خلاصه ای از زندگی نامه آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری ( قسمت چهارم)

 

سرپرستی پانزده هزارحاجی

نخستین سفری که حجاج ایرانی، منظم و کاروانی به حج رفتند، سال ۱۳۶۷ قمری، برابر با ۱۳۲۷ خورشیدی بود. آن سال، حدود بیست هزار نفر به عربستان برای انجام مناسک حج سفر کردند. پنج هزار نفر هوایی و حدود پانزده هزار نفر زمینی، از طریق عراق و کویت، وارد عربستان شدند. چون این سفر، پس از پنج سال قطع رابطه دولت ایران و عربستان، سفر آشتی کنان نیز بود، علمای بزرگی همچون سید محمد تقی خوانساری، میرزا محمد فیض قمی، سید محمد بهبهانی، میرزا خلیل کمره ای، بهاء الدین محلاتی، بهاء الدین نوری، میرزا عبدالله سعید چهلستونی؛ و خطیب شهیر محمد تقی فلسفی، حاجیان را همراهی کردند. بسیاری از علما، با کاروان‌های هوایی، ایران را به قصد جده ترک کردند. میرزا حسین فقیه سبزواری به عنوان عالم بزرگ کاروان‌های زمینی، پانزده هزار حاجی را از طریق عراق و کویت، همراهی کرد و به سلامت به مقصد رساند. او در تمام طول مسیر، در انتهای این کاروان بزرگ حرکت می‌کرد تا نسبت به رفع مشکلات، اقدامات لازم را انجام دهد.

این سفر، سومین سفر میرزا حسین فقیه سبزواری به بیت الله الحرام بود.[۲۱۹]

دیدار و گفتگو با پادشاه عربستان و ارائه دو پیشنهاد

در پایان مراسم حج همان سال (۱۳۲۷ خورشیدی)، طبق رسم سنواتی پادشاهی سعودی که از رجال برجسته علمی و دینی و سران کشورهای اسلامی دعوت برای دیدار و گفتگو می‌کنند، از سوی عبدالعزیز ابن سعود پادشاه کشور سعودی، از میرزا حسین فقیه سبزواری و میرزا عبدالله سعید چهلستونی دعوت به دیدار و گفتگو شد. در آن دیدار، فقیه سبزواری، ضمن بحث از مصالح کشورهای اسلامی و امور مشترک دینی، دو پیشنهاد به پادشاه سعودی ارائه کرد. پیشنهاد اول در مورد شیوه تعیین قبله دقیق بود. فقیه سبزواری توضیح داد که سالی دوبار خورشید عمود بر کعبه می‌تابد. در همان دو هنگام، شایسته‌است مسئولان سعودی از طریق وسائل مخابراتی خصوصاً رادیو، موقعیت خورشید بر فراز کعبه را اعلام کنند تا مسلمانان در هر نقطه که هستند با تراز قرار دادن خورشید، قبله دقیق محل زندگی خودرا برای نماز و امور دیگری که نیاز به آشنایی با جهت دقیق و درست قبله هست، شناسایی کنند.

پیشنهاد دوم در مورد بازسازی قبور ائمه بقیع بود که با استناد به آیات قرانی و احادیث نبوی و اقامه ادلّه قطعی وبراهین مستدل، ثابت کردند که از نظر شرعی، ساختن و تعمیر بقعه اشکالی ندارد.

پادشاه، صدور اجازه را محول به نظر و رأی قضات عامه می‌کند اما آن‌ها، این پیشنهاد را به استناد باورهای متفاوت خود در این زمینه نپذیرفتند.[۲۲۰]

فقیه سبزواری، یک بار دیگر؛ و در سفر سال ۱۳۴۲ شمسی به بیت الله الحرام، پیشنهاد بازسازی قبور ائمه بقیع را در ملاقات با ملک سعود پادشاه عربستان مطرح کرد اماپادشاه به رأی قضات عامّه ارجاع داد و آن‌ها موافقت نکردند.

روزنامه خراسان نوشت:

«قبل از ظهر دیروز، حضرت آیت الله فقیه سبزواری، به اتفاق چند نفر به قصد زیارت بیت الله الحرام و تشرف به مدینه منوره، در میان بدرقه جمع کثیری با هواپیما به تهران حرکت کردند و از آن جا به جده پرواز خواهند نمود.

حضرت آیت الله فقیه سبزواری در این سفر قصد دارند با مقامات دولت سعودی و اعلیحضرت ملک سعود ملاقات نمایند تا شاید توفیق حاصل کنند که موافقت آنان را دربارهٔ ساختمان قبور ائمه اطهار که در مدینه منوره قرار دارد یا لا اقل سایه بانی که به وضع فعلی تأسف آور قبور ائمه علیهم السلام خاتمه بخشد، جلب کنند.»[۲۲۱][۲۲۲]

صدور فتوا برای ملی شدن صنایع نفت ایران

در ماجرای ملی شدن صنعت نفت ایران، طیف‌های مختلفی مشارکت داشتند که پیشرو آن‌ها، علما بودند. سید محمد تقی خوانساری (از مراجع ثلاث قم)، بهاء الدین محلاتی، عباسعلی شاهرودی، سید حسن چهارسوقی، باقر رسولی، سید محمود روحانی قمی، محمد رضا کلباسی، مهدی نجفی، سید حسین خادمی، مرتضی مدرسی اردکانی و سید مصطفی سید العرقین، از فعالان جبهه طرفدار ملی شدن نفت بودند. میرزا حسین فقیه سبزواری، به عنوان مرجع تقلید، در پی استفتای مریدان و مقلدان، نظر مثبت خودرا مبنی بر ملی شدن نفت، طی صدور فتوایی اعلام و از این جنبش، حمایت کرد.[۲۲۳][۲۲۴][۲۲۵][۲۲۶][۲۲۷]

صدور فتوا با تأکید بر لزوم شرکت در انتخابات (۱۳۳۰)

دهه بیست و دهه سی، دو دهه پر چالش و پرتنش در حوزه مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی مشهد بود. میرزا حسین فقیه سبزواری با بهره‌گیری از قدرت اجتهادی و طیف گسترده نفوذ معنوی و علمی و شهرت خود در جهت حل و فصل امور، در کنار مردم و در عمق جامعه، علاوه بر عمل به وظایف اجتهادی در حوزه دین، به امور اجتماعی و رفاهی و سیاسی مردم نیز توجه خاص داشت.

بر این اساس، نمایندگان جمعیت‌های موتلف اسلامی ، در جهت تشویق مردم به شرکت در انتخابات مجلس، از دو مرجع تقلید، میرزا یونس اردبیلی و میرزا حسین فقیه سبزواری ، درخواست فتوی کردند که هردو مرجع، در پاسخ به استفتاء آنان، بر لزوم شرکت در انتخابات تأکید کردند.

وبسایت؛ بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی     ؛ به نقل از روزنامه خراسان ۱۲ آذر ۱۳۳۰، به مناسبت یادی از خدمات جمعیت‌های مؤتلف اسلامی در آن سال‌ها نوشته‌است:

«طبق اطلاع پریشب نمایندگان جمعیت‌های موتلف اسلامی بحضور میرزا یونس اردبیلی رفته و در اطراف وظائف مردم در انتخابات این دوره سوالاتی نموده‌اند و معظم له در پاسخ استفتاء که به عمل آمده شرکت در انتخابات و تعیین وکیل صالح را لازم دانسته و موافقت خودشان را نسبت به شرکت در انتخابات اعلام فرموده‌اند؛ و نیز دیروز قبل از ظهر آقایان نمایندگان جمعیت مزبور خدمت میرزا حسین فقیه سبزواری رفته و از ایشان هم جداگانه استفتاء نموده‌اند معظم‌له نیز با بودن حکومت مشروطه و اهمیت نمایندگانم صالح در مجلس شورای ملی شرکت عموم طبقات را لازم دانسته‌اند لذا از طرف جمعیت‌های موتلفه اسلامی خلاصه از بیانات میرزا یونس اردبیلی را برای اطلاع عموم جداگانه چاپ و توزیع نموده‌اند تا مردم به وظایف ملی خود آشنا شوند.»[۲۲۸]

عضو هیئت نظارت بر انتخابات مجلس شورای ملی

محمد تقی شریعتی و شیخ محمود حلبی که کارگردانان جمعیت‌های موتلف اسلامی در مشهد بودند (جمعیتی که متجاوز از صد هیآت و دسته مذهبی به منظور شرکت در انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی به وجود آمده بود) اولین گرد همایی جمعیت را در روز جمعه ششم دی ماه ۱۳۳۰ با موافقت و همدمی میرزا یونس اردبیلی آغاز کردند. در این گردهمایی قظعنامه ای صادر شد و در آن از نظریات سید ابوالقاسم کاشانی و میرزا یونس اردبیلی حمایت شد و ایشان اولین فرد روحانی است که از سوی جمعیت‌های موتلف اسلامی به عنوان یکی از اعضای هیئت نظارت انتخاب شد. فقیه سبزواری نفر دوم؛ و کلباسی، قمی، محمود حلبی، مرتضی عیدگاهی، کاظم دامغانی، هاشم قزوینی، محمد الهی، غلامحسین تبریزی، سید علی اکبر خویی (پدر سید ابوالقاسم خویی)، محمد تقی شریعتی و عابد زاده، به ترتیب افراد انتخاب شده دیگر هیئت نظارت بودند.[۲۲۹]

هم چنین، با صلاحدید سیّد یونس اردبیلی و میرزا حسین فقیه سبزواری، شیخ مجتبی قزوینی، از سوی روحانیت برای تعیین نمایندگان این صنف در مجلس شورای ملی در دوره ۱۷ مجلس شورای ملّی، انتخاب شد.[۲۳۰]

سفرهای فقیه سبزواری

۱ – سال ۱۳۵۳ قمری (۱۳۱۳ شمسی)، نخستین سفر به بیت الله الحرام برای انجام مناسک حجّ. ۲ – سال ۱۳۶۵ قمری (۱۳۲۵ شمسی)، دومین سفر فقیه سبزواری و سفر به عراق و عتبات عالیات. ۳ – سال ۱۳۶۷ قمری (۱۳۲۷ شمسی)، سومین سفر از سفرهای فقیه سبزواری و دومین سفر به مکه معظّمه برای انجام مناسک حجّ. در این سفر، سرپرستی پانزده هزار حاجی را فقیه سبزواری بعهده داشته‌است. ۴ – سال ۱۳۷۳ قمری (۱۳۳۳ شمسی)، چهارمین سفر از سفرهای فقیه سبزواری و سومین سفر به مکه معظّمه برای انجام مناسک حجّ. ۵ – سال ۱۳۷۵ قمری (۱۳۳۴ شمسی) سفر به تهران برای درمان. ۶ – سال ۱۳۴۴ شمسی، ششمین و آخرین سفر از سفرهای بلند مدت فقیه سبزواری؛ و چهارمین سفر حجّ از طریق تربت حیدریّه، بیرجند، زاهدان، کویته، حیدر آباد، کراچی و بغداد. در همین سفر بود که با چند روز اقامت در کویته پاکستان، اقدام به احداث مدرسه علمیه برای طلاب آن سامان کرد.[۲۳۱]

تألیفات و آثار علمی

مهم‌ترین اثر علمی فقیه سبزواری، تقریرات درس اصول میرزای نایینی است که چون محمد علی کاظمینی، هم بحث درس اصول فقیه سبزواری نیز از درس میرزای نایینی، تقریراتی آماده کرده بود و زودتر از فقیه سبزواری منتشر کرده بود، به احترام ایشان، از انتشار تقریرات خود صرف نظر کرد. رساله ” قضاء فوائت ” نیز تقریراتی از درس‌های سید ابوالحسن اصفهانی است که به چاپ نرسیده‌است.” هدایه الانام “[۲۳۲]رساله عملیه بنا بر فتواهای فقیه سبزواری و ” مناسک حج “، هردو، بارها منتشر شده‌است.[۲۳۳][۲۳۴]

فرزندان روحانی و فرهنگی میرزا حسین فقیه سبزواری

از فرزندان میرزا حسین فقیه سبزواری، چهار نفر روحانی و مجتهد؛ و یک نفر فرهنگی هستند. نخستین فرزند، میرزا زین العابدین فقیه سبزواری بود که پس از فوت پدر، به تدریس و امامت جماعت در جایگاه پدر در مسجد گوهرشاد ادامه داد و عهده‌دار همان وظایفی شد که پدرش به عهده داشت.[۲۳۵] علاوه، تولیت مدرسه سلیمانخان (سلیمانیه کنونی) را پس از درگذشت میرزا احمد کفایی نیز پذیرفت[۲۳۶] و در حل مشکلات طلاب و ارباب رجوع، کوشا بود. میرزا زین العابدین فقیه سبزواری، از ابتدای تأسیس مجله « نامه آستانقدس » با نگارش زندگی‌نامه علی بن موسی الرضا علیه السلام، با این مجله همکاری؛ و به زبان فرانسه و انگلیسی تسلط داشت.

دومین فرزند میرزا حسین، میرزا محمد باقر فقیه سبزواری ، ساکن سبزوار ، مجتهد و مدرس حوزه علمیه و امام جماعت مسجد جامع سبزوار بود.

میرزا محمدباقر، از علمای امضاء کننده اولین طرح شورایی کردن اداره حوزه‌های علمیه و خمس و زکات و موقوفات عامه در ایران در سال ۱۳۲۶ شمسی بود.[۲۳۷]

سومین فرزند مجتهد و فقیه میرزا حسین که از پدر و میرزا هاشم قزوینی، موفق به دریافت اجازه اجتهاد شد، میرزا جواد فقیه سبزواری است. میرزا جواد از مدرسین نامدار حوزه علمیه خراسان بود که در طول پنجاه سال تدریس سطوح مختلف فقه و اصول، خصوصاً تدریس کتاب لمعه، شاگردان بسیاری[۲۳۸] را آموزش داد که هم‌اکنون بسیاری از آنان، در جایگاه‌های والای علمی و اجتماعی قرار دارند. او امام جماعت مسجد حاج حکیم در خیابان طبرسی مشهد بود و به خاطر مردمداری و سیرت نیکش، مریدان بی شمار داشت.[۲۳۹][۲۴۰][۲۴۱][۲۴۲]

چهارمین فرزند روحانی و مجتهد میرزا حسین، سید صادق فقیه سبزواری [۲۴۳] ، از مدرسین پیشکسوت حوزه علمیه قم بود که علاوه بر تدریس، در حوزه خطابه و منبر نیز فعال بود. سید صادق فقیه سبزواری، در طول ۶۵ سال اقامت در قم، شاگردان بسیاری را آموزش داد و به پاس خدماتش به حوزه علمیه قم، احداث مساجد متعدد در نقاط مختلف همزمان با سفرهای تبلیغی، ساده زیستی و رسیدگی به امور طلاب و گره گشایی از کار گرفتاران، دوستان و طرفداران بسیار داشت و از احترامی خاص نزد آیات عظام گلپایگانی، شریعتمداری، مرعشی نجفی، اراکی، میرزا هاشم آملی و بزرگان دیگر برخوردار بود.

سید صادق فقیه سبزواری، در سن ۸۶ سالگی، ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ درگذشت و پس از اقامه نماز میت بر پیکر او توسط آیه الله شبیری زنجانی، در حرم حضرت معصومه (س)، به خاک سپرده شد.[۲۴۴][۲۴۵][۲۴۶]

سید علینقی فقیه سبزواری، از فرهگیان پیشکسوت مشهد و مذرّس و مدیر دبیرستان پسرانه علوم و معارف اسلامی شهید مطهری مشهد، از فرزندان میرزا حسین است که به پاس خدماتش به گسترش دانش و اخلاق، در روز معلم سال ۱۳۹۴، از سوی شاگردان و اساتید؛ و با پیام آیه الله محمد امامی کاشانی، امام جمعه موقت تهران و تولیت مدرسه عالی شهید مطهری، مورد تجلیل و تقدیر قرار گرفت.[۲۴۷][۲۴۸][۲۴۹][۲۵۰][۲۵۱]

سخنران فصیح و بلیغ ، به گواهی شاهدان

میرزا حسین فقیه سبزواری، علاوه بر عمل به وظائف خود در مقام اجتهاد و فقاهت و مرجعیت دینی، در مواقع مقتضی، مقلدان و مریدان خود را با سخنرانی و ایراد خطابه، مستفیض می‌کرد.

در واقعه گوهر شاد در تیرماه ۱۳۱۴، در جمع علمای حاضر در مسجد، میرزا حسین، با ۴۳ سال سن، جوان‌ترین فقیه و مجتهدبود و به همین دلیل، مردم و علمای مجتمع در مسجد، دوبار از فقیه سبزواری درخواست سخنرانی کردند و او، با علم به خطراتی که ممکن بود بخاطر سخنرانی در آن فضای پر التهاب و پر تنش و پرآشوب، در کمینش باشند، به تقاضای آنان، پاسخ مثبت داد که شرح ماجرا را در؛زندگی‌نامه خود نوشت؛ نگاشته‌است.

مسلط بر گفتگو

و نیز، با حضور و اجتماع و تحصّن حدود سی نفر از علما و مجتهدان و وعاّظ سرشناس مشهد در مسجد گوهرشاد، فقیه سبزواری را برای گفتگو با پاکروان استاندار خراسان، انتخاب می کنند که وی ، همراه با مرتضی آشتیانی ، یکی دیگر از علمای برجسته، در محل استانداری ، برای پیشگیری از حمله نظامیان به مردم حاضر در مسجد، با پاکروان دیدار و گفتگو می کنند . اسدی نایب التولیه نیز با توجه به سخنرانی اثرگذاری که فقیه سبزواری داشته ، از میرزا حسین درخواست کمک و چاره می کند .

کاظم مدیر شانه چی در گفتگو با بخش تاریخ شفاهی بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستانقدس رضوی می‌گوید:

«بیانش هم بیان شیوایی بود. ایشان در ماه مبارک رمضان هم، خودش منبر می‌رفت که آن زمان حتی زمانی هم که منبر ممنوع بود، ایشان سه شب ماه رمضان را شب‌های احیارا ایشان منبر می‌رفت و نماز می‌خواند در ابتدا؛ و بعد هم منبر می‌رفت که جمعیت زیادی هم حضور پیدا می‌کردند و منبر، هم علمی و هم ساده که مردم بفهمند هر دورا داشت. بیان هم، بیان شیرین و خوبی بود .»[۲۵۲]

محمد واعظ زاده خراسانی می‌گوید:

«آقای سبزواری، ماه رمضان در ایوان مقصوره مسجد گوهرشاد، ظهرها نماز می‌خواند بعد منبر می‌رفت، منبر مفصل، خیلی منبر مهمی داشت، کسانی هم که با او مخالف بودند از منبرش بهره می‌بردند.»[۲۵۳]

حجت هاشمی خراسانی می‌نویسد:

«در مسجد گوهرشاد امام جماعت بود و در ایّام ماه مبارک، بعد از نماز ظهر و عصر، در ایوان مقصوره منبر می‌رفت و شب‌های احیاء، صد رکعت نماز با جماعت می‌خواند و بعد، منبر می‌رفت و جماعت بسیار، مستمع سخنان دلربایش بودند؛ و کلامش جلا دهنده قلوب؛ و صفا بخش ارواح بود؛ و از منابر وی، نود منبر، در نزد نگارنده، ثبت و ضبط است که در سه سال، پای منبر حضرتش بودم و گفتار اورا می‌نوشتم و ای کاش، همه ساله پای منبر او بودم .»[۲۵۴][۲۵۵]

ابعاد شخصیت علمی و معنوی فقیه سبزواری از نگرگاه شاگردان و پژوهشگران

 فقیه سبزواری، مسلّط و متبحّر در فلسفه

محمد رضا شفیعی کدکنی، فقیه، ادیب، پژوهشگر، شاعر، نویسنده و استاد ممتاز دانشگاه تهران و از شاگردان فقیه سبزواری می‌نویسد:

«حال که به اینجا رسید، بد نیست از یک تن دیگر که در این شاخه از معرفت، بر من حق استادی دارد، یاد کنم؛ و آن مرحوم آیه الله حاج میرزا حسین فقیه سبزواری است که ” امور عامّه شرح منظومه ” را نزد او نیز خوانده‌ام و با اینکه در آغاز اصرار داشت که قبول نکند و می‌گفت: من سالهاست «تارک» ام ولی وقتی درس را شروع کرد، از بسیاری مدعیّان که ما دیدیم، بهتر و مسلّط و خوش تقریر تر بود .»[۲۵۶][۲۵۷]

 تدریس خصوصی فلسفه

خبر گزاری تسنیم در گزارشی با عنوان:؛ روایت تسنیم از عالم جلیل‌القدری که کارگشای مشکلات مردم بود؛ به قلم؛ حسن طالبیان شریف؛ می‌نویسد:

«آیت‌الله فقیه سبزواری علاوه بر فقه و اصول به تدریس فلسفه نیز مشغول بود. از حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد روحانی شنیدم که من و حضرات آیات حاج آقا سید محمود مجتهدی (برادر آیه الله سید علی سیستانی) و حاج شیخ محمد رضا مهدوی دامغانی به صورت خصوصی شرح منظومه را نزد ایشان در مسجدگوهرشاد فرا گرفتیم..»[۲۵۸]

مناسب است یادآوری شود که فقیه سبزواری، پیش از هجرت به نجف اشرف برای تکمیل دوره عالی فقه و اصول؛ و نیل به مرتبه اجتهاد، از یک فرصت طلایی برای تحصیل فلسفه در سبزوار، بهره کامل برد.

او، فلسفه را نزد میرزا اسماعیل افتخار الحکماء، شاگرد برجسته و بی نظیر حاج ملاهادی سبزواری آموخت. افتخار الحکماء، علاوه بر تخصص در فلسفه، در طبّ و سایر علوم رایج عصر خود سرآمد بود؛ و علمای بسیار، به شاگردی در مکتبش، مباهات می‌کنند.[۲۵۹]

 جای خالی فقیه سبزواری از دیدگاه آیت الله نوری همدانی مرجع تقلید

در جلسه ای که آیه الله نوری همدانی با مسئولان حوزه علمیه مشهد داشته‌اند، خالی شدن شهرها از علما و عدم جایگزینی را فاجعه تلقی کرده‌اند و از گذشته یاد کرده‌اند که قبلاً مشهد می‌آمدم، ابوی آقای مروارید می‌آمدند و با هم ارتباط داشتیم. آقای میلانی بود، آیه الله دامغانی و سبزواری بودند اینها رفتند و جایگزین چه اندازه دارند؟[۲۶۰]

 فقیه سبزواری، از اعاظم علماء و اکابر فقهاء

حجت هاشمی خراسانی ، از شاگردان شهیر فقیه سبزواری و از مفاخر معاصر، می‌نویسد:

«فقیه سبزواری، از اعاظم علماء و اکابر فقهاء به‌شمار می‌رفت و جامع اکثر فنون؛ و حاوی اغلب علوم بود. صاحب قدّ رشید؛ و لحیهٔ سفید؛ و چشمانی درشت و اصلع. دارای پیشانی طولانی.

مردی فعّال و نیکو خلق، مظهر اسم (قاضی الحاجات)، خنده‌رو و طلیق الوجه، شیرین کلام و بذله گو .»[۲۶۱]

 فقیه سبزواری، بلند قامت، خوشرو، با محاسنی سپید و بلند

علی دوانی ، در کتاب نقد عمر، ضمن نقل خاطراتش از سفر به مشهد در سال ۱۳۲۷ شمسی؛ ودیدار با بزرگان حوزه علمیه مشهد، می‌نویسد:

«علما و مدرسین مشهد که دیدم اینها بودند: مرحوم میرزا علی اکبر نوغانی متولی مدرسه معروف نواب. مردی چهارشانه متوسط القامه. حاج شیخ علی اکبر نهاوندی، پیری بزرگسال با صورتی سفید و محاسنی انبوه، شیخ غلامحسین بادکوبه ای که تا حدی لکنت داشت و عینک می‌زد.

حاج میرزا حسین سبزواری که سیدی بلند قامت، خوشرو با محاسنی سفید و بلند بود. حاج میرزا احمد کفایی پسر مرحوم آیه الله آخوند خراسانی، آقا شیخ محمد رضا کلباسی، روحانی بلند قامت با عمامه و قیافه خاصی که داشت، آیت الله سید یونس اردبیلی، آقا شیخ کاظم دامغانی و آقا شیخ مجتبی قزوینی هم بودند که من ندیدم .»[۲۶۲]

 فقیه سبزواری، حافظ قران

سید مهدی طباطبایی:

«مرحوم حاج میرزا حسین فقیه سبزواری در مشهد عالم بزرگی بود. مدتی زیادی خدمت ایشان بودم. یک هفته با ایشان حرم امام رضا (ع) می‌رفتم و اعمال و رفتارشان را زیر نظر می‌گرفتم تا از ایشان درس بگیریم. در حرم مطهر ایشان زیارت مختصری می‌خواند و در بالاسر سحرها اقلاً نیم جزء قرآن می‌خواند. حافظ قرآن بود. نماز شب را در راه رفتن به حرم می‌خواند و می‌فرمود: در هنگام راه رفتن خواندن قرآن مکروه است اما نماز شب کراهت ندارد.

مرد یافتم ایشان را. خیلی برای مردم کار می‌کرد. کارهای شخصی اش را خودش انجام می‌داد. حتی در منزلش گاو را خودش می‌دوشید. خیلی متواضع بود.

چند تشییع جنازه در مشهد خیلی باشکوه بود. یکی تشییع شیخ مهدی واعظ خراسانی و یکی تشییع مرحوم شیخ علی اکبر نهاوندی بود که در هوای برفی جمعیت زیادی گریه کنان در تشییع ایشان شرکت کردند.»[۲۶۳]

 تدریس خصوصی نهج البلاغه

حجت هاشمی خراسانی :

«و چون فقیه سبزواری تا کنون مردی خالی از هوا و مکر و ریا ندیده‌ام. ظاهر و باطنش یکی بود. از این رو، از جان و دل، بنده او شدم و حلقه غلامیش در گوش کردم و خدمت او نمودم و چون مرا مستعد ّ و قابل و با حقیقت و با صفا و با وفا دید، در تربیت من کوشید و جامه فضائل بر قامت من پوشید و اسرار و رموز بسیار به من آموخت و در دروس فقه و اصول او حاضر می‌شدم و تمام آن‌ها را مانند باقی دروس خود می‌نوشتم و با فرزند عزیز او، آقای حجه الاسلام والمسلمین آقا سید جواد دام بقائه، در درس خصوصی وی حاضر می‌شدیم از حکمت و فقه و اصول؛ و از وی تقاضا کردم نهج البلاغه امیر علیه السلام را برای من درس بگوید. قبول فرمود و بعد از نماز مغرب و عشاء، منزل می‌رفتیم و برای من درس می‌گفت و مطالب اورا می‌نوشتم و از مردم زمان، کسی را نمی‌شناسم که این کتاب را، نزد چنین عالمی، تحصیل کرده باشد .»[۲۶۴]

 فقیه سبزواری، از علمای اهل معنی

سید حسن ابطحی:

«یکی از علماء اهل معنی که دربارهٔ معارف و تزکیه نفس در منبر بسیار سخن می‌گفت و در مسجد گوهرشاد نماز می‌خواند آقای حاج میرزا حسین سبزواری بود. من به سخنان ایشان و مطالبی که دربارهٔ تزکیه نفس می‌گفت بسیار علاقه داشتم. معظم‌له بنا کننده باغ رضوان بود. این باغ رضوان در کنار صحن مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام واقع شده بود که قبلاً مشهدی‌ها به این بخش از زمین که مدرسه شده بود قتلگاه می‌گفتند علت این نامگذاری این بود که وقتی افغانها به رهبری عبد المومن ازبک به مشهد و حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حمله کردند و جمعی را در حرم مطهر کشتند آن کشته‌ها را در این مکان دفن نموده بودند و قبر مرحوم شیخ طبرسی هم در کنار همین قبرستان بود و وقتی که مرحوم آیه الله سبزواری این زمین را بصورت صحنی که اطرافش غرفه‌ها و حجراتی بود درآورد آن را به باغ رضوان نام گذاری کرد. در سال ۱۳۴۰ در روز وفات حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که مادرم از دار دنیا رفت او را در همین باغ رضوان به خاک سپردیم و یک علت مراجعت ما از قم به مشهد مقدس همین فوت مادرم بود و لذا از قم برای فعالیت‌های دینی و احیاناً درس و بحث به مشهد برگشتیم. در همه این برنامه‌ها مرحوم شهید هاشمی نژاد همراه من بود و لذا از سال ۱۳۴۱ شمسی در مشهد مستقر شدیم .»[۲۶۵]

 فقیه سبزواری، نهاوندی و کفایی در رأس علمای مشهد

محمد واعظ زاده خراسانی:

«غیر از فعالیت طلبه‌ها در حوزه، طلاب و علمای موجه دیگری چون حجت‌الاسلام نهاوندی، آیت‌الله سبزواری و مرحوم میرزا احمد بودند که خارج حوزه، فعالیت سیاسی می‌کردند؛ در واقع این افراد در رأس علمای مشهد بودند.»[۲۶۶]

روحیّات و اخلاق فقیه سبزواری

پرهیزکار، سلیم النفس، بذله گو، خوش مشرب، اهل تسامح، مهربان و جمع گرا، یاور بی پناهان

غلامرضا جلالی :

«مرحوم فقیه سبزواری، انسانی پرهیزکار، متقی، سلیم النفس، بذله گو و خوش مشرب بود. تنها به تدریس و اقامه جماعت قانع نبود. بر این باور بود که در راه خدمت به مردم مسلمان، از هرگونه امکانات مشروع و معقول باید استفاده نمود.

او با گرو گذاشتن حیثیت اجتماعی خود می‌کوشید منشأ خیر برای افراد بی بضاعت و مسمند باشد. ایشان پناه افرادی بود که در دوره ستمشاهی دستشان از همه جا کوتاه بود. اقدامات به موقع ایشان ده‌ها نفر از کسانی را که به دلایل سیاسی یا بر حسب قوانین زورمندان نظام، به اعدام محکوم شده بودند، از مرگ نجات داد.

فقیه سبزواری، انسان وارسته ای بود و روحی مهربان و جمع گرا داشت و سعادت خودرا در سعادت هم نوعان خود می‌جست و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد. تقوا و تقیه مرحوم فقیه سبزواری، همه شبهاتی را که نسبت به ایشان در ذهن منتقدین به وجود می‌آمد، بر طرف می‌ساخت. پاکی و بی‌آلایشی و ساده زیستی فقیه سبزواری، همه چیزرا تحت الشعاع قرار می‌داد .»[۲۶۷]

ساده زیست و مردم گرا

کاظم مدیر شانه چی :

«بازاری‌ها و مردم عامی، به ایشان خیلی اقبال داشتند از لحاظ این که ایشان خیلی با مردم می‌جوشید یعنی مثلاً فرض کنید یک کسی اگر در تپل محله و نوغان یا در یک راه دوری از ایشان دعوت می‌کرد به یک آبگوشت خالص و چیز دیگری جز آبگوشت نبود، ایشان می‌رفت و با آن‌ها حشر داشت. این بود که مردم عامی و اینها هم، خیلی به ایشان توجه داشتند .»[۲۶۸]

در گذشت

میرزا حسین فقیه سبزواری، ۲۴ شوال ۱۳۸۶ برابر با ۱۵ بهمن ۱۳۴۵، پس از تحمل یک دوره بیماری، چشم از جهان فروبست. در تشییع پیکر او، سید محمد هادی میلانی، سید حسن قمی، میرزا احمد کفایی، طلاب و فضلای حوزه مشهد، شاگردان و مریدان، توده‌های مختلف مردم، استاندار خراسان و دیگر مسئولان بلندپایه مشهد حضور داشتند. گزارش‌ها و عکس‌های روزنامه‌های خراسان و آفتاب شرق؛ و یادداشت‌های نویسندگانی که از نزدیک شاهد صحنه‌ها بوده‌اند، حاکی از تشییع با شکوه از پیکر فقیه سبزواری در هوای بسیار سرد و توأم با ریزش برف بوده‌است.

روزنامه؛ خراسان؛ در گزارش خبری خود نوشت:

«حضرت آیت الله فقیه سبزواری، به رحمت ایزدی پیوست

با کمال تأسّف اطلاع حاصل شد که نزدیک به نیمه شب شنبه، حضرت آیت الله العظمی فقیه سبزواری، به رحمت ایزدی پیوسته‌اند.

مرحوم حضرت آیت الله سبزواری، از چند ماه پیش دچار بیماری گردیده و مدتی قریب به یک ماه در بیمارستان منتصریّه بستری گردیدند و پس از بهبودی نسبی به منزل مراجعت نمودند و از چند روز پیش دچار عارضه ناراحتی قلبی گردیدند و چون حال ایشان، شب شنبه رو به وخامت رفت، بلافاصله آقایان دکتر شهیدی و دکتر شاملو، پزشکان معالجشان، بر بالین ایشان حاضر شدند ولی متأسفانه معالجات مؤثر واقع نشد و ۲۰ دقیقه به ساعت ۱۲ شب، دار فانی را وداع گفتند.

از ساعت ۶ صبح، طبقات مختلف مردم و روحانیون که از فقدان حضرت آیت الله سبزواری مطلع شده بودند در منزل ایشان اجتماع نمودند. بازار مشهد تعطیل گردید و تا ساعت ۹ صبح، حضرات آیات عظام، کفایی، میلانی، قمی و آقایان حاج آقا مدرّس، میرزا جواد تهرانی، بروجردی و چند نفر از رؤسای ادارات و دوائر آستانقدس رضوی، روحانیون و محترمین شهر و هزاران نفر طبقات مختلف مردم حضور یافتند.

ساعت ۹/۵ صبح جنازه آن مرحوم درحالی که حضرات آیات عظام، هیئت‌های مذهبی و انجمن‌های دینی در حالی که اشک می‌ریختند و مرثیه می‌خواندند، آن را تشییع نموده، به صحن مطهر حضرت رضا علیه السلام منتقل نمودند.

در صحن مطهر، تیمسار سپهبد نادر باتمانقلیچ، نیابت تولیت آستانقدس و استاندار خراسان، تیمسار سرلشکر ارفع، مدیریت حوزه حرم مطهر، به تشییع کنندگان پیوستند.

جنازه حضرت آیت الله در ساعت ۱۲، به باغ رضوان برده شد و نظر به این که ایشان در زمان حیات وصیت نموده بودند که درشب به خاک سپرده شوند، در آرامگاه خانوادگی ایشان، در باغ رضوان به امانت گذاشته شد و ساعت ۶ بعد از ظهر روز گذشته، طی مراسم ساده ای با حضور فرزندانشان دفن گردیدند.

بطوری که خبرنگار ما گزارش می‌دهد، دیروز بعد از ظهر، از طرف تیمسار سپهبد باتمانقلیچ استاندار خراسان – نیابت تولیت آستانقدس رضوی، مجلس ترحیمی در دارالضیافه مبارکه از ساعت ۶ تا ۸ منعقد بود.

در این مجلس، کلیه رؤسای ادارات، محترمین، اصناف و طبقات مختلف مردم شرکت نمودند؛ و امروز از ساعت ۸ صبح تا شب نیز، مجلس ترحیمی از طرف آیت الله کفایی خراسانی در شبستان بزرگ مسجد گوهرشاد منعقد خواهد بود.

فردا ساعت ۸ صبح، مراسم خطبه برسرمزار آن فقید سعید در باغ رضوان برگزار خواهد شد و پس فردا، از طرف سلسله سادات رضوی مجلس ترحیم در مسجد گوهرشاد برگزار خواهد شد.

خراسان – فقدان حضرت آیت الله سبزواری را به جامعه روحانیت و فرزندان آن فقید سعید تسلیت می‌گوییم .»[۲۶۹]

روزنامه آفتاب شرق نیز گزارشی مفصل از این رویداد منتشر کرد.[۲۷۰]

غلامرضا جلالی، پژوهشگر زندگی، شخصیت و خدمات علمای برجسته حوزه علمیه خراسان می‌نویسد:

«فقیه سبزواری، در روز شنبه ۲۴ شوال ۱۳۸۶ هجری قمری برابر با ۱۳۴۵ هجری شمسی، در ۷۷سالگی، راه ناهموار دنیای ماده را به آخر رساند و روحش به دار قرار پرگشود.

از ایشان به هنگام فوت، جز خانه مسکونی واقع در فلکه شمالی حضرت، چیزی برای فرزندان نماند.

جنازه ایشان در میان انبوه جمعیت تشییع شد و برابر وصیت کنار محراب مدرس باغ رضوان که خود در آن تدریس می‌نمود، دفن شد. قبر ایشان امروزه با فاصله نه چندان دور از آرامگاه شیخ امین الدین طبرسی در فضای سبز که بر بقایای باغ رضون احداث شده‌است، قرار دارد .»[۲۷۱]

باغ رضوان، صحن رضوان، مرقد فقیه سبزواری

باغ رضوان که پیش تر فضای صحن رضوان کنونی را در اختیار داشت، از ساخته‌ها و خدمات میرزا حسین فقیه سبزواری در دهه ۱۳۳۰ بود که صحن چند منظوره ای را با مساحت شانزده هزار متر مربع و در دو طبقه احداث کرده بود و مدرسه علمیه ” سبزواریّه ” یا ” مدرسه کوچک باغ رضوان ” نیز بخشی از این فضا را در اختیار داشت.

سال ۱۳۵۴ خورشیدی، با اجرای طرح توسعه اطراف حرم توسط عبدالعظیم ولیان، نایب التولیه و استاندار خراسان، باغ رضوان نیز تخریب؛ و به فضای سبز تبدیل شد اما به مرقد و مزار فقیه سبزواری که در باغ رضوان واقع شده بود، آسیبی نرسید.

با احداث صحن رضوان در محل باغ رضوان، مزار و مرقد فقیه سبزواری و محمد تقی آملی، فقیه و فیلسوف معاصر فقیه سبزواری و از دوستانش که بنا بر وصیتش در کنار فقیه سبزواری به خاک سپرده شده، در همان جایگاه اولیه؛ و در محدوده بقعه شیخ طبرسی، در فضای سبز و گلکاری شده قرار دارد.[۲۷۲][۲۷۳][۲۷۴][۲۷۵][۲۷۶]

منابع 

۲۱۹.

↑ کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، نوشته حسین نوقانی خراسانی، محمد ناصری، ۱۳۴۶، مشهد، بورس کتاب صفحه ۴۸

۲۲۰.

↑ کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، نوشته حسین نوقانی خراسانی، محمد ناصری، ۱۳۴۶، مشهد، بورس کتاب صفحه ۵۱

۲۲۱.

↑ روزنامه خراسان، سال چهاردهم، شماره ۳۹۹۶، جمعه ۶ اردی بهشت ماه ۱۳۴۲، ۲ ذی حجه ۱۳۸۲

۲۲۲.

↑ بریده روزنامه خراسان

۲۲۳.

↑ ناگفته‌های نهضت ملی شدن صنعت نفت

۲۲۴.

↑ ملی شدن صنعت نفت از کجا شروع شد؟

۲۲۵.

↑ روحانیت و نهضت نفت

۲۲۶.

↑ مروری بر نقش روحانیون در ملی شدن صنعت نفت

۲۲۷.

↑ نقش مرجعیت دینی در نهضت ملی شدن نفت ایران

۲۲۸.

↑ لزوم شرکت در انتخابات، منبع:خراسان، سال سوم؛ شماره ۷۰۶، تاریخ:سه شنبه ۱۲ آذرماه ۱۳۳۰

۲۲۹.

↑ مجله نگاه حوزه، غلامرضا جلالی، تندیس پارسایی (نگاهی به زندگی پربار مرحوم آیت الله سید یونس اردبیلی)، ش۶، ص۱۱ ـ ۷

۲۳۰.

↑ محمّد علی رحیمیان، گلشن ابرار، جلد ۳، جمعی از پژوهشگران، نشر معروف، قم، ۱۳۷۹

۲۳۱.

↑ کتاب عمری پرافتخار، خاطرات زندگانی حضرت آیه الله العظمی فقیه سبزواری، نوشته حسین نوقانی خراسانی، محمد ناصری، ۱۳۴۶، مشهد، بورس کتاب صفحه ۴۸

۲۳۲.

↑ دانلود رساله هدایه الانام میرزا حسین فقیه سبزواری

۲۳۳.

↑ علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، جلد ۲۵، صفحه ۱۷۳

۲۳۴.

↑ فهرست کتاب‌های چاپی فارسی، جلد ۵، نویسنده:مشار، خان بابا، ناشر: مؤلف، محل نشر: تهران – ایران، صفحه ۵۴۵۸

۲۳۵.

↑ خبرگزاری تسنیم

۲۳۶.

↑ حوزه نت

۲۳۷.

↑ ماهنامه حافظ، نشریه داخلی، شماره ۷۱، تیر ۱۳۸۹

۲۳۸.

↑ سید محمد جواد فقیه سبزواری

۲۳۹.

↑ حوزه نت

۲۴۰.

↑ به یاد مرحوم آیت‌الله سید جواد فقیه سبزواری ره

۲۴۱.

↑ تصاویر

۲۴۲.

↑ فقیه سبزوار در خراسان

۲۴۳.

↑ نمایی از زندگی، شخصیت و خدمات آیت الله حاج میرزا صادق فقیه سبزواری (ره)

۲۴۴.

↑ پیکر آیت‌الله فقیه سبزواری در قم تشییع شد

۲۴۵.

↑ خبر گزاری رسمی حوزه، تصاویر/ تشییع پیکر آیت الله سید صادق فقیه سبزواری

۲۴۶.

↑ مدیر حوزه‌های علمیه درگذشت آیت الله فقیه سبزواری را تسلیت گفت

۲۴۷.

↑ در مراسم بزرگداشت استاد فقیه‌سبزواری عنوان شد:استاد فقیه‌سبزواری بدون شعار برای عمل به دستورات اسلام تلاش می‌کند

۲۴۸.

↑ در آیین نکوداشت سیدعلی نقی فقیه سبزواری مطرح شد؛ شاگردان صالح عمل صالح فقیه سبزواری

۲۴۹.

↑ حجت‌الاسلام دهشت:پاسداشت استاد فقیه‌سبزواری، یک بزرگداشت قرآنی است

۲۵۰.

↑ خاطرات شاگردان در مراسم تقدیر از استاد سید علینقی فقیه سبزواری

۲۵۱.

↑ شهر آرا، هفته نامه محلی مردم مشهد، پنجشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ شماره ۱۴۵

۲۵۲.

↑ گفتگو با استاد کاظم مدیر شانه چی

۲۵۳.

↑ گفتگو با واعظ زاده خراسانی و خزعلی

۲۵۴.

↑ کتاب مرآه الحجّه، شرح حال حجت هاشمی و اساتید، صفحه ۱۳۰ تا ۱۴۵، نویسنده: ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی، مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق، تاریخ نشر، شهریور ۱۳۷۱

۲۵۵.

↑ یادها و خاطرات آیه الله حجت هاشمی خراسانی از مرحوم آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

۲۵۶.

↑ " کتابفروشی‌های پنجاه سال پیش مشهد "، مجله فرهنگی و هنری بخارا، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۸ - شماره ۷۰، صفحه ۱۷۴

۲۵۷.

↑ زندگی‌نامه آیه الله العظمی حاج میرزا حسین فقیه سبزواری

۲۵۸.

↑ روایت تسنیم از عالم جلیل‌القدری که کارگشای مشکلات مردم بود

۲۵۹.

↑ میرزا اسماعیل افتخار الحکماء طالقانی

۲۶۰.

↑ رسا نیوز

۲۶۱.

↑ کتاب مرآه الحجّه، شرح حال حجت هاشمی و اساتید، صفحه ۱۳۰ تا ۱۴۵، نویسنده: ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی، مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق، تاریخ نشر، شهریور ۱۳۷۱

۲۶۲.

↑ صفحه ۱۷۶، کتاب نقد عمر، زندگانی و خاطرات علی دوانی، جلد اول، چاپخانه علامه طباطبایی

۲۶۳.

↑ گفتگوی علیرضا نوروزی با سید مهدی طباطبایی

۲۶۴.

↑ کتاب مرآه الحجّه، شرح حال حجت هاشمی و اساتید، صفحه ۱۳۰ تا ۱۴۵، نویسنده: ابو معین حمیدالدین حجت هاشمی خراسانی، مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق، تاریخ نشر، شهریور ۱۳۷۱

۲۶۵.

↑ کانون بحث و انتقاد دینی

۲۶۶.

↑ شبکه اجتهاد

۲۶۷.

↑ غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸ - ۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور

۲۶۸.

↑ متن گفتگوی ویدئویی با استاد کاظم مدیر شانه چی پیرامون شخصیت و خدمات مرحوم فقیه سبزواری

۲۶۹.

↑ روزنامه خراسان، شماره ۵۰۹۱، یکشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۴۵

۲۷۰.

↑ روزنامه آفتاب شرق، سال چهلم، شماره ۹۰۳۹، ۱۵ بهمن ۱۳۴۵

۲۷۱.

↑ غلامرضا جلالی، منادی رضوان، شمه ای از حیات معنوی آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری، صفحه ۱۵، مجله نگاه حوزه، ویژه حوزه خراسان، ضمیمه مجله حوزه، شماره ۱۸ - ۱۷، سال دوم، مرداد و شهریور

۲۷۲.

↑ فقیه سبزواری، سازنده مدرسه باغ رضوان

۲۷۳.

↑ صحن رضوان

۲۷۴.

↑ تولیدات ویژه صدا و سیما، مرکز خراسان رضوی

۲۷۵.

↑ صحن رضوان کنونی حرم امام رضا علیه السلام، یادگار باغ رضوان سابق

۲۷۶.↑ تصویری از موقعیت مرقد آیه الله میرزا حسین فقیه سبزواری در صحن رضوان حرم امام رضا علیه السلام