‌کند و وجود عالمان و فقهایی چون ‌ملاهادی سبزواری و فقیه سبزواری را نشانگر تاریخ این دیار در گسترش و ترویج فرهنگ قرآنی در عصرهای مختلف می‌داند :

  • «این شهرستان ظرفیت‌های خوبی در حوزه توسعه فرهنگ قرآنی دارد و وجود عالمان و فقهای بزرگی چون مرحوم حاج ‌ملاهادی سبزواری و آیت الله فقیه سبزواری نشانگر تاریخ این دیار در گسترش و ترویج فرهنگ قرآنی در عصرهای مختلف است» [۱۶]

خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) از خراسان رضوی، شهرستان سبزوار رااز قطب‌های علوم‌دینی کشور معرفی می‌کند که دانشمندانی همچون ملاهادی سبزواری، سید عبدالاعلی موسوی سبزواری و فقیه سبزواری را تربیت و جهان اسلام را از وجودشان بهره‌مند کرده‌است. [۱۷]

مجله اینترنتی اسرارنامه

در گزارشی، سبزوار را یکی از مراکز و پایگاه‌های اصلی فرهنگ تشیع و ترویج و تثبیت مفاهیم و علوم قرآنی معرفی کرده‌است. به گزارش این مجله، برخاستن چندین قرآن پژوه و چندین شخصیت روحانی کشور از این شهر نظیر سید عبدالاعلی سبزواری، ملاهادی سبزواری، ملاحسین واعظ کاشفی، ابوالحسن زید بیهقی، فقیه سبزواری در قرن‌های متمادی؛ و نیز وجود چند مدرسه و حوزه با سابقه قرآنی نظیر مدرسه علمیه فخریه (با قدمت ۱۱۰۰ ساله و قدیمی‌ترین مدرسه باقی مانده در ایران)، مدرسه علمیه فصیحیه، مدرسه علمیه اهل البیت، مدرسه محمدیه (از ساخته‌های میرزا حسین فقیه سبزواری) را، بیانگر این ویژگی می‌داند که سبزوار همواره یکی از قطب‌های تأثیرگذار جهان اسلام در راستای خدمت به قرآن و معارف اهل بیت و پرورش طلاب و روحانیون و قرآن پژوهان بوده‌است.[۱۸

تبار و نسب و پدر

میرزا حسین فقیه سبزواری، پسر میرزا موسی فقیه سبزواری از سادات حسینی است که با ۳۹ واسطه، به حسین اصغر، فرزند علی بن الحسین امام چهارم شیعیان علیه السلام می‌رسد. میرزا حسین، در معرفی نسب خود، در زندگی‌نامه خودنوشت نوشته‌است:

«بر حسب آنچه از بزرگان شنیدم، مرحوم شاه سلطان حسین، هنگامی که عازم زیارت مشهد می‌شود، در شاهزاده عبد العظیم دو سید بزرگوار را که از سلسلهٔ سادات بلدهٔ طیبه بودند و از سلسلهٔ سادات آن بلده هستند، یکی به نام آقا میرزا محمد و دیگری به نام آقا میرزا عبد الحسین که آقا میرزا محمد واعظ بی نظیر؛ و آقا میرزا عبدالحسین عالم بی نظیر، با خود به سفر مشهد می‌آورد و در سبزوار که وارد می‌شود، اهالی سبزوار از سلطان استدعا می‌کنند که عالمی در این شهر نداریم. آقا میرزا عبد الحسین در سبزوار می‌ماند که محل تدریس ایشان در محل درس ایشان معروف بود و این بزرگوار جد والد مرحوم است و آقا میرزا محمد مشهد آمده و در مشهد اقامت می‌نماید و به مناسبتی به قریهٔ جاغرق که چهارفرسخی مشهد است منتقل و فعلاً عدهٔ زیادی از اولاد آن مرحوم موجود هستند؛ و برحسب آنچه معلوم مرحوم والد به سی و نه طبقه منتهی می‌شود به حسین اصغر فرزند حضرت سجاد و در کوه نیشابور معروف به جبل اردلان مدفون و فعلاً مزار عموم آن اطراف و دارای موقوفاتی زیاد است.»[۱۹]

پدر

میرزا موسی مجتهد حسینی سبزواری، معروف به میرزا موسی فقیه سبزواری، از علمای اواخر دوره قاجار و زعیم وقت حوزه علمیه سبزوار، پدر میرزا حسین است که آرامگاهش در سبزوار، به عنوان اثر تاریخی، ثبت ملی شده و هم‌اکنون با عنوان کتابخانه آیت الله فقیه سبزواری ، مورد استفاده فرهمندان است . . میرزا موسی از شاگردان سید اسماعیل صدر، ملاهادی سبزواری، میرزای شیرازی، میرزا محمد تقی شیرازی و آخوند خراسانی است.

تولد

میرزا حسین، دومین فرزند میرزا موسی پس از میرزا مهدی است که شب جمعه سوم رمضان ۱۳۰۹ برابر با ۱۳ فروردین ۱۲۷۱ در سامرّا ء به دنیا آمده‌است. [۲۰]

تحصیلات و استادان

میرزا حسین فقیه سبزواری، بخشی از دروس مقدماتی و ابتدایی را در سامراء؛ و بخشی دیگر را در طول چهار سال در نجف آموخت. پس از مراجعت پدرش از نجف به سبزوار در سال ۱۳۲۲ قمری برابر با ۱۲۸۳ خورشیدی، تا ۱۷ سالگی، تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در سبزوار به پایان رساند و برای تحصیل علوم سطح حوزه، سال ۱۳۲۶ قمری برابر با ۱۲۸۷ خورشیدی عازم مشهد شد. در محضر عبدالجواد ادیب نیشابوری، شیخ حسن برسی و سید محمد باقر مدرس، علوم ادبی و فقه و اصول دوره سطح حوزه را طی چهار سال آموخت.

با آزردگی خاطر از حمله روس‌ها به حرم امام هشتم شیعیان در دهم ربیع الثانی ۱۳۳۰ برابر با نهم فروردین ۱۲۹۱ که خود در معرکه گیر افتاده بود و پس از نجات معجزه آسایش از آن مهلکه، به سبزوار بازگشت.[۲۱]

شعبان سال ۱۳۳۱ هجری قمری برابر با تیرماه ۱۲۹۲، به توصیه پدر، با دختر میرزا حسین صدرالعلما (۱۳۲۹ – ۱۲۹۵ هجری قمری)، از علمای بزرگ سبزوار و پسر میرزا علینقی صدرالعلما از شاگردان ملا هادی سبزواری ازدواج کرد و ضمن تدریس در حوزه علمیه سبزوار و انجام امور بیت پدرش که مرجعیت و زعامت دینی سبزوار و حوزه علمیه آن سامان را بعهده داشت، از محضر افتخار الحکماء شاگردملاهادی سبزواری فلسفه آموخت و دوره عالی فقه و اصول را نزد میرزا حسین علوی سبزواری از شاگردان برجسته ملا هادی سبزواری و میرزای شیرازی، شاگردی کرد. ضمناً حضور در حلقه‌های درس فقه و اصول میرزا موسی پدرش را نیز غنیمت می‌شمرد.[۲۲]

اول شعبان ۱۳۳۶ برابر با ۲۱ اردیبهشت ۱۲۹۷، میرزا موسی رخ در نقاب خاک کشید. به پاس مقام علمی، معنوی و روحانی والا؛ و خدمات بی دریغش، پیکرش با حضور توده‌های مختلف مردم شهر و روستاهای اطراف سبزوار تشییع و در نزدیکی مزار ملاهادی سبزواری، به خاک سپرده شد.

میرزا حسین، یک سال بعد؛ و با احداث آرامگاهی با شکوه برای پدرش (که هم‌اکنون به عنوان اثری تاریخی، در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده)؛ و بنا به وصیّت میرزا موسی، برای تکمیل تحصیلات، به قصد نیل به اجتهاد، عازم نجف شد.[۲۳]

ده سال در نجف اقامت کرد. در طول این مدت، از محضر آقا ضیاء الدین عراقی، سید حسن صدر، میرزا محمد حسین نایینی (۱۲۷۷–۱۳۵۵ ه‌.ق)، سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۸۴–۱۳۶۵ه‌.ق)، محمد حسن ممقانی، فاضل شربیانی، سید محمد فیروز آبادی، آخوند خراسانی،[۲۴] سید محمد کاظم یزدی (۱۲۴۷–۱۳۳۷ه‌.ق)، سید محمد بحرالعلوم، شیخ محمد طه نجف، میرزا حسین نوری، حاج آقا رضا همدانی، شیخ علی گنابادی و شیخ علی قوچانی، بهره برد و به مقام اجتهاد و افتاء، دست یافت.[۲۵]

هم بحث‌ها و تدریس ضمن تحصیل

میرزا حسین فقیه سبزواری، دوره اصول نائینی را با محمد علی کاظمینی    ، صاحب تقریرات نائینی، و فقه را با سید محمود شاهرودی (۱۲۶۲–۱۳۵۳ خورشیدی) و دروس دیگر را با شیخ موسی خوانساری    ، علی محمد بروجردی (۱۲۷۶–۱۳۵۳ خورشیدی) و سید محمد میبدی کرمانشاهی     مباحثه نمود و خود تقریرات یک دوره کامل اصول نائینی را نوشت. در نجف، کتاب کفایه الاصول آخوند خراسانی را به زبان عربی؛ و از حفظ[۲۶]

 در مسجد هندی تدریس می‌نمود و شاگردان برجسته ای که برخی از آن‌ها از فقهای معاصر هستند در درس ایشان شرکت می‌جستند. میرزا حسین در فقه به مقامی دست یافت که از سوی علمای برجسته نجف به ” فقیه سبزواری ” اشتهار یافت و توانست از همه اساتید خود اجازه اجتهاد دریافت کند.[۲۷][۲۸]

اجازه‌های اجتهاد و روایت

میرزا حسین فقیه سبزواری، اجازه‌های علمی خود شامل اجازه اجتهاد و روایت حدیث را از استادان و بزرگانی دریافت کرد که علاوه بر مرجعیّت، زعامت جهان تشیّع را نیز هریک در عصر خود به عهده داشته‌اند.

عبدالکریم حائری یزدی (۱۲۷۶–۱۳۵۵ه‌.ق)، مؤسّس حوزه علمیه قم،[۲۹] میرزا محمد حسین غروی نایینی (۱۲۷۷–۱۳۵۵ ه‌.ق) [۳۰][۳۱] و سید ابوالحسن اصفهانی (۱۲۸۴–۱۳۶۵ه‌.ق) ، [۳۲] از زعمای نامدار شیعه در قرن سیزدهم هستند که با شناخت کامل از توان علمی و قدرت اجتهاد فقیه سبزواری ، اقدام به صدور اجازه اجتهاد واجازه نقل احادیث برای وی کرده‌اند. علاوه بر این زعیمان روحانیت شیعه، سید حسن صدر (۱۲۷۲–۱۳۵۴ ق) و آقا ضیاءالدین عراقی[۳۳] از علمای نامدار شیعه و استاد فقیه سبزواری نیز به وی اجازه اجتهاد و اجازه نقل احادیث داده‌اند که متن کامل همه اجازات (به جز سید حسن صدر) در کتاب عمری پرافتخار ، زندگی‌نامه و خاطرات فقیه سبزواری درج شده‌است .[۳۴] [۳۵] [۳۶]

بازگشت به ایران

در ۳۸ سالگی، با تکمیل تحصیلات و نیل به مقام اجتهاد پس از ده سال تلاش و تکاپوی علمی در نجف؛ و بنا به درخواست مکرر مردم سبزوار، میرزا حسین فقیه سبزواری، سال ۱۳۴۷ قمری برابر با ۱۳۰۷ خورشیدی به سبزوار بازگشت. پس از چند ماه، به قصد زیارت، عازم مشهد شد. به دعوت و درخواست بزرگان مشهد، خصوصاً میرزا محمد آقازاده، فرزند دوم آخوند خراسانی و مدیر حوزه علمیه مشهد، اقامت دائمی در مشهد را پذیرفت و به تدریس فقه و اصول و فلسفه و اقامه جماعت در مسجد گوهرشاد پرداخت.

شبستان سبزواری در مسجد جامع گوهرشاد

از آغاز زمان حضور و اقامت میرزا حسین فقیه سبزواری در مشهد (سال ۱۳۰۷ شمسی) تا هنوز، شبستان جنوب ایوان شرقی مسجد جامع گوهرشاد، محل اقامه نماز جماعت و تدریس و ایراد خطابه فقیه سبزواری، به نام ” شبستان آیت الله سبزواری ”     نامگذاری شده و معروف است.[۳۷][۳۸][۳۹][۴۰]

عضو هیئت ممتحنه در سال ۱۳۱۲

برحسب دستور وزارت معارف، در ۲۹ فروردین ۱۳۱۲، طلاب موظف شدند در امتحان‌هایی که از سوی هیئت ممتحنان حوزه با نظارت مستقیم وزارت معارف گرفته می‌شد، شرکت کنند.

ذوقی، رئیس معارف خراسان، عهده‌دار گرفتن امتحان از همه طلاب داوطلب در سه سطح: متوسط، عالی و تخصصی شد. به این منظور، حاج شیخ علی اکبر نوقانی، همراه میرزا احمد کفایی، شیخ حسن برسی، شیخ عماد فهرستی، فاضل بسطامی، میرزا محمد حسین گرگانی، میرزا حسین سبزواری، حاج شیخ هاشم قزوینی و حاج محقق نوقانی، که همگی از چهره‌های برجسته حوزه مشهد به‌شمار می‌رفتند، از سوی او به مدرسه فاضلیه جعفریه دعوت شدند تا هیئت ممتحنه را از میان خود انتخاب کنند.

ادیب بجنوردی و ادیب هروی نیز برای امتحان فارسی و سید حسین خان آموزگار و برهان آزاد برای امتحان ریاضیات در نظر گرفته شده بودند.

شمار طلابی که نام خودرا ثبت و جواز ورود به جلسه امتحان را دریافت کردند، ۳۵۹ نفر بودند.[۴۱]

فقیه سبزواری، یکی از پنج مجتهد مجاز به استفاده از عمامه

پس از واقعه مسجد گوهرشاد در تیرماه ۱۳۱۴، حوزه علمیه خراسان منحل شد و بر اساس قانون اتحاد شکل لباس،[۴۲][۴۳] هیچ‌کس مجاز به استفاده از عمامه نبود[۴۴]

و فقط برای پنج نفر جواز عمامه صادرشد : میرزا احمد کفایی     ، شیخ مرتضی آشتیانی     ، شیخ علی اکبر نهاوندی    ، میرزا مهدی اصفهانی و میرزا حسین فقیه سبزواری    .

میرزا حسین فقیه سبزواری، در زندگی‌نامه خودنوشت خویش، این گونه از برخورد دولت با ” عمامه ” روحانیون و موضوع جواز عمامه یاد می‌کند:

«حادثهٔ دیگر اتحاد شکل بود که در فروردین ۱۳۴۸ (قمری) حکم از طرف رضا شاه شد بر این که باید تمامی اهل ایران متحد الشکل باشند. به این معنی که کت و شلوار داشته باشند و عمامه به کلی نباشد مگر عده‌ای که از شهربانی جواز داشته باشند و جواز هم داده نمی‌شود مگر به کسانی که مجتهد باشند؛ و انقلابی عظیم رخ داد و بالاخره مردم متحد الشکل شدند که هرکس عمامه داشت بدون جواز یا قبا و عبا داشت، آجان او را جلب به شهربانی می‌کرد و عمامهٔ او را برمی‌داشت و قبای او را قیچی می‌کرد. مدتی بدین منوال بود تا در سنهٔ ۱۳۵۲ قمری حکم شد که باید کلاه بین‌المللی پوشیده شود که عبارت از کلاه دوره بود و مردم همگی اطاعت کرده و پوشیدند، مگر مشهد که قیام کرده و مخالفت»[۴۵]

عبدالرضا کفایی، نوه آخوند خراسانی و پسر میرزا احمد کفایی می‌گوید:

«بعد از قضیه مسجد گوهرشاد و توقیف مرحوم آقازاده، حوزه خراسان منحل شد و فقط برای چهار مجتهد طراز اول مشهد اجازه عمامه صادر شد:

مرحوم پدرم، مرحوم شیخ مرتضی آشتیانی، شیخ علی‌اکبر نهاوندی و میرزا حسین سبزواری که مرحوم پدرم پیغام دادند که اگر بنا است میرزا مهدی اصفهانی هم بی‌عمامه باشد من هم عمامه نخواهم گذاشت که بر اساس پیغام پدرم، برای ایشان هم اجازه صادر شد.»[۴۶][۴۷][۴۸]

محمد واعظ زاده خراسانی می‌گوید:

«در زمان رضاخان تنها سه نفر از جمله شیخ علی اکبر نهاوندی، میرزا احمد کفایی و آقای سبزواری مجاز به استفاده از عمامه بودند » [۴۹]

کاظم مدیر شانه چی دریافت کننده اجازه علمی از میرزا حسین فقیه سبزواری می‌گوید:

«چند نفر بودند که در مشهد، اینها اجازه عمامه داشتند: یکی آقای سبزواری بود، یکی آقای حاج میرزا احمد کفایی بود، یکی آقای نهاوندی بود و یکی مرحوم آشتیانی بود و یکی هم آقای حاج میرزا احمد مدرس بودند. این پنج نفر اجازه عمامه داشتند .»[۵۰][۵۱]

منابع :

۱.

↑ صفحه ۶۹، کتاب پنجاه چهره فاخر خراسان بزرگ، جمال مدیر شانه چی، کتابدار توس، چاپ اول، مشهد، ۱۳۹۸

۲.

↑ آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن - طبقات أعلام الشیعه - جلد ۱۴ ۱۷ جلدی، صفحه ۶۵۷، ناشر: دار احیاء التراث العربی محل نشر: بیروت

۳.

↑ کتاب گنجینه دانشمندان، جلد:۵ و ۷، نویسنده:شریف رازی، محمد، ناشر:کتابفروشی اسلامیه، محل نشر:تهران – ایران، سال نشر:۱۳۵۲

۴.

↑ کتاب اثر آفرینان، زندگی‌نامه نام آوران فرهنگی ایران، از آغاز تا ۱۳۰۰، زیر نظر دکتر عبدالحسین نوایی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۷۹، جلد چهارم، صفحه ۲۹۴

۵.

↑ علیرضا نوروزی، مشاهیر حوزه علمیه خراسان، جلد سوم ، انتشارات نسیم رضوان، مشهد

۶.

↑ صفحه ۱۵۶، سیمای سبزوار، سرزمین سر بداران، محمد ابراهیم احمدی ، انتشارات نبوغ، قم، چاپ اول، پاییز ۱۳۷۵

۷.

↑ محمود بیهقی، سبزوار، شهر دیرینه‌های پایدار، بهمن ۱۳۷۰، کتابستان مشهد، صفحات ۱۲۴، ۱۶۸ و ۱۷۳

۸.

↑ صفحه ۱۵۰، کتاب سبزوار، شهر دانشوران بیدار، زندگی‌نامه مشاهیر و مفاخر سبزوار، نویسنده: محمود بیهقی ، انتشارات دامینه، مشهد، ۱۳۷۹، ۳۸۱ صفحه، چاپ سوم

۹.

↑ پنجاهمین سال درگذشت آیت الله العظمی فقیه سبزواری

۱۰.

↑ پایگاه اطلاع‌رسانی آستانقدس رضوی

۱۱.

↑ سیمای سبزوار (سرزمین سربداران)، محمّد ابراهیم احمدی، قم، نشر نبوغ، ۱۳۷۵.

۱۲.

↑ پژوهه، محمد باقر محقق سبزواری

۱۳.

پایگاه اطلاع‌رسانی دروس و آثار علمی استاد زارعی سبزواری نشانی=https://www.zareiesabzevari.ir/

۱۴.

↑ سلام سربدار

۱۵.

↑ متن کامل سخنرانی استاد زارعی

۱۶.

↑ فرماندار سبزوار:توسعه فرهنگ قرآنی سبب کاهش ناهنجاری‌ها می‌شود

۱۷.

↑ ایکنا،خبرگزاری بین‌المللی قران

۱۸.

↑ مجله اینترنتی اسرار نامه

۱۹.

↑ کتاب میراث اسلامی ایران، دفتر هفتم، ص ۷۱، رساله سوم، احوال آیت الله میرزا حسین سبزواری به قلم خودش،
روایت مرحوم معلم حبیب آبادی، به کوشش دکتر رسول جعفریان، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۷

۲۰.

↑ محمد جرفادقانی گلپایگانی، علمای بزرگ شیعه؛ از کلینی تا خمینی ، انتشارات: معارف اسلامی، ۱۳۶۴

۲۱.

↑ گزارشی از حمله نظامی به حرم امام هشتم و نجات معجزه‌آسای آیت‌الله فقیه‌سبزواری؛اختصاصی خبرگزاری رضوی/ روایت یک شاهد عینی از ماجرای به توپ بستن حرم امام رضا(ع)

۲۲.

↑ حسین نوقانی خراسانی و محمد ناصری، عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، مؤسسه مطبوعاتی بورس کتاب، مشهد، فلکه شمالی، ۱۳۴۶، صفحه ۱۲

۲۳.

↑ غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸–۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور ۱۳۷۵
http://ensani.ir/file/download/article/۲۰۱۳۰۱۲۰۱۰۱۴۳۷-۹۳۱۶-۲۵۰.pdf

۲۴.

↑ گفتگو با دکتر مدیر شانه چی

۲۵.

↑ کتاب میراث اسلامی ایران، دفتر هفتم، ص ۷۱، رساله سوم، احوال آیت الله میرزا حسین سبزواری به قلم خودش، روایت مرحوم معلم حبیب آبادی، به کوشش دکتر رسول جعفریان، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۷

۲۶.

↑ غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸–۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور ۱۳۷۵
http://ensani.ir/file/download/article/۲۰۱۳۰۱۲۰۱۰۱۴۳۷-۹۳۱۶-۲۵۰.pdf

۲۷.

↑ کتاب میراث اسلامی ایران، دفتر هفتم، ص ۷۱، رساله سوم، احوال آیت الله میرزا حسین سبزواری به قلم خودش، روایت مرحوم معلم حبیب آبادی، به کوشش دکتر رسول جعفریان، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۷

۲۸.

↑ غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸ - ۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور

۲۹.

↑ {{یادکرد وب|عنوان=اجازه اجتهاد به آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری از سوی آیه الله حایری یزدی – آیه الله فقیه سبزواری|نشانی=http://ayatollahfaghihesabzevari.ir/۱۳۹۸/۰۶/۱۳/اجازه-اجتهاد-به-آیه-الله-میرزا-حسین-فقی/|بازبینی=۲۰۱۹-۰۹-۱۸|کد زبان=fa-IR}}

۳۰.

↑ متن اجازه اجتهاد آیه الله میرزا محمد حسین غروی نایینی به آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری

۳۱.

↑ مجله سفینه، پاییز ۱۳۸۳ - شماره ۴، ‌ نویسنده: شهری، محمدحسین؛

۳۲.

↑ تصویر دستخط اجازه اجتهاد آیه الله سید ابوالحسن اصفهانی به آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری

۳۳.

↑ متن اجازه اجتهاد آیه الله آقا ضیاء الدین عراقی به آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری

۳۴.

↑ حسین نوقانی خراسانی و محمد ناصری، عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، مؤسسه مطبوعاتی بورس کتاب، مشهد، فلکه شمالی، ۱۳۴۶، صفحه ۱۲ صفحهٔ ۳۹

۳۵.

↑ کتاب میراث اسلامی ایران، دفتر هفتم، ص ۷۱، رساله سوم، احوال آیت الله میرزا حسین سبزواری به قلم خودش، روایت مرحوم معلم حبیب آبادی، به کوشش دکتر رسول جعفریان، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۷

۳۶.

↑ شمه ای از حیات معنوی آیت الله فقیه سبزواری

۳۷.

↑ شبستان سبزواری مسجد گوهرشاد

۳۸.

↑ تخصصی شدن برنامه‌های پنج شبستان مسجد گوهرشاد

۳۹.

↑ مسجد گوهرشاد، شبستان آیت الله سبزواری

۴۰.

↑ مسجد جامع گوهرشاد

۴۱.

↑ مجله نگاه حوزه

۴۲.

↑ بازخوانی قانون متحدالشکل شدن لباس ایرانیان

۴۳.

↑ غائله متحدالشکل کردن لباس

۴۴.

↑ سیاست تقلیل روحانیون در دوره‌ی رضاشاه:بررسی موردی جوازعمامه

۴۵.

↑ کتاب میراث اسلامی ایران، دفتر هفتم، ص ۷۱، رساله سوم، احوال آیت الله میرزا حسین سبزواری به قلم خودش، روایت مرحوم معلم حبیب آبادی، به کوشش دکتر رسول جعفریان، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۷

۴۶.

↑ http://mobahesat.ir/۷۳۲۲

۴۷.

↑ شفقنا

۴۸.

↑ دارآخرت

۴۹.

↑ http://al-athar.ir/home/Content/۴۳۵۵

۵۰.

↑ ویدئوی خاطرات استاد شانه چی از میرزا حسین فقیه سبزواری

۵۱.

↑ متن خاطرات استاد شانه چی از میرزا حسین فقیه سبزواری

 

شرح حال 57 تن عالم دینی در «گزیده مشاهیر مدفون در حرم رضوی»

شرح حال 57 تن عالم دینی در

«گزیده مشاهیر مدفون در حرم رضوی»

 

«گزیده مشاهیر مدفون در حرم رضوی» عنوان کتابی است که به همت بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی منتشر شده و دربردارنده شرح حال 57 تن از عالمان دینی است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی، این اثر که هفتمین دوره از چاپ را پشت سر گذاشته است، به شرح حال مشاهیر مدفون در حرم مطهر رضوی پرداخته و از کتاب مشاهیر مدفون در این بارگاه منور گزینش شده است. 
در این مجموعه خلاصه‌ای از شرح حال مشهورترین عالمان دینی مدفون در حرم رضوی گرد آمده‌ است که از میان این شخصیت‌های برجسته می‌توان به غلامرضا واعظ طبسی، مرتضی آشتیانی، حبیب‌الله گلپایگانی، حسین سبزواری، مهدی واعظ خراسانی، محمد حر عاملی و ... اشاره کرد.
در بخشی از مقدمه این اثر آمده است: در تفکر اسلام قبور انسان های مومن مورد احترام است. در منابع روایی، مرده مومن از همان احترام زنده او برخوردار است و تفاوتی از این حیث میان زنده و مرده انسان مومن نیست. لذا یک مسلمان از همان زمان احتضار و فرا رسیدن مرگ تا مردن، غسل، کفن، تشییع و نماز خواندن بر وی و دفن پیکر او، موضوع بسیاری از احکام و آداب شرعی بوده که در کتاب های فقهی مورد بحث قرار گرفته است.
تاریخ تولد، زندگینامه، آثار، اقدامات و فعالیت های سیاسی، خدمات قبل و بعد از انقلاب اسلامی، اساتید و... از جمله مواردی است که در معرفی علمای مدفون در حرم به آن اشاره شده است.
محمد تقی آملی، محمد حسن ادیب هروی، میرزا مهدی اصفهانی، میرزا مهدی آیت الله زاده خراسانی، میرزا عبدالرحمن مدرس، ملاهاشم خراسانی، عبدالکریم هاشمی نژاد، محمد باقر محقق سبزواری و... از جمله عالمانی هستند که در این کتاب به معرفی اجمالی آنان پرداخته شده است.
کتاب «گزیده مشاهیر مدفون در حرم رضوی» با همکاری ابراهیم زنگنه قاسم آبادی و غلامرضا جلالی نگاشته و ویراستاری شده و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته و این اثر در قطع پالتویی و شمارگان 15هزار نسخه تهیه و تنظیم شده است.

آستان نیوز

روایت تسنیم از عالم‌ جلیل‌القدری که کارگشای‌ مشکلات مردم بود

 

روایت تسنیم از عالم‌ جلیل‌القدری که کارگشای‌ مشکلات مردم بود

آیت‌الله حاج میرزا حسین سبزواری مشهور به «فقیه سبزواری» چهره‌ای نا آشنا در میان مردم است که اهتمام زیادی به کارگشایی و حل مشکلات مومنین و به ویژه طلاب و فضلای حوزه علمیه داشت.

روایت تسنیم از عالم‌ جلیل‌القدری که کارگشای‌ مشکلات مردم بود

به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، آیت‌الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری رحمه الله علیه یکی از مراجع عالیقدر شیعه و فقهای بزرگ مقیم مشهد بود.این عالم ربانی حدود 40 سال به تدریس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه مشهد پرداخت و شاگردان و فضلای زیادی را تربیت نمود.وی علاوه بر تدریس فقه و اصول خدمات زیادی به مردم و حوزه علمیه مشهد و سبزوار کرد. این عالم جلیل‌القدر اهتمام زیادی به کارگشایی و حل مشکلات مومنین و بالاخص طلاب و فضلای حوزه علمیه داشت.

تولد :

آیت‌الله فقیه سبزواری در سال 1309 هق در سامرا در بیت علم و زهد و تقوا و فقاهت متولد شد.

خاندان علمی :

پدر ایشان :

آیت‌الله میرزا موسی سبزواری پدر آیت الله میرزا حسین فقیه سبزواری بود که از فقهای بزرگوار و متقی شیعه در سبزوار بود. ایشان در سبزوار در سال 1262 ه‌.ق متولد شد.تحصیلات ابتدایی را در سبزوار فرا گرفت و سپس به مدت 18 سال در حوزه علمیه مشهد به تحصیل پرداخت انگاه به سبزوار رفت و ازدواج نمود و 2 سال در انجا اقامت نمود سپس در سال 1300 هق به سامرا رفت و سالها از درس خارج  فقه و اصول حضرات آیات میرزای بزرگ شیرازی ، سید اسماعیل صدر، سید محمد طباطبایی اصفهانی معروف به سید محمد فشارکی استفاده کرد.

در سال 1312 ه ق میرزای شیرازی فوت کرد و آیت‌الله میرزا موسی سبزواری به مدت 4 سال از درس میرزا محمد تقی شیرازی استفاده نمود در سال 1318 به نجف رفت و از درس خارج آخوند خراسانی به مدت 4 سال استفاده نمود و از ایشان به دریافت اجازه اجتهاد نائل آمد .در سال 1322 هق ایت الله میرزا محمد تقی شیرازی به درخواست مردم سبزوار ایشان را به سبزوار اعزام کرد. آیت‌الله سید موسی سبزواری در انجا اولین نفری بود که کفایه الاصول. اخوند خراسانی را در حوزه علمیه سبزوار معرفی نموده و به تدریس ان پرداخت.ایشان در سبزوار زعامت حوزه علمیه انجا را برعهده گرفت و به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت‌.

آیت‌الله سید موسی سبزواری در سال 1300 ه‌.ق ازدواج نمود و صاحب 5 فرزند شد‌. 3 فرزند دختر و 2 فرزند پسر‌‌

 پسر اول ایشان آیت‌الله میرزا مهدی فقاهتی‌ ‌در سال 1305 ه ق در سامرا متولد شد‌. در سال 1318 ه.‌ق. به همراه پدر به نجف رفت و 4 سال در آنجا اقامت کرد و ادبیات عرب را در آنجا فرا گرفت. در سال  1322 به همراه پدر به سبزوار آمد و سطوح فقه و اصول را نزد پدر و سایر اساتید فرا گرفت آنگاه سالها در درس خارج پدر شرکت نموده به درجه اجتهاد نائل آمد‌. اجتهاد ایشان مورد تایید پدر قرار گرفت‌. آیت‌الله میرزا مهدی فقاهتی در سال 1362 ه.ق در سبزوار وفات کرد و در کنار پدر به خاک سپرده شد از وی دو فرزند روحانی به نام‌های حجج اسلام آقایان حاج سید محمد تقی فقاهتی و حاج سید ابوالفضل فقاهتی به یادگار ماندند‌.

پسر دوم ایشان مرجع عالیقدر ایت‌الله میرزا حسین فقیه سبزواری بود. ایشان نیز سال‌ها در درس خارج پدر شرکت کرد و در حال حاضر در صدد بیان شخصیت علمی و معنوی ایشان هستم.

تحصیلات حوزوی آیت‌الله فقیه سبزواری :

ایشان در سال 1309 ه ق در سامرا متولد شد. 9 ساله بود که در سال 1318 ه ق به همراه پدر به نجف رفت و 4 سال اقامت نمود درسال 1322 ه ق به همراه پدر به سبزوار رفت و به تحصیل پرداخت‌.

 در سن 17 سالگی در سال 1326 ه ق به حوزه علمیه مشهد آمد .در مشهد ادبیات عرب را نزد ادیب عبدالجواد ادیب نیشابوری و  سطوح فقه واصول را نزد حضرات ایات : میرزا محمد باقر مدرس رضوی .شیخ حسن برسی تکمیل نمود.سپس در سال 1331 ه ق به سبزوار رفت و چند سالی از درس خارج پدر و حضرات آیات حاج میرزا حسین ( ظاهرا علوی سبزواری ) که از شاگردان برجسته میرزای بزرگ شیرازی بود و میرزا اسماعیل مجتهد  بهره گرفت. همچنین در این مدت از درس فلسفه میرزا اسماعیل معروف به افتخارالحکما که از شاگردان برجسته حاج ملا هادی سبزواری بود بهره برد .

در سال 1336 هق پدر ایشان در گذشت و آیت الله فقیه سبزواری برای ایشان در سبزوار آرامگاهی بنا نمود که مورد زیارت مردم سبزوار واقع شده است . آیت الله فقه سبزواری پس از رحلت پدر در سال 1336 ه ق  به سفارش پدر به نجف رفت و ادامه تحصیل داد .در انجا درحدود 2 سال از درس خارج آیت الله میرزا محمد تقی شیرازی استفاده کرد. همچنین در درس خارج فقه واصول ایات عظام میرزای نایینی .شریعت اصفهانی .سید ابوالحسن اصفهانی .اقا ضیا عراقی وسید محمد فیروز آبادی حاضر شد و پس از چند سال تحصیل به درجه عالیه اجتهاد نایل امد .

وی در نجف دو دوره  در درس خارج اصول  میرزای نایینی شرکت نمود و این درس را با ایت الله شیخ محمد علی کاظمینی صاحب فواید الاصول  (مقرر درس میرزای نایینی ) مباحثه می نمود. آیت الله فقیه سبزواری یک دوره کامل اصول میرزای نائینی را نوشت . اما چون رفیق هم مباحثه اش کاظمینی زودتر از او تقریراتش را چاپ کرد به احترام وی از چاپ تقریرات خود خودداری نمود .

درس خارج فقه میرزای نایینی را نیز با آیت الله سید محمود شاهرودی مباحثه می نمود.

همچنین سالها در درس خارج فقه آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی شرکت نمود . آیت الله فقیه سبزواری درس خارج فقه آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی را نیز تقریر نمود ولی به چاپ نرساند .

آیت الله فقیه سبزواری در مدت اقامت در نجف ضمن تحصیل درس خارج سالها به تدریس کتاب کفایه الاصول آخوند خراسانی به زبان عربی از حفظ پرداخت و شاگردان زیادی را تربیت نمود که از جمله آنها مرجع عالیقدر مرحوم آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی می باشد .

این عالم بزرگوار در نجف به فقیه سبزواری معروف گشت و از حضرات آیات عظام: میرزای نایینی ، سید ابوالحسن اصفهانی ، آقا ضیاءالدین عراقی ، شیخ عبدالکریم حائری یزدی  و .... به دریافت اجازه اجتهاد نایل امد.

اقامت در مشهد :

تدریس خارج :

آیت الله فقیه سبزواری در سال 1347 ه ق معادل 1307 ه ش ابتدا به سبزوار وارد شد و پس از سه ماه آنجا را ترک و در مشهد اقامت نمود.

از سال 1347 ه ق تا سال 1386 ه ق در حدود 40 سال به تدریس خارج پرداخت و شاگردان و فضلای زیادی را تربیت نمود. شاگردان ایشان را بین 300 تا 400 نفر ذکر نموده اند. برخی از انها به دریافت اجازه اجتهاد از ایشان نایل شدند از جمله فرزندش ایت الله سید جواد فقیه سبزواری و ادیب حجت هاشمی که اجازه اجتهاد متجزی از استاد دریافت نمود. همچنین حضرات آیات و حجج اسلام آقایان حاج شیخ کاظم شانه چی ، حاج شیخ جعفر زاهدی جوراب چی و سید عبدالحسین رضایی نیشابوری به دریافت اجازه اجتهاد از ایشان نائل گردیدند .

تدریس فلسفه:

آیت‌الله فقیه سبزواری علاوه بر فقه و اصول به تدریس فلسفه نیز مشغول بود .

از حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد روحانی شنیدم که من و حضرات ایات حاج  اقا سید محمود مجتهدی و حاج شیخ محمد رضا مهدوی دامغانی به صورت خصوصی شرح منظومه را نزد ایشاح در مسجد. گوهرشاد فرا گرفتیم..

استاد ادیب حجت هاشمی در کتاب مراه الحجه که شرح حال زندگانی خود و اساتید خویش است در ذکر استاد خود فقیه سبزواری می نویسد : من سالها در درس فقه اصول و فلسفه ایشان حاضر گردیدم و نهج البلاغه را نیز بطور خصوصی از ایشان آموختم .

ویژگی‌های علمی و معنوی :

ایت الله فقیه سبزواری فقیهی بزرگ و جامع معقول و منقول بود .ایشان در عین مراتب بالای علمی .بسیار متواضع .خوش اخلاق .گرم و گیرا و مهربان بود و سعی و اهتمام زیادی در خدمت به مردم و طلاب داشت.کوی طلاب مشهد.غسالخانه.باغ رضوان مشهد و... آرامگاه پدرش آیت الله میرزا موسی سبزواری ،  مدرسه علمیه محمدیه سبزوار از جمله خدمات مردمی ایشان بود.

همچنین در سال 1331 ه ش در مشهد سیل شدید آمد که باعث تخریب بسیاری از خانه های مردم شد آیت الله فقیه سبزواری برای افراد فقیر و بی بضاعت که توان ساخت خانه و تعمیر آن نداشتند خانه هایی را بنا نمود . این خانه ها در منطقه خیابان نخریسی و خواجه ربیع مشهد واقع گردید .

مساجد زیادی نیز در مشهد در مناطق مختلف این شهر توسط این عالم ربانی بنا شد‌.

اقامه جماعت :

آیت الله فقیه سبزواری در هنگام اقامت در مشهد در حدود 40 سال در مسجد گوهرشاد به اقامه جماعت اشتغال داشت . در نماز جماعت ایشان جمعیت زیادی شرکت می نمودند و حسن نماز جماعت ایشان آن بود که نماز را به سرعت خوانده تا کسبه بازار زودتر در محل کسب خود حاضر گردند .

وعظ و خطابه :

آیت الله فقیه سبزواری در ماه مبارک رمضان در مسجد گوهرشاد هر سال سخنرانی می نمود ایشان با بیان فصیح و قابل فهم برای عموم مردم به وعظ و خطابه می پرداخت که موافق و مخالف در مجلس سخنرانی حاضر می گردیدند . ادیب حجت هاشمی 90 سخنرانی ایشان را نوشته و ثبت کرده است .

ازدواج و فرزندان :

در سال 1331 ه ق آیت الله فقیه سبزواری با صبیه مکرمه آیت الله میرزا حسین صدرالعلما ازدواج نمود و 13 فرزند پسر و دختر برای ایشان حاصل شد . در این میان 4 فرزند پسر ایشان طلبه گردیده و دروس حوزوی را انتخاب کردند که به ترتیب سن عبارتند از:

 1- آیت الله سید زین العابدین فقیه سبزواری : ایشان سالها از درس خارج پدر استفاده نمود و پس از رحلت پدر خویش درس خارج ایشان را ادامه داد و به جای پدر در مسجد گوهرشاد به اقامه جماعت پرداخت .

2- آیت الله سید محمد باقر فقیه سبزواری

3- آیت لله سید جواد فقیه سبزواری : ایشان سالها از درس خارج پدر استفاده نموده و به درجه اجتهاد نائل آمد . اجتهاد ایشان به تایید پدر رسید .

4- آیت الله سید محمد صادق فقیه سبزواری : که در مشهد و قم به تحصیل دروس حوزوی پرداخت .

در حال حاضر 4 فرزند آیت الله فقیه سبزواری همگی به رحمت خدا رفته اند .

آثار و تالیفات :

از آیت الله فقیه سبزواری آثار و تالیفاتی به یادگار مانده است :

1- تقریرات درس اصول آیت الله میرزای نائینی

2- تقریرات درس خارج فقه آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی

3- هدایه الانام : توضیح المسائل آیت‌الله فقیه سبزواری

4- مناسک حج

وفات :

این عالم ربانی در 24 شوال 1386 ه ق شب شهادت امام صادق علیه السلام در مشهد در گذشت و در روز شهادت امام صادق علیه السلام  پس از تشییع با شکوه در باغ رضوان که خود ساخته بود و در حال حاضر در محدوده حرم مطهر امام رضا علیه السلام  نزدیک قبر شیخ طبرسی است به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/ش

خبرگراری تسنیم

گفتگو با استاد مدیر شانه چی در زمینه شخصیت و خدمات مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

 

گفتگو با استاد مدیر شانه چی

در زمینه شخصیت و خدمات مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

 

دانلود ویدئو  :

http://s9.picofile.com/d/8366131168/b8ccdd53-3a12-4b5b-a9ac-68991d167744/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF_%D8%B4%D8%A7%D9%86%D9%87_%DA%86%DB%8C.mp4

 

متن گغتگو :

 

پرسش مصاحبه گر از استاد مدیر شانه چی :

در مورد آیة الله فقیه سبزواری و موقعیت ایشان در حوزه علمیه آن زمان لطف کنید توضیحاتی بفرمایید

پاسخ استاد دکتر مدیر شانه چی :

مرحوم آقای سبزواری از تحصیل کرده های نجف بوده ، مرد فاضلی بوده ، شاگردی مرحوم آخوند خراسانی را هم کرده بود . ایشان مراجعت کرده بود به مشهد و در این جا ، حتی درزمان رضاشاه هم ایشان نماز جماعتی داشتند .

 چند نفر بودند که در مشهد ، اینها اجازه عمامه داشتند : یکی مرحوم آیة الله سبزواری بود ، یکی آقای حاج میرزا احمد کفایی بود ، یکی مرحوم نهاوندی بود و یکی مرحوم آشتیانی بود و یکی هم آقای حاج میرزا احمد مدرس بودند . این پنج نفر اجازه عمامه داشتند .

مرحوم سبزواری ، هم رساله عملیّه داشت ، هم تدریس می کرد در مشهد ، تدریس درس خارج فقه و اصول داشت و هم امامت جماعت داشت در مسجد گوهرشاد . البته در آن زمان رضاشاه که ایشان تدریسشان منعطف شده بود ولی امامت جماعت ایشان و مرحوم نهاوندی در مسجد گوهرشاد برقرار بود . بازاری ها و مردم عامی ، به ایشان خیلی اقبال داشتند از لحاظ این که ایشان خیلی با مردم می جوشید یعنی مثلا  فرض کنید یک کسی اگر در تپل محله و نوغان  یا در یک راه دوری از ایشان دعوت می کرد به یک آبگوشت خالص و چیز دیگری جز آبگوشت نبود ، ایشان می رفت و با آن ها حشر داشت . این بود که مردم عامی و اینها هم ، خیلی به ایشان توجه داشتند .

 نماز ایشان هم در مسجد گوهرشاد ، نماز سریعی بود . کسبه ای که در بازار بودند ، با اقامه نماز ایشان در ظهر و عصر و هم چنین در مغرب ، نمازی که ایشان می خواند به فوریّت انجام می شد و مردم می رفتند دنبال کسب و کارشان . از این جهت هم مردم اقبال داشتند .

بعد از قضایای ( شهریور 1320 ) هم که روضه خوانی برقرار شد ، ایشان در منزل خودشان روضه خوانی داشتند و خودشان هم امورشان را مباشرت می کردند حتی در زدن خیمه ها و امور دیگر ، خودشان دخالت داشت که حتی یک مرتبه هم از ( نردبان ) افتاده بود و پاهای ایشان آسیب دیده بود مدتی . این بود که این محبوبیت را در بین عامه مردم داشت و مرجعیت و وجوهاتی هم داشت منتها وجوهات آن زمان ، مردم هم از لحاظ کیفیت در آمد مثل زمان بعد نبود . افرادی می آمدند و به ایشان وجوهات می پرداختند و ایشان هم تقسیماتی می کرد . منتها ابتدائاً تقسیمات ایشان بصورت نان بود که با یکی دوتا خبّازی قرار گذاشته بودند همان اطراف بست که خبازی ها به هر کسی از طلاب ، طلاب معیل دو برابر و طلاب مجرد یک برابر نان می دادند . نان خوبی هم بود و طلبه ها از آن نان استفاده می کردند . این بود که در واقع ایشان یک نقشی در حوزه داشتند که به این کیفیت ، یک مقداری امرار معاش طلاب را تأمین فرموده بودند و یک مقداری هم از لحاظ برخورد اجتماعی ، روضه در منزلشان ، رفت و شد با مردم ، در تمام تعزیه ها که در اطراف برخورد می کرد ، مجالسی که داشتند ایشان با حال نقاهتی که حتی پیرمردی هم که بود  حضور پیدا می کرد و از این جهت یک محبوبیت عمومی هم داشت . بیانش هم بیان شیوایی بود . ایشان در ماه مبارک رمضان هم ، خودش منبر می رفت که آن زمان حتی زمانی هم که منبر ممنوع بود ، ایشان سه شب ماه رمضان را شب های احیارا ایشان منبر می رفت و نماز می خواند در ابتدا ؛ و بعد هم منبر می رفت که جمعیت زیادی هم حضور پیدا می کردند و منبر ، هم علمی و هم ساده که مردم بفهمند هر دورا داشت . بیان هم ، بیان شیرین و خوبی بود .

سؤال مصاحبه کننده از استاد دکتر مدیر شانه چی   :

آیة الله فقیه سبزواری ، در انجام کارهای عام المنفعه در مشهد مشهور بود . لطف می کنید در ارتباط با کارهای انجام شده توسط ایشان ، اطلاعاتی ارائه فرمایید

استاد مدیر شانه چی :

اولین کاری که ایشان کرد ، چون اینجا مغتسل ، یعنی غسالخانه ای که اموات را غسل بدهند ، در مشهد ازبین رفته بود و یکی دوتا غسالخانه بود چون در داخل شهر واقع شده بود ، اینهارا تعطیل کرده بودند و مردم باید می رفتند خارج شهر برای غسل دادن اموات و مشکل بود . ایشان در مدخل خیابان طبرسی ، در کنار باغ رضوان ، اینجا مغتسلی درست کردند که خیلی کار مردم را تسهیل می کرد . تمام هزینه هارا از اعانات مردم و وجوهات پرداخت و مغتسل بهداشتی و بسیار آبرومندی در اینجا برقرار شد . این یکی از کارهای ایشان بود .

بعدها که طلبه ها زیاد شده بودند ، محل سکنی نداشتند . تمکن مالی هم برای این که جایی را بخرند یا بعد وجه اجاره بپردازند ، این هم نبود .

ایشان با آستانقدس توافق پیدا کردند همین کوی طلاب را ، مقداری زمین ، چون آن زمان می گفتند زمین های گلشور . قسمتی که به معروفیت گلشور بود ، ایشان مقداری از آن زمین هارا در تصرف گرفتند و بین طلاب تقسیم کردند . هر نفری سیصد متر زمین می دادند .

لینک ویدئو در تلگرام  :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7959

زندگی نامه مرحوم آیة الله العظمی  حاج میرزا حسین فقیه سبزواری به نقل از کتاب :  سیمای سبزوار

 

زندگی نامه مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

و

اسامی ابرار و بزرگان سبزوار 

به نقل از کتاب :

سیمای سبزوار

نوشته :

استاد محمد ابراهیم احمدی

 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

 

دانلود فایل 

" تزکیه نفس "   ،  محور اصلی وعظ و خطابه های مرحوم فقیه سبزواری

 

" تزکیه نفس "   

محور اصلی وعظ و خطابه های مرحوم فقیه سبزواری 

نقل از :

خاطرات مرحوم حجة الاسلام سید حسن ابطحی 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

 

 

۳۲- آیت الله آقای حاج میرزا حسین سبزواری

بسمه تعالی

روزهای قبل درباره خودم می گفتم ...

یکی از علماء اهل معنی که درباره معارف و تزکیه نفس در منبر بسیار سخن می گفت و در مسجد گوهرشاد نماز می خواند آقای حاج میرزا حسین سبزواری بود. من به سخنان ایشان و مطالبی که درباره تزکیه نفس می گفت بسیار علاقه داشتم.

معظم له بنا کننده باغ رضوان بود. این باغ رضوان در کنار صحن مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیهما السلام واقع شده بود که قبلا مشهدی ها به این بخش از زمین که مدرسه شده بود قتلگاه می گفتند علت این نامگذاری این بود که وقتی افغانها به رهبری عبد المومن ازبک به مشهد و حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حمله کردند و جمعی را در حرم مطهر کشتند آن کشته ها را در این مکان دفن نموده بودند و قبر مرحوم شیخ طبرسی هم در کنار همین قبرستان بود و وقتی که مرحوم آیت الله سبزواری این زمین را بصورت صحنی که اطرافش غرفه ها و حجراتی بود در آورد آن را به باغ رضوان نام گذاری کرد. در سال ۱۳۴۰ در روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که مادرم از دار دنیا رفت او را در همین باغ رضوان به خاک سپردیم و یک علت مراجعت ما از قم به مشهد مقدس همین فوت مادرم بود و لذا از قم برای فعالیت های دینی و احیانا درس و بحث به مشهد برگشتیم.

در همه این برنامه ها مرحوم شهید هاشمی نژاد همراه من بود و لذا از سال ۱۳۴۱ شمسی در مشهد مستقر شدیم.

 

سایت حجة الاسلام سید حسن ابطحی

مجموعه پژوهش های مرتبط با زندگی ، شخصیت و آثار مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

مجموعه پژوهش های ارائه شده به فضای مجازی ،

 مرتبط با زندگی ،

شخصیت علمی و اجتماعی ، آثار و خدمات

مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری رحمة الله علیه

 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

 

دانلود فایل

 

احوال مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری به قلم خودشان

 

احوال مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری به قلم خودشان

 

 

دانلود با فرمت word

دانلود با فرمت pdf

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7271

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7272

 

مجموعه پژوهش های مرتبط با مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری رحمة الله علیه

 

مجموعه پژوهش های مرتبط با زندگی ،

شخصیت علمی و اجتماعی ، آثار و خدمات

مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری رحمة الله علیه

 

 

 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

 

*****

 

1

گزارشی از زندگی و شخصیت علمی ، روحانی و اجتماعی  

آیة الله میرزا موسی فقیه سبزواری 

(1336 – 1262 ه . ق ) 

(1298 – 1224 هجری شمسی) 

از شاگردان برجسته میرزا محمد حسن شیرازی ( میرزای بزرگ ) ؛

سید محمد طباطبایی فشارکی ( اصفهانی ) ، آخوند خراسانی ؛ سید اسماعیل صدر

 

از اصحاب خاص میرزا محمد تقی شیرازی

و از مدرسین و فقهای برجسته ؛ و صاحب کرامات در سبزوار

در اواخر قرن 13 ؛ و اوائل قرن 14 قمری

 

پدر و استاد آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری 

 

و آیة الله حاج میرزا مهدی فقاهتی 

و 

 

استاد وعموی آیة الله میرزا حسن سیادتی

 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

 

تیرماه 1397

 

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1711

 

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/6966

https://t.me/faghih_e_sabzevari/6967

 

لینک مستقیم :

 

http://s8.picofile.com/d/8332567200/7801909f-2720-4980-9694-d95b52c39507/%D8%A2%DB%8C%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D8%B1%D9%87.docx

  

*****

2

مجموعه نوشته های :

علمای اعلام و پژوهشگران فرهیخته ،

آیة الله شیخ آقا بزرگ تهرانی ، آیةالله سید مصطفی سیادتی ، آیة الله حجت هاشمی خراسانی ، آیة الله سید احمد روضاتی ، علامه محمد علی معلم حبیب آبادی ، حجةالاسلاممحمدشریفرازی ، حجة الاسلام حسین نوقانی خراسانی ، حجة الاسلام محمد ناصری ، حجة الاسلام مهدی عسکرآبادی ، حجة الاسلام علیرضا نوروزی ، استاد غلامرضا جلالی ، دکتر کامیار صداقت ثمرحسینی ، السید محمد الغروی ، الدکتور الشیخ محمد هادی الامینی ، استاد محمود بیهقی ، استاد محمد ابراهیم احمدی ، م – جرفادقانی ، محمد رضانصیری، حسن مروجّی و . . .

در ارتباط با زندگی ، شخصیت ، آثار و خدمات مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

تحقیق و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری 

لینک دانلود :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1605

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/6979

 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/6980

 

لینک مستقیم :

http://s9.picofile.com/d/8330219718/9f412eef-20c9-4a72-879c-984d49801eae/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C_%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%85%D8%B1%D8%AD%D9%88%D9%85_%D8%A2%DB%8C%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C.docx

 

*****

3

دانلود کتاب " عمری پرافتخار ،

زندگی نامه مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری " با فرمت pdf

تهیه و تنظیم :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1601

لینک مستقیم :

http://s8.picofile.com/d/8330074468/4def24b7-b2c7-450d-b915-28d69af8b054/%D8%B9%D9%85%D8%B1%DB%8C_%D9%BE%D8%B1_%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%B1_%D8%A2%DB%8C%D8%AA_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C_%D8%AD%D8%A7%D8%AC_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C_pdf_2_.pdf 

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/5840

4

دانلود کتاب " عمری پرافتخار ،

زندگی نامه مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری " با فرمت    pdf

در این نسخه ، صفحات کتاب ،

بصورت اسکن شده در فایل قرار گرفته است 

تهیه و تنظیم :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1602

لینک مستقیم دانلود :

http://s9.picofile.com/d/8330074926/89b41f22-3215-438f-b99e-896bed19f537/Doc1_%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8_%D8%B9%D9%85%D8%B1%DB%8C_%D9%BE%D8%B1_%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%B1_%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA_%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA_%D8%A2%DB%8C%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B8%D9%85%DB%8C_%D8%AD%D8%A7%D8%AC_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C_pdf_121.pdf

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/5522

5

دانلود کتاب " عمری پرافتخار ،

زندگی نامه مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری " با فرمت word

تهیه و تنظیم :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1603

 

لینک مستقیم دانلود :

http://s8.picofile.com/d/8330075584/a53746fb-9ac9-4b70-b2cc-f7d01cc36dec/%D8%B9%D9%85%D8%B1%DB%8C_%D9%BE%D8%B1_%D8%A7%D9%81%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%B1.docx 

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/4885 

6

دانلود کتاب "  هدایة الانام،

رساله عملیه مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری اعلی الله مقامه الشریف

تهیه و تنظیم :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1600

لینک مستقیم

*****

7

دانلود کتاب " مختصر هدایة الانام "

رساله عملیه مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

اعلی الله مقامه الشریف

تهیه و تنظیم :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1599

لینک مستقیم

*****

8

دانلود فایل PDF  ‎حاوی 21 مقاله در رابطه با حمایت علما و رو حانیت

از ملی شدن صنعت نفت ایران

و فتوای آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

مبنی بر لزوم خلع ید بیگانگان از نفت ایران 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری 

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1560 

تلگرام : 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7007

لینک مستقیم : 

http://s9.picofile.com/d/8328643934/43421912-35e4-4d07-b12b-be10797630ee/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA_%D8%AD%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7_%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D9%84%DB%8C_%D8%B4%D8%AF%D9%86_%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA_%D9%86%D9%81%D8%AA_%D9%88_%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C_%D8%A2%DB%8C%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C.pdf

*****

9

زندگی و سیره حضرت رضا علیه السلام 

نوشته : مرحوم آیة الله حاج میرزا زین العابدین فقیه سبزواری 

تهیه و تنظیم : سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1746

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/6999

لینک مستقیم :

http://s8.picofile.com/d/8333937118/b58262fd-bc00-4664-80f9-b3d6693d2651/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C_%D9%88_%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%87_%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87_%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%8C_%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87_%D8%A2%DB%8C%D8%A9_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%AD%D8%A7%D8%AC_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%B2%DB%8C%D9%86_%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%A7%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%86_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C.docx 

*****

10

شاگردان برجسته مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری ،

قسمت اول

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری 

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1759 

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7019 

*** 

شاگردان برجسته مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری ،

قسمت دوم 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری 

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1760

تلگرام : 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7020

***

شاگردان برجسته مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری ،

قسمت سوم

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری 

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1761

تلگرام : 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7021 

***

شاگردان برجسته مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری ،

قسمت چهارم

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1762

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7023 

***

شاگردان برجسته مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری ،

قسمت پنجم

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1763

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7024

***

شاگردان برجسته مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری ،

قسمت ششم

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1764

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7026

***

شاگردان برجسته مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری ،

قسمت هفتم

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

                                                        http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1765                                                                                 

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7027

 

*****

11

مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ،

از مؤسّسین و احیاگران حوزه علمیّه مشهد ، پس از واقعه گوهرشاد

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1757

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7018

*****

12

مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

( قسمت اول ) 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری 

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1751

 تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7012

*****

مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

( قسمت دوم ) 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1752

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7013 

*****

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

( قسمت سوم ) 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1753 

تلگرام : 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7014 

*****

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

( قسمت چهارم ) 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1754

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7015 

*****

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

( قسمت پنجم ) 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1755

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7016 

*****

دانلود مجموعه مقالات مرتبط با حادثه گوهرشاد

و نقش مرحوم آیة الله فقیه سبزواری  

( قسمت ششم ) 

پژوهش و تدوین :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1756

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7017

***** 

13

کوی طلاب مشهد ، یادگار جاودانه مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

دانلود فایل کوی طلاب به روایت شهرارا

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1682

لینک مستقیم :

http://s9.picofile.com/d/8331774384/980132ab-6dec-405e-9b22-5842cae99dfa/%DA%A9%D9%88%DB%8C_%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%A8_%D8%A8%D9%87_%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA_%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%B1%D8%A7.docx 

*****

14

فیلم کامل مراسم تجلیل از استاد سید علینقی فقیه سبزواری ،

از فرزندان مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/5843 

فیلم کوتاه مراسم تجلیل از استاد سید علینقی فقیه سبزواری ، 

از فرزندان مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/5842 

آپارات 

*****

15

ویکی پدیا ، 

زندگی نامه آیة الله میرزا موسی فقیه سبزواری 

پژوهشگر و نویسنده :

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1851

لینک مستقیم :

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%8C_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C 

*****

16

آرامگاه آیة الله میرزا موسی فقیه سبزواری ، اثر ملی ثبت شده 

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1850

تلگرام : 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7004

لینک مستقیم :

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C_%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C

*****

17 

دانشنامه اسلامی ( ویکی اهل البیت )‏ 

میرزا موسی سبزواری 

نویسنده :‏

سید محمد فقیه سبزواری 

لینک مستقیم : 

*****

18

دانشنامه اسلامی ( ویکی اهل البیت )‏ 

زندگی نامه و شخصیت مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقيه سبزواری 

نویسنده :‏

سید محمد فقیه سبزواری

                                       http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1848                                        

لینک مستقیم : 

http://wiki.ahlolbait.com/%D8%AD%D8%A7%D8%AC_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D9%81%D9%82%D9%8A%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C 

*****

19

دانشنامه اسلامی ( ویکی اهل البیت )‏

زندگی و شخصیت علمی و اجتماعی

مرحوم آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری 

نویسنده :‏

سید محمد فقیه سبزواری 

لینک مستقیم : 

***** 

20

ویکی نور

زندگی نامه آیة الله میرزا موسی فقیه سبزواری

نویسنده : سید محمد فقیه سبزواری 

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1846 

لینک مستقیم : 

http://wikinoor.ir/%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%8C_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C 

*****

21

ویکی نور

زندگی نامه و شخصیت مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقيه سبزواری

نویسنده :‏

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1844 

لینک مستفیم :

https://wikinoor.ir/%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87_%D8%B3%D8%A8%D8%B2%D9%88%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%8C_%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7_%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86 

*****

22

ویکی نور

زندگی نامه و شخصیت مرحوم آیة الله ‏

حاج سید جواد فقيه سبزواری

نویسنده :‏

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1845 

لینک مستقیم : 

*****

23

یادها و خاطرات آیة الله حجّت هاشمی خراسانی

از استاد خود ، مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

پژوهش و تدوین 

سید محمد فقیه سبزواری

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1852

تلگرام : 

پی . دی . اف : 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7068 

ورد : 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7069

*****

24

مجموعه اجازات مرحوم آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری

از حضرات آیات عظام : 

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ، امام خمینی ، محمد تقی بهجت ، مقام معظّم رهبری ،

لطف الله صافی گلپایگانی ، سید محمود شاهرودی ، سید ابوالقاسم خویی ،

سید کاظم شریعتمداری ، سید محمد رضا گلپایگانی ، سید شهاب الدین مرعشی نجفی ،

آخوند همدانی ، سید محمد محقق داماد ، سید محمد هادی میلانی ،

سید عبدالاعلی موسوی سبزواری ، محمد فاضل لنکرانی ، سید علی حسینی سیستانی ، 

محمد علی اراکی و سید عبدالله شیرازی 

تهیه و تنظیم :

سید محمد فقیه سبزواری 

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1864

تلگرام : 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7090

*****

25

برخی از شعرها که شاگردان و مریدان در مدح و در رثاء

 مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری سروده اند 

پژوهش و تنظیم :

سید محمد فقیه سبزواری

تلگرام :

https://t.me/faghih_e_sabzevari/7122

وبلاگ :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1871

  

مجموعه های پژوهشی دیگر که در راه است . . .

 

مجموعه های پژوهشی در دست اقدام ،  از زندگی ، شخصیت و آثار مرجع عالیقدر ،

 مؤسّس حوزه علمیّه مشهد

 و کلید دار ضریح شریف حضرت ثامن الائمّه علیه اسلام ،

 مرحوم حضرت آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ،

که در آینده ، به مدد الهی ، ارائه خواهد شد  :

1 – معرفی شاگردان شهیر و فرهیخته مرحوم فقیه سبزواری

2 – پیشینه باغ رضوان ، احداث باغ رضوان ، صحن رضوان کنونی .

3 – بزرگان مدفون در باغ رضوان

4 – سابقه کوی طلاب مشهد ( واگذاری سه هزار قطعه زمین به طلاب توسط مرحوم فقیه سبزواری )

5 – مسجد آیة الله فقیه سبزواری در کوی طلاب ، از مساجد نمونه کشور

6 – احداث شبستان خاوری مسجد جامع سبزوار ، توسط مرحوم فقیه سبزواری

7 – احداث مدرسه علمیه آیة الله فقیه سبزواری ( محمدیه ) در سبزوار ، توسط مرحوم فقیه سبزواری

8 – آرامگاه میرزا موسی فقیه سبزواری ، ثبت شده به عنوان اثر ملی . ساخته شده توسط مرحوم فقیه سبزواری

9 – کتابخانه آیة الله فقیه سبزواری در سبزوار

10 – سابقه شبستان سبزواری در مسجد گوهرشاد ، محل اقامه جماعت و تدریس مرحوم فقیه سبزواری و وعظ و خطابه در طول چهل سال .

11 – کلید داری ضریح مقدّس حضرت رضا علیه السلام ، در طول چهل سال .

12 – مساجد و مدارس و حسینیه ها و تکیه های ساخته شده به وسیله مرحوم فقیه سبزواری . مسجد احمد آباد ، کوی طلاب ، بهار ، مدرسه علمیه کویته پاکستان ، عوضیه  قوچان ، حسینیه اصفهانی ها ، تکیه سیدها ، حسینیه فقیه سبزواری و غیره .

13 – اساتید مرحوم فقیه سبزواری در سبزوار ، مشهد و نجف ؛ و هم بحث های مرحوم فقیه سبزواری .

14 – علماء همروزگار با مرحوم فقیه سبزواری

15 – مرحوم فقیه سبزواری ، از دیدگاه بزرگان تحت عنوان : " ذکر جمیل فقیه سبزواری "

16 – ریشه های حمله روس ها به حرم حضرت رضا علیه السلام و گیر افتادن مرحوم فقیه سبزواری در دهم ربیع الثانی 1330 در حرم مطهّر رضوی .

17 – چند بار حضور مرحوم فقیه سبزواری در مراسم تغییر سنگ و ضریح مضجع شریف حضرت رضا علیه السلام

18 – مجموعه تقریظ ها و اجازات مرحوم فقیه سبزواری

19 – خانه سازی برای سیلزدگان سال 1328 خورشیدی

20 – سفرهای مرحوم فقیه سبزواری . حج ، عتبات و پاکستان

21 – خدمات مرحوم فقه سبزواری به حوزه های علمیه استان خراسان ، خصوصا مشهد ، نظیر توزیع مهر نان و ذغال و خاکه ذغال بین طلاب ، گره گشایی از امور مختلف طلاب

22 – منبرها و وعظ و خطابه های مرحوم فقیه سبزواری

23 – خدمات مرحوم فقیه سبزواری به شهر مشهد نظیر : احداث آرامستان گلشور ، مغسل ، تکمیل درمانگاه رازی ، کمک به آسایشگاه مسلولین ، و غیره .

24 – چهل سال اقامه جماعت و تدریس

25 – فهرست کتاب هایی که به مناسبت های مختلف ، از مرحوم فقیه سبزواری یاد کرده اند

26 – مجموعه مقالاتی که نویسندگان ، به مناسبت های مختلف از مرحوم فقیه سبزواری یاد کرده اند

27 – اهتمام به امر وقف . مرحوم فقیه سبزواری ، یکی از واقفان بزرگ کتاب در کتابخانه آستانقدس

28 – زندگی ، شخصیت ، آثار و خدمات فرزندان روحانی و فرهنگی مرحوم فقیه سبزواری .

29 – خاطرات شاگردان ، منسوبین و مردم از فقیه سبزواری

30 – علما و مجتهدین و فقها و دانشمندان و اندیشوران منسوب به مرحوم آیة الله فقیه سبزواری : آیة الله میرزا موسی سبزواری ( پدر مرحوم فقیه سبزواری ) ، آیة الله میرزا مهدی فقاهتی ، آیة الله حاج میرزا حسن سیادتی ، آیة الله حاج میرزا زین العابدین فقیه سبزواری ، آیة الله حاج میرزا باقر فقیه سبزواری ، آیة الله حاج سید جواد فقیه سبزواری ، آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری ، آیة الله حاج میرزا محمد تقی ققاهتی ، آیة الله حاج میرزا ابوالفضل فقاهتی ، آیة الله حاج سید مصطفی سیادتی ،  آیة الله حاج میرزا علی سیادتی و دکتر احمد سیادتی .

31 – ساده زیستی مرحوم فقیه سبزواری

32 – اخلااق و خصوصیات فکر و رفتار مرحوم فقیه سبزواری ، شوخ طبعی و بذله گویی او .

33 – شجره و اصالت مرحوم فقیه سبزواری

34 – حضور فعال مرحوم فقیه سبزواری در تحولات و کنش های اجتماعی ؛ و نقش اثر گذار وی .

35 – گره گشایی از امور شهروندان و کمک به نیازمندان .

36 – مجموعه اجازات مرحوم آیة الله حاج سید محمد صادق فقیه سبزواری از آیات عظام

37 – دستخط و برخی از نامه های آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری

38 – روایت مرحوم آقا بزرگ تهرانی از شرح حال مرحوم میرزا موسی و آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری

39 – برخی از شعرهایی که در مدح و مرثیه مرحوم آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری سروده شده

40 – نمونه هایی از آگهی های مجالس ترحیم و تعزیه مرحوم آیة الله فقیه سبزواری که توسط اقشار و اصناف مختلف برگزار شده بود .

41 – بزرگان همدرس و همدوره با مرحوم فقیه سبزواری در مکتب و محضر ادیب اول نیشابوری . عبدالجواد .

42 – بزرگان همدرس با مرحوم فقیه سبزواری در مکتب و محضر مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی ، میرزای نایینی ، آقا ضیاء عراقی و اساتید دیگر .

43 – بزرگان همدرس با مرحوم آیة الله میرزا موسی سبزواری در مکتب و محضر میرزای بزرگ شیرازی ( میرزا محمد حسن شیرازی ) ، میرزا محمد تقی شیرازی ، آخوند خراسانی و اساتید دیگر .

44 – چهل سال حضور در آیین غبار روبی ضریح مطهر حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام .

45 – مکتوب نود منبر از وعظ و خطابه های مرحوم فقیه سبزواری

46 – کرامات مرحوم میرزا موسی ، میرزا حسن سیادتی ، میرزا حسین فقیه سبزواری و حاج سید جواد فقیه سبزواری

47 – خاطرات شفاهی مردم از مرحوم آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری

48 – شرحی بر زندگی نامه خود نوشت مرحوم فقیه سبزواری

49 – شرحی بر اجازات اجتهاد مرحوم فقیه سبزواری

50 – آلبوم عکس های مرحوم آیة الله فقیه سبزواری

51 – موارد دیگر

 

از همه عزیزان و بزرگوارانی که هرگونه دستخط ، عکس ، صدا ، مطلب و خاطره از مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در اختیار دارند ، درخواست می شود جهت تکمیل مجموعه پژوهش های مرتبط با مرحوم فقیه سبزواری ، کپی آن را به نشانی پست الکترونیکی ارسال دارند . چنان چه بزرگوارانی را می شناسند که آن ها اطلاعاتی با واسطه یا بی واسطه از شخصیت و خدمات مرحوم فقیه سبزواری در اختیار دارند ، برای ثبت در پایگاه فضای مجازی ؛ و درج در کتاب جامع زندگی نامه مرحوم فقیه سبزواری ،به اینجانب معرفی کنند .

ای میل :

Faghihmahmood110@gmail.com

همراه :

09363727396

سید محمد فقیه سبزواری

***** 

وبلاگ زندگی نامه ، شخصیت ، خدمات و آثار مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری 

http://faghihsabzevari.blogfa.com/ 

اینستاگرام  : 

https://www.instagram.com/ayatollah_faghihsabzevari/ 

تلگرام  : 

https://t.me/faghih_e_sabzevari/

پنج مجتهد طراز اول مجاز به استفاده از عمامه در زمان رضاشاه

 

پنج مجتهد طراز اول مجاز به استفاده از عمامه در زمان رضاشاه

دانلود قایل

مجموعه پژوهش های مرتبط با زندگی و شخصیت مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

مجموعه پژوهش های مرتبط با زندگی ، 

شخصیت علمی و اجتماعی ، آثار و خدمات

مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

رحمة الله علیه

 

 

دانلود با فرمت pdf

زندگی نامه مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در " دانشنامه اسلامی "

 

زندگی نامه مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در " دانشنامه اسلامی "

زندگی نامه مرحوم آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در " ویکی نور "

 

زندگی نامه مرحوم آیة الله العظمی

حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در " ویکی نور "

 

 

خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری (10)

 

( 10 )

خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی

از  :

آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

 

آیة الله امام جمعه زنجانی قدّس سرّه ، از دوستان مرحوم فقیه سبزواری ؛

و از اساتید استاد حجت هاشمی خراسانی

 

حجة الاسلام والمسلمین ؛ و قدوة ارباب الیقین ، آقای حاج سید محمود حسینی زنجانی قدّس سرّه ، از مردان وارسته جهان ؛ و ارباب حال بشمار می رفت .

صاحب قدّ متوسط و صورت طولانی و ریش بلند خفیف . درسال 1373 قمری به مشهد رضوی مشرّف شده بود و در نزدیک منزل فقیه سبزواری اقامت کرده و فقیه سبزواری با وی آشنایی داشت و روزی به دیدن وی آمده بود و به واسطه استاد رضوی ، به خدمتش مشرف شدم و سفارش مرا به جنابش کرد و مقرر شد هر روز ساعتی به حضورش می رفتم و از جواهر علوم و اسرار و رموز اندوخته به من تعلیم بدهد و وی را حالی خوش و مجلسی سخت با روح و لطافت بود و از عاشقان حق و عارفان وی محسوب می شد .

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  162

 

 

استاد حاج سید علی برقعی ، ( از دوستان مرحوم فقیه سبزواری ؛ و از اساتید  استاد حجت هاشمی خراسانی . )

حضرت حجة الاسلام و زبدة الاعلم ، کهف العرفاء ، حاج میر سید علی برقعی قدّس سرّه .

وی از علماء پرمایه و عرفای گرانمایه بوده ، از اصحاب عرفان و حال بشمار می رفت و از سادات عظام سلسله برقعیّه بود .

مردی ضعیف الجثه و خفیف اللحیة ، دارای قدّ کشیده و صورت ضعیف و بدن نحیف بوده .

با جنابش در منزل فقیه سبزواری آشنا شدم ؛ و به حضورش راه یافتم و از انفاس قدسیه اش استفاده ها بردم و از اسرار و رموز عرفان و آداب و سیر و سلوک و طریق وصول به یقین و توحید از او استفاده کردم و دستوراتی از ذکر و فکر در شب و روز عطا فرمود و وی را کتب چندی است در توحید و اسلام و جز این ها ووی را شرح بر منازل السائرین است و گویا طبع نشده و اورا طبع رسا و نظم شیواست و از شعر اوست که در استقبال یکی از شعرا رفته که او گفته :

کوه نتواند شدن سدّ ره مقصود مرد

همت مردان برآرد از نهاد کوه ، گرد

و استاد علیه الرحمه گفته :

بهر نان ای دل ، مکش گر مردی از بی درد درد

خون دل خورد و نخورد از سفره نامرد ، مرد

بر مدار از خاک اگر باید بگردی خوار خار

بر مگیر از آب اگر با منّتت آورد ، ورد

بشنو این فرد مرا باشد تورا گر گوش هوش

کز سخن های دگر باشد مرا این فرد ، فرد

همت مردان اگر یک لحظه بر خیزد زجای

بر نشاند از زمین بر چرخ دائم گرد ، گرد

گرد محنت گرچه بسیار است در میدان مرد

لیک گر مردی تو در این ورطه پر گرد ، گرد

از ازل حکم مشیت در جبین بنوشته اند

هان جبین بر هم مکش ، گو آن چه باید کرد کرد

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  167

 

... و عجب است از روزگار که چگونه تنزّل می کند و پیش از این روزگار ، اگر شمسی افول کردی ، قمری طلوع نمودی ؛ و اگر قمری غروب می نمودی ، مشتری یا زهره ای بدل او می شد ولی اکنون در اغلب کشورها و بلاد ، اگر خورشیدی صورت پنهان کردی ، ماهی آشکار نیست ؛ واگر قمری از دیده ناپدید گردید ، ستاره ای درجای او دیده نمی شود یا اگر هست ، چون ستاره هفتم ثریّا است .

و اینک ، در شهر مشهد رضوی بنگر که در چندی پیش ، علمایی چون فقیه سبزواری و ادیب نیشابوری و آقای کلباسی و آقای میلانی و آقای ادیب خاوری و آقای ادیب هروی و آقای کفایی و مانند آن ها بود و همین طور در نیشابور ، چون شیخ محمد حسین نجفی و در سبزوار چون فاضل هاشمی و در سمنان علامه سمنانی و در بیرجند آقای تهامی و آقای آیتی و همین طور در سایر بلاد و اکنون مثل آن ها نیست و در سال 1400 که در ماه شعبان که در سوریه بودم این دو شعررا گفتم :

خَلَتِ الدّیار من الرّجال الکُمّل

وَ مَضَی الذینَ مِنَ الطِرازِ الاَوَّلِ

ماتوا و ما خلقوا شموسا مثلهم

هذا لَعَمرُکَ من عُضالِ الاعضلِ

و اکنون بیشتر بلاد ایران از علماء بزرگ خالی شده و عشری از اعشار علوم و فضائل باقی نمانده و در این زمان چون من نمونه ای از آن اساتید که در کتاب نام برده شده می باشم و در این باب گفته ام و با این همه ، قطره ای از بحار علوم هستم :

امروز من یگانه دورانم

استاد بی نظیر خراسانم

مجموعه تمام اساتیدم

محفوظه جمیع اسانیدم

ولی فقیه سبزواری کجا و من کجا ؟ او چون آسمان است و من زمین . . ادیب نیشابوری کیست و من چیستم ؟ او شمس است و من سُها . بخدا خجالت می کشم خودرا ادیب یا فقیه بخوانم و شرم دارم خویش را عالم بدانم زیرا قطره ای در جنب دریای اعظم عدم است . اگر دانشوران قدیم عالمند چون خواجه نصیر و علامه حلّی و ابو نصر و شهید اول و شهید ثانی و بوعلی سینا ، من چیستم ؟ و اگر آن ها صاحب فضائلند ، من کیستم ؟ و هرگاه شیخ عطار با آن عظمت ، نسبت به سابقین بگوید :

من ندانم این چه مردان بوده اند

کز عمل یک دم نمی آسوده اند

پس من چه بگویم و بهتر آن که هیچ نگویم و بگویم ( و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا )

و از آن قلیل ، نصیب این عبد ذلیل ، اقلّ از قلیل است و به اقلّ و قلیل بالیدن ، از بی خردی است و خدارا بر این بهره اندک بسیار شکر که مرا لایق این نعمت دانسته و این فضیلت را بر من ارزانی داشته .

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  174

نویسنده : ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی

مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق

تاریخ نشر ، شهریور 1371

 

 

 لینک همه قسمت های خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری :

قسمت اول :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1825

قسمت دوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1826

قسمت سوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1827

قسمت چهارم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1828

قسمت پنجم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1829

قسمت ششم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1834

قسمت هفتم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1835

 قسمت هشتم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1836

 قسمت نهم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1837

خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( 9 )

 

( 9 )

خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی

از  :

آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

ادیب یگانه و اریب فرزانه ، شیخ محمد حسن ادیب هروی ، در فن ادب از شاگردان مرحوم میرزا عبدالجواد نیشابوری بوده و پس از تحصیل پاره ای علوم و خدمت بعضی از اساتید چون میرزا محمد باقر مدرّس و میرزا عبدالرحمن مدرّس و غیر آن ها ، در سال 1319 قمری به حضور میرزا عبدالجواد رسیده و مدت شش سال به درس وی حاضر می شده و علوم ادب را نزد او تکمیل کرده به درجه ای که استاد اجازه تدریس به وی داده و اورا رجل فاضل می خوانده و سبب رسیدن نگارنده به حضورش آن بود که روزی در منزل فقیه سبزواری بودم ، ادیب هروی نیز در آن مجلس بود و جنابش با فقیه سبزواری رفاقت قدیمه و آشنایی سابق داشت و در مدرس ادیب ( اول ) حاضر می شدند و از یک مائده بهره ور می گشتند .

در آن مجلس دیدم شعر و نثر می خواند و بذله گویی و ظرافت پردازی دارد .

از یکی پرسیدم این مرد کیست که چون ادیبان سخن می کند و بس باذوق و شوق است ؟ گفت ادیب هروی و من که در آن زمان ، چونان این زمان ، سر پرشور و دل پر ذوق داشتم ؛ و طالب اینگونه رجال بودم ، از محل اقامت او پرسیدم . گفت در صحن جدید در حجره فوقانی روزها می آیم .

روز بعد به حضورش شتافتم و اورا بحری موّاج از شعر و نثر یافتم و بی اندازه خوشحال گردیدم اجازه گرفته و روزها به خدمتش می رسیدم و فوائد علم ادب و رموز و اسرار علوم عرب و دقائق شعر و نثر را از عربی و فارسی از او می آموختم .

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  90

 

. . . و جمعی مرا به شدت از حضورش ( از حضور نزد استاد شیخ حسن ادیب خاوری ) منع می کردند و عجیب بود از مردم مشهد که هرکس مرد بود ، با او مخالف بودند چون ادیب نیشابوری و فقیه سبزواری و مانند آن ها .

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  102

 

 

... و مردم این شهر ، با فقیه سبزواری و با ادیب نیشابوری و با آیة الله میلانی چه کردند ، چه گفتند و با این نگارنده چه می گویند .

خداوندا عذابت را بر آن ها نازل کن و با معاویه و اتباعش محشورشان ساز که با آل علی ، اینقدر دشمنی می کنند .

ای خوانندگان کتاب ما ، عقل خودرا یک سو ننهید و دیده باطن را بگشایید و در درک بد و خوب تحقیق نمایید و به ضلالت هر مدعی هدایت ، گمراه نگردید و به گفتارجمعی بی خبر و بی خرد ، اعتنا نکنید و به این آیه قران گوش فرا دهید :

« وَ اِن تُطِع اَکثَرَ مَن فِى الاَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِ‌اللهِ اِن یَتَّبِعونَ اِلّا الظَّنَّ وَ اِن هُم اِلّا یَخرُصُون»  و اگرنه ، دور مانده از سعادت و فضائل ؛ و زیانکار در دنیا و آخرت خواهید بود . (سوره مبارکه الأنعام ،  آیه ۱۱۶  )

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  104

 

 ... و نگارنده نیز تصمیم داشتم وارد دانشگاه شوم برای تدریس به جهت ضیق معاش و از جهت آن که در حوزه علمیه ، فاضل را ارزشی نبود و خیلی از طلاب خارج شدند و در دانشگاه و مدارس دولتی استخدام گردیدند و چون از نظر معنویت مقامی عالی و حالی بس نیکو داشتم ، استخاره کردم آیه آمد ( واتل علیهم نبأ الذی آتیناه من آیاتنا ) دیدم مطابق حال من و قصه بلعم است .

اگر وارد شوم ، چون او باشم . از این رو ترک کردم و شبی هم در خواب دیدم در مجلسی ، شاه ایران با فقیه سبزواری است . به آقا گفتم برای من راجع به دانشگاه به شاه بگویید . آقا فرمود به جدّم نمی شود . گفتم پس صلاح نیست و اکنون من می دانم چه نیکو بود که نشد . زیرا بنده شدن کاری است مشکل و خدا مرا آزاد آفریده . چرا با دست خود ، خویش را برای حطام دنیا ، بنده سازم و اکنون مرا از جهان مستغنی کرده و علم و دانش من بهتر غنی است چنان چه استاد کلباسی گفت روزی پیش مرحوم جهانگیرخان که از اساتید حکمت بود از فقر شکایت کردم . گفت می خواهی علم را از تو بگیرد و مثل بقیه باشی ؟ گفتم : نه

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  117

نویسنده : ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی

مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق

تاریخ نشر ، شهریور 1371

 

 

 لینک همه قسمت های خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری :

قسمت اول :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1825

قسمت دوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1826

قسمت سوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1827

قسمت چهارم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1828

قسمت پنجم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1829

قسمت ششم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1834

قسمت هفتم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1835

 قسمت هشتم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1836

 

خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( 7 )

 

( 7 )

خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی

از  :

آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

... در ایام حضور وی ( ادیب نیشابوری ) ، به حضور استاد ادیب خاوری و استاد حاج شیخ علی مهندس عرب نیز می رسیدم برای تحصیل علوم غریب از رمل و اعداد و نجوم و هیئت و جفر و طلسمات و تسخیرات و ریاضیات . و مردانه خدمت آن دو مرد دانش کردم ؛ و به توفیق حق و عنایت امام عصر (عج) به اسرار و رموز آن علوم پی برده تا در این فنون ماهر شدم و برای تحصیل فقه و اصول و حکمت و کلام ، نزد استاد فقیه سبزواری و حاج سید علی رضوی و حجة الاسلام کلباسی شتافتم .

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  11

 

آغاز تدریس من ، در مدرسه بالاسر حضرت رضا علیه السلام بود و در سال 1371 قمری ، در مسجد گوهر شاد ، در شبستان استاد فقیه سبزواری تا سال 1386 قمری تدریس می کردم و در باقی شبستان های مسجد نیز تدریس می کردم جز در یک شبستان که رفت و آمد زیاد بود و برای تدریس مناسب نبود و بعد از فوت استاد فقیه سبزواری و دگرگون شدن اوضاع مسجد و کثرت محبت من به استاد ؛ و زیادی علاقه وی به من ، مجلس درس را به باغ رضوان در کنار مقبره استاد انتقال دادم و مدت هشت سال در آن جا تدریس می کردم و روزی دوازده درس می گفتم تا آن که در سال 1395 قمری ، در اواخر سلطنت محمد رضا شاه پهلوی ، باغ رضوان و اطراف حرم بر اثر ستم او خراب شد . حوزه تدریس را به مدرسه نواب و مدرسه سلیمانخان انتقال دادم .

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  12

 

از عنایات حضرت رضا علیه السلام ، درسم بهترین دروس بود و بعضی از ارباب ذوق ، کیفیت تدریس و تفهیم مرا بر استاد ادیب ، فضیلت می دادند و خود گاهی ، از باب حدیث نعمت باری گفته ام :

بخدا گر کسی چنین درسی

بهرتان گفته یا که خواهد گفت

گوهر دانش فنون ادب

این چنین سفته یا که خواهد سفت

و گاهی می گفتم :

غنیمت بدانید درس مرا

مکرّم بدارید نفس مرا

که چون من یکی صاحب نفس نیست

و یا همچو این درس من ، درس نیست

و استاد فقیه سبزواری ( قدّس سرّه ) مکرّر می فرمود : درس مرا غنیمت بدانید و از کسی نخواهید شنید و مانند من نخواهید دید . بعضی اورا غلوّ می گفتند و اکنون صدق گفتارش پدیدار می شود . رحمة الله علیه .

و مدت دو سال در مسجد مقبل السلطنه به امر استاد فقیه سبزواری اقامه جماعت می کردم و بعد به واسطه کثرت مشاغل درسی و دوری راه و امر استاد ادیب نیشابوری ( قدّس سرّه ) ؛ و قید عظیم بودن نماز جماعت که هیچ تعطیل ندارد ، ترک جماعت کردم و به کثرت تدریس پرداختم .

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  13

 

. . . و مرا در آن روزگار چون الان شاگردان فراوان بود و در مسجد گوهر شاد و باغ رضوان ، گاهی منبر می اوردند تا سخن مرا همه بشنوند .

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  16

 

آثار حجت

قریب به سی کتاب تألیف کرده ام با کثرت مشاغل درسی که روزی هشت درس و گاهی دوازده درس داشتم و از عنایات و الطاف الهی ، هیچ احساس خستگی نمی کنم بلکه ، عشقم زیادتر و شوقم وافرتر می گردد و درسم با حرارت و شوق ؛ و توأم با شعر و نثر ؛ و جذاب و دلکش ، چون درس استاد ادیب نیشابوری و فقیه سبزواری ، نه چون درس بیشتر مدرسّین که آدمی را چرت می گیرد و شنونده را خواب می برد . نه در او زمزمه محبتی و نه راز مودتی . نه از عشق درسی ؛ و نه از ذوق سخنی ؛ و نه از حال و وجد خبری . و کتب ما بعضی تا کنون طبع شده و بعضی هنوز غیر مطبوع است .

 

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  49

نویسنده : ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی

مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق

تاریخ نشر ، شهریور 1371

 

لینک همه قسمت های خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری :

قسمت اول :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1825

قسمت دوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1826

قسمت سوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1827

قسمت چهارم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1828

قسمت پنجم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1829

قسمت ششم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1834

 خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( 3 )

 

(  3 )

خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی

از :

آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

 

و این عکس را با جنابش ، در سال 1374 قمری در منزل ایشان گرفته ام و جمال ملکوتی اورا در صفحه 138 بنگر و چون او ، در زمان ما ، کسی ندیدیم .

 

و چون کتاب مفصل در سال 1379 قمری طبع شد ؛ و نسخه ای به حضورش اهداء نمودم ، یگانه دوست من حجة الاسلام و المسلمین ، آیة الله آقای سید جواد فقیه سبزواری که در آن زمان هیچ یک حجة الاسلام نبودیم و در این زمان ، به عنایات پروردگار جلّ و علی ؛ و لطف اجداد طاهرین ما ، هردو به مقام آیة اللهی نائل آمده ایم ، به کوری چشم حسودان و بدخواهان که نمی خواهند از آل علی ، احدی در روزگار باشد ( یریدون لیطفئو نورالله بافواههم ) ولی خدا نخواهد ولی به این آیت اللهی فخر نکنیم و به حق خدا ، من این اسم را نخواهم از آن که با بودن امیر علیه السلام آیت الله عظمی ، من کیستم و چیستم و حجت هاشمی مرا بس است و جنابش در صفات انسانیت ممتاز ؛ و در علم و عمل ، بی نظیر است و معنی اورا در این عکس مشاهده کن

  

 

از پدر خواست تا تقریظی بر کتاب ما بنویسد و من امتناع ورزیدم . گفتم اولا کتاب من لایق تقریظ نیست و ثانیا سمعه و ریا می شود و ثالثا من از استاد حجة الحق تقریظ نخواستم و اجازه نامه تدریس ایشان را با این که حاضر بود طبع نکردم .

ایشان اصرار کرد و گفت نوشتن تقریظ صلاح است باشد طبع کنید و الصاق کنید و خدا شاهد است من میل نداشتم . دیدم با خواهش و اصرار ایشان ، نیکو نیست قبول نکردن . در آن وقت استاد قلم در دست گرفت و این تقریظ را نوشت :

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

و بعد ، بر ارباب دانش پوشیده نباشد آن که جناب مستطاب علم الاعلام ، ثقة الاسلام ، شریعتمدار ، آقای سید علی حجت هاشمی ، عمر شریف خودرا در نزد احقر ؛ و بقیه اساطین ، صرف در تحصیل علوم عقلیه و نقلیه نموده و بحمدالله والمنة ، به مضمون روایت ( ما اوتیَ عالمٌ عِلماً و هو شابٌّ ) در سن شباب ، به مراتب عالیه از علم و عمل نائل گردیده و شاهد بر فضل ایشان ، شرحی است که بر مطوّل نگاشته و سزاوار هر محصلی است که نسخه از آن شرح را دارا باشد که در حل معضلات و رفع مشکلات ، رجوع به آن شرح نماید .

فللّه دَرُّهُ و علیه اَجرُهُ . به تاریخ شهر ربیع الثانی 1379

فقیه سبزواری

و روزی در خدمتش بودم فرمود شما از کسی اجازه نداری ؟ گفتم ندارم و نمی خواهم و خدا می داند که نمی خواستم زیرا که خودرا قابل نمی دانستم و علم خویش را حقیر می شمردم .

فرمود لازم می شود برایت بنویسم گفتم پس مختصر و بدون آلایش باشد . در آن مجلس ، این صورت را نوشت و امضاء و مهر کرد و به ما عطا فرمود :

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله ربّ العالمین و صلی الله علی محمد و آله

و بعد ، فلا یخفی انّ جناب المستطاب علم الاعلام ، ثقة الاسلام شریعتمدار ، السید علی الملقّب بالهاشمی ، قد صرف عمره الشریف فی تحصیل العلوم الشرعیة و قد جدَّ واجتهد و بلغ بحمدالله مرتبة من الاجتهاد و له العمل بما استنبط فللّه درّه و علیه اجره و ارجو منه ان لا یترک سبیل الاحتیاط فانّه طریق النجاة و ان لا ینسانی من صالح الدعاء .

23 رجب المرجب 1383

فقیه سبزواری 

 

 

ادامه دارد . . .

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  130

نویسنده : ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی

مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق

تاریخ نشر ، شهریور 1371

 

 

 

لینک همه قسمت های خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری :

قسمت اول :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1825

قسمت دوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1826

قسمت سوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1827

قسمت چهارم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1828

قسمت پنجم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1829

قسمت ششم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1834

 

 

 خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( 2 )

 

( 2 )

خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی

از :

آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

 

و بعضی از فرزندان وی می گفت در آن وقت حضور شما ، به آقا می گفتیم برای یک نفر ، شما خودرا معطّل کرده اید و وقت خودرا می گذرانید .

در جواب می فرمود : او مستعدّ و قابل است و تربیت مثل او لازم است و من اکنون فکر می کنم و از لطف و مرحمت او در شگفت می مانم که چون او عالم بزرگوار ؛ و من شخص حقیر و پست ، چگونه تقاضای مرا پذیرفت و من اکنون حاضر نیستم برای یکی درس بگویم و شاید اگر مثل خویش ، مشتاق و با صفا و با حقیقت پیداکنم درس بگویم . واو ، به قوّه باطن مرا چنین می دید و او مرا بی اندازه دوست می داشت به درجه ای که می گفت : " آقای هاشمی نور چشم من است و ای کاش ، همه مانند او باشند " .

و یکی از طلاب سادات درس وی که الان زنده است ، گفت آقارا در زمان حیات خواب دیدم که در مسجد گوهر شاد ایستاده بود و طلاب را به شبستانی که شما درس می گویید ، هدایت می کرد !

و من ، هیچ استادی را چون او دوست نمی داشتم اگر چه " حجة الحق " را بسیار دوست می داشتم ؛ ولی " سبزواری " ، دیگر مرد بود عجیب ؛ و غریب انسانی بود ، هم از جهت هیکل و جسم ؛ و هم از جهت جان و روح ؛ و حیف این گونه مرد برای این بسیار نامرد جهان و هر انسان منصف گوهر شناس اورا دوست می داشت و در دل ها جا گرفته بود .

ای خوانندگان کتاب ما ! ، از حکایات این دو مرد بزرگ و قصه بدگویی خلق در حق آن ها عبرت بگیرید و از بدگفتن مردم در حق دیگران ، فوراً حکم به بدی نکنید زیرا ، حسود و با غرض و با مرض زیاد است بلکه خود با آن ها مجالست کنید و یا از مردم مطلع بی غرض و مرض سؤال کنید تا حق را از باطل تمیز دهید . چنان چه در حق نگارنده ، بعضی بد گویند اگر چه بدم و خوب نیستم ولی از بدگویان بدتر نیستم . خود آن ها ، " چلو صافی " اند و پر سوراخ ؛ و به دیگری گویند چقدر سوراخ داری ! و از مذمت آن ها ، کمال مرد را بدان چنان چه  " متنبّی " گفته :

وإذا أتَتْكَ مَذَمّتي من نَاقِصٍ

فَهيَ الشّهادَةُ لي بأنّي كامِلُ

و گویم :

من بنده پیر می فروشم

زاهد ! به خدا ، خدا پرستم

و استاد علیه الرّحمه ، چون پول هایی بی جا ، مانند جدّش امیرالمؤمنین علیه السلام صرف نمی کرد ، طلحه ها و زبیرهای زمان با او از در مخالفت و معاندت بر آمدند و در منابر و محافل ، از او بدگویی و مذمّت می کردند و دسته ای بر کمالات و فضائل او حسد می بردند و بر کارهای او خورده می گرفتند و مکرر می فرمودند : چون من عقل دارم و می دانم چه کنم ، عیب گیری می کنند .

از کثرت ناراحتی از مردم و اذیت و آزار آن ها فرمود در مکه استخاره کردم بمانم یا برگردم این آیه آمد : انّا کفیناک المستهزئین . از این رو به مشهد برگشت و در فراز منبر گفت ای طلاب مرا خیلی اذیت کردید و بی اندازه خرابی کردید . من از شما گذشتم ولی آن خرابکاری هارا اصلاح کنید و خدمت بزرگی به طلاب کرد زیرا کوی طلاب را وی درست کرد و همه خانه دار شدند و بسیار این شعر عرجی را می خواند که امیر علیه السلام نیز به او تمثّل می کرد :

اضاعونی وای فتی اضاعوا

لیوم کریهه و سداد ثغر

و نگارنده ، قصیده ای مشتمل بر چهل شعر برای خدا در وصف او گفتم و عکس اورا طبع کردم و در یک طرف ، این شعر ابوالعلاء معرّی را نوشتم که گفته :

تعد ذنوبي عند قوم كثيرة 

 ولا ذنب لي الا العلی والفضائل

و در یک طرف ، این شعر ابو عباده بحتری را نوشتم که گفته :

شَجْوُ حُسّادِهِ، وَغَيظُ عِداهُ,

 أنْ يَرَى مُبصِرٌ،وَيَسمَعَ وَاعِ

و در زیر عکس ، این شعر ناصر خسرو را نوشتم :

نندیشم از کسی که به نادانی

با من رسن زکینه کشان دارد

ابر سیاه را به هوا اندر

از غلغل سگان چه زیان دارد

و در زیر آن ، چهل شعر خودرا طبع کردم قریب دوهزار نسخه و به در و دیوار الصاق کردیم و مقداری را استاد همراه خود به پاکستان برد و برای خدا حمایت از این استاد کردم که احدی چنین حمایت از او نکرده ؛ و آن قصیده را در آخر جلد اول " فوائد الحجتیه " ، تا کنون چند مرتبه چاپ کرده ؛ و تا قیامت باقی است .  و پاره ای از آن ، این است :

ای مرد دانا و عاقل ، بگذر زگیتی زائل

مپسند چند روزی عاجل ، بشتاب زی دار آجل

از مکر گیتی حذر کن ، از ژرف بحرش گذر کن

زی شهر عقبی سفر کن ، خودرا رسان سوی ساحل

تا می رسد و می گویم :

باید تورا مقتدایی ، شاید تورا پیشوایی

واجب تورا رهنمایی ، تا حل شود زو مسائل

پرسیدمش مرد ره کیست ؟ ، بر انس و جان ، مهر و مه کیست ؟

بر شیعه ، سلطان و شه کیست ؟ تا گردم از دینش نائل

گفتا که او سبزواری ست ، زآیات عظمای باریست

نامش به هر جای ساری ست ، باشد نکوتر وسائل

استاد کل ، نور مطلق ، هم مظهر حکمت حق

حجت زحق است بر خلق ، صاحب کمال و فضائل

چون خور ، به عالم مشهّر ، از رجس طینت مطهّر

ظاهر ولیکن مستّر ، از چشم نا اهل و جاهل

عاری زعیب و رذائل ، پاک از دروغ است و باطل

زی او رونده قبائل ، از عامی وز افاضل

دارد لوای شریعت ، در ید زروی حقیقت

با دانش و با بصیرت ، شاهد بر این صد دلائل

مردم همه ظلمت ، او نور ، گیتی همه تیره ، او هور

بینا وی و دیگران کور ، جز او تمامی اسافل

در علم و تقوی یگانه ، مرد بزرگ زمانه

زی حضرت او روانه ، ذوالحاجه از هر قبائل

در خلق نیکو محمد ، نامش بماند مؤیّد

ناید به مثلش مجدد ، بنگر به بینش شمائل

داروی هر دردمندی ، نیروی هر مستمندی

مینوی هر فرهمندی ، معطی محروم و سائل

 

و در آخر گفته ام :

حجت در این ره سخن گفت ، دُرِّ سخن را نکو سُفت

گفتار او با خرد جفت ، در مدح استاد کامل

 

و این قصیده ، دل دوستان را صفا داد و جان دشمنان را آتش زد و به آن ها گوییم : موتوا بغیظکم

 

 

ادامه دارد . . .

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  130

نویسنده : ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی

مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق

تاریخ نشر ، شهریور 1371

 

 

 


لینک همه قسمت های خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری :

 :

قسمت اول :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1825

قسمت دوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1826

قسمت سوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1827

قسمت چهارم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1828

قسمت پنجم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1829

قسمت ششم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1834

 

خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( 1 )

 

( 1 )

خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی

از :

آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

 

 

آیة الله فقیه سبزواری

سیدالعلماء والمجتهدین و قدوة الفقهاء الکاملین ، حجة الاسلام والمسلمین ، آقای حاج میرزا حسین فقیه سبزواری قدّس سرّه الشریف .

وی ، از اعاظم علماء و اکابر فقهاء به شمار می رفت و جامع اکثر فنون ؛ و حاوی اغلب علوم بود . صاحب قدّ رشید ؛ و لحیه ی سفید ؛ و چشمانی درشت و اصلع . دارای پیشانی طولانی .

مردی فعّال و نیکو خلق ، مظهر اسم ( قاضی الحاجات ) ، خنده رو و طلیق الوجه ، شیرین کلام و بذله گو .

نسبت او به شاهزاده ( حسین ) اصغر می رسد . او از اولاد امام سجاد علیه السلام بود که یکی در بغداد است و یکی بین سبزوار و نیشابور .

درسال 1309 قمری ، در سامرّاء ، ولادت یافته . تا نه سالگی در سامرّاء بود ؛ و در سال 1318 ( قمری ) ، به همراه پدر وارد نجف می شود و در سیزده سالگی ، به سبزوار آمد و درسال 1326 ( قمری ) ، برای تحصیل به مشهد آمده ؛ و درسال 1330 ( قمری ) ، به سبزوار مراجعت کرده ؛ و از آن جا ، برای تحصیل به نجف رفته ؛ و بعد به سبزوار مراجعت ؛ و از آن جا ، به مشهد رضوی آمده ؛ و تا آخر عمر ، در مشهد بوده تا از جهان در گذشت ؛ و از چهار نفر ، علماء بزرگ اجازه اجتهاد داشته :

1 – آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی ، 2 – آیة الله آقا محمد حسین نایینی ، 3 – آیة الله آقا ضیاء عراقی ، 4 – آیة الله آقا شیخ عبدالکریم حائری .

درس رسمی وی ، فقه و اصول ؛ و صاحب فتوی .

در مسجد گوهرشاد امام جماعت بود و در ایّام ماه مبارک ، بعد از نماز ظهر و عصر ، در ایوان مقصوره منبر می رفت و شب های احیاء ، صد رکعت نماز با جماعت می خواند و بعد ، منبر می رفت و جماعت بسیار ، مستمع سخنان دلربایش بودند ؛ و کلامش جلا دهنده قلوب ؛ و صفا بخش ارواح بود .

و از منابر وی ، نود منبر ، در نزد نگارنده ، ثبت و ضبط است که در سه سال ، پای منبر حضرتش بودم و گفتار اورا می نوشتم و ای کاش ، همه ساله پای منبر او بودم .

و از حضرتش ، آثار علمی باقی نمانده ، جز تقریرات در فقه و اصول ، آن هم غیر مطبوع است ولی آثار عامّ المنفعه از او زیاد باقی مانده مانند مساجد و مدارس ؛ و مانند باغ رضوان که بصورت مقبره و مدرسه بود و سال ها ، نگارنده در آن جا تدریس داشتم تا آن که در اواخر سلطنت محمد رضا شاه خراب شد و فقط مقبره استاد ، باقی مانده است .

و لقب " فقیه " ، در نجف به او داده شد به واسطه مهارت او در علم فقه ، و بر حسب کمالات نفسانی و فضائل انسانی ؛ و اخلاق و آداب حسنه ؛ و قضاء حوائج و کثرت محبّت خلق به او ، محسود اقران واقع گردید .

و چون فقیه سبزواری تا کنون مردی خالی از هوا و مکر و ریا ندیده ام . ظاهر و باطنش یکی بود . از این رو ، از جان و دل ، بنده او شدم و حلقه غلامیش در گوش کردم و خدمت او نمودم و چون مرا مستعد ّ و قابل و با حقیقت و با صفا و با وفا دید ، در تربیت من کوشید و جامه فضائل بر قامت من پوشید و اسرار و رموز بسیار به من آموخت و در دروس فقه و اصول او حاضر می شدم و تمام آن ها را مانند باقی دروس خود می نوشتم و با فرزند عزیز او ، آقای حجة الاسلام والمسلمین آقا سید جواد دام بقائه ، در درس خصوصی وی حاضر می شدیم از حکمت و فقه و اصول ؛ و از وی تقاضا کردم نهج البلاغه امیر علیه السلام را برای من درس بگوید . قبول فرمود و بعد از نماز مغرب و عشاء ، منزل می رفتیم و برای من درس می گفت و مطالب اورا می نوشتم و از مردم زمان ، کسی را نمی شناسم که این کتاب را ، نزد چنین عالمی ، تحصیل کرده باشد .

ادامه دارد . . .

منبع :

کتاب مرآة الحجّة ، شرح حال حجت هاشمی و اساتید ، صفحه  130

نویسنده : ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی

مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق

تاریخ نشر ، شهریور 1371

 

 

لینک همه قسمت های خاطرات آیة الله حجت هاشمی خراسانی از آیة الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری :

قسمت اول :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1825

قسمت دوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1826

قسمت سوم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1827

قسمت چهارم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1828

قسمت پنجم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1829

قسمت ششم :

http://faghihsabzevari.blogfa.com/post/1834

 

میرزا حسین صدرالعلما ، پدر همسر آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری

 

میرزا حسین صدرالعلما سبزواری ،

پدر همسر آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری

 

 

میرزا حسین صدرالعلما ، پسر میرزا علینقی صدرالعلما

از شاگردان فرهیخته فیلسوف بزرگ ، حاج ملا هادی سبزواری

 

مرحوم آیة الله میرزا حسین فقیه سبزواری، در سن بیست و یک سالگی ، در سبزوار ، به صلاحدید و دستور پدر ، با یکی از خانواده های بزرگ و نجیب سبزوار، معروف به خانواده " صدرالعلماء "  ازدواج می کند و صبیه مرحوم میرزا حسین صدرالعلماء را به همسری بر می گزیند .

مرحوم میرزا حسین صدرالعلماء از علماء برجسته و با فضیلت سبزوار بود که پدرش مرحوم میرزا علینقی صدرالعلماء از شاگردان ممتاز مرحوم حاج ملا هادی سبزواری بوده است .

مرحوم میرزا حسین صدرالعلماء از بزرگان و متعینین سبزوار و مردی دانشمند و با تقوا بوده است . وی به سال هزار و دویست و نود و پنج قمری متولد و در سال هزار و سیصد و بیست و دو قمری در مرض وبای بزرگ فوت نمود .

کتاب عمری پرافتخار ، خاطرات زندگانی حضرت آیة الله العظمی فقیه سبزواری

صفحات 33 تا 37

 

میرزا علینقی صدرالعلما ،

از شاگردان برجسته حاج ملا هادی سبزواری

صدرالعلمای سبزواری : نامش میرزا علینقی و ملقب به صدرالعلما ؛ و دارای حاشیه ای مبسوط بر کتاب شوارق الالهام لاهیجی در علم کلام بود که به طبع نرسیده است . این دانشمند بزرگ نیز دوره هایی از محضر درس حکیم را استفاده نموده و کسب علم الهی کرده بود و در مسافرت به تهران به مجلس درس میرزای جلوه حاضر می شود و در میان درس جلوه ، اشکالی بر آن اسناد می کند و بالاخره موضوع به کشمکش و کشاکش منجر می گردد .

مرحوم میرزا از صدر می پرسد اهل کجا هستید و در نزد چه کسی تحصیل کرده اید ؟

صدر می گوید اهل سبزوارم و در نزد حکیم و فیلسوف اعظم ، حاجی ملا هادی حکمت دیده ام .

میرزای جلوه ازباب تعرض می گوید : افسوس که تحصیلات شما در سواد اعظم نبوده ؛ و صدر از شنیدن این سخن بر آشفته و پاسخ می دهد :

سواد اعظم انسان کامل است و من مرد کاملی یافته ام که هیچ دیده ای ندیده و هیچ گوشی چونان نشنیده است .

صدر العلما از مدرسان عالی قدر حکمت در عصر و زمان خود در شمار آمده و از خوان نعمت سبزواری ، بسی بهره مند گردیده بود .

منبع :

کتاب حکیم سبزواری ، صفحه 118

تألیف : غلامحسین رضا نژاد " نوشین "

انتشارات سنایی ، تهران

چاپ اول ، 1371